چون صبح ولای حق دمیدن گیرد جان در تن زندگان پریدن گیرد جایی برسد مرد که در هر نفسی بی‌زحمت چشم دوست دیدن گیرد َ#مولانا #حدیث_دل 🍁

#استوری #حدیث_دل 🍁

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست #خیام #حدیث_دل 🍁

💎ابوذر مى گويد به رسول خدا صلي الله عليه و آله گفتم: غيبت چيست؟ حضرت فرمودند: ذِكرُكَ أَخاكَ بِما يُكِره. قُلتُ يا رَسُولَ اللّه ِ فَإنْ كانَ فيهِ الّذى يُذكَرُ بِهِ، قالَ: إعلَمْ أنّكَ إذا ذَكَرتَهُ بِما هُوَ فيهِ فَقَد أغتَبتَهُ وَ إذا ذَكَرتَهُ بِما لَيسَ فيهِ فَقَد بَهَتَّهُ. برادرت را به آنچه دوست ندارد ياد كنى. گفتم: اى رسول خدا اگر آنچه كه ياد مى شود در او باشد چه؟ حضرت فرمودند: بدان، اگر آنچه را دراو هست ياد كنى غيبت او را كردى، و اگر آنچه را كه در او نباشد ياد كنى پس به او بهتان  زدى. 📖 وسائل الشيعه،ج۸،ص۵۹۹ ،ح۹ #حدیث_نفس 🍁

ز برق نگاهت چنان برف کوه دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟ به جان من خسته آرامشی دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟ #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

رویش عشق سر آغاز ڪتاب من و توست  گوش ڪن ، این صداے دل یک بلبل مست در تمناے گلے است ؛ ڪه به او می‌گوید : تا ابد لحظه به لحظه دل من با همه مستے و شیدایے و عشق همه تقدیم تو باد ... #مهدی_اخوان_ثالث #حدیث_دل 🍁

کوچه باغ‌های بهاری تفت، یزد #حدیث_دل 🍁

#حجت_اشرف_زاده #آهنگ #حدیث_دل 🍁

ھزار سال به سوی تو آمدم افسوس ھنوز دوری دور از من ای امید محال! ھنوز دوری آه از ھمیشه دورتری ھمیشه اما در من كسی نويد دھد كه می‌رسم به تو شايد ھزارسال دگر صدای قلب تو را پشت آن حصار بلند ھمیشه می‌شنوم ھمیشه سوی تو می‌آيم... #فریدون_مشیری #حدیث_دل 🍁

🐦گریه‌های ستاره رئال مادرید به خاطر توهین تماشاگران گریه‌های وینیسیوس جونیور رو بخاطر توهین به رنگ پوستش دیدین؟ حالا این قضیه رو بخونید: یکی ازشیعیان ساکن آمریکا نقل میکنه، دهه اول محرم مراسم روضه گرفته بودیم، شب اول یه سیاه‌پوستی ازسرکنجکاوی اومده بود تو جلسه، یکی ازبچه‌ها هم براش ترجمه می‌کرد چی میگیم، فرداشب دیدیم باچندتا سیاه‌پوست دیگه اومدن، پس فردا تعدادشون بیشتر شد، همین جوری تعداد سیاهپوست‌ها زیاد شد تا مجبور شدیم یه جای دیگه روهم برای مراسم در نظر بگیریم. شب آخر ۱۵۰تا سیاه‌پوست گفتن ما میخوایم مسلمون بشیم و شیعه بشیم! پرسیدم: چیشده مگه؟ همشون نگاه کردن به اونی که شب اول اومده بود. ازش پرسیدم چیشده؟ گفت: شب اول که اومدم یه تیکه از روضه جون، غلام سیاه اباعبدالله رو خوندین، همونی که اباعبدالله مثل پسرخودش سرشو گذاشت رو پاهای خودش، بلند بلند براش گریه کرد؛ همون شب رفتم به این سیاه پوستا گفتم بیاید یه دینی و یه آقایی رو پیدا کردم که توش سیاه و سفید فرقی نداره 👤 مهدی حاجی پور #حدیث_دل 🍁

ای در دل من نشسته بگشاده دری جز تو دگری نجویم و کو دگری؟! با هرکه ز دل داد زدم، دَفعی گفت تو دفع مده که نیست از تو گذری #مولانا #حدیث_دل 🍁

‌غریب و عاشقم بر من نظر کن به نزد عاشقان یک شب گذر کن ببین آن روی زرد و چشم گریان ز بد عهدی دل خود را خبر کن ترا رخصت که داد ای مهر پرور که جان عاشقان زیر و زبر کن #سنایی #حدیث_دل 🍁

🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂

گفتم خوشا هوایے ڪز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمے ڪز ڪوے دلبر آید ... #حافظ #حدیث_دل 🍁

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو به دو نقش و به دو صورت به "یکی" جان من و تو #حدیث_دل 🍁

زندگی بی عشق اگر باشد همان جان   کندن  است #قیصر_امین_پور #حدیث_دل 🍁