در چشم بامدادان به بهشت برگشودن نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی   سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم دگری نمی‌شناسم تو ببر که آشنایی بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خيالی و ندانمت کجايی #حضرت_سعدى #حدیث_دل 🍁

آنچه از غیبتت ای دوست به من می گذرد نتوانم ڪه حڪایت ڪنم الا به حضور .... #نوستالوژی #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁

یار آن بود ڪه صبر ڪند بر #جفای_یار ترک رضای خویش ڪند در #رضای_یار گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ بیند خطای خویش و نبیند خطای یار #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁

مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام تـو فارغی و به اَفسوس می‌رود ایام ... #حضرت_سعدی چنان شدم ز غم و غصهٔ جدایی دوست ڪه دید دشمن اگر حال من ، ترحم ڪرد #وحشی_بافقی ز بس نامهربانی با من ای آرام جان ‌ڪردی فلک را با همه نامهربانی مهربان‌ڪردی... #قاآنی #حدیث_دل 🍁

ویرانه دل ماست ڪه با هر نگه دوست صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت ... #حضرت_سعدی #حــــدیـث_دل 🍁

‌ منم آن عاشق دیوانه ڪه از غایت شوق خم زنجیر تــو را بر #دل_شیدا زده‌ام #فروغی_بسطامی کس را به خلوتِ دلِ من جز تـو راه نیست این در به روی غیر ِ تـو پیوسته بسته باد #حضرت_سعدی ندانم از سر و پایت ڪدام خوبتر است چه جای فرق ڪه زیبا ز فرق تا قدمی #حضرت_سعدی #حــــدیـث_دل 🍁

بر ماجرای خسرو و شیرین قلم ڪشید شوری ڪه در میان منست و میان #دوست #حضرت_سعدی #حــــدیـث_دل 🍁

خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ ست . #حضرت_سعدے #حــــدیـث_دل 🍁

هنوز با همه بدعهدیت، دعا گویم... #حضرت_سعدی #حــــدیـث_دل 🍁

میل من سوی #وصال و قصد او سوی #فراق ترک ڪام خود گرفتم تا برآید ڪام دوست... #حضرت_سعدی #حدیث_دل🍁

مهر از همه خلق برگرفتم جز #یاد_تــو در تصورم نیست گویند بڪوش تا بیابی می ڪوشم و #بخت یاورم نیست #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁

دیده را فایده آن است                    که «دلبر» بیند ..! #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

نظری کن ای توانگر که به دیدنَت فقیرم #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁

نه در این عالمِ دنیا ڪه در آن عالمِ عُقبی همچنان بر سر آنم ڪه وفادار تــو باشم... #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁

‏✧  ‏✧‏  ✧ صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

‏✧ ‏✧‏ ✧ درآن نفس که بمیرم درآرزوی تو باشم، بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم...! به وقت صبح قیامت که سرزخاک برآرم، به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم... #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

࿐ صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست ای دم صبح چـه داری خبر از مـقدم دوست بــر خــودم گریه همـی آید و بـر خنده ی تو تا تبـسم چـه کنی بی خبر از مبسَم دوست َ#حضرت_سعدی #حدیث_دل 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‏✧ ‏✧‏ ✧ صبح است و دلم،در تپش لحظه‌ی دیدار باز این دل من،گشته به امید تو بیدار.. #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

‏✧ ‏✧‏ ✧ دلم تا عشـقباز آمد، در او جز غـم نمی‌بینم دلی بی غم کجا جویم که در عالـم نمی‌بینم #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

‏✧  ‏✧‏  ✧ من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم نازنینا، تو دل از من به که پرداخته‌ای؟ #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم برو ای طبیبم از سر که دوا نمی پذیرم نه نشاط بوستانم نه فراغ دوستانم بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم.. #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

خواب در عهد تو در چشم من آید؟ هیهات عاشقی کار سری نیست که بر بالین است! همه آرام گرفتندو شب از نیمه گذشت وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است..! #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍁

‏✧  ‏✧‏  ✧ سخنی که با تو دارم، به نسیم صبح گفتم دگری نمی شناسم، تو ببر که آشنایی درِ چشم بامدادان، به بهشت برگشودن نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی به از این چه ارمغانی! که تو خویشتن بیایی... #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🍃            

‏✧  ‏✧‏  ✧ مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🌺🍃

‏✧  ‏✧‏  ✧ من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می ‌روی به سـلامت ســـلام ِ من برسانی #حضرت_سعــــدی #حدیث_دل 🌺🍃