eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
همراه خود نسیم صبا می برد مرا یا رب چو بوی گل به کجا می برد مرا؟ سوی دیار صبح رود کاروان شب باد فنا به ملک بقا می برد مرا 🍁
آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست... به راه بادیه رفتن بِه از نشستن باطل... گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن... 🍁
مرگِ خود می بینم و رویت نمی بینم هنوز ای غم از همنفسی تو ملالم بگرفت... شوقِ دیدارِ تو لبریز شد از جامِ وجودم... 🍁
هم شورشِ آفاقی و هم فتنهٔ ایام پیش رخسارت کسی بَر لب نیارد نامِ صبح برخاست شوری در جهان، از زلفِ شورانگیزِ تو 🍁
آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت الّا حدیث دوست که تکرار میکنم گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست 🍁
ما چشمه‌ی نوریم بتابیم و بخندیم ما زنده‌ی عشقیم نمردیم و نمیریم از شوق تو بی تاب‌تر از باد صباییم بی‌روی تو خاموش‌تر از مرغ اسیریم 🍁
‌ مرغِ شب با سایه ی مهتاب اگر سرخوش بُوَد من خوشم با سایه ی زلفِ خیال ‌انگیزِ او... 🍁
تو سوزِ آهِ من ای مرغِ شب چه می  دانی؟ ندیده ای شب من، تاب وتب چه می دانی؟ بلای هجر زِ هر درد جانگدازتر است ندیده داغ جدایی، تعب چه می دانی؟ 🍁
همه شب نالم چون نی که غمی دارم دل و جان بردی، اما نشدی یارم .. 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌  ‌مرغِ شب با سایهء مهتاب اگر سرخوش بُوَد من خوشم با سایهء زلفِ خیال‌انگیزِ او ... 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈✾~🍃🌔🍃~✾┈•
مرغ شب با سایه‌ے مهتاب اگر سرخوش بود من خوشم باسایه‌ے زلف خیال‌انگیز او 🌱 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازآ که سنگ خاره و گل خنده می‌کنند بر سست‌عهدی تو و بر سخت‌جانی‌ام 🍁
نسیم عشق ز کوی هوس نمی‌آید چرا که بوی گل از خار و خس نمی‌آید ز نارسایی فریاد آتشین فریاد که سوخت سینه و فریادرس نمی‌آید 🍁
🍁 جان و دل با اوست هر جا می رود... 🍁
از آتش سودایت دارم من و دارد دل داغی ڪه نمیبینی دردے ڪه نمیدانی 🍁
کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد مرا هم جان تویی، هم زندگانی دل فدایِ تو، چون تویی دلبر آن دم که باتو باشم، محنت و غم سرآيد 🍁
‌‌‌‌‌ ‌چــــــــگونه راز دلم همچو نے نهان ماند ‌که داغ عشق تو پیدا ز بند بند من است ...!! 🍁
ای همه شکلِ تو مطبوع و همه جای تو خوش جان فدا کردیم و یاران قدر ما نشناختند خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد گر شود عالم نگارستان، نگارِ من یکی است 🍁
مے نویسم غزلے از تو ڪه دنیاے منے من ڪه خود معنے شعرم و تو معناے منے. 🍁
به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم اما چه رازی می‌توان خواند از نگاه سرد خاموشی بی گل روی تو ذرات جهان در خوابند رخ بر افروز و جهان را به سر کار بیار در بحر عشق  گر همه جویای ساحلند ما کشتی وجود!! به طوفان سپرده‌ایم 🍁
࿐ ‏می‌رود کز ما جدا گردد ولی جان و دل با اوست هر جا می‌رود ...  🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
جان چه‌باشد گر نباشد عاشقِ جان‌پروری دل چه‌ارزد گر نورزد مهر روی دلبری من چه‌بازم گر نبازم عشق یار نازکی باده‌نوشی جان‌فزائی دلبری مه‌پیکری جانِ من سهل است، جانِ جانم اوست دردمند و خسته ام، درمانم اوست ..!! چگونه راز دلم همچو نی نهان ماند؟ که داغ عشق تو پیدا ز بند بند من است 🍁
می‌نویسم غـزلی از تـو، کـه دنیـای منی من که خود معنیِ شعرم و تو معنای منی √ ای قاصد جان من ، به جان میـــارزی √ حقــا که غمت از تو وفادارتر است √ خوشـــم من با غم عشقت 🌺🍃
° در جستجوے اهلِ دلی عمرِ ما ڪَذشت جان در هواے ڪَوهرِ نایاب داده ایم ... 🌸🍃