هیچ همدردی نمی یابم سزای خویشتن می نهم چون بید مجنون سر به پای خویشتن این چنین زیر و زبر عالم نمی ماند مدام می نشاند چرخ هر کس را به جای خویشتن #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🍁

در این بساط کسی مایه دار می گردد که نقد زندگی اش خرج انتظار شود #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🍁 ‌ 

می كشد در دل ِ شب ها               نفسی موج سراب وای بر حال نگاهی            كه پی دل برود... #صائب_تبریزی❥▰࿇ #حدیث_دل 🍁 ‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎

‍‌ هر نڪَاهی محـرم رنڪَ لطیف عشق نیست ... #صائب_تبریزے بی‌بها جنس وفا ماند هزاران افسوس که ندانست کسی قیمت این کالا را #فروغ_بسطامی #حدیث_دل 🍁

تشنه چشمان را ز نعمت سیر کردن مشکل است دشت اگر دریا شود، ریگ روان سیراب نیست #صائب_تبریزی🍃 ‌ " قصه ے عشـــــق من " آوازه به افلاڪ رساند !! همچو حُسن تـــــو ، ڪه صد فتنه در آفاق افکند..!! #هوشنگ_ابـــتهاج #حدیث_دل 🍁

آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم روز اول این قفس را در گشودی کاشکی #صائب_تبریزی مرهم ز چہ سازیم ڪہ این درد ڪہ ما راست دانیم ڪہ از درد توان جست دوا را #خواجوے_ڪرمانے در آغوش این سکوت حزین هنوز یاد تو سرمایه‌ی حیات من است. #فریدون_مشیری #حدیث_دل 🍁

خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🍁

نبضی که بود از رگِ خواب آرمیده‌تر از شوقِ دستِ یار، جهیدن گرفت باز #صائب_تبریزی #حدیث_دل🍁

‌ جان به لب داریم و همچون صبح،خندانیم ما دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما از شبیخون خمار صبحدم آسوده ایم مستی دنباله دارِ چشم خوبانیم ما #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🌺

زلف مشکینت دهان شانه پر عنبر کند سرمه خاموش را چشمت زبان آور کند آن که می‌گوید قیامت بر نمی‌خیزد،کجاست؟ تا در آن مژگان تماشای صف محشر کند #صائب_تبریزی تماشای رخ خوبان خوش است، آری، ولی ما را تماشای رخ دلدار از آن بسیار اولی‌تر بیا، ای چشم من، جان و جمال روی جانان بین چو عاشق می‌شوم باری، بدان رخسار اولی‌تر #عراقی #حدیث_دل 🍁

از مردم افتاده مدد جوی که این قوم با بی‌پروبالی پر و بال دگرانند... #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🍁

گر بداند که چه خون می‌خورم از تنهایی دلِ شب بر سر من مست و غزل‌خوان آید! #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🍁