🤲صلی الله علی الباکین علی الحسین
درود خدا بر گریه کنندگان بر حسین
💠 پیامبر اسلام (ص):
ابلیس بعداز عاشورا میگوید:ای گروه شیاطین!همانا ماانتقام خودرا ازذریه آدم گرفتیم و مردم رااهل جهنم کردیم،مگرکسی که دراین مصیبت گریه کند وبه دوستی اهل بیت پایدار باشدتامیتوانیدمردم رابه شک و ازاین مصیبت بازدارید،تازحمت من به هدرنرود.
📚کامل الزیارات باب۸۸ح ۱ص۴۸۸
💠 امام باقر علیه السلام:
در کار خود با کسی مشورت کن که از خدا میترسد.
📚 تحف العقول/ص293
✍🏼 اگر مشاور انسان، خداترس باشد، در ارائه مشاوره به سود خود و میل ما توجه ندارد، بلکه حق را می گوید و راه درست و خداپسندانه را پیش روی ما می گذارد.
📌 *ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟*
| ذکر خاطره ای از سردار شهید حاج حسین همدانی |
🔹️ {مردادماه ۸۰} صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد.
♡- برادر، هنوز که خوابیدی!
◇- نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟
♡- یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان.
🔹️آن طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس سادهای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم.
◇ یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف میبردم. ولی آن روز چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم.
🔹️ حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد.
◇ ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس ها را فقط برای جلسات رسمی میپوشد. باخودم گفتم: «وای خدای من ... حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم «حاج حسین الان من را سرزنش میکند.»
◇ سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپاییام کرد و یک نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد.
♡- سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم.
◇اسم استانداری که به گوشم رسید، با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبهروی استانداری؟! خودم خجالت میکشم؛ وای به حال حاج حسین!»
🔹️ اما جالب بود که حاج حسین یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم.
◇ جلوی استانداری همدان، حاج حسین، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: « من میروم جلسه و یک ساعت دیگر میآیم.»
🔹️ یک ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد.
🔹️ در راه بازگشت، حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت میکشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین ها فرق می کرد به این میگویند ماشین تشریفات!»
#حبیب_حرم
#شهید_حاج_حسین_همدانی
💠 #تاخیر_روزی
🔹 امام علی علیه السلام:
هرگاه در روزی تو تاخیر و تنگی پدید آمد، از خدا آمرزش بخواه تا روزی را بر تو فراوان گرداند.
📚 بحارالأنوار/ج1/ص270/ح77
✍🏼 گاه روزی مقدری برای انسان قرار داده شده ولی گناهان انسان، جلوی آنرا میگیرد و روزگار را برایش سخت و تنگ میکند.
📌 #توبه و #استغفار، این مانع را برطرف میکند و این نیز لطف خداست.
💠 #صدقه و روزی
🔸امام صادق(علیه السلام):
امام سجاد علیه السلام همواره اول صبح برای کار و زندگی از خانه بیرون می رفت.
- مردی پرسید اول صبح به کجا می روید؟
* فرمود: می روم تا برای خانواده ام صدقه بگیرم.
- مرد باتعجب پرسید: واقعا برای صدقه می روید؟
* فرمود: هرکس به جستجو برخیزد و روزی حلالی را تحصیل کند، چنان است که ازخداوند صدقه دریافت کرده است.
📚 فروع کافی/ج3/ص47
💠 #عذاب تدریجی
🔹امام حسین علیه السلام:
هرگاه خداوند بخواهد بنده ای را به تدریج عذاب کند،به او نعمت فراوان داده و توفیق سپاس را از او سلب می کند.
📚کافی/ج2/ص452/ح3
✍🏼 بعضی ها فقط نیمه خالی لیوان را می بینند، با اینکه هر روز بر داشته هایشان اضافه می شود اما باز هم نداشته ها را می بینند و همواره نِق می زنند و غافلند که این عذاب خداست.