eitaa logo
هدیه آسمانی 313
4.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
آی دی برای ارتباط بامدیر کانال حجت الاسلام استاد عباسی https://eitaa.com/abbassi1370 🌹(گروه فرهنگی تبلیغی شهید طالبی) 🌹 🌹استاد عباسی 🌹 😊مجری برنامه کودک 😊 09336415758 09179671870
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح که ميشه با شادي🌞 بلند شو از رختخواب🛌 يک کمي لي لي بکن🏃🏻‍♂️ برو سر شير آب💧💧 دست و رويت را بشوي👶🏻 صبح بخیر بگو🌺🌺 به مامان و به بابا👩🏻‍🦰🧔🏻 👶🏻 @hadyeasemany 👧🏻
🍛سلطان شهر برنجک💭 یکی بود،یکی نبود. یک دیس پر از برنج و عدس بود که آماده ی پختن شده بود.🍛 یک برنج زرنگ از دیس بیرون پرید.🍚 مورچه ای او را دید و با خود گفت:🐜 جانمی!ناهار داریم ! برنج داریم!🍛 غذا داریم! غذا داریم!🍛 و برنج را برداشت.🍛🐜 برنج گفت:🍛 من سلطان برنجکم! پیش همه من تکم! کجا می بری منو؟! میخوای بخوری منو؟! مورچه گفت:🐜 منو ببخشید سلطان! دارم نزنید قربان! برنج گفت:🍛 می بخشمت!با من به شهر برنجک بیا ، تو وزیر من میشوی. بعد از مدتی سوسک ،موریانه ، پروانه ،عنکبوت،عدس و حشرات و خوردنی های دیگری با آنها به راه افتادند. 🪳🐜🦋🕷 برنج گفت: این جا خانه و قصر بسازید.🕍 همگی خانه و قصر ساختند و تا ابد مدیون او بودند.🕍 چون آن جا انسانی نبود که آنها را آزار دهد و خانه ها را خراب کند 👶🏻 @hadyeasemany 👧🏻
3.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️کاردستی گنجشک🕊 🔰وسایل مورد نیاز : ✂️قیچی 🔖پنج عدد کاغذ a4 رنگی 💈چسب ماتیکی ✏️مداد 🌷توضیحات مربوط به ساخت این کاردستی زیبا مرحله به مرحله در فیلم نمایش داده شده است🌷 🍭به کانال هدیه آسمانی بپیوندید 👇 🆔 @hadyeasemany
نقاشی مرحله به مرحله 🐴🐴🐴اسب🐴🐴🐴 👶🏻 . @hadyeasemany 👧🏻
..::شعرزیبای امام اول::.. https://eitaa.com/hadyeasemany جواب: علی 🌼امام اول...؟ 🌼مرد مجاهد..؟ 🌼مرد مبارز...؟ 🌼یاور اسلام...؟ 🌼یار پیامبر...؟ 🌼ساقی کوثر...؟ 🌼بر همه رهبر...؟ 🌼امام اخر...؟؟؟؟ 😕😕😕 امام اخر امام زمان عجل الله تعالی 🌤🌤🌤 https://eitaa.com/hadyeasemany
شعر سلام خواهر و برادر سلام سلام برادر سلام از همه بهتر مرا آرام جانی عزیزی،خوش زبانی سلام ای جان خواهر تو بامن مهربانــــــــی تویی همبازی من خواهر کوچک من آدرس ..::کانال هدیهآسمانی313::.. ویژه ی مبلغین محترم چگونه کلاس جذابی داشته باشیم و دانش آموزان عزیز https://eitaa.com/hadyeasemany
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧩با چی بسازم؟ 🎯کارتن اضافی 🎯بطری ‌پلاستیکی 🎯مقوا رنگی 🎯توپک رنگی 👩‍❤️‍👨با یه چاشنی همیشگی 🎨شناخت رنگ‌ها ✋تقویت مهارت دست ورزی https://eitaa.com/hadyeasemany
بچه های نازنین باید اینو بدونید تا که عقب نمونید حضرت صاحب الزمان عزیز ما شیعیان کمک می خواد بچه ها باید آماده باشید که یار آقا باشید یار امام زمان کارهای خوب میکنه پیش همه عزیزه بله عزیزان من باید که بیدار بشیم به نزد آقا بریم دلامونو پاک کنیم دنیا رو آباد کنیم https://eitaa.com/hadyeasemany
سلام وقت بخیر امروز سه شنبه: شعر، قصه و داستان https://eitaa.com/hadyeasemany
باغ جانماز از باغ جا نمازم آهسته پر کشیدم رفتم به سوی باغی یک باغ سبز و خرم دیدم که گل در آن باغ روییده دسته دسته دیدم کنار گل ها یک شاپرک نشسته آن شاپرک مرا دید پر زد به سویم آمد او با خودش گل آورد گل را به چادرم زد گفتم: به شاپرک جان این گل چه خوب و ناز است او شادمان شد و گفت: این گل، گل نماز است https://eitaa.com/hadyeasemany
گنجشکی که می گفت چرا؟❓🐤 بهار بود. گنجشکی توی لانه اش سه تا تخم گذاشته بود و روی تخم ها خوابیده بود، او منتظر بود که جوجه هایش از تخم بیرون بیایند. چند روز گذشت. تخم اولی شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد و گفت:«جیک!جیک!»🐣 تخم دومی هم شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد و گفت: «جیک!جیک!»🐣 تخم سوم هم شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد، ولی این جوجه کوچولو نگفت جیک جیک، گفت:«چرا؟چرا؟»🐣❓❓ مادر گنجشک ها تعجب کرد و گفت:«نه!نه! تو نباید بگویی چرا؟چرا؟ باید بگویی «جیک جیک» ولی جوجه کوچولو باز هم می گفت: «چرا؟چرا؟» 🐤❓❓ روزها گذشت، جوجه ها بزرگ و بزرگ تر شدند ولی جوجه سومی هیچ وقت یاد نگرفت که بگوید جیک جیک. هر وقت که می خواست بگوید جیک جیک میگفت: «چرا؟چرا؟» جوجه ها کم کم گنجشک های بزرگی شدند. هر کدام به طرفی رفتند. تابستان بود. زنبورهای عسل دور گلها می پریدند و می گفتند: «ما روی گلها می نشینیم و شیره گلها را می مکیم.🐝🌺🐝🌸🐝🌺🐝 گنجشکی که همیشه می گفت:«چرا» پیش آنها رفت و گفت:چرا؟چرا؟ زنبورها گفتند: معلوم است برای اینکه عسل درست کنیم. 🍯🍯🍯 گنجشک چیز تازه ای یاد گرفت. مورچه ها تند تند دانه جمع می کردند و به لانه ی خودشان می بردند و می گفتند: ما دانه جمع می کنیم و به لانه می بریم. 🐜🌾🌾🐜 گنجشکی همیشه می گفت«چرا» پیش آنها رفت و گفت: چرا؟چرا؟ مورچه ها گفتند: معلوم است برای اینکه اگر حالا دانه جمع نکنیم، در زمستان گرسنه می مانیم. ❄️🌨❄️ گنجشک چیز تازه ای یاد گرفت. دهقانی که گندم درو می کرد و می گفت: من گندم هایم را درو می کنم و آنها را به انبار می برم. 👴🌾🌾🌾 گنجشک گفت:چرا؟چرا؟ دهقان گفت: معلوم است برای اینکه از آنها نان درست کنيم.🍞🍞🍞 گنجشکی که همیشه می گفت «چرا» هر روز صبح تا شب پرواز می کرد. اینجا و آنجا می نشست. چیزهای تازه می دید و می پرسید:چرا؟ چرا؟ تابستان و پاییز و زمستان گذشت. 🍀🍂❄️ گنجشک مرتب می پرسید: «چرا؟چرا؟» از هر جوابی چیز تازه ای یاد می گرفت. برای همین بود که وقتی که دوباره بهار آمد. 🌳🌲🌳 گنجشک ما یک عالم چیز تازه یاد گرفته بود و از همه ی گنجشک ها داناتر بود. 🗯🐤 👶🏻. https://eitaa.com/hadyeasemany 👧🏻