🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸آزادسازی یا رهاسازی؟🔸
محل نزاع بین ما و دشمنان ما کجاست؟ نزاع امام و شاه بر سر چه بود؟ نزاع امام و آمریکا بر سر چه بود؟ نزاع خداوند و شیطان بر سر چیست؟
محل نزاع، آزادسازی است. خدا برنامهاش آزادسازی انرژیهای متعالی انسان است وشیطان برنامهاش رها کردن انرژیهای غیر متعالی انسان.
بین رهاسازی و آزادسازی تفاوت است. رهاسازی یعنی رهاسازی «غریزه» وآزادسازی یعنی آزادسازی «فطرت».
سوار و اسب را در نظر بگیرید؛ اسب وقتی ول میشود نمیگویند آزادشده است بلکه میگویند ول شده است. یعنی از افسار و عنان رها شده و این یعنی رها شدن انرژیی که باید در خدمت میبود.
محل نزاع اینجاست؛ آزادی «سوار» یا آزادی «اسب»؟ آزادی یعنی انسان را سوار بر اسب کنیم و اسب در کنترلش قرار گیرد تا هر جا فرمان داد برود. هر رهاسازی نسبت به اسب سلب آزادی از سوار است. به آزادی اسب رهایی میگویند.
ادیان الهی چرا میگویند که انسان حب دنیا نداشته باشد؟ برای اینکه حب دنیا جلو آزادسازی انرژی متراکم انسان را میگیرد.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸مطیع بودن نسبت به اوامر ولی، ملاک ایمان🔸
مردم کشور ما منتظر ظهور بودند. منتها میدانستند وقتی که شاه می رود، یک دفعه امام زمان نمیآید. حسین بن علی علیه السلام هم وقتی میخواهد وارد کربلا شود، با اینکه عشق و علم به شهادت دارد، اما چون تشکیل حکومت جزء اصول و برنامهاش است، قبلاً مسلم بن عقیل را میفرستد.
طبیعی است که امام زمان(عج) هم یکباره خودش برای آزمایش وارد قضایا نشود. از فقیه نزدیکتر به او، احدی نیست که حکومت به دست او بیافتد تا مردم ببینند میتوانند از حکومت فقیه حمایت کنند یا نه؟
این همه شهید نشان میدهد امت آن حالت بی اعتنایی که در صدر اسلام نسبت به اولیاء خدا بود را ندارند. این شهدا نمایشی از فروکش کردن آن طوفان بی اعتنایی و خودخواهیها است.
امروزه میگویید ببینیم رهبر چه میگوید. ملاک ایمان را مطیع بودن نسبت به اوامر ولی میدانیم. حال ولی فقیه باشد یا امام عصر(عج) باشد یا خود نبی اکرم صلی الله علیه و آله.
ملاک اطاعت اوست.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸جمهوری اسلام؛ بچه اول جهان اسلام🔸
جمهوری اسلامی ایران، مثل بچه اول است. بچۀ اول چوب بچههای بعدی را میخورد؛ پدر و مادر آداب تربیت را در اشتباهاتی که برای بچه اول میکنند به دست میآورند؛ به همین دلیل برای بچه اول «حَبوه» گذاشتهاند و در فقه ما یک امتیازاتی به بچه اول دادهاند.
کسانی که دَه سال دیگر جمهوری اسلامی تشکیل دهند، میآیند در جمهوری اسلامی ما، تمام کارهایی که کردیم و ناقص بوده را جمع میکنند و غربال میکنند و بعد استفاده میکنند.
چون ما اولین جمهوری اسلامی هستیم و اولین فرزند اسلامیم، ازاینجهت کارهای اشتباه را تجربه میکنیم و راههای برون رفت از این اشتباهات را بلد میشویم و دیگران بهتر عمل میکنند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸«دندان طمع به برتری»🔸
موشی که در تله گیر میافتد، برای آنکه فنر تله، گردنش را خرد کند نمیرود. برای آن گردوی خوشبوی سر تله میرود. اما آن گردو او را نمیکشد. فنر فلزی تله او را میکشد.
برتری جویی، مفسدان تاریخ را به فساد کشیده است. قرآن میفرماید: «لايريدُونَ عُلُوّا فِی الاَّرضِ وَ لا فِسادا». فساد و تباهی انسان نتیجهی عُلوّ و برتری طلبی اوست. هر کسی این «دندان طمع به برتری» را کشید، دستش به فساد آلوده نمیشود.
@haerishiraz
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸رهبری، ذوب در ولایت الهی است🔸
وقتی کسی که در ولایت الهی ذوب نشده، زمامدار میشود. مشکل پیدا میشود. شما میپرسید مگر این رهبر ما ذوب شده در ولایت الهی است؟ من میگویم بله! من شهادت میدهم!
یک ماه قبل از رحلت امام برای کاری به دفتر ایشان رفتم. گفتم دوره ریاست جمهوری شما دارد تمام میشود، شما بعدازآن چهکار میکنید؟ گفتند: «حوزه، میروم قم و آخوندی میکنم. بعد مثلاینکه چیزی یادش آمده باشد گفت: البته مگر اینکه امام نهیام کنند. من بعد از ریاست جمهوری اگر امام به من بگویند برو مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشو؛ تردید نمیکنم»!
فکرش را کنید! رئیسجمهور آماده باشد که اگر به او بگویند عقیدتی سیاسی ژاندارمری یک روستای سیستان بلوچستان بشو، برود. میدانید روستاهای سیستان و بلوچستان چقدر خطرناک است برای کسی که قبلاً رئیس جمهور بوده؟ اما میگوید برای رفتن «تردید نمیکنم»! خود را برای «صفر» آماده میکند؛ برای «هیچ». میرود برای «صفر شدن» و ناگهان سر از «رهبری» در میآورد. تمام مسائل خلقت همین است. کسی که تردید در صفر شدن نکند، تردید در «فنا» نکند، «باقی» میماند. هرکس تردید در فنا کرد، فانی میشود و هرکس تردید در فانی شدن نکرد، باقی میماند، راه بقاء فناست!
راضی بودن در برابر امر امام به معنای «ذلت باطنی» است و «ذلت باطنی» مهارکنندهٔ «عزت ظاهری» است. وقتی «ذلت باطنه» اینگونه است، «عزت ظاهره» برای انسان خطرناک نیست. عزت رهبری به اندازهای است که مردم او را در موقع نماز دعا میکنند و جایگاه او نشان از عزت بالای اوست. این عزت ظاهری بالا، ذلت باطنی به اندازهٔ خودش میخواهد که بتواند آن را مهار کند و الّا تعادلش بر هم میخورد. ذلت باطنی و احساس مسئولیت رهبری بالا بوده و به همین دلیل برای رهبری انتخاب شد.
هشت سال ریاست جمهوری رهبری از نوع شش هزار سال عبادت ابلیس بود و قبول امر امام برای رفتن به سیستان و بلوچستان به عنوان نماینده ولی فقیه در ژاندارمری از نوع سجده بر آدم.
این رهبر، ذوب است؛ ذوب در ولایت الله است که اینطوری به سر خودش میآورد و آن طرفش را دیگر نگاه نمیکند. این، آتش در دست نگه داشتن بعد از ریاست جمهوری است. شما دو تا درس لمعه بگیر، بعد بیا دو تا درس معالم بگیر، بعد بیا درس جامع المقدمات (اولین درس حوزوی) بگیر. ببین در وجودت چه رذالتی پیش میآید؟! میگوید من این هستم. میگوید مسئولیت عقیدتی سیاسی ژاندارمری، آن هم یکی از روستاها، آن هم مال سیستان و بلوچستان را حاضرم قبول کنم و تردید هم نمیکنم! این آتش است که در دست نگه میدارد. این انسان وقتی که زمامدار میشود، ماشین نظام میشود؛ ماشینِ ترمزدار؛ لا یأخذه فی الله لومه لائم: ملامت رویش اثر نمیگذارد.
@haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸بین الطلوعین ظهور🔸
عصر حاضر، زمان عجیبی است. دورۀ طلوع مجدد حجت الهی است. همانطور که طلوع و غروب خورشید با مقدمات است و امری تدریجی است، غیبت و ظهور هم امری تدریجی است.
امام عصرعلیه السلام به تدریج غیبت کردند. غیبت، در ابتدا به صورت پردۀ سیاهی بود که در اتاق دیدار امام یازدهم علیه السلام نصب شد و مردم از پشت پرده، با حضرت صحبت میکردند. بعد، غیبت کوچکی پیش آمد که نور آن حضرت در بین مردم بود، اما خود حضرت از نظر مردم غائب شد. نور آن حضرت، نواب اربعۀ او بودند.
همانطور که خورشید، بعد از ظهر، آرام آرام حرارتش کاهش پیدا میکند و انتهای عصر، جرم او پنهان میشود و بعد هم نور او، غیبت امام عصرعلیه السلام هم اینگونه بود. اول خودش غائب شد و بعد از هفتاد سال، نورهایش (همان نواب اربعه) نیز از دنیا رفتند؛ یعنی شفق ساقط شد. شفق همان محو نور خورشید است؛ و غیبت کبری آغاز شد.
در ظهور هم همین گونه است که نور حضرت، مثل نور خورشید که ابتدا، صبح صادق را به وجود می آورد و بعد فضا مرتباً نورانی تر و روشن تر میشود؛ تا اینکه خورشید کاملاً ظاهر میگردد. معنایش این است که قبل از ظهور، نور آن حضرت باید عالمگیر شود.
دیدید که امام راحل رحمت الله علیه فرمود: «انقلاب ما انفجار نور بود؛ ما منتظر طلوع خورشیدیم!» یعنی ما در بین الطّلوعین هستیم!
✅ رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای: دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید.
بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹
🔸مرگ، پژمردگی است و شهادت، چیدن است 🔸
اگر گل را از ساقه نچینید، گلبرگش یک روز نگذشته ورق ورق میشود. چشم انسان، گلبرگ وجود اوست، گوش، گلبرگی دیگر از او، این پنجههای دست، انگشتها و مفاصل پا، همه گلبرگهای وجودش هستند. وقتی اینها به فرمان انسان نباشند، مثل گلبرگی است که از گل افتاده باشد.
«ومن نعمره ننکسه فی الخلق» شهدا حساب کردند و گفتند: به جای اینکه این گلبرگها یکی یکی بریزند، گلبرگها همه باشند و باغبان بیاید و این ساقه گل را راحت بچیند، چه گل خوبی! باغبان خوشش میآید آن را بچیند. باغبان از بس گل دیده است، از هزار تا گل، یکی را هم رغبت نمیکند بچیند، مگر آنکه عطر و شکلش فوقالعاده باشد و نظرش را بگیرد. در روایات داریم «اناللّه لایختار الا الازکی و الا الاطیب»خدا گل نمیچیند، مگر پاکیزهترین و خوشبوترین را. مگر خدا باغبان انسانها نیست؟ خداخوبان را گلچین میکند.
@haerishirazi
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
انسان بر خلاف آنچه امریکا و اروپا تصور میکنند «کوکی» نیست
عباس ابن علی(ع) سند این حرف است
تصمیم گیرنده نهایی در عالم دو گروه اند
صابرین بربصیرت و فروشندگان بصیرت
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیه🔹
🔸شناسایی منافق از مومن🔸
الآن هم مقاومت مؤمنان زمینۀ شناسایی منافقان و کافران است.
در حدود بیست سال پیش، تصوّر مردم جهان نسبت به آمریکا و اسرائیل، مانند تصور امروزشان نبود.
امروز مردم جهان آمریکا را خیلی بهتر میشناسند. سالها قبل مردم جهان گمان میکردند که پرچمدار مبارزه با تروریسم و گروههای تکفیری و وحشی، همچون «القاعده»، آمریکا است، ولی امروز پرچم حمایت از تروریسم را بر دوش آمریکا میبینند.
عربستان، در گذشته در میان مردم جهان، بهعنوان «خادمالحرمین» مطرح بود، اما الآن بهعنوان متحد با اسرائیل مطرح است.
اگر استقامت فلسطینیها، یمنیها، عراقیها و لبنانیها نبود، باطل هرگز شناسایی نمیشد و فرق بین حق و باطل آشکار نمیگشت.
اکنون «حزب الله» موقعیتی در جهان دارد که عربستان در بیست سال پیش داشت. الآن «حزب الله» بهعنوان پرچمدار مقاومت مطرح است.
📌کتاب آئینه تمام نما صفحه 32 و33
@haerishirazi
🔸آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔸
🔹مبارزه با عرفان در اسلام آمریکایی🔹
شرح پیام امام خمینی رحمت الله علیه به حوزه و روحانیت (منشور روحانیت)
اسلام آمریکایی که جلوی حرکت اسلام راستین را میگیرد، بلکه به صورتهای گوناگون جلوهگر میشود: گاهی بهصورت و شکلی که بنیامیه مطرح میکردند، گاهی بهصورت ردّ عقل که میشود اخباری، گاهی بهصورت وهابی گری که همهچیز را شرک بهحساب میآورد و اصل شرک را از یاد میبرد که اطاعت از طاغوت و طاغوتچهها باشد و گاهی بهصورت ردّ فلسفه.
یکی از مسائل اساسی در اسلام، عرفان اسلام است. وقتی کسی بگوید: «عرفان یک مسئله انحرافی است»، خوب، چه طور میشود؟ به تمام معارف اسلامی به دیدۀ شک و تردید نگاه میکند.
قرآن آمده است تا انسان را در مسیر عرفان با آن محتوایی که دارد قرار دهد آنوقت کسی بیاید و از آن چیزی بسازد که گویا اسلام عرفان را منع میکند، تفقه را منع میکند، تهذیب نفس را منع میکند، خودسازی را منع میکند و سیر و سلوک را ممنوع میکند و همه اینها را بهعنوان مبتدعات تلقّی میکند. خوب، این چه میشود؟ چرا بعضیها این حرفها را میزنند؟
به نظر من همهاش به خاطر این است که فردی بر چیزی محیط نیست و آنوقت منکرش میشود: «اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا» مردم دشمن چیزی هستند که نمیدانند. (نهجالبلاغه/ حکمت 172). آقا، مگر من قسمخوردهام که هر چیزی من فهمیدم اسلام است و هر چیزی من نفهمیدم اسلام نیست؟ اگر چیزهایی باعقل جور درنیامد، باید بگویم اینها خارج اسلام است؟ آیا چنین برخوردی درست است؟
مگر من آنقدر بر مسائل اسلام محیط هستم که هر چه من نتوانستم محیط بر آن بشوم، بگویم دیگر این از اسلام نیست و بدعت است و کفر است؟ اینجاست که این هم میشود زنجیر بر دست و پای صاحبان این افکار و بعد هم کسانی که به دام آن بیفتند.
چنانچه ما به عالم اعلام کردیم که اسلام عرفان ندارد، بعد از ما نمیپرسند که پس اسلام چه دارد؟ اسلامی که عقل ندارد، فلسفه ندارد، عرفان ندارد، سیر و سلوک ندارد، عشق ندارد، شوق ندارد، پس چه چیزی دارد؟ ته قضیه چه میماند؟ اگر اسلام اینها را ندارد -چنانکه میگویی ندارد- این اسلام را در بازار بگذار، آیا کسی به یک دینار میخرد؟ شما که اسلام را اینطور خطکشی میکنید و حدود اربعه برایش معیّن میکنید؛ از شمال به کجا و از جنوب به کجا و از شرق و غرب به کجا، مگر اسلام حدود اربعه دارد؟ مگر محدود است؟ اسلام محدود نیست؛ تمام خوبیها را دارد و از تمام بدیها منزّه است.
📌 کتاب تحجر گرایی/ اثری از آیت الله حائری شیرازی/ صفحه 221
@haerishirazi