🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله علیه)🔹
🔸دو جریان متقابل در اسلام🔸
کشته شدن عثمان و شهادت محسن نقطۀ مشخص شدن دو جریان در تاریخ است. جریان اول همواره از نور به ظلمات میرود و یکی از نتایجش پدید آمدن اشقیای کربلا است.
همانطور که امام حسین علیه السلام فرمود، جریان اول حتی از اجدادشان هم بدتر بودند. ثمرۀ جریان دوم هم شهدای عاشوراست. چه خوب شد که خانوادههایشان را با خود بردند و آن اسرا، پیام شهادت را منتقل کردند! اگر شهادت پیام نداشته باشد، اصلاً کاربردی ندارد.
کتاب آئینه تمام نما/فصل 1، بینش و بصیرت حسینی/ صفحه 28
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله علیه)🔹
🔹به سوی خدا فرار کنید🔹
قرآن میفرماید: «ففرّوا الیاللّه» به سوی خدا فرار کنید. «فراری» چه میکند؟ هرچه چیزی مثل زمین و خانه، یخچال و تلویزیون داشته باشد نقد میکند؛ سپس ریالها را به ارز تبدیل میکند. شب و روز در تدارک فرار است. حاضر است هر کاری کند تا تاریخ خروجش را یک روز حتی یکساعت جلو بیندازد.
مؤمن هرچه دارد، باید همه را نقد و تبدیل به ارز آخرت کند. ارز دنیا فانی و ارز آخرت باقی است.
مؤمن وقتی همهی کارهایش را کرد، اگر بگویند «امروز بیا» راحتتر است تا بگویند فردا. فراری میگوید، ممکن است از توی پروندهام چیزی در بیاید که ممنوعالخروج بشوم. مؤمن میگوید، تا الان نلغزیدهام، اما اگر اتفاقی بیفتد و سقوط کنم چه؟ بهتر است تا پاک هستم بروم. در سوره جمعه میگوید: «اگر واقعا خدا را دوست میدارید و از اولیاء اللّه هستید آرزوی مرگ کنید» اما چرا ما جرأت نداریم آرزوی مرگ کنیم؟ چون ارزمان را تبدیل نکردهایم. خانهی آنطرف را نساختهایم.
اینکه خطیب جمعه میگوید، تقوا را رعایت کنید، یعنی هر که ارزهایش را تبدیل نکرده، زودتر تبدیل کند، هر که گذرنامهاش را نگرفته، زودتر بگیرد، هر که برای فرار به سوی خدا آماده نشده، زودتر آماده شود. چرا؟ چون اجل به سلیمان هم مهلت نمیدهد.
حضرت سلیمان ایستاده بود و به مسجدالاقصی که ساخته میشد نظاره میکرد که عزرائیل آمد. سلیمان(ع) به عصایش تکیه داده بود. گفت: فرصتی! گفت: نه! گفت: همین؟ گفت: همین! ایستاده قبض روح شد. همینطور تکیه به عصا، ایستاده برجای ماند. تمام خدمه از آدمها و دیوها که کار میکردند همچنان ادامه دادند. مدتها گذشت و آنها میپنداشتند که این هم یکی دیگر از معجزات سلیمان(ع) است که بهطعام و غذا نیاز ندارد؛ تا آنکه موریانه به امر خدا عصا را خورد و عصا فرو ریخت و سلیمان افتاد. قانون خدا چنین است!
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله علیه)🔹
🔸انبیاء طبیب بشر هستند🔸
گاهی دوایی را که تلخ است به بچّه میخورانید، یا دکتر میخواهد به او آمپول بزند؛ و میدانید که اگر این آمپول تزریق نشود یا آن دوا را نخورد، مرضش شدّت پیدا میکند. از طرف دیگر بچّه ناراحت است، از دوا بدش می آید ولی برایش لازم است؛ این مثالی برای مصیبت هاست که دوای انسان است.
بچّه گاهی آبنبات دوست دارد، آدامس و شکلات دوست دارد، اما مضر است یا زیادش ضرر دارد. از دست بچّه میگیرید و او بهانه میگیرد اما به خاطر خودش به او نمیدهید. ما غیبت میکنیم، این غیبت در دهان ما شیرین است ولی برای ما سمّ است، بچه ممکن است نقل و نفتالین را با هم اشتباه بگیرد، چقدر خطرناک است که کنار دست بچّه باشد!
خوب بچّه میخواهد موسیقی حرام گوش کند، چطور اگر نفتالین را به جای قند میخواست بخورد، از او میگرفتید، اگر نفت را به جای آب میخواست بخورد، فورا دور از دستش میگذاشتید، اما به سم روحی چنین حساسیتی نشان نمیدهید. اگر بچه داروی سمی مصرف کند شما بلافاصله میبرید و معده اش را شستشو میدهید تا آثار آن سمّ از بین برود.
استغفار شستشوی معده روح انسان است. وقتی که بچّه ای نفت میخورد و بیهوش میشود، اگر خوابش ببرد، خطرناک است.
اگر تریاک خورده، خوابش ببرد، خطرناک است، همینطور وقتی انسان گناه میکند، اگر مست شود، غافل شود و غفلتش ادامه پیدا کند؛ خطرناک است و هلاک میشود؛ باید او را بیدار نگه داشت، شما برای بچه خودتان به دکتر نیازمندید، خدا هم برای ما انبیاء را فرستاده که طبیب ما باشند و به ما بگویند، چه چیزی برای ما حکم نفتالین دارد و چه چیزی حکم قند؟ و همه گناهانی که از آن ریشه میگیرند، همان نفتالین هایی هستند که انسان میپندارد قند است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمه الله علیه)🔹
🔹«مَّا أَصَابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَک مِن سَیئَةٍ فَمِن نَّفْسِک»🔹
🔹زمین، روشنی و بهار را از خورشید میگیرد و تاریکی و زمستاناش، از سایه خودش است.
تغییر زاویه تابش خورشید به زمین، زمستان را به بهار تبدیل میکند.
وقتی زاویه نور الهی به انسان مایل شد و در معرض نور او قرار گرفت، بهار انسان است.
«مَّا أَصَابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَک مِن سَیئَةٍ فَمِن نَّفْسِک» هر خوبی از شما سربزند از شما نیست مربوط به خدا است و هر بدی که از شما سربزند مربوط به خدا نیست، مربوط به خودت است. نساء:79
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸عاشورا، صحنۀ گذشت از تعلّقات و محبوبها🔸
مشکل ابلیس چه بود که وقتی گفتند به آدم سجده کن، سجده نکرد؟ او گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ» (من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفريده اى). او قبول دارد که هر دو آفریدۀ خدا هستند، ولی چطور شد که قبول نکرد سجده کند؟ چطور شد که شش هزار سال سجدۀ قبلی مشکلی نداشت، ولی این یک سجده مشکل داشت؟ علتش این بود که شیطان «عزّت پرست» بود.
پا روی عزّت خودش نمیگذاشت و شش هزار سال عبادتی را که در امتداد عزّت خودش بود، انجام میداد. مرتباً عبادت میکرد و عزیزتر میشد؛ ظاهرش عبادت بود و باطنش عزّت طلبی. خدا نمیخواست او را رسوا کند، خدا خواست او را از این جهل نجات دهد. خدا میخواست بزرگترین کمک را به ابلیس بکند. روی خودت پا بگذار و از حجاب خودت بیرون بیا و از خودمحوری، به خدا محوری منتقل شو. یک سجده است، ولی محور را از خودمحوری به خدامحوری انتقال میدهد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (هرگز به نيكى دست نخواهيد يافت، مگر از آنچه دوست داريد به ديگران ببخشيد). میفرماید آنچه دوست داری را خرج کن. خرج کردنِ «عزّت» واقعاً سخت است.
حسین ابن علی علیه السلام در عاشورا چه کرد؟ محبوبانش را به میدان آورد: دخترش را، زنش را، بچۀ شیرخوارش را. او همۀ اینها را انفاق میکند. عاشقها این کار را میکنند و غیرعاشقها این کار را نمیکنند. عاشق اگر به خاطر عشقش بدنام شود، صدایش درنمیآید و اعلام برائت و پشیمانی نمیکند. فحشش را هم میخورد. امام حسین علیه السلام عاشق است و به او میگویند «خارجی».
امام خمینی رحمه الله هم عاشق بود و از آبرویش خرج میکرد. بزرگترین کارهای امام در جاهایی که عزّتش را زیر پا میگذارد، تجلّی میکند. میدانید در فتوایی که امام علیه سلمان رشدی صادر کرد، چه کرد؟ امام راحل در دنیا عزّتی پیدا کرده بود و میدانست که اگر بگوید او را بکُشید، همۀ عالَم با او مخالفت میکنند. دیدید چه بر سر امام آوردند؟
گاهی لوبیا را میریزند داخل دیگ و گوشت هم میریزند و آبگوشتی درست میکنند. این یک نوع مصرف کردن لوبیاست. گاهی هم لوبیا را خاک میکنند. وقتی دفنش کردند زیر خاک متلاشی میشود، اما جوانه میزند و بالا میآید. وقتی انسان انفاق میکند، مانند این است که دفن میکند. باید عزیزترین چیز را دفن کنی. وقتی دفنش کردی محصول بیشماری به تو میدهد. «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (مَثَل آنان كه دارايی هاى خود را در راه خداوند میبخشند، چون دانه اى است كه هفت خوشه برآورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند براى هر كه بخواهد چند برابر میگرداند و خداوند نعمت گسترى داناست).
نباید عزّت محور شود؛ بلکه تکلیف محوری صحیح است. تکلیف محور آن است که آبرو بیاورد، نه اینکه آبرو بردارد. آبرو به دست آوردن موج سواری است. آبرو خرج کردن تکلیف محوری است. انسان باید حرف حق را بزند، اگرچه به او فحش بدهند.
کتاب آئینه تمام نما/فصل درسهای عاشورا/ صفحه 103
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸باور کن که حامله نیست!🔸
زنها وقتی باردارند، با احتیاط مینشینند و میایستند.
مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست.
زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچهاش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود.
زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست.
اگر حامله بود اینطور بیپروا نبود.
کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی(رحمت الله علیه)🔹
🔸 «گرفتن» و «رها کردن» در تربیت🔸
تربیت، «گرفتن» و «رهاکردن» دارد؛ یعنی باید «متربی» را از آنکسیکه انسان را به راه خطا میبرد بگیری و به راه صحیح بیاوری و طبق یک برنامۀ زمانبندیشده رهایش کنی.
دورۀ «رهاکردن» بسیار ظریفتر و مهمتر از دورۀ «گرفتن» است. اینکه کسی را در مرحلۀ نخست تحتتأثیر خود قرار دهیم کار سادهای است. اما کسی را از تأثیر خود خارجکردن و او را روی پای خودش واداشتن کار دشواری است؛ یعنی چنان دستت را از اطراف او کنار ببری که راه خودش را ادامه بدهد و خرد نشود.
وقتی به کسی تعلیم دوچرخهسواری میدهید چه میکنید؟ او که وارد نیست؛ او را میگیرید، اما همینکه او دو تا پا زد، رهایش میکنید. همینکه توانست تعادلش را حفظ کند، دست از دوچرخه برمیدارید. گرفتنش آسان است؛ اما این گرفتن بهضرر اوست. اگر رهایش کنید که زمین بخورد به نفع دوچرخه سوار است. چرا؟ چون «سلامت در وابستگی»، برای انسان «هلاکت» است. درحالیکه زخمیشدن در حفظ تعادل، سعادت است.
رهبر جامعه هم، هنگام «گرفتن» و قبضهکردن جامعه، کار سادهای دارد؛ کار دشوار او در «رهاکردن» جامعه است. وابستهشدن جامعه به رهبرِ خودش ساده است. روی پای خود ایستادنِ جامعه، بهطوریکه خود بفهمد، خود بداند و خود درک کند، دشوار است. برای گذشتن از این مرحله، جامعه «زخمهایی» را باید تحمل کند و آسیبهایی را باید قبول کند تا بتواند روی پای خود بایستد، بفهمد و حرکت کند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸سگ خشم را مهار بزن تا همه سگها اسیرت شوند🔸
بزرگان نکردند در خود نگاه
خدابینی از خویشتن بین مخواه
از آن بر ملائک شرف یافتند
که خود را به از سگ نپنداشتند
از سلمان فارسی پرسیدند: این محاسن (ریشهای) تو بهتر است یا دُم سگ؟
سلمان فرمود: اگر از پل صراط گذشتم ریش من، اگر نگذشتم، دم سگ.
این پاسخ سلمان، بهخاطر حلم اوست. او استهزاءکننده را با این سخن منقلب کرد.
طرف، از شرم آب شد؛ به خیال خود آمده بود که سلمان را به لغو بکشاند و مسخره کند، سلمان او را از لغو بیرون کشید.
شد غلامی که آب جو آرد
آب جو آمد و غلام ببرد
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸عاشورا؛ کارنامه دو جریان در سقیفه🔸
عاشورا میدان عمل بود نه جلسه سخنرانی؛ خیلیها در جلسه سخنرانی بلبل میشوند و اگر شخصی ضعیفالنفس آنجا باشد، مغلوب سخنوری او میشود، اما در میدان عمل حسینبن علی(ع) گفت، «کردید؟ بیایید نتیجۀ آن را ببینید!» سلمان فارسی در روز سقیفه این جمله را به فارسی گفت: «کردید و نکردید» یعنی نماز و روزه و حج و جهاد به جای آوردید، ولی آن را تباه کردید.
حسینبن علی(ع) در عاشورا گفت، بیایید در میدان عمل بسنجید که کارنامه این دو جریان چگونه است؟ آن علی(ع) که گفتید، مردم او را نمیخواهند، محصولش را ببینید؛ شهدای کربلا محصول کار علی(ع) است، از بچه شش ماهه تا پیرمرد نود ساله؛ تربیت علی همه را به بهترین خلقشان، بهترین برنامه و تقویمشان رسانده است، تربیت علی از علی اصغر شافع روز جزا میسازد، تا آنجا که قنداقهای که این بچه را با آن میبندند، حبلاللّه است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸مقایسه صلح امام حسن(ع) و تخریب کشتی حضرت خضر(ع) و موسی(ع)🔸
قرآن کریم میفرماید:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ اَشِدّأ عَلَی الْکفّارِ رُحَمأ بَینَهُمْ» کسانیکه با پیامبر (ص) هستند با دشمنان سخت و با دوستان مهربان هستند.
نمیگوید « وَالَّذینَ امَنُوا مَعَهُ» بلکه میگوید «وَالَّذینَ مَعَهُ» چون مقام «اَشِدّاءُ عَلَی الْکفّارِ رُحَمأ بَینَهُمْ» یک مقام بالایی است که برای همه حاصل نمیشود اما برای خود حضرت موجود است، و باید مشابهاش هم برای آنکسی که «مَعَ» یعنی همراه ایشان است باشد.
اصحاب امام حسن مجتبی(ع) نتوانستند که «مَعَ» او باشند، نتوانستند این «رُحَمأ بَینَهُمْ» را رعایت کنند. با اینکه حضرت در بین آنها بود اما آنها نمیدانستند که چه رحمت بزرگی در بین جمعیت خودشان دارند و میگفتند: ای کاش کشته شده بودیم یا کشته شده بودید!!
این اتفاق نظیر همان داستان حضرت خضر (ع) است که به حضرت موسی (ع) میفرماید: «إِنَّک لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا». اینها هم نتوانستند با حضرت باشند چون صبری که لازم بود نداشتند، با اینکه آنها با حضرت بیعت کرده بودند و معنای بیعتشان هم این بود که: «سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَک أَمْرًا» در هر کاری هر اندازه که لازم باشد صبر میکنیم، اما در عمل نشان دادند که چنین نیست و فکر کردند که اینکار امام حسن مجتبی(ع) تقویت معاویه و مهلت دادن به اوست!
در داستان حضرت خضر (ع) و حضرت موسی (ع) زمانیکه حضرت خضر (ع) کشتی را سوراخ کرد حضرت موسی (ع) خیال نمود که این ضربهای است به اهل کشتی، و چنین میگوید «اَخَرَقتَها لِتُغرِقَ اَهلَها، لَقَد جِئتَ شَیئاً أِمراً» یعنی آیا این کشتی را سوراخ کردی تا اهل آنرا در دریا غرق کنی؟ مسلماً تو بسیار کار منکر و زشتی را بهجای آوردی!
اصحاب حضرت امام حسن مجتبی (ع) نیز زمانیکه دیدند بین حضرت و معاویه صلحنامهای نوشته شد همان اعتراض حضرت موسی (ع) را در مقابل حضرت خضر (ع) از خود نشان دادند و گفتند: «مثل اینکه با معاویه بیعت کردی تا همه این ضعفا را تسلیم او بکنی و موجب بقاء حکومت او و موجب ضعف روحیه مردم بشوی» و در جملات خود این مطلب «مُذِلَّ الْمُؤْمِنین» را ذکر میکردند، اما امام حسن مجتبی(ع) با بزرگواری خویش میفرمودند که من انشاءالله «مُعِزَّ الْمُؤمِنین» هستم، چون اینکار امام حسن مجتبی (ع) مانند سوراخ کردن کشتی توسط حضرت خضر (ع) بود تا مردم بتوانند از آن استفاده صحیح بنمایند.
این مسئله مهم باعث میشود که حضرت خضر (ع) برای حفظ کشتی مجبور میگردد تا کشتی را سوراخ کند تا برای استفاده در مراحل بعد قابل استفاده باشد.
کشتی امامت هم لازم است گاهی مواقع بهصورتی درآید که دیگران خیال کنند در آن خرابی حاصل گردیده است، تا اصلش از بین نرود و عیب هم پیدا ننماید ولو در ظاهر چنان نشان دهد که خراب است.
امام حسن مجتبی (ع) هم در زمان خویش جریانات را بهگونهای دقیق و ظریف پیش بردند تا مقدمهای برای صحنه عظیمی مانند صحنه کربلا در روز عاشورا باشد و مسئله شهادت حسین بن علی(ع) و اصحابش و فرزندان و ... با آن عظمت و ارزش بهعنوان جریانی برای احقاق حقوق حقه مسلمین در بالاترین درجه ایثار و از خودگذشتگی و فداکاری برای مشخص شدن حق از باطل و مؤمن از منافق واقع گردد تا تاریخ آنرا بهعنوان بزرگترین سند افتخار اسلام و عدم سازش مسلمانان در برابر ظالمان و جباران ثبت گرداند و ماهم امروز اثر آنرا با اقتدا کردن رزمندگان به سردار بزرگ کربلا در جبهههای نبرد حق علیه باطل در مشکلترین و سختترین شرایط ایجاد شده از طرف دشمنان اسلام مشاهده مینمائیم.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸علوم انسانی؛ تنگۀ احد جمهوری اسلامی🔸
پاسداری در حقیقت پاسداری از علوم انسانی است و جنگ بر سر علوم انسانی است. این بحث امروز هم نیست. در سال ۱۳۵۹ سمیناری تحت عنوان انتقال به تعلیم و تربیت اسلامی برگزار شد و ما در آن سمینار این مسأله را مطرح کردیم که علوم انسانی در دانشگاههای ما به منزله تنگه احد است.
در جنگ احد حضرت به نگهبانان تنگه فرموده بود که اگر ما مشرکین را شکست دادیم و آنها را تا مکه تعقیب کردیم، شما از جای خودتان نباید تکان بخورید و اگر آنها ما را تا مدینه تعقیب کردند، باز شما در جای خودتان استوار باشید.
در باب علوم انسانی هم ماجرا از این قرار است. اگر ما همه پیروزیها را از دست بدهیم اما کرسی علوم انسانی دانشگاهها به دست اسلام بیافتد، ما همۀ عقب ماندگیها و ناکامیهای خودمان را جبران میکنیم. اما اگر پیروزیهایی در سطوح مختلف بدست بیاوریم، درحالیکه اسلام نتواند کرسی علوم انسانی را در دانشگاهها تسخیر کند، تمام پیروزیها موقتی است و ما همۀ آنها را در فاصله زمانی کمی از دست خواهیم داد.
ملاحظه میکنید خطر همان خطر تنگۀ احد است. مسأله تهاجم فرهنگی ریشه در مسایل علوم انسانی دارد.
@haerishirazi
🔥ربا و خلق پول بانکی را متوقف کنید⚠️
✍فراخوان مقاله (تا 9 دی)
همایش "ماهیت پول در تمدن اسلامی"🏅
(اصفهان - 4 بهمن 97)
ارسال مقالات به @En_Gholami
#گروه_معیشت_و_اقتصاد_متا
@MataNevesht
BinesheTamadoni.ir
🔸آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔸
🔹کاپیتولاسیون؛ بت شکنی یا قول لین؟🔹
چرا خدا به موسی(ع) گفت که با فرعون با زبان نرم و قول لَیِّن صحبت کند؟ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّینًا لَّعَلَّهُ یتَذَکرُ أَوْ یخْشَی سوره مبارکه طه/ آیه 44.
علتش این است که موسی با فرعون با تحمّل برخورد کند تا اصلاحش کند. ارشادش کند. چون این مقام، جای اتمام حجت بود. اما اشتباه نشود گاهی هست که طرفِ انسان، مغرور، معبود و مسجود است! همه سجدهاش میکنند. این شخص بت است و بت شکنی لازم است. «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس» یعنی بدانی اینجا، جای بتشکنی است یا جای اتمام حجت!
در قضیه موسی(ع) که میخواست فرعون را ارشاد کند جای قولاً لینا بود. امام راحل که میخواست با شاه پهلوی بعد از قانون کاپیتولاسیون برخورد کند، جای بتشکنی بود. عالم به زمان یعنی همین!
امام(ره) در قضیه کاپیتولاسیون چه کرد؟ این «حرام» را در ذهن مردم منکر کرد. گفت: با این قانون مجلس، اگر یک ایرانی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد دادگاههای آمریکایی میتوانند او را احضار کنند. اما اگر یک آشپز آمریکایی شاه ایران را بکشد دادگاههای ایران نمیتوانند او را احضار کنند. چون مصونیت دارد!!! سگ آمریکایی برابر بود با شاه ایرانی!!!
بعضیها به امام(ره) میگفتند خدا به موسی(ع) گفت با فرعون با زبان نرم وقول لین صحبت کن. تو با شاه چرا قولاً لینا نیستی؟!
انسان باید به زمانهاش نگاه کند و ببیند چه زمانی است. در قضیه کاپیتولاسیون، امریکاییها میخواستند سلطه پیدا کنند. امام(ره) میخواهد منکریت این حرام را اعلام کند. برای اینکه آمریکاییها سلطه پیدا نکنند بتشکنی میکند. اینجا بتشکنی لازم است نه قولاً لینا!
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸با اذان گفتن خودت را بشکن🔸
برای این که مردم به نماز علاقه پیدا کنند، باید بزرگان را ببینند که نماز میخوانند. مثلاً برای این که اذان در مردم رایج شود، بزرگان باید اذان بگویند. مثلاً کسی که صاحب مغازه است، شاگردش را به جای خود در مغازه بگذارد و خودش اذان بگوید.
کار خدا را به کس دیگری ندهید. در بازار باید کسی که از همه محترمتر است، اذان بگوید. در مدرسه مدیر باید اذان بگوید. در اداره مدیر کل باید اذان بگوید. امام جمعه باید اذان بگوید. استاندار باید اذان بگوید.
حال اگر کسی صدایی بهتر از امام جماعت داشت نیز باید اذان بگوید. ما در چیزهایی که خودمان را میشکنیم، اجر میبریم. وقتی پیشخدمت اذان بگوید، ترقی میکند ولی وقتی مدیر کل اذان بگوید، دیگران تعجب میکنند و او کمی شکسته میشود، اما همین شکسته شدنها ما را میسازد و در آخرت و در بهشت دری میشود که انسان را از آن داخل میکنند. آن دری که آدم راست راست راه میرود و وارد بهشت میشود، شهادت است.
گاهی انسان باید کمی خودش را بشکند. در قدیم که کوچهها طاق داشتند، وقتی که مردم به آنها میرسیدند باید سرشان را خم میکردند و اگر یادشان میرفت، پیشانی آنها به طاق میخورد! بنابراین فرد مجبور بود که خودش را خم کند و بشکند تا بتواند عبور کند؛ مثل رکوع و سجود نماز که انسان را میشکند.
بهتر است که انسان با اذان گفتن کوچک شود؛ چون این کوچک شمردن او را بزرگ میکند! هر وقت دیدید که با عبادتی کوچک میشوید، آن را به دیگری ندهید؛ چون شما را بالا میبرد و تکبر را از وجودتان بیرون میکند. هر عبادتی سختتر باشد، بیشتر انسان را بزرگ میکند.
@haerishirazi
🔸 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔸
🔹مزد چهل روز عزاداری🔹
اربعین یک روز نیست، بلکه به چهل روز میگویند اربعین. به موسی علیه السلام هم گفت که «و واعدنا موسی ثلاثین لیلة و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیلة»، اربعین به معنای چهلمین روز نیست، به معنیِ چهل روز است، اما ریشهاش این است که انسان چهل روز وفاداری به خدایش را حفظ کند، در روز چهلم مزدی به او میدهند.
اربعین مزد چهل روز سوگواری است. اهمیتش به خاطر این [است] که نتیجهی چهل روز را در روز چهلم دریافت میکند، روایت داریم «من اصبح لله اربعین صباحا»، کسی چهل روز خلوص خودش را، ارتباط خودش را، ذکر خودش را، یاد خودش را دربارهی خدا محفوظ نگه دارد روز چهلم چشمهی دلش جوشش میکند و حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود، پس اهمیتی که زیارت اربعین دارد برای این [است] که آن روز بیایند مزد بگیرند، مزد چهل روز سوگواری شان را بگیرند.
@haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 قیام امام عصر با شمشیر، برای براندازی اکراه است🔸
درست است که حضرت قیام به سیف و شمشیر می کند، اما قیام به سیف او برای براندازی اکراه است، نه برای این که تحت پوشش آن اکراه، مردم را به دینی وادار کند. «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ». هیچ پیغمبری بر اکراه دین اقدام نکرد. همه بر براندازی اکراه بودند. برای همین، فرصت انتخاب به انسان ها دادند تا انسان خود انتخاب کرد.
اگر خود انسان انتخاب نکند و تمام عالم جمع شوند، نمی توانند جای این انتخاب را که خود انسان انجام می دهد، پر کنند. نه نوح و نه لوط و نه همه انبیا، اگر جمع بشوند، یک نفر را که نخواهد به راه صحیح نرود، نمی توانند هدایت کنند.
«إنّ لله علی النّاس حجّتین حجّة ظاهرة و حجّة باطنة فأمّا الظّاهرة فالرّسل و الانبیاء و الائمّة و و أمّا الباطنة فالعقول» این هر دو حجت هستند؛ چه انبیا، چه عقل و فطرت انسان. معنای این قضیه آن است که حجت باطنه، تنها راه رسیدن به حجت ظاهره است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 سیخ در چشم آمریکا🔸
میبینید روزی چند نفر در کشورهای همسایه ما کشته میشوند و ما چه امینیتی داریم؟ کشورهایی که از گل نازکتر به آمریکا نگفتند امروز آمریکا آنها را بدبخت کرده. عراقیها هرچه میکشند از وقتی است که صدام از آمریکا تعریف کرد و بعد از صدام این مصیبتها به سرشان آمد. افغانستان چه بد خدمتی به امریکا کرده که الان این اختلافات و مصیبتهایی که دارند بخاطر امریکاست. پاکستان همه گونه خدمت به ایشان کرده.
اما شما مردم ایران، لانه جاسوسی را گرفتید و چشمان را بستید و اعضای سفارتخانهشان را 444 روز نگه داشتید و بازجوییشان کردید. کاغذهای خرد شدۀ کاغذ خردکن را که اسرارشان بود کنار هم گذاشتید و دهها جلد کتاب کردید و این کتابها را به زبانهای مختلف منتشر نمودید و با این کار سیخ در چشم آمریکا کردید.
آیا فکر میکنید خودتان توانستید امنیتتان را حفظ کنید؟ آیا این عرضه خودتان بود؟ نه؛ این بال امام زمان بود. شما زیر بال او هستید. اگه آنها گربه هستند شما یک جوجه بیشتر نیستید. شما زیر بال مادرتان هستید. اگر یک ذره از زیر این بال مادر فاصله گرفته بودید و از این آقا فاصله گرفته بودید خورده شده بودید.
@haerishirazi
haeri shirazi tarbiat shokr .mp3
936.3K
🔉 بشنونید
تربیت بر اساس «شکر»
آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)
🔸 در شب و روز جمعه و جهت عرض ارادت، نثار روح مطهر 🌸امام حسن عسکری علیه السلام🌸 صلوات و قرائت فاتحه ای را اهدا کنیم و ارواح همۀ مومنین و مومنات بخصوص "آیت الله حائری شیرازی" را نیز در ثواب آن شریک نماییم.🔸
🔹 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 انسان چگونه میتواند صفت رازداری را بدست آورد؟🔸
اگر انسان دانست و نگفت مگر به اندازه خودش و در جای خودش، قرب به خدا پیدا میکند، و یکی از معانی قرب این است که اخلاق الهی در او متجلی میشود، و حال ببینید خلق ما چگونه است؟ ما باید با خودمان مجاهده کنیم تا بتوانیم این صفت رازداری را در خودمان نگه داریم، و این کار اولش طوری است که باید یکی دو تا راز را نگویید تا سعه صدر پیدا نمایید و بعد راحت میتوانید نگویید.
فرض کنید که اگر بادکنک را باد کنید دیگر بادش خالی نشود و کوچک نگردد. ابتدا که میخواهد باد شود فشار لازم دارد اما بعد که کش آمد و باد شد جادار میشود و خوب میتوانید داخل آن چیزی را جای دهید. بعضی چیزها هست که جا پیدا میکند مانند کیسههای توری که هر چه وسایل داخل آن میریزند مرتب جا پیدا میکند و جادار میشود نفس انسانی و صدر انسانی هم اینطوری است که اگر چیزی در آن وارد شد و گفتی معنایش این است که فشار رویش نیامده و جا باز نمیکند، ولی اگر با خودت مجاهده با نفس کردی و برای رضای خدا نگفتی، این نگفتن برایت عادی میشود.
انسان باید متوجه باشد که اگر میخواهد یک رازی را داخل خودش نگاه دارد یک دوره فشار دارد، یک دوره سختی دارد و اگر انسان آن دوره را گذراند میتواند رازداری کند.
@haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 انسان چگونه میتواند صفت رازداری را بدست آورد؟🔸
اگر انسان دانست و نگفت مگر به اندازه خودش و در جای خودش، قرب به خدا پیدا میکند، و یکی از معانی قرب این است که اخلاق الهی در او متجلی میشود، و حال ببینید خلق ما چگونه است؟ ما باید با خودمان مجاهده کنیم تا بتوانیم این صفت رازداری را در خودمان نگه داریم، و این کار اولش طوری است که باید یکی دو تا راز را نگویید تا سعه صدر پیدا نمایید و بعد راحت میتوانید نگویید.
فرض کنید که اگر بادکنک را باد کنید دیگر بادش خالی نشود و کوچک نگردد. ابتدا که میخواهد باد شود فشار لازم دارد اما بعد که کش آمد و باد شد جادار میشود و خوب میتوانید داخل آن چیزی را جای دهید. بعضی چیزها هست که جا پیدا میکند مانند کیسههای توری که هر چه وسایل داخل آن میریزند مرتب جا پیدا میکند و جادار میشود نفس انسانی و صدر انسانی هم اینطوری است که اگر چیزی در آن وارد شد و گفتی معنایش این است که فشار رویش نیامده و جا باز نمیکند، ولی اگر با خودت مجاهده با نفس کردی و برای رضای خدا نگفتی، این نگفتن برایت عادی میشود.
انسان باید متوجه باشد که اگر میخواهد یک رازی را داخل خودش نگاه دارد یک دوره فشار دارد، یک دوره سختی دارد و اگر انسان آن دوره را گذراند میتواند رازداری کند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸علت غیبت امام دوازدهم را در رابطه امت با امام یازدهم باید جست🔸
امام یازدهم(ع) در عصری بودند که شیعیان ناشکری میکردند. آنها مبلغی وجوهات (خمس و زکات) خدمت امام(ع) فرستاده بودند.
عدهای از شیعیان نامهای به امام(ع) نوشتند که بیلان مصرف این اموالی که خدمت شما رسیده را به ما بگویید و اینکه این پولها را چگونه خرج کردید. آدم به امام زمانش نامه بنویسد، بگوید اموال را به کی دادی؟ کجا خرج کردی؟
حضرت پاسخ داد: چرا این سؤال را از امامان قبلی نکردید؟ چه زمانی رسمتان بوده از امام سؤال کنید که این پولها کجا رفته؟ کجا خرج شده؟ اگر امامت یک امر مستمری است چرا با من این رفتار را میکنید اما با امامان قبلی نکردید؟
بعد از این پاسخ، حضرت دستور داد پرده مشکی رنگی بر در اتاق ایشان آویختند. مردم که برای سوال میآمدند حق نداشتند پرده را عقب بزنند و از پشت پرده با آن حضرت صحبت میکردند. غیبت از اینجا آغاز شد.
چرا؟! چون ناشکری کردند.
غیبت نتیجه ناشکری است. ظهور نتیجه شکرگزاری است. هر چه شکرگزاری بیشتر شود پرده غیبت رقیقتر میشود. این پرده، غباری است بین امام و مأموم. این غبار از امام نیست از امت است. هر چه غبار امت فرو بشیند، جمال امام روشنتر میشود.
@haerishirazi