eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
73.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
326 ویدیو
645 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi کانال صوتی: @haerishirazi_mp3 شماره تماس: 09195194676 [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید]
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چرا قرآن می فرماید: به سوی خدا «فرار» کنید؟🔸 قرآن تعبیری دارد که « فَفَّرُوا الی الله »: به سوی خدا فرار کنید! فرار از چه و به سوی چه؟ چرا تعبیر به «فرار» می کند؟ آنها که می خواهند از مملکت فرار کنند، چه کار می کنند؟ انسان فراری اگر زمینی، خانه ای از اشیاء غیر منقول داشته باشد، سعی می کند زود اینها را نقد کند، بفروشد، بعد وسائل منقول و سنگین خودش را مثل یخچال، تلویزیون و چیزهای بزرگ را هم نقد می کند. بعد نگاه می کند ببیند به کجا می خواهد برود؟ آنکه می خواهد برود آمریکا، ریال های خودش را هم به دلار و ارز تبدیل می کند، چون می خواهد به آنجا فرار کند. شب و روز، وقت و بی وقت همه اش می خواهد اسبابش را که جمع کرد یک روز هم معطل نشود، می گوید یک ساعت هم یک ساعت است. شاید اگر من تأخیر کردم، پرونده ای مطرح شد و من دستگیر شدم، لو رفتم. اگر بتواند بلیط هواپیما و تاریخ خروج خودش را یک روز جلو بیندازد، مبلغی می دهد که جلو بیفتد و یک روز زودتر برود؛ تا خاطرش آسوده بشود و سعی می کند که هیچ چیزی بعد از خودش نماند. مؤمن اگر خواست به سوی خدا فرار کند، باید مثل همان فراری باشد. وقت و مال و هر چه دارد، همه را نقد کند و نقدش را هم تبدیل به ارز کند، یعنی ارز دنیا فانی است، ارز آخرت باقی است. از این فرصتی که دارد به یک بنده خدا خدمتی و کمکی کند. تبدیل ارز کردنش این است که مسجدی، حسینیه ای می سازد، یا قسمتی از پول حسینیه و مسجدی را می دهد. این تبدیل ارز است. این واقعاً می خواهد از دنیا فرار کند؛ چون که دارد چیزی به آن طرف پیش خدا می فرستد. آنکه می خواست به آمریکا برود، اموالش را به دلار تبدیل می کرد، چون می خواست آمریکا برود. آن هم که می خواهد پیش خدا برود، باید به ارز خدا تبدیلش کند؛ یعنی به ثواب و احسان. آن فراری چطور اگر بعد از آن که همه چیز را مرتب کرده بود، اگر یک روز می توانست هواپیمایش را جلوتر بیندازد، پول زیادتر می داد که یک ساعت، یک روز زودتر پرواز کند؟ مؤمن هم وقتی کارهایش را برای خدا کرد و تبدیل به ارز کرد و حسابهایش را صاف کرد، اگر به او بگویند امروز بیا، راحت تر است تا بگویند فردا. چرا؟ چون همانطور که فراری می گفت، ممکن است توی پرونده ام یک چیزی در بیاید، و ممنوع الخروج بشوم، این مؤمن هم می گوید ممکن است من که تا الان نلغزیدم، یک اتفاقی برای من بیفتد و من سقوط کنم، تا پاک هستم، بروم. پس این که در سوره جمعه می گوید، اگر واقعاً شما خدا را دوست می دارید و از اولیاء الله هستید آرزوی مرگ کنید، این تعجبی ندارد. اما چرا ما آرزو نمی کنیم، با اینکه معتقد به آخرتیم؟ چون تبدیل ارز نکرده ایم، چون کارهایمان روی دستمان مانده، خانه آن طرف را نساختیم.
🔹آیت الله حائری شیرازی: 🔸شب قدر یعنی چه؟🔸 یعنی یک شب میتواند جهتیاب مسیر یک سال باشد. اگر وقت خود را بیشتر صرف انتخاب راه و جهت حرکت کنیم، راه برای ما هموار خواهد شد. بسیاری از اوقات، انرژی خود را صرف حرکت میکنیم، درحالیکه انتخاب جهت مهمتر است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شب قدر و لکه‌گيری🔸 اگر روی لباستان شیرۀ خرما ریخت، این کثیفی را می‌توان با آب معمولی و کمی فشار دادن پاک کرد. بعضی گناهان مانند شیرۀ خرما هستند و زود پاک می شوند اما بعضی گناهان مثل چربی هستند. مثل گریس هستند که آب داغ و وایتکس می‌خواهد. ماه رمضان و شب قدر را گذاشته‌اند برای لکه گیری‌های سالانه. برای گناهانی که به سادگی نمی‌توان آنها را پاک کرد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شب قدر برتر از هزار ماه🔸 خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، به احترام علی علیه السلام، توبۀ خیلی‌ها را قبول می‌کند. دیشب توبه‌های بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3). چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و می‌گوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟! خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو می‌دهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را می‌کند؟ این از خوش مرامی و بزرگی اوست. می‌داند که نمی‌توانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم. هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمی‌کند. امامان ما راست گفته اند : فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک ( دعای افتتاح ) خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیده‌ام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر قدر بدانیم🔸 دوش رفتم به در میکده خواب آلوده خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده حافظ؛ غزل 422 تمام حرف‌ها اینست که انسان در این دنیا بداند کجا قرار گرفته. این دنیا همان میکده است. اگر انسان بداند کجاست، هرجا که خودش را بشناسد و حواسش را جمع کند، همانجا خانه دوست است و هر لحظه که انسان، به آن لحظه درست اهمیت دهد، لحظۀ اُنس اوست. هر شب، شب قدر است اگر قدر بدانیم! اگر انسان قدر بداند، شب قدرش آن شبی است که قدرش را می‌داند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بیست سال است نماز می خوانم اما ...🔸 برخی افراد، در نماز، مسئله ی حل نشده را حل می‌کنند و یا گمشده‌ای را پیدا می‌نماید! با این وضع می‌خواهند نماز برایشان سازندگی هم داشته باشد؟! می‌گویند: من بیست سال است که نماز به‌جا می‌آورم، تقرّب کو؟ قرب کو؟ همانجایی که بودیم هستیم! این درست مثل این است که ما غذا را بجویم ولی فرو نبریم؛ بلکه در یقه و آستین خود بریزیم؛ مثل بعضی از بیماران که قرص و یا دوای خود را جلوی دکتر در دهان می‌گذارند ولی بعد آن را دور می‌ریزند. البته که این مریض، خوب نمی‌شود. وقتی انسان نماز را بر سر زبان آورد و این نماز را فرو نبرد، مثل این است که دارو را در دهان گذاشته و بعد آن را بیرون ریخته است. خوب این نمازی که پایین نرفت در انسان تأثیر نگذاشته و نفوذ نمی‌کند. انسان با نماز چه کرده که نماز با او چه کند؟
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ما در چيزهایی كه خودمان را می‌شكنیم، اجر می بريم🔸 برای اينكه اذان گفتن در بين مردم رايج شود، بايد بينند كه بزرگان اذان می گويند. مثلاً كسی كه در بازار از همه محترم‌تر است، شاگردش را به جای خود بگذارد و اذان بگويد. در مدرسه، مدير اذان بگويد. در ادارات، مدير كل و استاندار اذان بگويد. در مسجد اگر كسی صدایی بهتر از امام جماعت دارد، او هم اذان بگويد. ما در چيزهایی كه خودمان را مي‌شكنيم اجر می بريم. وقتی پيشخدمت اذان بگويد، ترقی مي‌كند؛ ولی وقتی مدير كل اذان بگويد، ديگران تعجب مي‌كنند و او كمی شكسته مي‌شود. اما همين شكسته شدن‌ها ما را می سازد و در آخرت و در بهشت، دری می شود كه انسان را از آن داخل مي‌كنند. مسلمان هر وقت ديد كه با عبادتی شکسته مي‌شود، آن را به ديگری ندهد، بلکه خودش انجام دهد؛ چون او را بزرگ مي كند و تكبّر را از وجود او بيرون مي‌نمايد. هر چه عبادت سخت‌تر باشد، بيشتر انسان را بزرگ مي‌كند و می سازد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸هستند و هستند و هستند🔸 در منازل جنوب شهر، گاهی که باران زیاد می‌آید، آب وارد خانهها می‌شود و به ناچار آب را سطل سطل در کوچه می‌ریزند. حال اگر سطح آب زیرزمینی بالا بیاید، این آب را سطل سطل که سهل است، بشکه بشکه هم بیرون بریزند تمام نمی‌شود چون دوباره مثل چاه جایش آب بالا می‌آید. عرب بهاینگونه جوشیدن آب، «انتفاضه» می‌گوید یعنی خودجوش. الآن به جریان فلسطین شورش نمی‌گویند، انتفاضه می‌گویند. بچه مدرسۀ فلسطینی را کسی سازماندهی نکرده و کسی استادش نشده است بلکه خودش به این نتیجه رسیده که زندگی در قید و بند رژیم اسرائیل از مرگ بدتر و مرگ در مبارزه با اسرائیل، پیروزی و حیات است. از خانه و مدرسهاش که بیرون می‌آید، برای اینکه فریاد کند من با اسرائیل مخالفم، سنگ به آنها می‌زند. این حرکت، حرکت یک گروه نیست که اسرائیل، رئیس آن را بگیرد و از بین ببرد و با متلاشی شدن آن سازمان، حرکت متوقف شود؛ اینها از فطرت رهنمود می‌گیرند؛ این است که هرچه اسرائیل حبس و تبعید و اعدام کند، هستند و هستند و هستند. باران نیامده که به سرداب اسرائیل بریزد تا آن را سطل سطل بِکشنَد تا تمام شود؛ آب از زیرِزمین بالا آمده، مثل چاه که هرچه برداری باز جایش پر می‌شود. در روایات داریم که خدا امر امام زمان(عج) را اصلاح میکند. اصلاح کار حضرت که بهدست توانای خداوند انجام میشود، همین است که آدمها از درونشان جوشش پیدا میشود و نهضت از متن جوامع بشری می‌جوشد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸دل یخ زده🔸 خورشید همیشه نور میافشاند و هیچ تبعیضی در بذل سخاوتمندانۀ شعاعهایش ندارد، ولی قسمتهایی از زمین مانند قطب شمال و جنوب بهخاطر اینکه در معرض نور خورشید نیستند، همیشه یخ بنداناند، با اینکه آب و خاکشان فرقی با نواحی دیگر زمین ندارد. «یا دائِمَ الفَضلِ عَلَی البَریة» اگر آدم موانع را برطرف کند، میتواند از آن رحمت واسعه، فیض ببرد؛ هر قدر موانع رسیدن نور، بیشتر باشد، دل منجمدتر میشود، این همان قساوت قلب است. وقتی دوستی دنیا مانع تابش نور الهی و پذیرش رحمت واسعۀ ربوبی گردد، دل انسان یخ می‌بندد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عد فطر نماد وحدت است/ اعلام عید بر عهده ی امام جامعه است🔸 هیچ فکر کرده ایم چرا واژه «اداره» را برای بخش های حکومت بکار می بریم؟ چون «گردش» است و گردش حول یک محور است. تمام چرخ ها در صنعت دایره هستند. چرا بیضی نسیتند؟ چون بیضی دو کانون دارد؛ آیا اداره یک مملکت از قانون صنعت و اجتماع می تواند جدا باشد؟ در مسئله رویت هلال اگر بر مبنای شهادت شهود فردی عمل کنیم و در نتیجه اختلاف نظر حاصل شود، بعضی باید روزه را واجب بدانند که خوردن آن کفاره آنچنانی دارد و بعضی باید روزه را حرام بدانند و در نماز عید شرکت کنند. آیا با اختلاف در مساله جشن عید، جشن ما و عزای دشمن خواهیم داشت یا عزای ما و جشن دشمن؟ عقل می گوید حرام و واجب قرار دادن روزه برای آن بوده که همه با هم بگیرند و همه با هم افطار کنند. اگر روزه عید حرام نبود، بسیاری به عنوان بدرقه رمضان روزه می گرفتند و وحدت حاصل نمی شد. پس حکیمی که فکر حفظ وحدت از راه حرام کردن روزه در بعد از ماه را کرده بود، فکر حفظ وحدت در اعلام رؤیت و عدم رؤیت را هم کرده است و اگر نه، پس امام برای چیست؟ عید گرفتن یا آخر رمضان دانستن مثل ذکر رکوع نیست که مومنین در انتخاب آن آزادند. بلکه هماهنگی در شروع و اتمام رکوع است. اضافه شدن چند رکوع [در نماز جماعت] و به خاطر اشتباه ماموم پذیرفته است؛ اما [اضافه شدن رکوع] در نماز فرادا پذیرفته نیست. حال که اسلام جهانی نیست که همه مسلمین جهان در یک روز عید بگیرند، لااقل در هر کشور به یک مرکز اکتفا شود و این زیبایی را بر زیبایی دیگر بیافزاییم.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸کاری می کنیم که اندازه ی این لباس شوید!🔸 اقتصاد، اخلاق، تربيت و ... ، همه لباس هايی هستند كه برای برهنه نماندن و حفاظت انسان، بر او پوشانده مي شود. چگونه امكان دارد لباسی که آن را اندازه گيری نكرده باشند، با بدنی متناسب باشد؟ خياطی كه هنوز مشتری خود را نديده و پُرُوْ نكرده، چطور حق دارد و می تواند بر پارچه ی او قيچي گذارد؟! مكاتب و علوم انسانی بشری اينگونه عمل می كنند كه براي انسان، نديده، لباس مي دوزند و بعد هم آن را بر او پوشانده، به او می گويند اين لباس توست! يا آن را بپوش، يا به تو مي پوشانيم و كاری می كنيم كه به اندازه ی آن شوی! به عبارت ديگر، در مسائل فرهنگی و تربيتی، از دبستان تا دبيرستان، دقيقا به گونه ای برنامه ريزی مي كنند تا انسان مورد نظرشان، با اقتصادی كه در نظر دارند، تطبيق كند! آنان راهی جز اين ندارند كه اگر لباس اندازه نبود، آن قدر فشار بدهند تا لباس اندازه شود!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸علوم انسانی، رساله ی عملیه است🔸 آیا قبول دارید علوم انسانی هم رساله اند یا نه؟ سوال من این است؛ علوم انسانی رساله هست یا نیست؟ این رساله عملیه است که از اروپا می آید و در داخل شما اسمش را می گذارید کتاب جامعه شناسی و فکر و خیالتان راحت می شود! نخیر، اینها رساله عملیه هستند. بانکداریتان علم بانکداری است یا رساله عملیه بانکداری؟ شما رساله ها را آرمِ علم زده اید و نفس این عمل اشتباه است. رساله که علم نیست. رساله فتوی است و علوم انسانی هم صد در صد فتوی است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸انسان های عصر ظهور، فوق العاده هستند🔸 این‌طور نیست که فکر کنید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌آید و عالَم پر از ظلم و جور را تحویل می‌گیرد و جهان پر از عدل و داد تحویل می‌دهد. همه‌اش این نیست؛ اگر امامش فوق العاده است، امتش هم فوق العاده است! انسان [عصر ظهور] هم فوق العاده است. عصر ما، عصر جوشش فطرت است. فطرت در عصر ما حالت انفجاری دارد. نظافت، راستگویی، امانت داری، آزادی خواهی و عدالت خواهی غربی‌ها، ریشه ی فطری دارد؛ منتها عدالتخواهی آنها [به اشتباه] به کمونیسم انجامیده است. آزادیخواهی آن‌ها هم ریشه فطری داشته است؛ اما به لیبرالیسم تبدیل شده است. بنابراین سرشتش درست بوده اما سرنوشتش خراب شده است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸آقای صفائی حائری، جامع مطهری و شریعتی بود🔸 ویژگی آقای صفایی [حائری] این بود که هم اندیشه‌هایش جایگاه سالمی داشت و هم روش او روش مؤثری بود. متأسفانه برخی از اندیشمندان ما «محتوا» داشتند، ولی «فرم» نداشتند و برخی بالعکس بودند. دکتر شریعتی در «فرم بیان» و ورود به مطالب و انتخاب واژه‌ها خوب بود؛ ولی در «محتوا» خوب نبود و اسلام شناس نبود. استاد مطهری در «محکم‌بودن اندیشه»، کم‌نظیر بود؛ اما «فرم» او به اندازه محتوایش خوب نبود. من وقتی کتاب غدیر آقای صفایی (عین-صاد) را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: «قدر این نویسنده، شناخته نشده است. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را» آقای صفایی شناخته نشد. من اگر در مروری که در چند تا از کتابهایشان داشتم ضعف اندیشه دیده بودم، ایشان را ترویج نمی کردم.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸قضیه‌ای جالب در ارتباط با نسبت طلا و پول رایج🔸 فقها تا چند سال قبل به‌طور کلی اجازه نمی‌دادند طلا به‌عنوان مهریه خانم‌ها در قباله ذکر شود. دلیل قضیه روشن بود. می‌گفتند طلا هر روز قیمتی دارد و معلوم نیست ارزش طلا چه مقدار است پس آن‌کس که می‌خواهد مهریه را سه کیلو طلا قرار دهد بایستی ببیند سه کیلو طلا در بازار چند تومان و چند ریال است. تومان و ریال بایستی حتماً مصداق عنوان صداق باشند وگرنه طلا با تغییر قیمت هر روز موجب جهالت در صداق گردیده و به دلیل غرر عقد باطل است. این فرمان سال‌ها پند گوش و نصب العین کار محضردارها بود و به هیچ وجه اجازه صداق قرار گرفتن طلا را نمی‌دادند و حتماً معادل تومانی و ریالی را در قباله می‌نوشتند. سال‌ها گذشت، همان‌گونه که حرکت زمین بالاخره کشف شد، حرکت پول هم کشف شد و همان‌طور که معلوم شد خورشید در حرکت شبانه‌روزی، به دور زمین نمی‌چرخد بلکه این زمین است که می‌گردد و ما به نظرمان می‌آید که خورشید گردیده است، وقتی حرکت پول مثل حرکت زمین برملا شد، طلا تبرئه شد و معلوم گردید هر روز پول ارزان می‌شود نه این که طلا گران می‌شود! طلا هم مثل خورشید از تغییر قیمت تبرئه شد و اجازه صداق واقع شدن یافت. اما جای یک سؤال باقی ماند و آن این‌که تفاوت قیمت روزمره طلا آن روزها بسیار کم بود ولی تفاوت قیمت پول رایج در این زمان‌ها بسیار است. مثلاً خانه زادگاه حقیر در کمتر از صد سال قبل به هفتاد تومان به‌وسیله پدرم که تاجرزاده بود خریده شد. قطع‌نظر از تمام وسائل رفاهی، درها و سقف‌ها عتیقه بود و پیشانی اتاق‌های بزرگ از شیشه مشبک بود. تفاوت پول به این جا رسیده که آن هفتاد تومان را اگر امروز به مسئول دستشویی بدهیم اخم می‌کند! سؤال این است که اگر طلا را اشتباهاً متغیر القیمه دانستند و لذا صداق واقع شدن آن را منع کردند تا معامله غرری نشود، حال که این پول رایج ثمن جمیع معاملات است چرا غرر لازم نمی‌آید؟ طلا با تغییرات کم نمی‌بایست ثمن معامله می‌شد. پول رایج با این همه تفاوت چرا می‌تواند ثمن جمیع معاملات باشد؟
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نتیجه‌ی علم منهای دین (مباحثه با رئیس مجلس آلمان)🔸 رئیس‌ مجلس آلمان غربی در دوره آقای خاتمی به ایران آمد. آن موقع بحث روز، گفتگوی تمدن‌ها بود و ایشان هم روی این مسئله مانور می‌داد. زمانی که خواست موضوع گفتگوی تمدن‌ها را شروع کند من گفتم که می‌خواهم در ابتدا سؤالی از آقای رئیس‌ مجلس بپرسم. گفتم اگر ۲ نفر با هم دعوا می‌کردند و یک نفر سومی آمد به هر کدام‌یک چوب داد، آیا به این دو نفر خدمت کرده است یا خیانت؟ او ترسید که اگر بگوید خیانت کرده من مچ او را می‌گیرم که شما در دوره جنگ به عراق و ما کمک می‌کردید. برای رئیس مجلس هم، چنین گافی خیلی سخت است. یک جوانی [در مجلس] بود که گفت من عضو حزب سوسیالیست هستم و جزو نماینده‌ها بود. این جوان دیگر حوصله نکرد و گفت جواب شما روشن است و این فرد به هر دو نفر خیانت کرده است. ایشان (رئیس مجلس) هم ناچار شد که بگوید خیانت کرده است. البته بعد من دل او را آرام کردم و گفتم که سؤال من سیاسی نیست. من می‌خواستم بگویم که نتیجه علم منهای دین، این است. اینکه دائم توی سر دین می‌زنند و می‌گویند که دین باعث عقب‌افتادگی است، یک‌بار هم به دین فرصت دهید که از خودش دفاع کند. دانش که تاج افتخار بشریت است تابه‌حال چه‌کار برای بشریت کرده است؟ بشر در ابتدا الف بود و ب. دانش آمد و دائم یکی به این داد و یکی به آن. بعد از این‌که این فرد قبول کرد که چنین اقدامی خیانت است، سؤال دوم را مطرح کردم. گفتم شما معتقدید که آیا اول باید یک نفر را مسلح کرد و بعد او را اصلاح کرد یا این‌که اول او را اصلاح کرد و بعد مسلح کرد؟ در پاسخ به این سوال هم کمی این پا و آن پا کرد و بعد گفت اول اصلاح و بعد تسلیح. گفتم خب شما که می‌گویید ابتدا باید اصلاح و بعد مسلح شود اگر کسی اصلاح نشده مسلح شد باید او را خلع سلاح بکنیم یا خیر؟ او هم ناچار شد که بگوید باید خلع سلاح کنیم. گفتم پس آن چیزی که می‌تواند جامعه را اصلاح کند ۳ چیز است: خلع سلاح فاسدها، اصلاح و تسلیح. این‌که ما بیاییم و با یکدیگر حرف بزنیم،‌ اما هیچ ضمانت اجرایی نداشته باشیم چه اهمیتی دارد؟ دیدید که گفتگوی تمدن‌ها هم کم‌کم خاموش شد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ضرورت موضوع شناسی در فقه🔸 علوم انسانی در به دست آوردن احكام كمك می‌کند. نه اينكه فقه جواهری لنگی دارد و نقصی دارد كه با علوم انسانی آنرا تكميل می‌کنیم؛ [بلکه] غلط اندازيهایی هست كه اگر دقت كنيم آنجائی كه اشتباه می‌کردیم علوم انسانی مچ‌گیری مي‌كند و متوجه می‌شويم كه ما به فقه جواهری هم درست عمل نكرديم. وقتی که می گوییم مهريه زنی در صدسال پيش دو هزارتومان بوده [لذا باید] حالا دو هزارتومان به او بدهيم، خيال می‌کنیم به فقه جواهری عمل کرده‌ایم. در فقه جواهری می‌گوید موضوع را بشناس يا موضوع را نشناس؟ مي‌گويد اين پول را [اول] تعريف بكن بعد احكامش را بگو! چون موضوع، مخترع است بايد از مخترِعش سؤال كرد كه موضوع را برايت تعريف كند. وقتی موضوع را برايت تعريف كرد، شما از فتوايت دست برمی‌داری. می‌خواهم بگويم این‌طور نيست كه فقه جواهری لنگ اين قضيه باشد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸تا دیر نشده، هر کاری می‌توانید برای ظهور بکنید🔸 هر کاری که به ذهنتان می‌آید در این دوره و زمانه، تا ظهور نشده بکنید. جلوترها نگران این بودیم که بمیریم [درحالیکه] ظهور نشده؛ حالا نگرانیم بمانیم [درحالیکه] ظهور شده [باشد] ! چون بعد، [امام زمان علیه السلام] از ما می‌پرسد که وقتی من نبودم شما چکار کردید؟ چه چیزی به ایشان بگویم؟
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸آفت مردم، ضعف آگاهی است نه ضعف تنسّک🔸 آفت مردم، ضعف آگاهی آنهاست اما آفت علما، بی اطلاعی نیست؛ بلکه فسق آنهاست. در روایات داریم که دو گروه، کمرم را شکستند: عالم متهتک و جاهل متنسک. تنزلِ «تنسّک» و «تقدس» در مردم، خطر نیست؛ تنزل «آگاهی» خطر است! یعنی شیطان اگر خواست مردم را ضایع کند از راه شکستن «تنسّک» آنها وارد نمی شود؛ از راه «جهالت» آنها وارد می شود. هرکس یک آفتی دارد . شیطان، متنسک و مقدس را به این که عوضی بفهمد تشویق می کند تا دستش را بگذارد در دست یک عالم متهتک. * تنسک= انجام عبادات، زهدورزی، پایبندی به شریعت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 حرف پراکنده نزنید و حرف پراکنده گوش نکنید تا فکرتان پراکنده نشود.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 امام زمان(عجل الله تعالی) اگر غایب می شود، ابتدا در دل ها غایب می شود و بعد از آن، در جامعه؛ و اگر ظاهر می شود، ابتدا در دل ها ظاهر می شود و بعد از آن در جامعه.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸باور کن که حامله نیست!🔸 زنها وقتی باردارند، با احتیاط مینشینند و میایستند. مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست. زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچهاش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود. زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست. اگر حامله بود اینطور بیپروا نبود. کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸آدمیزاد ترمز می خواهد، چون قدرتمند است🔸 یک روز دو تا از بچه های من در خانه دوچرخه بازی می کردند که خوردند به هم. از یکی شان که بزرگتر بود، پرسیدم: چرا چنین شد؟ گفت: چرخ من، لنت ترمزش افتاده است و ترمز نمی گیرد. به آن یکی گفتم: چرخ تو هم که ترمز ندارد. جواب داد: این دوچرخه ، کوچک است، چرخ کوچک که ترمز نمی خواهد! برای چرخ بزرگ ترمز می گذارند. هرچه قدرت چرخ بیشتر، ترمز او هم قوی تر. چطور اگر دوچرخه درجه اش بالا برود، ضرورت ترمزش را بچه هفت ساله هم در می یابد، اما وقتی علم انسان و قدرت او بالا می رود، ترمز نمی خواهد؟ قدرت شکافتن کوهها و خارج شدن از فضای جاذبه زمین، قدرت این که شهری را خاکستر کند را دارد؛ ولی کو ترمزش؟!