🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
امتحان از نخواندهها
معلم در امتحان شفاهی، یکی را از اول کتاب، امتحان میکند، یکی را از وسط کتاب و یکی را از آخر. اگر معلم بداند که شاگرد، کجای کتاب را خوانده و کجا را نخوانده، از آنجایی سؤال میکند که شاگرد نخوانده است.
خداوند هم در امتحانش از بندگان چنین میکند. حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ» خداوند بندگان خود را امتحان میکند به چیزی که نسبت به اصل آن جاهلاند.
خداوند ملائکه را امر فرمود که بر آدم سجده کنند در حالی که آنان را تعلیم نداده بود و آنها نسبت به اصل و حقیقت آدم، جاهل بودند و هنوز آدم را نشناخته بودند. بعضی میگویند، باید بدانیم چرا وضو میگیریم. یا چرا اینگونه باید وضو بگیریم. باید گفت که اگر بدانند و بگیرند، دیگر از علم خود اطاعت کردهاند نه از خدا! مطیع معلومات خود شدهاند، نه مطیع فرمان خدا!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
دنیا ترازوی ایمان انسان
در این دنیا نه کسی بالاست نه پایین. آنکه خود را بالا فرض میکند، سطح پایین فکر میکند و آنکه خود را پایین فرض میکند، سطح بالا فکر نمیکند. فرض کنید ده نفر آدم همقد ایستادهاند؛ اگر از میان این ده نفر، یکی برود روی ترازو، آیا معقول است که او خود را بالاتر از دیگران بداند؟ هرگز! او چون روی ترازو ایستاده، بلندتر به نظر میرسد. او روی ترازو میرود تا وزن دقیقش مشخص شود. تمامی این اعتبارات و امتیازات دنیوی، مانند زیبایی، شهرت، قدرت، ثروت و... در حکم باسکولهایی است که زیر پای انسانها نهاده میشود تا وزن دقیق ایمان آنها به دست آید. انسان تا روی این باسکولها نرود، معلوم نیست چقدر مؤمن است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
آخرین ثانیهها
تا دست شما در دست دوستتان قرار دارد، نمیتوانید با دوست دیگرتان دست بدهید. مگر نمیگویید با یک دست نمیشود دو هندوانه را برداشت؟ همچنان با یک دست نمیشود با دو نفر دست داد. انسان تا دست خود را از دست دنیا بیرون نکشد، نمیتواند با آخرت دست بدهد. از بیعت ظالم باید خارج بشود تا بتواند با امام زمان خود بیعت کند. از کفر باید خارج شود تا بتواند به وادی ایمان قدم بگذارد. تا وقتی که آخرین ثانیههای شب پایان نیابد، وارد اولین ثانیههای روز نخواهید شد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
بده بستان
یکی از تأثیرات مصیبت این است که انسان دنیا را در شأن و حیثیت خویش نمیبیند. شما اگر از بچۀ خود چیزی را که دادهاید، پس بگیرید، حالت زدگی در او ایجاد میشود و اگر دوباره به او پس بدهید، از شما قبول نمیکند؛ چون احساس میکند هیچ اعتباری به این چیزهایی که به او میدهید، نیست. خداوند متعال وقتی بخواهد مؤمنی را متوجه کند با او «بده بستان» برقرار میکند. وقتی، آدم چیزی را به چنگ آورد، آرام و قرار ندارد، اما کمی که خدا با او بده بستان کرد، متین و باوقار میشود. هم در گرفتن، هم در پس دادن. نه وقتی که به او میدهند، بیش از حد شادمانی میکند، نه آن وقت که از او میگیرند، جزع و فزع میکند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
کاه و گندم دنیا
کشاورزان بعد از درو، گندمها را بهصورت خرمن جمع کرده و کاملاً میکوبند. بعد از کوبیدن؛ هنوز گندمها با هم مخلوطند و جدا کردن اینها با دست ناممکن است، لذا منتظر باد میمانند تا هنگام وزیدن باد، آنها را بر باد دهند. گندمها به علت سنگینی سرِجای قبلی خود برمیگردند و کاهها به علت سبکی نصیب باد میشوند.
«انسانها»؛ محصول کشتزار خلقت هستند که درو شدهاند و در خرمن جوامع، جمعآوری گردیدهاند. پس ابتدا باید کوبیده شوند و این کوبیدن توسط مشکلات و مصائب محقق خواهد شد و سپس بر باد داده میشوند تا سنگینها بمانند و سبکها را باد ببرد. سنگینی همان با حق بودن است، «اهل حق» گرچه کوبیده میشوند و در مسیر بادهای شهوات و غضبها قرار میگیرند ولی چون سنگین هستند در موضع خود باقی میمانند. «اهل باطل» که سبک و پوچند؛ باد آنها را میبرد و آنها در دست باد شیطان و شهوات اسیر میگردند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
شهید
خداوند میفرماید، به کسی که در راه خدا کشته شده بگویید «زنده». آیا خداوند این جسد، را که زیر خاک میرود، زنده خطاب میکند؟ نه، شهید این نیست؛ چیزی که شما زیر خاکش میکنید، مرکب و خانۀ شهید است. قدیمها که مردم با اسب سفر میکردند، وقتی به مهمانخانه میرسیدند، اسب را بیرون مهمانخانه به مهتر میدادند و خودشان میرفتند داخل. این قبرستان شهدا خیلی مقام دارد، چون جایگاه مرکب شهدا است، اما آنجایی که خود شهدا هستند، مقامش بسیار بالاتر از قبرستان است. اینکه بدن را اینجا رها کردهاند، علتش این است که شهدا میخواهند بروند در محضر خدایی که جسم نیست. این بدن، جسم است، چهجوری برود پیش خدا؟ اینکه میفرماید: «بل احیاء عند ربهم یرزقون» یعنی از اسب پیاده شدهاند، اسبشان را بیرون رها کردهاند و خودشان مقیم شدهاند در حضرت دوست.