eitaa logo
فعالیتی انجام نمیشود.
182 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
26هزار ویدیو
371 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مراقب باشیم با وسوسه دنیا طلبان ولایت قضاء نشود. اگر پشتیبان ولایت فقیه باشید آسیبی به کشور نمی رسد. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈https://eitaa.com/hafezanewahy
سخنرانی شب سیزدهم ماه صفر 403.5.27.mp3
26.38M
💠 سخنرانی شب سیزدهم صفر 🎙حجت الاسلام والمسلمین رفیعی ⏱۲۷ مرداد ۱۴۰۳ 📌این مجموعه را با هشتگ دنبال کنید. https://eitaa.com/hafezanewahy
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۸۳ و ۸۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ ایوب(علیه السلام) را از گرداب مشکلات رهائى بخشیدیم دو آیه فوق، از یکى دیگر از پیامبران بزرگ خدا و سرگذشت آموزنده او سخن مى گوید، او ایوب است و دهمین پیامبرى است که در سوره انبیاء اشاره به گوشه اى از زندگانى او شده است. ایوب سرگذشتى غم انگیز، و در عین حال پرشکوه و با ابهت دارد، صبر و شکیبائى او مخصوصاً در برابر حوادث ناگوار، عجیب بود، به گونه اى که صبر ایوب یک ضرب المثل قدیمى همیشگى شده. ولى در آیات مورد بحث، مخصوصاً به مرحله نجات و پیروزى او بر مشکلات و به دست آوردن مواهب از دست رفته اشاره مى کند، تا درسى باشد براى همه مؤمنان در هر عصر و زمان که در کام مشکلات فرو مى روند، به خصوص مؤمنان مکّه که به هنگام نزول این آیات، سخت در محاصره دشمن بودند. مى فرماید: به یاد آور ایوب را هنگامى که پروردگار خود را خواند و عرضه داشت: ناراحتى، درد، بیمارى، مشکلات و گرفتارى به من روى آورده است، و تو ارحم الراحمینى (وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ). ضُرّ (بر وزن حر) به هر گونه بدى و ناراحتى که به روح و جان یا جسم انسان برسد، و همچنین به نقص عضو، از بین رفتن مال، مرگ عزیزان، پایمال شدن حیثیت، و مانند آن گفته مى شود، و چنان که بعداً خواهیم گفت: ایوب گرفتار بسیارى از این ناراحتى ها شد. ایوب(علیه السلام) همانند سایر پیامبران به هنگام دعا براى رفع این مشکلات طاقت فرسا نهایت ادب را در پیشگاه خدا به کار مى برد، حتى تعبیرى که بوى شکایت بدهد نمى کند، تنها مى گوید: من گرفتار مشکلاتى شده ام و تو ارحم الراحمین هستى، حتى نمى گوید: مشکلم را برطرف فرما; زیرا مى داند او بزرگ است و رسم بزرگى را مى داند. * * * آیه بعد، مى گوید: به دنبال این دعاى ایوب، خواسته اش را اجابت کردیم و رنج و ناراحتى او را برطرف ساختیم (فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرّ). و خانواده او را به او بازگرداندیم، و همانندشان را به آنها افزودیم (وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ). تا رحمتى از ناحیه ما بر آنها باشد و هم یادآورى و تذکرى براى عبادت کنندگان پروردگار (رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْرى لِلْعابِدِینَ). تا مسلمانان بدانند مشکلات هر قدر زیاد باشد و گرفتارى ها هر قدر فراوان، دشمنان هر قدر فشرده باشند، و نیروهاشان متراکم، باز با گوشه اى از لطف پروردگار همه اینها برطرف شدنى است، نه تنها زیان ها جبران مى شود که گاهى خداوند به عنوان پاداش صابران با استقامت، همانند آنچه از دست رفته نیز بر آن مى افزاید و این درسى است براى همه مسلمانان، مخصوصاً مسلمانانى که به هنگام نزول این آیات سخت در محاصره دشمن و انبوه مشکلات قرار داشتند. ↩️ ادامه دارد...https://eitaa.com/hafezanewahy
21.Anbiya.083-84.mp3
3.81M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۸۳ و۸۴ سوره مبارکه انبیاء مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی. https://eitaa.com/hafezanewahy
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۹ بخش چهارم 🔸 یاد مرگ هنگام گناه ↩️ آنها که تمام زندگى خود را در حوادث ناگهانى، يا ورشکستگى هاى تجارى به کلّى از دست داده اند، آنها که يک روز، عزيزترين مردم بودند و الان ذليل ترين آنها هستند; همه اينها، نشانه هاى ناپايدارى و بى وفايى دنيا است. آيا دنيايى که اين همه صحنه هاى دردناک در هر زمان و هر مکان آن ديده مى شود، فريبنده است؟ لذا اميرمؤمنان على(عليه السلام) در «کلمات قصار» به کسى که از فريبندگى دنيا مى گفت فرمود: «اى کسى که دنيا را مذمّت مى کنى و گمان مى کنى فريبنده است; کجاى دنيا فريبنده است؟ آيا قبرهاى پدرانت در دل خاک، يا خوابگاه مادرانت در زير زمين تو را فريب داده؟ فراموش کرده ايد که بارها در کنار بستر بيماران نشسته بوديد و شفاى آنها را طلب مى کرديد و از طبيبان براى آنها دارو طلب نمى نموديد؟ در آن لحظاتى که نه دارو براى آنها اثرى داشت و نه گريه تو داراى فايده بود... دنيا خود را با اين وضع براى تو مجسّم ساخته و با قربانگاه هاى ديگران، قربانگاه تو را نشان داده است».(3) چه زيبا است که دنيا در روايات اسلامى به مار خوش خط و خال تشبيه شده.(4) چه کسى فريب مار خوش خط و خال را مى خورد، جز کودکان؟ به يقين انسان ها از مار مى گريزند، چه خوش خط و خال باشد، يا نه و به گفته شاعر نکته دان: زندگى نقطه مرموزى نيست         غير تبديل شب و روزى نيست تلخ و شورى که به نام «عمر» است        راستى آش دهن سوزى نيست! 2- هوشيارترين مردم! در بعضى از احاديث اسلامى مى خوانيم که از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پرسيدند: «هوشيارترين مؤمنان کيست؟» فرمود: «أَکْيَسُ الْمُؤْمِنينَ أَکْثَرُهُمْ ذِکْراً لِلْمَوْتِ، وَ أشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً; هوشيارترين مردم کسى است که از همه بيشتر به ياد مرگ باشد و براى آن خود را مهيّا کند».(5) در حديث ديگرى از همان حضرت اين روايت به عنوان: «أَکْيَسُ النَّاسِ وَ أَحْزَمُهُمْ; هوشيارترين مردم و دورانديش ترين آنها» ياد شده و در آخر همين روايت آمده: «أُولئِکَ الأَکْياسُ ذَهَبُوا بِشَرفِ الدُّنْيَا وَ کَرَاهَةِ الآخِرَةِ; هوشياران واقعى آنها هستند که هم شرف دنيا را براى خود فراهم کرده اند و هم کرامت آخرت را».(6) دليل آن هم روشن است; زيرا ياد مرگ و پايان زندگى، عامل بازدارنده مهمّى در برابر گناهان - که معمولا از حبّ دنيا سرچشمه مى گيرد و تلاشهاى بيهوده آميخته با حرص و طمع که معمولا از فراموشى مرگ حاصل مى گردد- محسوب مى شود. بگذريم از آن گروهى که به مضمون آيه شريفه: «فَاذَا رَکِبُوا فِي الْفُلْکِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إذَا هُمْ يُشْرِکُونَ;(7) هنگامى که گرفتار طوفانهاى بلا مى شوند به ياد قيامت مى افتند، همين که طوفان نشست همه چيز را فراموش مى کنند». اين گروه يقيناً نابخردترين مردم دنيا هستند از جمله امورى که در اسلام به مسلمانها دستور داده شده، زيارت اهل قبور است که از يک سو، احترامى است به ارواح گذشتگان از مؤمنان و از سوى ديگر، يکى از عوامل مهم بيدارى است، چرا که هر کس در آنجا با زبانحال اين شعر را زمزمه مى کند: هر که باشى و به هر جا برسى          آخرين منزل هستى اين است ✍ پی نوشت: 3. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 131. 4- همان مدرک، شماره 119. 5. ميزان الحکمه، جلد 3، حديث 18013. 6. همان مدرک، شماره 18014. 7. سوره عنکبوت، آيه 65.   ✔️ پایان. https://eitaa.com/hafezanewahy
شرح_صوتی_خطبه_۹۹.mp3
9.29M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙 خطبه: ۹۹https://eitaa.com/hafezanewahy ✅ ادامه راه با علی علیه السلام.
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۸۳ و ۸۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✔️ نکته ها: ۱ ـ فشرده اى از داستان ایوب(علیه السلام) در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: کسى پرسید: بلائى که دامنگیر ایوب شد، براى چه بود ؟ امام صادق(علیه السلام) پاسخى فرمود که خلاصه اش چنین است: بلائى که بر ایوب وارد شد، به خاطر این نبود که کفران نعمتى کرده باشد، بلکه به عکس، به خاطر شکر نعمت بود، که ابلیس بر او حسد برد و به پیشگاه خدا عرضه داشت. اگر او این همه شکر نعمت تو را به جا مى آورد، به خاطر آن است که زندگى وسیع و مرفهى به او داده اى، و اگر مواهب مادى دنیا را از او بگیرى هرگز شکر تو را به جا نخواهد آورد. مرا بر دنیاى او مسلط کن تا معلوم شود مطلب همین است. خداوند براى این که این ماجرا سندى براى همه رهروان راه حق باشد، به شیطان این اجازه را داد، او آمد، اموال و فرزندان ایوب(علیه السلام) را یکى پس از دیگرى از میان برداشت، ولى این حوادث دردناک نه تنها از شکر ایوب نکاست که شکر او افزون شد! شیطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، این اجازه به او داده شد، و او تمامى آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بین برد، باز هم حمد و شکر ایوب افزون شد. سرانجام شیطان از خدا خواست که بر بدن ایوب مسلط گردد و سبب بیمارى شدید او شود، و این چنین شد، به طورى که از شدت بیمارى و جراحت قادر به حرکت نبود، بى آن که کمترین خللى در عقل و درک او پیدا شود. خلاصه، نعمت ها یکى بعد از دیگرى از ایوب گرفته مى شد، ولى به موازات آن مقام شکر او بالا مى رفت. تا این که جمعى از رهبان ها به دیدن او آمده گفتند: بگو ببینیم تو چه گناه بزرگى کرده اى که این چنین مبتلا شده اى؟ (و به این ترتیب شماتت این و آن آغاز شد، و این امر بر ایوب سخت گران آمد). ایوب گفت: به عزت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه غذائى نخوردم مگر این که یتیم و ضعیفى بر سر سفره با من نشسته بود، و هیچ طاعت الهى پیش نیامد مگر این که سخت ترین برنامه آن را انتخاب نمودم. در این هنگام بود که ایوب از عهده تمامى امتحانات در مقام شکیبائى و شکرگزارى برآمده بود، زبان به مناجات و دعا گشود، و حل مشکلات خود را با تعبیرى بسیار مؤدبانه و خالى از هر گونه شکایت از خدا خواست (تعبیرى که در آیات فوق گذشت، رَبُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ). در این هنگام، درهاى رحمت الهى گشوده شد، مشکلات به سرعت برطرف گشت و نعمت هاى الهى افزون تر از آنچه بود به او رو آورد.(۱) آرى، مردان حق با دگرگون شدن نعمت ها، افکار و برنامه هایشان دگرگون نمى شود، آنها در آسایش و بلا، در حال آزادى و زندان، در سلامت و بیمارى، در قدرت و ضعف، و خلاصه در همه حال، متوجه پروردگارند و نوسانات زندگى تغییرى در آنها ایجاد نمى کند، روح آنها همچون اقیانوس کبیر است که طوفان ها، آرامش آن را برهم نمى زند. همچنین آنها هرگز از انبوه حوادث تلخ مأیوس نمى شوند، مى ایستند و استقامت مى کنند، تا درهاى رحمت الهى گشوده شود، آنها مى دانند حوادث سخت آزمایش هاى الهى است که گاه براى بندگان خاصش فراهم مى سازد تا آنها را آبدیده تر کند. * * * ۲ ـ تفسیر جمله آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ معروف میان مفسرین این است: خداوند، فرزندان او را به حیات نخست بازگردانید، و علاوه بر آن، فرزندان دیگرى نیز به او داد (در بعضى از روایات نیز مى خوانیم: خداوند، هم فرزندانى را که در این ماجرا از بین رفته بودند به او مرحمت کرد و هم فرزندانى را که از قبل از بین رفته بودند به او برگرداند).(۲) بعضى نیز احتمال داده اند: خداوند فرزندان تازه و نوه هائى به ایوب داد که جاى خالى فرزندان از دست رفته اش را پر کردند. * * * ۳ ـ در بعضى از روایات غیر معتبر، مى خوانیم: بر اثر بیمارى شدید بدن ایوب آن چنان عفونت یافته بود که مردم نمى توانستند به او نزدیک شوند، ولى این معنى صریحاً در روایاتى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده نفى شده است دلیل عقل نیز بر همین معنى دلالت مى کند; چرا که اگر پیامبر، حالت یا صفتى نفرت انگیز داشته باشد با برنامه رسالت او سازگار نیست، او باید چنان باشد که همه مردم بتوانند به خوبى با او تماس پیدا کنند و کلمات حق را بشنوند، پیامبر همیشه جاذبه دارد. شرح بیشتر درباره داستان ایوب را در سوره ص آیات ۴۱ تا ۴۴ مطالعه خواهید فرمود. * * * ۱ ـ تفسیر قمى طبق نقل المیزان . ۲ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۴۴۸. ✔️ پایان. https://eitaa.com/hafezanewahy
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۰ 🔭 شناخت امور واقعی و خرافی ❓كدام حق است و كدام خرافه؟ ↩️ سپس امام(عليه السلام) به سومين موضوع از آن چهار موضوع مثبت اشاره كرده، مى فرمايد: «سحر (نيز) حق است»; (وَالسِّحْرُ حَقٌّ). در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاره به مسأله سحر شده به خصوص در داستان موسى(عليه السلام) و فرعون، كراراً از سحر ساحران سخن به ميان آمده است و تأثير آن اجمالاً مورد تأييد واقع شده كه از طريق معجزه موسى(عليه السلام) سحر آن ها باطل شد. در سوره بقره در داستان دو فرشته اى كه به بابِل آمدند نيز اشاره به مسأله سحر و تأثير آن شده است. نيز از آيات مختلف قرآن استفاده مى شود كه مسأله سحر، اجمالاً در ميان اقوام گذشته معروف بوده و لذا بسيارى از پيغمبران را متهم به سحر كردند: (كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِّنْ رَّسُول إِلاَّ قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ).[4] سحر در اصل به معناى هر كارى است كه مأخذ آن پنهان باشد حتى در زبان روزمره گاه به كارهاى مهم، سحر اطلاق مى شود. ولى حقيقت سحر آن است كه چيزى به صورت خارق العاده انجام شود كه عوامل متعددى مى تواند داشته باشد. گاه صرفاً جنبه چشم بندى و تردستى دارد، گاه از عوامل تلقينى ناشى مى شود و گاه از خواص ناشناخته فيزيكى و شيميايى بعضى از اجسام. از قرآن استفاده مى شود كه سحر ساحران فرعونى مجموعه اى بود از اين امور، زيرا در يك جا مى فرمايد: «(سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُو بِسِحْر عَظِيم); مردم را چشم بندى كردند و ترساندند; و سحر عظيمى پديد آوردند».[5] در جاى ديگر مى فرمايد: «(فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى); در اين هنگام طناب ها و عصاهاى آنان براثر سحرشان چنان به نظر مى رسيد كه حركت مى كنند!»[6] ولى از داستان دو فرشته بابل استفاده مى شود كه ساحران واقعاً در مردم تغييراتى ايجاد مى كردند ازجمله زن و شوهر را چنان به هم بدبين مى ساختند كه كارشان منجر به طلاق مى شد. «(فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ); ولى آن ها از آن دو فرشته، مطالبى را مى آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند».[7] امروز هم افراد زيادى پيدا مى شوند كه مى توانند از طريق چشم بندى و تردستى و استفاده از خواص فيزيكى و شيميايى اشيا كارهاى خارق العاده اى انجام دهند. نوع ديگرى از سحر نيز وجود دارد كه ساحر به وسيله رياضت هاى شديد، اراده خود را چنان تقويت مى كند كه مى تواند آثار خارق العاده اى از خود نشان دهد كه جنبه چشم بندى ندارد. از مجموع آنچه گفته شد به خوبى استفاده مى شود كه كلام حكيمانه امام(عليه السلام)كه فرموده سحر حق است، بيان يك واقعيت مى باشد.[8] آنگاه امام(عليه السلام) به سراغ چهارمين موضوعى كه حق است رفته، مى فرمايد: «فال (نيك) حق است»; (وَالْفَأْلُ حَقٌّ). منظور از فال در ادبيات عرب اين است كه انسان حادثه اى را نشان پيروزى، موفقيت و پيشامدهاى خير بداند. مثلاً بگويد كه چون فلان نوزاد در روز ميلاد مبارك يكى از معصومين(عليهم السلام) متولد شده آينده خوبى دارد و يا اين كه صبحگاهان كه از منزل خارج مى شود وقتى با انسان صالح و خوب و درست كارى برخورد كرد بگويد اين نشان مى دهد كه امروز كارهاى ما روبه راه خواهد بود. عرب از اين گونه پيش بينى ها به فال تعبير مى كند كه همان تفأل خوب است. اما اين كه آيا واقعاً رابطه اى ميان اين گونه حوادث و حوادث ديگرى كه پشت سر آن پيش بينى مى كنند وجود دارد؟ هيچ دليلى براى آن در دست نيست ولى يك نكته را نمى توان انكار كرد و آن اين كه وقتى انسان تفأل به خوبى مى زند اثر روانى قابل ملاحظه اى در او دارد; او را اميدوار به آينده خوب مى سازد و اراده او را براى ادامه كارها تقويت مى كند و به او شجاعت و استقامت مى بخشد و اين اثر روانى، قابل انكار نيست و اى بسا همان، سبب پيشرفت و پيروزى مى شود. شايد به همين دليل است كه در حالات پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ديده مى شود گاه خودش تفأل به خير مى زد و گاه از تفأل ديگران اظهار رضايت مى كرد. مثلاً در ماجراى برخورد مسلمانان با كفار مكه در سرزمين حديبيه آمده است: هنگامى كه سهيل بن عمرو به عنوان نماينده كفار مكه به سراغ مسلمانان آمد و پيامبر(صلى الله عليه وآله) از نام او آگاه شد فرمود: قد سَهُلَ عليكُم أمرُكُم; كار بر شما آسان شد (چون ✍ پی نوشت: 4]. ذاريات، آيه 52 [5]. اعراف، آيه 116 [6]. طه، آيه 66. [7]. بقره، آيه 102. [8]. براى آگاهى بيشتر درباره سحر و اقسام سحر و عوامل و امور بازدارنده از آن به بحارالانوار، ج 60 و تفسير نمونه، ج 1 ذيل آيه 102 سوره بقره و ج 13 ذيل آيات 65 تا 69 سوره طه و انوار الفقاهة، المكاسب المحرمة، بحث حرمت سحر، ص 275 مراجعه فرماييد. ↩️ ادامه دارد... https://eitaa.com/hafezanewahy