eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
960 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب به ادمین👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 . ▫️اگر بگویم آچار فرانسه‌ ی گردان مالک بود اغراق نکرده‌ام. اگر یک نفر او را نمی‌شناخت ، خیال می‌کرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایش‌گری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام می‌داد.نمیدانم از کجا بگویم.از حضورش در مبارزه با منافقین کورل در سراسر مازندران علی الخصوص گنبد، قائم شهر و آمل و یا حصور داوطلبانه اش به مدت بیش از ۴۰ ماه در جبهه ها ان هم با وجود اینکه ۶ فرزند داشت...او فرمانده گروه ویژه شهداء گردان مالک اشتر لشکر ویژه 25 کربلا بود. . ▫️تو عملیات والفجر 8 با یک افسر عراقی د مبارزه تن به تن داشت.افسرعراقی حدود 14 تیر به دست چپ و 4 تیر به شکم اش شلیک می کند.افسر بعثی قصد داشت با سرنیزه شهید زالپولی را به شهادت برساند ولی او با کف دست راست سرنیزه را گرفت و دستش سوراخ شد. در حالی که سرنیزه را از افسر بعثی گرفته بود با لگد به سر و صورتش می زند و او را به سختی به هلاکت رساند.کل دستش پلاتین شد.ولی باز دست از جبهه بر نمی‌داشت. . ▫️خلیل از حقوق خویش چشم پوشی می کرد و آن را به نیازمندان می بخشید. مبلغ پولی هم که برای مجروحیت و جانبازی به او داده شده بود را به خانواده های شهدا تقدیم کرد و می گفت: شهدا بر گردن ما حق دارند .خلیل درعملیات کربلای 4 مثل یک شیر به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت و همانجا بشهادت رسید.و بعد ۲ سال پیکرش بی سر به آغوش خانواده بازگشت. . 💠 @hafttapeh
💢 محمد طالب نژاد ، ویژه ۲۵ ؛ ۴ دی ۱۳۶۵ : . ▪️خواهر شهید: آخرین بار وقتی می خواست به جبهه بره به مادرم گفت: مادر من باید برم و راه برادرم یعقوب را ادامه بده م. مادرم گفت: برادرت هنوز نیامد و جنازه اش پیدا نشد صبر کن پیکز برادرت بیاید بعد برو. گفت: امکان ندارد باید بروم و سنگر خالی او را پر کنم.رفت و خودشم ۹ سال بعد پیکرش برگشت...شادی روح شهیدان طالب نژاد صلوات.🌷 . 💠 @hafttapeh
🌊 کاظم یونسیان () ساله ،📆 ۴ دی ۱۳۶۵ ام الرصاص؛ پیکر ۱۳۷۴ : . ▪️پدر شهید : وقتی به مدرسه می رفت ، روزی دو تومن بهش پول می دادم که از نانوایی کنار مدرسه ش برای تغذیه نان بخرد بعد از چند مدت می دیدم پول هاشو جمع می کرد و رنگ می خرید و مسجد را نقاشی می کرد ، پول تو جیبی خودش را صرف امور خیریه می کرد.🦋 . 💠 @hafttapeh
💢 حجت اله حیدری ( آمل) هفده سال_ ۴ دی ۱۳۶۵ ام الرصاص: . ▪️پدر شهید : زمانی که مدرسه تعطیل شد حجت با برادرش علی رضا نزد من می آمدند توی باغ و کار می کردند و من هفته ای 10 تومان به آن ها می دادم زمانی که من به نماز جمعه می رفتم این دو برادر همیشه همراه من بودند و می گفتند این پول هایی را که شما به مادادی را می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم من به آن ها 20 تومان دادم . این های نامه ای به حضرت علامه حسن زاده آملی نوشتند که ما هفته پیش پیش پدرم کار کردیم و این مزد را به مادادند و ناقابل است می خواهیم برای رزمندگان جبهه بفرستیم حضرت علامه در آن زمان امام جمعه بودند . ایشان بسیار شهید و برادرش را تشویق کردند  و آقا در نماز جمعه اعلام کردند که آقایان پول حجت ها و علیرضا ها  هست که این جبهه را نگه می دارد . . 💠 @hafttapeh
🏷 شهید ابراهیم خردمندی امیری( بابل)؛ ۴ دی ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۴ . 📩 به بی حجاب ها و بد حجاب ها می گویم آیا نمی دانند از هر کوچه و خیابان ما، بوی خون می آید؟ آیا آنان نالۀ یتیمان پدر از دست داده را نمی شنوند؟ آیا آنان آه جگرسوز مادر شهید را نمی شنوند؟ آیا آنان پیام شهید را سر لوحۀ زندگی خود قرارنمی دهند؟ شهدایمان پیام می دهند که خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون من است. خواهرم حجاب تو وقار توست و وقار تو افتخار من است. . 💠 @hafttapeh
🏷 کربلای چهار ، چ جوونایی که از ما نگرفتی ....!!! یعقوب و نگاه کنین ....علی‌اکبر رفت و علی اصغر برگشت ...!!! . این گل پر پر از کجا آمده ... از سفر کرببلا آمده ...🥀 . 💠 @hafttapeh
🏷 . ▫️از چادرنشینان هفت تپه بودند. اهل فریدونکنار ، عضو گردان یا رسول لشکر ویژه ۲۵ کربلا...تو کربلای ۴ ؛ مهدی و داداشش عسگری هر دو غواص بودند.شب عملیات عسگری شهید میشه اول ، مهدی میگه من بدون برادرم برنمیگردم مازندران ، میره که پیکرش و بیاره عقب اونم شهید میشه ، با برادرش تو یک روز برمیگردن فریدونکنار.داداش بزرگترشون هم علی آقا ده ماه قبل تو والفجر هشت شهید شده بود. . ▫️دو سال پیش رفته بودیم خدمت مادر شهیدان.همون مادری که روز تشییع دوتا پسرش کاغذی رو بدست گرفت که نوشته بود : قسم به خون پاکتان ، علی ، مهدی ، عسگری راهتان ادامه دارد.شیر زنی بود.میگفت : وقتی اومدن خبر شهادت مهدی و عسگری رو بهم بدن ، گفتم دوتا ؟؟؟ گفتن آره ...سکوت کردم و هیچی نگفتم و خدارو شکر کردم...( رفقا مادر هم چند وقت پیش رفت بهشت پیش پسراش...شادی روحشان صلوات🦋) . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راستی چرا این شعر مرحوم آقاسی رو صدا و سیما پخش نمیکنه؟؟؟⁉️ . 💠 @hafttapeh