eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
9 فایل
اینجا از لشکری خط شکن گفته میشود از دلاوران لشکر ویژه ۲۵ کربلاااا... از گمنامان چادرنشینان خاکی هفت تپه .‌‌.. 👤ارتباط با ادمین کانال . ارسال مطالب ، عکس فیلم و خاطرات و ..‌. @ahmadiatouei
مشاهده در ایتا
دانلود
رهروان این راه نه پیر بودند نه سیر شده از دنیا تنها عاشق بودند ..! انشاله عاقبتشان ختم ب شهادت... . 🆔 @hafttapeh
‌ 🗯 آخرین روضه‌ی منزل حاج‌آقا سال قبل شهادت امام صادق علیه‌السلام - خودشون انتهای جلسه نشستند...💔 از آخر مجلس شهدا را چیدند... . 🆔 @hafttapeh
📣 پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی حادثه دردناک اسکله شهید رجایی بندرعباس: 🔹️مسئولان امنیتی و قضائی هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد را کشف و بر طبق مقررات پیگیری کنند 🔹️از مردمان پرگذشتی که در لحظه‌ی نیاز آماده‌ی خون دادن به مصدومان شدند صمیمانه تشکر میکنم 🔹️درپی حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی بندرعباس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی ضمن تسلیت به خانواده‌های مصیبت‌زده‌، مسئولان امنیتی و قضائی را موظف کردند که هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد در این حادثه را به‌طور کامل بررسی و کشف کرده و بر طبق مقررات پیگیری نمایند. 🖼 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم انا لله و انا الیه راجعون حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است. مسئولان امنیتی و قضائی موظفند با بررسی کامل، هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد را کشف و بر طبق مقررات پیگیری کنند. همه‌ی مسئولان باید خود را در پیشگیری از حوادث تلخ و خسارتبار موظف بدانند. اینجانب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان و صبر و سکینه برای خانواده‌های مصیبت زده‌ی آنان و شفای عاجل برای آسیب‌دیدگان این حادثه‌ی تلخ مسألت میکنم و از مردمان پرگذشتی که در لحظه‌ی نیاز آماده‌ی خون دادن به مصدومان شدند صمیمانه تشکر میکنم. والسلام علیکم و رحمةالله سیّدعلی خامنه‌ای ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ 🆔 @hafttapeh
🏷 از وصیت‌نامه سبزعلی میرزاپور ( ) : ۷ ۱۳۶۶ : . ▫️پدرم هرگز فراموش نخواهم کرد آن روز که از کار خسته برگشتی و به من حمد می آموختی و اصول دین را به من یاد می دادی و مرا به خواندن قرآن سفارش می کردی و تنها آرزویت این بود که مرا در راه راست هدایت کنی.بدان که زحماتت بیهوده نبود.پدرم باید حاصل آن زحمات با شهادت جواب داده می شد.به خدا قسم هیچ اجری برای شما بالاتر از شهادت فرزندت نیست.بدان که رنجهایت به ثمر رسیده و تلاشهایت نتیجه مطلوب را بخشید. . 🆔 @hafttapeh
🏷 از وحید صادقی ( بابل) ۷ ۱۳۶۶ : . ✉️از وسایل و پولی که برایم مانده است، برای من صدقه دهید. همه را به آن هایی که محتاجند بسپارید. . 🆔 @hafttapeh
. ⛺️ امشب در خلوت چادر یا بهتر بگویم در خلوت سنگر در کنار بهترین عزیزانم نشسته ام و با معشوق خودم که خدا باشد، خلوت کرده ام.همین را بگویم که خیلی دلم گرفته،نمی دانم چه بنویسم، خدا می داند که این قلم خودش حرکت می کند و بر دفتر می نویسد.دلم  می خواهد گریه کنم.دلم می خواهد داد بزنم. . ▫️دلم می خواهد برای بهترین یارم غلام فلاح نژاد گریه کنم.خدایا ! عقده ها در دلم سنگینی می کند،نمی دانم چرا وقتی به چهره های نورانی و معنوی برادرانی که در کنارم نشسته اند نگاه می کنم، حال دیگری به من دست می دهد.نمی دانم چرا وقتی به خلوت گردان، به خلوت چادر نگاه می کنم،و می بینم که عده قلیلی فقط در داخل سنگرها هستند، دلم می خواهد بگویم: کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ ای یار صدیق امام حسین( ع)، کجایی؟ بیایید ما را با خود ببرید و ما را تنها نگذارید. بیایید و غریبی ما را ببینید.بیایید و بی وفایی یاران مان را ببینید.شما را جان زهرا ما را از این دنیا به نزد خود بخوانید.دیگر بس است. دوری دیگر بس است . خدایا ! مرگ ما را شهادت در راه خود قرار ده و ما را با دوستان مان و برادران مان محشور بگردان. . ( 📝جعفر خنکدار ۳۰ شهریور ۱۳۶۶_هفت تپه) . 🆔 @hafttapeh
💢شهیدی که بعد شهادتش را هم آماده کرده بود... ✍بخشی از مصاحبه : یک روز من داشتم وسایلم را ردیف میکردم که دیدم شهید منوچهر به داخل اتاق دیگری رفت و با یک به داخل اتاق آمد، عکس خودش بود، دیدم دارد گریه میکند، گفتم: «چی شد منوچهر؟!» گفت: «این قاب عکس را برای روز جنازه ام آماده کردم، هر وقت شهید شدم آن را به تابوتم وصل کنید.» انگار میدانست میشود، آن روز وقتی را دیدم به دلم آمد که او شهید میشود.یک جمله را بارها و بارها به من گفته بود، میگفت: «وظیفه شما از وظیفه ای که به گردن من هست است، شما در روز قیامت اجر و پاداشتان از من است.» به او گفتم: «چرا؟» در جوابم گفت: «چون دارید را در راه درست میکنی.» 🌷 منوچهر صالحی در سال ۱۳۶۶ در به رسید. 🌹کانال شهدایی 👇 🌐 @hafttapeh
💠 ( غلامعباس گلی ) ۸ ۱۳۶۶ : . 💢 همسر شهید : «بعد از شهادت دوستش «سیدکریم حسینی»، کمتر به خانه می‌آمد. وقتی هم می‌آمد، فقط از شهادت حرف می‌زد. زمانی که بچه‌هایم «سجاد و جواد» به سمتش می‌رفتند، می گفت: کریم دیگر نیست که حسن و حسین خود را بغل کند. من چطور شما را در آغوش بگیرم؟» . کانال شهدایی 👇 🆔 @hafttapeh