eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.4هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف . ✅ وظیفه هر شیعه ای است که برای امام زمان سلام الله علیه بپا خیزد و با ایجاد فرهنگ و فهماندن غربت و مظلومیت امام زمان به دیگران ، ( خودسازی و دگرسازی ) بستر را برای ظهور حضرت فراهم کند . ⬅️ بزرگترین مانع ظهور حضرت است ، پس با و باطن خود را برای ظهور حضرت آماده کنیم . ✅ فکر نکنیم اگر امام در غیبت هستند وظیفه ای بر گردن ما نیست ، بلعکس در غیبتِ حضرت وظیفه ای دو چندان بر دوش ما است . ❇️ یادمان باشد ما مردمان گذشته را بخاطر همراهی نکردن با معصومین میکنیم ، پس باید با تمام وجود و امام و ایشان را به دیگران عنوان کنیم ، باید شیعه بودن ما در عمل هم ثابت شود ، اگر نه ادعایی بیش نیست 🌺 اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
یک روز صبح، سید احمد با تب و عرق از خواب بیدار شد. کمی که حالش خوب شد، همراه دوستان به بهشت رضا رفتیم. سید احمد در آنجا به دنبال قبر شهیدی می‌گشت، بعد از مدتی بالای مزار شهیدی نشست و قرآن خواند. هر چه اصرار کردیم که این شهید را معرفی کند، پاسخی نداد. وقتی سوار اتوبوس‌ها می‌شدیم که شبانه راهی تهران بشیم، احمد به سرعت سمت عکس شهیدی رفت که بر روی اتوبوس چسبیده بود. چهره آن شهید برایم آشنا آمد، به خاطر آوردم که اعلامیه شهادت وی را بر روی دیوار حرم امام (ع) دیده بودم. وقتی به تهران رسیدیم، نیروهای گردان با استعداد یک گروهان به منطقه عملیاتی رفتند اما من و سیداحمد چون مجروح بودیم، ماندیم. احمد دو روز بعد با من تماس گرفت و گفت: «به دلم افتاده است که عملیاتی در پیش است». آن روز با هم تصمیم گرفتیم که خودمان را به نیروها برسانیم، ساعتی بعد به ترمینال جنوب رفتیم و بلیط خریدیم. آن شب راهی اندیشمک شدیم. این در حالی است که عملیات کربلای 8 از شب قبل آغاز شده بود. در اتوبوس از سیداحمد 2 سوال پرسیدم. اول اینکه در تکمیلی عملیات کربلای 5، تو مجروحیت سوختگی نداشتی اما چه شد که سوختی؟👇👇👇👇 سیداحمد پاسخ داد: «وقتی به عقب برمی‌گشتم. دقت کردم که پهلو، صورت و بازوهایم مجروح شده‌اند. در دل گفتم اگر آتش بگیرم دیگر به قول بچه‌ها، «زهرایی» می‌شوم. در این فکر بودم که یک خمپاره کنارم به زمین اصابت کرد. خرج آرپی‌جی شعله گرفت و جرقه‌های آتش بر روی لباس‌هایم افتاد. به همین خاطر لباس‌هایم آتش گرفت.» سوال دومم در خصوص آن شهید مشهدی بود. آن شب به من قول گرفت که قبل از شهادتش، موضوع را بازگو نکنم. سیداحمد گفت: «در حسینیه مشهد خواب آن شهید را دیدم. من را با خود به دشتی سرسبز برد که آنجا را بهشت می‌نامید. در آنجا محلی را نشانم داد که جایگاه من بود.» ┏━━🌹🍃🌷🍃━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥صحبتهای شهید مدافع‌حرم در مورد شهید مدافع‌حرم https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ با تمام قامتم روی سنگ راه پله زمین خوردم... احساس کردم تمام استخوان هایم در هم شکست و دیگر جز نام (س) به لب هایم نمیآمد😖🤲😭 که حضرت را با صدا میزدم و میدیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است... دلم میخواست خودم از جا بلند شوم.. و که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند... شانه ام را وحشیانه فشار میدادند.. تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس میکردم.. 😖😭🤲 و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمیرفت.. که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف میزند... مسیر حمله به سمت حرم را بررسی میکردند.. و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد...👿😡😈 کریه تر از آن شب نگاهم میکرد👁👹 و به گمانم در همین یک سال به قدری خون خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود... تماسش را قطع کرد.. و انگار برای جویدن حنجره ام آماده میشد.. که دندانهایش را به هم میسایید و با نعره ای سرم خراب شد _پس از وهابیهای افغانستانی؟!😈😡😏👿 جریان خون به زحمت خودش را در رگهایم میکشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بیصدا در سینه مانده بود..😰😖😭 و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت _یا حرف میزنی یا همینجا ریز ریزت میکنم!👿😡😡😈 و همان تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود.. که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم.. و او از همانجا با تیزی زبان جهنمی اش جانم را گرفت _آخرین جایی که میبرّم زبونته! کاری باهات میکنم به حرف بیای!😈😡😏😈👿 قلبم از وحشت...😰😰😰😭😭😭😭 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
برای شناسایی رفته بودیم و برای اینکه صدای پایمان مزاحم نباشد با لباس محلی و کتانی بودیم. حاج علی جلوی من حرکت می‌کرد که ناخواسته پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناگهان کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب‌ و غریبی بود؛ توی گشت، پشت عراقیا و پانزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقـا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوش‌رویی نپذیرفت. راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو، لنگ‌لنگان اومده بود؛ بی‌هیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاول‌ها و زخم پاهاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چـرا تشـکر؟!» حاج علی گفت: «چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کـربلا! شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمـام این مسیر برای من روضـه بود؛ روضـه‌ی یتیمـان ابـاعبـداللــه (ع).» https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
💟💢نـیــایـــش بــا خــدا ❤️‍🩹☘بہ نـام خالقـم 💟💢ڪه منتظـر یک اشـاره مـن اسـت 💟💢تا آنچه را ڪه می‌خواهـم 💟💢در اختیـارم قـرار دهـد 💟💢پس بخواهیـم تا بہ مـا داده شـود. ❤️‍🩹☘خـداونـدا 💟💢بلنـدای دعایـت را عـطایم کن 💟💢تـو معشـوق همـه عالـم هستـی 💟💢از این پس عاشقـی را پیشـه‌ام فـرمـا 💟💢چه زیبـا دعـاهـای بنـدگانـت را 💟💢مستـجاب می‌کنی 💟💢و چه عاشقـانـه الطافـت را 💟💢بـر سـرشان می‌بـاری 💟💢زیبـاتر از بـارش بـاران ❤️‍🩹☘پـروردگارا 💟💢خلـوت لحظـه‌هايـم را 💟💢بـا يـاد تـو پـر می‌کنـم 💟💢و اميـدوارم 💟💢بہ مهـر خـداونـدیت 💟💢باشـد ڪه بہ دوستـان 💟💢و عزیـزانـم نظـری از 💟💢مهـر داشتـه باشـی 💟💢ای مهـربانترین مهـربـانـان  ❤️‍🩹☘آمیـن‌یـارب‌الـعـالـمیـن 💟💢الّلهُمَّ صَلِّ      💟💢 عَلَی مُحَمَّدٍ            💟💢وَآلِ مُحَمَّدٍ                 💟💢وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
♦️ایران به جهت مقابله با داعش و گروهک‌های تروریستی دیگر در منطقه توسط آمریکا و کشورهای اروپایی تحریم شد. حال اسرائیل با این همه جنایات واضح و علنی در غزه، نه تنها تحریم نمی‌شود بلکه توسط دولت آمریکا و کشورهای اروپایی در روز روشن حمایت مالی و تسلیحاتی هم می‌شود و به هیچکس هم پاسخگو نیست!
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹اللهم ارزقنا کربلا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن (ع) 💚 سلام ظهر تو ن حسینی دلهاتون کربلایی روزتون رضوی
سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ وَناصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَدَلِيلَ إِرادَتِهِ
گویند جواز کربلا دست رضاست❤️ شاهی که تجلی گه الطاف خداست❤️ جایی که برات کربلا می گیرند🕌 آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست❤️ ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی ✨الامامِ التّقی النّقی ✨و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ ✨و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید ✨صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً ✨زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه ✨کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک َ خدایا🤲 🍃🌺زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان🌺🍃 ♡الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا♡ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨