eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
12هزار عکس
8.3هزار ویدیو
248 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - دعای_سمات(موسوی_قهار).mp3
3.22M
🌠☫﷽☫🌠 🔶 عصر مرحوم سیّدحاج قاسم شادی روحشان صلوات التماس دعا 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🌸هر کس شهدا را یاد کند 🌹شهدا هم او را نزد 🌹 اباعبدالله یاد می کنند. 🌸شهدا را یاد کنید با ذکر 🌹 یک صلوات🌹 🌸 اللهم صل علی محمد و 🌸آل محمد و عجل فرجهم 🌴 اللهم عجل لولیک الفرج🌴 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
🌷 رسول اکرم (صلى اللہ عليه و آله) : ✍ مَن رُزِقَ تُقىً فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ☘ هر كس تقوا روزى اش شود، خير دنيا و آخرت روزى او شدہ است. 📗 كنزالعمال ، ج۱۳ ، ص ۱۵۱ 🍃 ذڪر نٻڪ❤️
🔹برادر جان🔸 🔸برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن 🔹نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن 🔸رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو 🔹از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن 🔸اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله 🔹چو انسان از خدا گردد جدا، تنهاست، باور کن 🔸گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن 🔹هزاران شیون و فریاد و واویلاست، باور کن 🔸تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی 🔹کنون در حرص سیم و زر دلت دریاست، باور کن 🔸بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک 🔹تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن 🔸بنای خانه آمال کردی بر پل دنیا 🔹سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن 🔸به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر کجا؟ 🔹کی سیر خواهی شد، خدا داناست، باور کن 🔸ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی 🔹به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باور کن 🔹(شعر از مولوی)🔸
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻پیرمرد اصفهانی، با بیان جذابش عالم پس از مرگ را به صورت شعر، ترسیم می‌کند.. ჻ᭂ࿐
ارادت این شهید والامقام به حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها ) در میان کسانی که او را می‌شناختند مثال زدنی بود. دوستانش روایت کرده‌اند که قصد داشتند تابلوهایی با عنوان «یا فاطمة الزهرا (سلام‌الله‌علیها )» بنویسند و به اتاق‌های دانشکده نصب کنند. بعضی از دانشجوها می‌گفتند: «این کارها جاش اینجا نیست.» اما شهید موافق نبود و می گفت: «اتفاقا جاش همین جاست. باید این دانشگاه را با اهل بیت (علیهم ‌السلام) ضمانت کنیم.»
🥀 ... اگر به واسطه ی خونم ، حقی بر گردن دیگران داشته باشم ، به خدای کعبه از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم ... ... 🍃 🥀شهدا شرمنده ایم. 💔تعجیل در امر فرج مهدی فاطمه سلامتی یوسف زهرا سلام الله علیها به دلخواه صلوات
عزیز من تو کجایی عزیزانم عزیز من هستید 😭😭😭😭😭😭
••|🌿🕊|•• اومدبه‌حاج‌ابومهدی‌گفت: حلالمون‌کن؛پشت‌سرت‌حرف‌می‌زدیم ابومهدی‌خندید! باهمون‌خنده‌‌بهش‌گفت: شماهرموقع‌‌دلتون‌‌گرفت‌‌پشت‌‌سر‌من حرف‌بزنیدتادلتون‌باز‌شه :)♥︎ 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
Narimani-Golchin Shab 13 Ta 18 Ramzan1395-001.mp3
9.54M
مداحی شهدای کربلایی سید رضا نریمانی ✅ https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
🌹 قبر ساده ی یک شهید 🌹در گلزار شهدای بهشت علی دزفول، قبری وجود دارد که ، بی نام، ساده و همسطح زمین است و آن قبر شهید "بهمن دُرولی" است. 📝 این شهید با اخلاص ، در قسمتی از وصیت نامه خود نوشته است: ✍ قبرم را ساده و هم سطح زمین درست کنید و با اندکی سیمان روی آن را بپوشانید و فقط با انگشت روی آن بنویسد: «پر کاهی تقدیم به آستان قدس الهی». ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
❤ بسم رب الشهدا ❤ ! 💟امین همیشه عادت داشت کیف مرا نگه دارد، می‌‌گفت «سنگین است!!»  یادم است در مراسم عروسی هم کیف کوچک مرا نگه داشته بود. آنقدر  این کار را ادامه داد که فیلمبردار شاکی شد و گفت:  «آقای داماد کیف خانمتان را به خودش بدهید. شما داماد هستید!»  امین به او گفت «آخر کیفش سنگین است.» فیلمبردار با عصبانیت گفت:  «این کیف که دیگر سنگینی ندارد!!» ⭐بعدها هرکس زندگی خصوصی مارا می‌دید برایش سخت بود باور کند مردی با این‌همه سرسختی و غرور، چنین خصوصیاتی داشته باشد. امین همیشه می‌‌گفت:  «مرد واقعی باید بیرون از خانه شیر باشد و در خانه موش». 🍃موضوع این نبود که خدایی نکرده من بخواهم به او چیزی را تحمیل کنم یا با داد و بیداد موضوعی را پیش ببرم، خودش با محبت مرا در به اسارت خودش درآورده بود. واقعا سیاست داشت در مهربانیش. ✳معمولاً سعی می‌کردیم برای هم وقت بگذاریم بسیاری از کارها را با هم انجام می‌دادیم حل جدول، فیلم دیدن و...دوستانش به خاطر دارند که همیشه امین یک کوله‌پشتی سنگین با خودش به محل کار می‌برد و به خانه می‌آورد. ✔به او می‌گفتم «اگر این کوله به درد خانه می‌‌خورد بگذار اینجا بماند اگر هم وسایل اداره است با خودت خانه نیاور، کوله‌ات خیلی سنگین است.» چیزی نمی‌گفت یکی از دوستانش هم که از او پرسیده بود به او گفته بود خانه ما کوچک است همسرم اذیت می‌شود کتاب‌های من را جا به جا کند. 👌امین از آنجا که برای زمان‌هایش برنامه‌ریزی داشت، می‌‌خواست اگر فرصتی در محل کار پیش آمد مطالعه کند و اگر لحظه‌ای در خانه فرصتی پیش آمد از آن هم بی‌‌نصیب نماند. 💟علاقه عجیبی به زن و زندگی داشت و واقعاً وابستگی خاصی به هم داشتیم، شاید بیش از حد.... ✔حتی بعد از عروسی هم خرید هدایایش ادامه داشت. اصلاً اگر دست خالی می‌آمد با تعجب می‌پرسیدم برام چیزی نخریدی؟! می‌گفت «فکر می‌کنی یادم می‌رود برایت هدیه بخرم؟ برو کوله‌ام را بیاور...» حتماً چیزی در کوله‌اش داشت؛ مجسمه، کتاب، پاپوش یا هر چیز دیگر... خیلی زیاد وابسته‌اش بودم. ادامه دارد..... https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷