eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏☀️ تنفس‌صبح 📖 صفحه نورانی شماره   نود و هفتم  (۹۷)  از قرآن کریم .  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها). 🔊 بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️ سورة مبارکة النساء
‏‏☀️ تنفس‌صبح 📖 ترجمه صفحه نورانی شماره   نود و هفتم  (۹۷)  از قرآن کریم .  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها). سورة مبارکة النساء ۱۱۴ - در بسیاری از سخنانِ درِگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد. ۱۱۵ - کسی که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت کند، و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، ما او را به همان راه که می‌رود می‌بریم؛ و به دوزخ داخل می‌کنیم؛ و جایگاه بدی دارد. ۱۱۶ - خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌آمرزد. و هر کس برای خدا همتایی قرار دهد، در گمراهی دوری افتاده است. ۱۱۷ - آنچه غیر از خدا می‌خوانند، فقط بتهایی است (بی‌روح)، که هیچ اثری ندارد؛ و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است. ۱۱۸ - خدا او را از رحمت خویش دور ساخته؛ و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معیّنی خواهم گرفت! ۱۱۹ - و آنها را گمراه می‌کنم! و به آرزوها سرگرم می‌سازم! و به آنان دستور می‌دهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینشِ پاک خدایی را تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، شیطان را به جای خدا ولّیِ خود برگزیند، زیانِ آشکاری کرده است. ۱۲۰ - شیطان به آنها وعده‌ها (ی دروغین) می‌دهد؛ و به آرزوها، سرگرم می‌سازد؛ در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمی‌دهد. ۱۲۱ - آنها [= پیروان شیطان‌] جایگاهشان جهنم است؛ و هیچ راه فراری ندارند.
.                   ☝☝☝ 🖋 ترجمه: حجت الاسلام علی ملکی 🎙 با صدای علی همت مومیوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صحیفه و ادعیه
💠پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 🔸هر كس دوست دارد كه نامه اعمالش او را خوشحال كند، استغفارِ در آن را زياد گرداند 📚ميزان الحكمه، ج ۸، ص ۴۶۳
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 💥بـِسـمِ اللـهِ الـرَّحمـَنِ الـرَّحیـم💥 🌟قرائت دسته جمعی🌟 🦋دعای فـرج🦋 🍃🌸مهدے جان 🌼مـن سـلامـش ک‍ـردم... پاسـخـم داد امـام، 🍃پاسخش طـوری بـود!! 🌸با خودم زمزمه کردم که امام‌... 🍃میشناسد مگر این بی سر و بی سامان را؟!... و شـنـیـدم فـرمـود...: 🌼تو همانی که «فـــرج» میخواندی... فدای مهربانی ات❤️ ❣✨ 🦋✨❣ 💔فَڪَیفَ اَصـبِــرُ عَلے فِـــراقِـڪ یــا مهــدے💔 🌼الــتــمــاس دعــاے فــرجــ🌼 ✨ألـلـَّھُـمـَـ؏َـجــِّلــْ‌لــِوَليڪْ‌ ألــْفـَـرَج✨ ✨❤️✨🕊✨❤️✨ 🌼قــرار دل:بــه رســم هرشــبــ🌼 💥بـِـسـمِ الـلّـه الـرَّحـمَـنِ الـرَّحــيم💥 🌺اِلــهي عــَظــُمَ الــْبــَلااءُ ،وَبــَرِحَ الـْخـَفـاءُ ،وَانـْكَشــَفَ الـْغـِطـاءُ ،وَانـْقـَطـَعَ الـرَّجـاءُ وَضـاقَتِ الاْرْضُ ،وَمـُنـِعَتِ السـَّمـاءُ واَنـْتَ الـْمـُســْتـَعـانُ ،وَاِلـَيْكَ الـْمـُشـْتـَڪى ،وَعـَلـَيْكَ الـْمـُعـَوَّلُ فـِي الـشــِّدَّةِ والـرَّخـاءِ ؛ اَللــّـهُمَّ صــَلِّ عـَلـى مـُحـَمـَّد وَآلــِ مــُحـَمـَّد ،اُولـِي الاْمـْرِ الــَّذينَ فـَرَضـْتَ عـَلـَيْنـا طـاعــَتــَهُم ،وَعـَرَّفـْتـَنا ــِذلـِكَ مـَنـْزِلـَتـَهُم فـَفـَرِّج عـَنـا بـِحـَقـِّهِم فــَرَجــاً عـاجـِلاً قــَريبــاً كَلـَمـْحِ الـْبـَصـَرِ اَوْ هُوَ اَقــْرَبُ يا مـُحـَمـَّدُ يا عــَلـِيُّ يا عـَلــِيُّ يا مـُحـَمـَّدُ اِكْفـِيانـي فـَاِنـَّكُمـا كافـِيانِ،وَانـْصـُرانـي فـَاِنَّـكُمـا نـاصـِرانِ ؛ يا مـَوْلانـا يا صـاحـِبَ الــزَّمـان ؛ الـْغـَوْث الــْغـَوْث الـْغـَوْث ،اَدْرِكْنـي اَدْرِكْنـي اَدْرِكْنـي ،الســّاعــَةَ السـّاعـَةَ السـّاعـَةَ ،الـْعـَجـَل الـْعـَجـَل الـعـَجَل ؛ 🌺يا اَرْحـَمَ الـرّاحـِمينَ ،بــِحــَقِّ مـُحـَمـَّد وَآلـِهِ الطــّاهِرين🌺 🦋❤️🦋❤️🦋❤️ ⭐وبــراي ســلــامــتــي مــحــبــوبــ⭐ 🌹بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌹 *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌠*اللّـهُمَ عَجِـل لِـوَلیـڪَ الفَـرَج*🌠 ❣💞❣💞❣💞❣💞❣💞❣💞❣💞 💙*‏اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَڪ 💙َ‏اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَڪ 💙َ‏اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏ * ❤اللهُّـمَ صَلِ عـَلے فـاطِمَـةَ وَأبیهـا وَ بَعلِهـا وَ بَنيهـا السـِّرِ المُستَـودَعِ فیهـا بــِعَـدَدِ مـا اَحـاطَ بِـہِ عِلمُڪ الهی ❤یاحَمیدُبِحَقِّ مُحَمَد 💚یاعالیُ بِحَقِّ علی 💙یافاطِرُبِحَقِّ فاطمه 💜یامُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن 💖یاقدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن ❤عجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِوالزَّمان❤
🍃تابستان سال۹۵مصطفی آمد سراغ من و گفت:حال وحوصله بنایی رادارےیا نداری؟!گفتم مصطفی بازمیخواےکجای مغازه رابزنےبهم؟گفت پایه هستےهرروز بعدازکارباهم بریم باقرآباد،بنایی صلواتے کنیم براےساختن خانه؟! 💐گفتم خانه براےکی؟گفت:براے خانواده‌های شهداےفاطمیون که سر پناهےندارند؛گفت من سفیدکارے،لوله‌ کشی،برقکاری،کابینت وراه‌انداختن همه تاسیسات فنےراقبول کردم؛میدانستم توهم پایه‌کارهستی. 🌴خلاصه،آن‌تابستانِ من ومصطفی عجب تابستانےشد؛آن چندماه ماموریت نداشتیم وکارخداهردوتهران بودیم؛ خستگی براےمصطفی بی‌معنےبود؛گباهم شبانه‌روزوکارکردیم.مادرماهم که از خودمان پایه‌تربود،بیل وکلنگ دستش میگرفت وپابه‌پاےماکارمیکرد. 🌷هیچ وقت یادم نمیرودروزےکه کلید خانه‌هارادرباقرشهربه آن چندخانواده شهیدتحویل دادیم،ازخوشحالےگریه میکردندونمیدانستندچطورتشکرکنند تابستان آن‌سال،ما۶واحدرابراےسکونت خانواده‌هاآماده کردیم. ✍راوے:برادرشهید 🌷نقاش . . . ڪہ پرداخت بہ چشمان سیاهت دیوانہ شد از طرزِ نگاهت،قلم انداخت🌸 🌷 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️
رفتار عجیب شهید شهریاری با پیک موتوری!!!
🔹 برشی از سخنرانی به مناسبت ۸آذر، سالروز شهادت شهید @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
‎‎🌷 ! 🌷شهید جواد کریمی ساعت ۴ صبح ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ پس از ادای فرضیه نماز برای مقابله با ضد حمله دشمن در محور شلمچه با افراد گروهان پیش رفتند. رگبار گلوله و هجوم تانک‌ها بیابان را از دود و آتش پر کرده بود. تانک‌ها از سه طرف پیش می‌آمدند، در محاصره‌ی تانک‌های دشمن پیش رفتند. هنوز هوا کاملاً تاریک بود. در پشت خاکریزهای کوتاهی که نیم متر بیشتر ارتفاع نداشت مستقر شده بودند، یکی از تانک‌های دشمن به طرف آن‌ها آمد. جواد یک آر.پی.جی برداشت از جا بلند شد و.... 🌷و چند گلوله به طرف تانک مزبور پرتاب نمود. او کاملاً ایستاده بود تا مسلط باشد. سرانجام گلوله به هدف نشست و تانک عراقی با صدای انفجار مهیبی منهدم گردید هنوز آفتاب ندمیده بود که تانک منهدم شد و انفجار آن همه جا را روشن کرد. بچه‌ها خیلی خوشحال شدند اما خوشحالی آنان خیلی زود به غمی عمیق مبدل گشت زیرا همراه و همزمان با انفجار تانک گلوله‌ای از سوی مزدوران دشمن بر فرق جواد اصابت کرد که قسمتی از سر او را با خود برد. جواد شهید شد و به لقاءالله پیوست. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز جواد کریمی از شهدای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) ‎‎ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🥀🕊 زن برای دست دادن دستِ خودش رو دراز کرد وامام موسی صدر دستش رو روی سینه گذاشت.زن گفت: ترسیدی نجس شی؟امام صدر گفت : نه! بلکه طهارت شما حفظ بشه... @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
• ما سال‌هاست که در راه خدا برای مظلومیت امام‌حسین(علیه‌السلام) یارانش و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به سر و سینه زدیم و عزاداری کردیم، آیا ما فقط تا حد عزاداری و سینه‌زنی شیعه اهل بیت هستیم؟ اگر آزمایش ما سخت‌تر شود، آیا قبول می‌شویم یا از صراط مستقیم خارج می‌شویم؟ آیا به مرحله عمل رسیدی، عمل می‌کنی یا جا می‌زنی؟ بین حرف و عمل خیلی فاصله هست، باید عمل کرد... ‎‎‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🌷 🌷هادی سال‌های آخر ماه رمضان را به ایران می‌آمد. با هم به مسجدالشهداء و مجلس دعای حاج مهدی سماواتی و بعضی مواقع مسجد ارگ و مجلس حاج منصور می‌رفتیم. در آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر کرده و معنوی‌تر شده بود. یک شب بهش گفتم: هادی چطور این همه تغییر کردی؟ گفت: کتابی هست به نام معراج السعاده. اگر کسی واقعاً بخواهد تغییر کند و به سعادت یا معراج برسد باید هر شب یک صفحه از روی آن بخواند. بعدش کتاب خودش را آورد و هر شب موضوعی از مطالب آن را مطرح می‌کرد و می‌گفت به این توصیه‌ها عمل کنید تا به سعادت برسید. مثلاً یک شب بحث سکوت را پیش می‌کشید و.... 🌷و توصیه می‌کرد از صحبت‌های بی‌فایده پرهیز کنیم و قبل از صحبت به مفید بودن یا نبودنش فکر کنیم. یک شب دیگر درباره شوخی صحبت می‌کرد و این‌که نباید به بهانه خنده و شوخی دیگران را به خاطر لهجه مسخره کنیم و شب دیگر در مورد حیا و عفت صحبت می‌کرد و این‌که باید در صحبت و نگاه و حضور در پیش نامحرم به حد ضرورت اکتفا کنیم تا مبادا عفت‌مان آسیب ببیند. یک روز رفت پاساژ مهستان تا مقداری وسایل بخرد تا به نجف ببرد. برای ما هم کتاب معراج السعاده را خریده بود تا ما هم مثل خودش بیفتیم توی مسیر اصلاح و نورانی شدن. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🔅ورزش شبانه!! «دانشجو بابایی، ساعت دو بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند!» این جمله یکی از داغ‌ترین خبر‌هایی بود که بولتن خبری پایگاه "ریس" آمریکا چاپ کرده بود. عباس گفت: «چند شب پیش، کلنل "باکستر" فرمانده پایگاه و همسرش که از یه مهمونی شبونه بر می‌گشتند، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند» گفتم: «خوابم نمی اومد؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم» هر دو با تعجب نگاهم کردند. فهمیدم جوابم قانع کننده نبوده. ادامه دادم: «مسائلی که اطرافم می گذره باعث می‌شه شیطان با وسوسه هاش من رو به گناه بکشه. در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم» حرفم که تموم شد، تا چند دقیقه بهم می‌خندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسائل جنسی داشتند، نمی تونستند رفتار من رو درک کنند. 📚 پرواز تا بی نهایت، ص۳۶ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری مادری حضرت زهرا سلام الله علیها برای شهدای گمنام💔🥺 🎙حاج حسین یکتا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
°•|🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید قسمت:0⃣3⃣ (زهرا علمدار) 🍃هیچ کس جز مریم نمی دانست من مسیحی هستم. در حرم امام خمینی (ره) از نوار فروشی ، نوارهای مداحی شهید علمدار را خریدم. کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند روزی جنوب بودم تازه فهمیدم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچه ها نماز جماعت می خواندند. من کناری می نشستم و گریه می کردم. گریه به حال خودم که زمین تا آسمان با آنها تفاوت دارم. 🍃در شلمچه که خیلی هم با صفا بود، با مریم به گوشه ای رفتیم و شروع به خواندن زیارت عاشورا کردیم. او با سوز عجیبی می خواند و من گوش می دادم. انگار در عالم دیگری سیر می کردم. یک لحظه احساس کردم شهدا دور ما جمع شده اند و زیارت عاشورا می خوانند. منقلب شدم و یکباره به هوش رفتم. در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. به کاروان برگشتم. 🍃فردا صبح خبر دادند امام خامنه ای به شلمچه می آید برای همین دوباره فردا به شلمچه می رویم. چقدر انتظار سخت است، هر لحظه برایم به اندازه یک سال می گذشت. از طرفی انتظار شیرین بود؛ زیرا پس از آن، امامم را از نزدیک می دیدم. آقا آمدند. بی اختیار گریه می کردم. تمام نگرانی ها در دلم تبدیل به آرامش شد. اما وقتی رفت تمام غم ها بر جانم نشست. ای کاش جای خاک شلمچه بودم. باید به خودش ببالد از اینکه آقا بر آن قدم گذاشته است. 🍃از جنوب که برگشتم تمام شک هایم به یقین تبدیل شد. از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد بدهد. او هم خیلی خوشحال شد. وقتی شهادتین را می گفتم، احساس می کردم مثل مریم و دوستانش شده ام. من هم مسلمان شدم. 📙کتاب علمدار، صفحه 222 الی 223 °•|🌿🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•| 🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید قسمت 1⃣3⃣ 🍃چند سال بعد از شهادت سید، خداوند فرزندی به من عطا کرد. اما لگن فرزندم دچار مشکل بود. به تمام پزشکان در تهران و مازندران مراجعه کردیم. آنها راهی برای درمان نمی دیدند. مدتی پسرم را روی دستگاه قرار دادند؛ اما باز بی فایده بود. قرار شد دوباره پسرم را ببریم و در بیمارستان بستری کنیم. شب قبل از آن در عالم رویا سید را دیدم. چهره بسیار نورانی داشت. پیراهن سیاه و شالی سبز بر گردنش داشت.من ناراحت فرزندم بودم. به سمت من آمد و گفت: «فرزندت شفا گرفته، فرزندت بیمه حضرت زهرا (س) شده.» 🍃صبح که از خواب بیدار شدم، خیلی اشک ریختم. از خدا خواستم به آبروی سید مجتبی خوابم را به حقیقت تبدیل کند. وقتی وارد مطب شدم تمام بدنم می لرزید. دکتر پسرم را خوب معاینه کرد. بعد از مدتی فکر کردن رو به من کرد و گفت: «از نظر علم پزشکی به دور است، اما فرزند شما انگار که شفا گرفته! اثری از بیماری در او نیست.» من به همراه خانواده بسیار گریه کردیم و خدا رو شکر کردیم. بعد از آن دیگر پسرم مشکلی نداشت. من معتقدم سید مجتبی آنقدر به خدا و ائمه نزدیک بود، آنقدر به بی بی فاطمه زهرا (س) ارادت داشت که به واسطه ی آنها نزد خداوند صاحب آبرو بود که خداوند درخواست سید مجتبی بر شفا یافتن فرزندم را رد نکرد. 📚کتاب علمدار، صفحه 225 °•| 🌿🌸 ‎‎@hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫