هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۳۷
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
آهسته، طوری که فقط خودم میشنیدم، گفتم: «خدا نکنه. شفاعت یادت نره.»
دستش را توی هوا برایم تکان داد.
چادر سفیدی را که پوشیده بودم، روی دستم انداختم و برایش دست تکان دادم. آنقدر منتظر شدم تا از توی کوچه وارد خیابان شد.
با رفتنش دوباره علامت گذاری هایم در تقویم شروع شد. هر روز که تمام میشد با آه و حسرت علامتی کنار آن روز میزدم و با مداد می نوشتم « دو روز گذشت... ده روز... دوازده روز...» سیزده روز از رفتن علی آقا گذشته بود.
هفتم خرداد بود. داشتم تا لباس می پوشیدم به مدرسه بروم. ساعت یک ربع به هشت بود. در زدند. عادت کرده بودم همیشه منتظر زنگ در باشم. خودم را مثل برق رساندم. علی آقا پشت در بود؛ خسته و کوفته و خاکی. با دیدنش انگار دنیا را به من داده بودند. تعارف کردم بیاید تو. مادر هم دوید جلوی در. انگار علی آقا پسرش بود. با شادی دست او را گرفت و توی حیاط کشید.
مادر پرسید: «کی رسیدید؟»
همین الان یکی از نیروهام شهید شده. فردا برمیگردم. مادر گفت: «پس امشب شام بیایین خانه ما.»
آن روز روز تولدم بود. مادر تاریخ تولد همه ما را به خاطر داشت. بعد از رفتن علی آقا مادر گفت: «میخوام برات تولد بگیرم.» گفتم: « نه مادر مگه نشنیدی دوست علی آقا شهید شده.» مادر، با اینکه خیلی برنامه برایم داشت و تصمیم گرفته بود، علاوه بر خانواده علی آقا مهمانهای دیگری هم دعوت کند، برنامه اش را تغییر داد و عصر، تولدم را تبریک گفت و کادویی را که برایم خریده بود به دستم داد و گفت «ان شاء الله به زودی جنگ تمام میشه. عیب نداره این روزا هم میگذره. ان شاءالله سال دیگه تو خانه خودتان برای خودت و پسرت با هم جشن تولد میگیریم.» آن شب علی آقا و خانواده اش مهمان ما بودند؛ همان شبی بود که علی آقا توی باشگاه و موقع کونگ فو پایش غلتیده و آسیب دیده بود و از شدت درد سرخ شده بود، اما دم نمیزد. آخر شب بود که من متوجه شدم. خیلی اصرار کردم که به بیمارستان برویم؛ اما قبول نکرد. میگفت: «چیزی نیست. خوب میشم.» آخرش گفتم :«چقدر تو مقاومی چطور تحمل میکنی؟ من اصلا طاقت ندارم.» با خنده گفت: «شما هم باید تمرین کنی. دلم میخواد همسرم مصبور و مقاوم باشه.»
ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
محور همه فعالیت هایش « #نماز » بود.
در سختترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد.
یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️
بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه.
گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد.
بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم.
#شهید_ابراهیم_هادی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐
🕊️⃢🌸 تعویذ روز پنجشنبه:
♦️چون کسـی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره ها و گرفتاری ها از او رفع گردد
در هـر روز تعویذ آنروز را بخواند
ان شـاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید.
بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمنِ ٱݪرَّحِیمِ
🌀اُعـیٖـذُ نَـفْـسـیٖ بِـرَبِّ ٱلْـمَـشـٰارِقِ وَ ٱلْـمَـغـٰارِبِ مِـنْ کُـلِّ شَـیْـطـٰانٍ مـٰارِدٍ وَ قـٰائِـمٍ وَ قـٰاعِـدِِ وَ عَـدُوٍّ وَ حـٰاسِـدِِ وَ مُـعـٰانِـدِِ وَ یُـنَـزِّلُ عَـلَـیْـکُـمْ مِـنَ ٱݪـسّـَمـٰاءِ مـٰاءََ لِـیُـطَـهّـِرَکُـمْ بِـهـٖ وَ یُـذْهِـبَ عَـنْـکُـمْ رِجْـزَ ٱݪـشّـَیْـطـٰانِ وَ لِـیَـرْبِـطَ عَـلـیٰ قُـلُـوبِـکُـمْ وَ یُـثَـبّـِتَ بِـهِ ٱلْـاَقْـدٰامَ ٱرْکُـضْ بِـرِجْـلِـکَ هٰـذٰا مُـغْـتَـسَـلٌ بـٰارِدٌ وَ شَـرٰابٌ وَ اَنْـزَلْـنـٰا مِـنَ ٱݪـسّـَمـٰاءِ مـٰاءً طَـهُـورََٱ لِـنُـحْـیٖـیَ بِـهـٖ بَـلْـدَةََ مَـیْـتـََٱ وَ نُـسْـقـیَٖـهـُ مِـمّـٰا خَـلَـقْـنـٰا اَنْـعـٰامـََٱ وَ اَنـٰاسـیَّٖ کَـثـیٖـرََٱ ٱلْـآنَ خَـفّـَفَ ٱݪلّٰـهُ عَـنْـکُـمْ ذٰلِـکَ تَـخْـفـیٖـفٌ مِـنْ رَبّـِکُـمْ وَ رَحْـمَـةٌ یُـریٖـدُ ٱݪلّٰـهُ اَنْ یُـخَـفّـَفَ عَـنْـکُـمْ
🌀فَـسَـیَـکْـفـیٖـکَـهُـمُ ٱݪلّٰـهُ وَ هُـوَ ٱݪـسّـَمـیٖـعُ ٱلْـعَـلـیٖـمُ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱݪلّٰـهُ وَ لٰا غـٰالِـبَ اِلَّٱ ٱݪلّٰـهُ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱݪلّٰـهُ مُـحَـمَّـدٌ رَسُـولُ ٱݪلّٰـهِ صَـلّـَۍٱݪلّٰـهُ عَـلَـیْـهِ وَ آلِـهـٖ وَ سَـلّـَمَ تَـسْـلـیٖـمـََٱ
◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
✨هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ✨
(فتح۴)✨
او کسی است که بر قلبها آرامش را نازل میکند.✨✨
🍀به خدا که وصل بشی،
آرامش وجودت رو فرا میگیره؛
نه به راحتی میرنجی و نه به آسونی میرنجونی!
آرامش سهم دل هاییه که به سمت خداست..!🍀
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
هدایت شده از کانال خصوصی من وخدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# استاد مصطفی غلوش
#سوره الرحمن
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ
ٱلرَّحۡمَـٰنُ(۱) عَلَّمَ ٱلۡقُرۡءَانَ(۲) خَلَقَ ٱلۡإِنسَـٰنَ(۳) عَلَّمَهُ ٱلۡبَیَانَ(۴)
آیات ۱ تا ۴ سوره الرحمن
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹
🌹🌳 فواید تلاوت قرآن:
🍃1. هدایت میکند...........
2 بقره
🍃2. شفا ورحمت است.......
82 اسرا
🍃3. ذکر وآرام بخش است..
28 رعد
🍃4. زیادکننده ایمان است......
2 انفال
🍃5. نور و روشن کننده دل است
15 مائده
🍃6. موعظه وزنده کننده دل است.
57یونس
💐 استاد_مصطفی_اسماعیل
📖 سوره مبارکه الحاقه
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
23.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با توجه به شهادت تعداد زیادی از اهالی غزه، چرا باید عملیات طوفانالاقصی انجام میشد؟
استاد رحیم پور ازغدی
🌿 گناهی ڪه شیطان هم از آن بیزار است
✍ امام جعفر صادق (علیه السلام) :
🌷 اگر ڪسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل ڪند و قصدش از آن ، زشت ڪردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعىاش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مىڪند و تحت سرپرستى شیطان قرار مىدهد؛ ولى شیطان هم او را نمىپذیرد!
📚 الکافی ج2 ص 358
هدایت شده از تعاونی بنیادشهید و امور ایثارگران خراسان رضوی
هر روز میتواند
يك رنگ متفاوت داشته باشد
اصلا يك روز ديگر باشد
نه شبيه ديروز
نه شبيه خيلی از روزهای رفته
شبيه يك روز ديگر باشد
شبيه خودش
شبيه يك روز خوب
صبحتون بخیر☀
حال دلتون خوش💕
-خیلی قشنگ میگفت:
شهادتهدفنیـســت ... !
هدفاینه کـهعَلَمِاسلامروبــه
اسم #امام_زمان «عج»بالاببریــد
حالـااگـهوسطاینراهٔشهـیدشـدید
فدایسرِاسلــام!'
#اللهمعجللولیکالفرج
#اللهمالرزقناشهادهفیسبیلک💔
#اللهُمَعَجَّللِوَلیِڪَالفَرَج
✅دوست خدا بودن سخت نيست!
👴🏼پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛
👞روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش.
پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان، خدا خیلی بزرگه....
👦🏼پسرک گفت: پس دوست خدایی، چون من دیشب به خدا گفتم کفش ندارم...
"دوست خدا بودن سخت نيست"
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ♡
صلوات هم مداد است
و هم پاکن!
هم حسنه مینویسد . .
و هم گناه پاک میکند ؛
#صلوات
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ♡