eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت همیشه نباید درختانی داشته باشد که رودهایی از پایین آن جریان دارند... ◇ بهشت، گاهی بیابانی ست... که خون شهدا... از زیر سرشان جاری ست دلخواه صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●روایت زندگی شهید محمدابراهیم همت از زبان حاج حسین یکتا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌹سیره شهدا در کنشگری انتخابات 🌷شهید ناصر بختیاری 🌱از فرماندهان شهید استان مرکزی، در مقطع انتخابات از جبهه ده روز مرخصی میگیرد تا قربه الی الله بیاید و در شهر برای ایجاد شور انتخاباتی و شناساندن اصلح به مردم تلاش کند. 🌷طلبه شهید محمد شیخ شعاعی 🌱از شهدای غواص دست بسته ای بود که در سال 1394 تفحص شدند، برای گرم کردن تنور انتخابات و کمک به انتخاب درست از سوی مردم، به طور خودجوش وارد صحنه میشود و یک بلندگو روی ماشین شخصی اش نصب میکند و روستا به روستا میرود و مردم را به شرکت در انتخابات و انتخاب گزینه ای که فکر میکرده اصلح است دعوت میکند 🌷شهید حسن محمودنژاد تازه ازدواج کرده بود و منتظر بود زندگی مشترک با همسرش را در زیر یک سقف شروع کند، یک تاریخی را برای مراسم عروسی در نظر میگیرند و به دنبال فراهم کردن مقدمات مراسم میروند؛ اما نزدیک عروسی متوجه میشود که شب عروسی اش مصادف با شب انتخابات است و برای اینکه بتواند در این ایام به خوبی دین خودش را ادا کند و بدون دغدغه و مشغولیت ذهنی، فعالیت انتخاباتی داشته باشد مراسم عروسی اش را عقب میاندازد. یعنی مسئله انتخابات تا این اندازه برای او حیاتی بوده است که یک امر مهم در زندگی شخصی اش را با آن تنظیم میکند. 🌷شهید حسن تهرانی مقدم پدر موشکی ایران، برای رأی دادن فرزندانش را هم همراه خودش می برد. ایشان برگه رای را دست فرزندش میدهد که به صندوق بیاندازد تا او از همین سن پایین بیاموزد که باید نسبت به انتخابات و شرکت در آن حساس باشد. یعنی با این کار میخواهد یک یادگاری از خودش به جا بگذارد و این را در خاطر فرزندانش ماندگار کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
چند روز که صدایش را نمیشنیدم دلم میگرفت پر مشغله بود یعنی خودش دورش را شلوغ کرده بود . یک بار از اداره با من تماس گرفته بود صحبتمان به درازا کشید میشناختمش که وسواس دارد با خودم گفتم که یاد آوری کنم که از اداره زنگ زده است بهم گفت:« نگران نباش یه صندوق گذاشتم اینجا تلفن های شخص را حساب میکنم بیشتر از معمولش رو هم تو صندوق میندازم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا چقدر بامرام هستند ⬆️👆⬆️ 👈هر کسی یک شهید پیدا کنه یک گونی آرد بهش میدیم...❗️❓ 💫🌷حاج حسین کاجی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🎊 من در آن سال به خاطر هوای شرجی آبادان دچار آسم شده بودم. مدتی که مرتب مریض میشدم زینب خیلی غصه مرا می‌خورد. آرزویش این بود که برایم تخت بخرد و پرستار بگیرد. به من می‌گفت: بزرگ بشم نمیزارم تو زحمت بکشی یه نفر رو میارم تا کارا رو انجام بده. مهرداد مدتی با رادیو نفت آبادان کار می‌کرد و مرتب در خانه تمرین نمایش داشت نقش اول یکی از نمایش ها پهلوان اکبر بود. زینب نقش مادر پهلوان اکبر را بازی می‌کرد در نمایش سربداران هم او نقش مورخ را داشت. آنها در خانه لباس نمایش می پوشیدند و با هم تمرین می کردند. من هم می نشستم و نمایش آنها را با عشق نگاه می‌کردم. مهرداد و زینب به شعر هم علاقه داشتند مهرداد شعر می گفت و زینب گوش می کرد. مهرداد از زنهای لااُبالی و سبک بدش می‌آمد و همیشه به دخترها برای رفتارشان تذکر می‌داد. اگر دخترها با دامن یا پیراهن بیرون می‌رفتند حتماً جوراب ضخیم پایشان می کردند وگرنه مهران آنها را بیرون نمی برد. زینب به برادرها و خواهرهایش واقعا علاقه داشت گاهی با آن دست های لاغر و کوچکش لباس های مهران و جوراب های مهرداد را می شست. دلش می خواست به شکلی محبت خودش را به همه نشان بدهد. شروع دوباره 🌸 روزها آرام می گذشت. سرم به خانه و زندگی هم گرم بود همین که بچه‌ها در کنارم بودند احساس خوشبختی میکردم چیز دیگری از زندگی نمی خواستم. بابای مهران و کارگرهای شرکت نفت از شاه بدشان می‌آمد آبادان در دست انگلیسی ها و خارجی ها بود آنها در بهترین محله ها و خانه ها زندگی می کردند و برای خودشان آقایی می‌کردند. بعد از انقلاب من و بچه ها طرفدار انقلاب و امام شدیم وقتی آدم پَستی مثل شاه که خیلی از جوان‌های مخالفش را شکنجه کرده بود از کشور رفت و یک سید نورانی مثل امام رهبر ما شد چرا ما از او حمایت نکنیم. من مرتب می نشستم و به سخنرانی های امام گوش می کردم انگار از زبان ما حرف می زد و درد دل ما را می‌گفت. وقتی شنیدم چه بلاهایی سر خانواده رضایی آوردن و ساواک چگونه مخالفان شاه را شکنجه کرده بود تمام وجودم نفرت شد. از بچگی که کربلا رفتم و گودال قتلگاه را دیدم همیشه پیش خودم می گفتم اگر من زمان امام حسین زنده بودم حتما امام حسین و حضرت زینب را یاری می کردم. ولی هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر داشت و مردم را با پول می خرید نمی‌رفتم. با شروع انقلاب فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به سفر امام حسین به پیوندیم و من از این بابت خدا را شکر می کردم. مهران در همه راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد ولی شرط کرد که اگر دخترها می‌خواهند راهپیمایی بیایند باید چادر بپوشند زینب دو سال قبل از انقلاب با حجاب شده بود اما مینا و مهری و شهلا هنوز حجاب نداشتند. من دوتا از چادرهای خودم را برای مینا و کوتاه کردم همه ما با هم به تظاهرات می رفتیم شهرام را هم با خودمان می بردیم خانه ما نزدیک مسجد قدس بود مردم آنجا جمع می‌شدند و راهپیمایی از آنجا شروع می شد. مینا و زینب در راهپیمایی مراقب شهرام بودند زینب دختر بی تفاوتی نبود با اینکه از همه دخترها کوچک تر بود در هر کاری کمک می‌کرد. ما در همه راهپیمایی‌ های زمان انقلاب شرکت می‌کردیم زندگی ما شکل دیگری شده بود تا انقلاب نبود سرمان در زندگی خودمان بود ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت داشتیم. مسجد قدس پایگاه فعالیت بچه‌ها شده بود دخترها نماز های شان را در مسجد می خواندند مخصوصاً در ماه رمضان آنها نماز مغرب و عشا را به جماعت میخواندند و بعد به خانه می آمدند من در ماه رمضان سفره افطار را آماده می‌کردم و منتظر می نشستم تا بچه‌ها برای افطار از راه برسند مهران شب و روز در مسجد بود و در همان جا زندگی می کرد. به بچه هایم افتخار می کردم🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🔸همیشه روی لبش لبخند بود، نه از این بابت که هیچ مشکلی نداشت، اما هادی مصداق همان حدیثی بود که می‌فرمایند: مومن شادی‌هایش در چهره است و حزن و اندوه‌اش در درونش می‌باشد. 🔹همه‌ی رفقای ما او را به همین خصلت می‌شناختند، اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته بود، چهره‌ای بود که با لبخند آراسته شده بود، از طرفی هم بذله‌گو و اهل شوخی و خنده بود، رفاقت با او هیچ‌کس را خسته نمی‌کرد، در این شوخی‌ها دقت می‌کرد که هیچ گناهی از او سر نزند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
📖ابراهیم و مورچه ها... ‍ 🌺 یک روز داشتیم با هم از منزل به طرف باشگاه میرفتیم. من کمی جلوتر رفتم. برگشتم و دیدم ابراهیم کمی عقب تر ایستاده؛ بعد نشست به اطرافش نگاه کرد و دوباره بلند شد. ✳️ با تعجب برگشتم به سمتش و گفتم: چی شده داش ابرام؟! گفت: «اینجا پر از مورچه بود. حواسم نبود پام رو گذاشتم بین مورچه ها. برا همین نشستم ببینم کجا مورچه نیست از اونجا حرکت کنم.» 💯ابراهیم پرید اینطرف کوچه و راهش رو ادامه داد. گفتم: عجب آدمی هستی؟! دیر شد، وایسادی بخاطر مورچه ها؟! 💐ابراهیم گفت: «اینها هم مخلوقات خدا هستند. من اگه وقت داشتم یه مشت گندم براشون میریختم، نه اینکه با پام اونها رو له کنم.» 📚سلام بر ابراهیم2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
: چون کسی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره ها و گرفتاری ها از او رفع گردد در هرروز تعویذ انروز را بخواند ان شالله امور بر او اسان و گشایش در کار او پدید اید بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی بِالله الاحَدِ الصَّمَدِ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ ابْنِ فترة [أَبِی قِتْرَةٍ ]وَ مَا وَلَدَ. أَسْتَعِیذُ بِاللَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الْأَعْلَی مِنْ شَرِّ مَا رَأَتْ عَیْنِی وَ مَا لَمْ تَرَهُ أَسْتَعِیذُ بِاللَّهِ الْوَاحِدِ الْفَرْدِ الْکَبِیرِ الْأَعْلَی مِنْ شَرِّ مَنْ أَرَادَنِی بِأَمْرٍ عَسِیرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی فِی جِوَارِکَ وَ حِصْنِکَ الْحَصِینِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْقَهَّارِ السَّلَامِ الْمُؤْمِنِ الْمُهَیْمِنِ الْغَفَّارِ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْکَبِیرِ الْمُتَعَالِ هُوَ اللَّهُ هُوَ اللَّهُ هُوَ اللَّهُ لَا شَرِیکَ لَهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً دَائِما 📚صحیفه امام جواد(عليه‌السلام)؛ جواد قیومی اصفهانی ؛ دفتر انتشارات اسلامی چاپ اول 1381. •┈••✾💠🌸🦋🌸💠✾••┈• اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
فضیلت استغفار در ماه شعبان از ریان بن صلت روایت شده که شنیدم امام رضا علیه السلام می فرمود : کسی که در هر روز از شعبان هفتاد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَهَ» بگوید، خداوند نجات از آتش و عبور از صراط را برای او بنویسد و او را به دار القرار وارد کند التماس دعای ظهور🤲🏻
🌾 چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، آیة الکرسى یک مرتبه و سوره کوثر نیز سه مرتبه قرائت مى شود. ثواب این نماز صد هزار حسنه ، صد هزار درجه بالا رفتن ، صد هزار در براى او باز شدن ، و آمرزیدن پدر و خود و همسایگانش مى باشد. 📚اقبال الاعمال التماس دعای ظهور🤲🏻
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
﷽ 💢 دعایِ فـرج 💢 ✍🏼روایـت اسـت کـه: هـر زمـان جـوانـی دعـایِ فـرجِ مـهـدی(عـج) را زمـزمـه کـند... 🤲🏼 هـمزمان امـام‌زمـان دسـتهـایِ مـبـارکـشـان را بـه سـویِ آسـمـان بـلـنـد می‌کنند و بــرایِ آن جـوان دعـا می‌فرمایند... چـه خـوش سـعـادتـند کـسـانـی‌کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـایِ فـرج را زمـزمه می‌کنند.... پس این توفیق را از خـود دریغ مکن. 🟢 بياد مولا و برایِ تسلیِ دلِ امام زمان ارواحنافداه دعایِ فرج را بخوانیم. بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ ♥️ اِلـٰهـیٖ عَـظُـمَ ٱلْـبَـلٰاءُ وَ بَـرِحَ ٱلْـخَـفـٰاءُ خــدایا بلا و مصائبِ ما بزرگ شده و بیچارگیِ ما بسی روشن _ _ _ _ _ _ 🌸وَٱنْـكَـشَـفَ ٱلْـغِـطـٰاءُ و پرده از روی‌ِکار برداشته‌شد _ _ _ _ _ _ 🌸وَٱنْـقَـطَـعَ ٱݪـرَّجـٰاءُ و امیدم نا امید شد _ _ _ _ _ _ 🌸وَ ضـٰاقَـتِ ٱلْـاَرْضُ وَ مُـنِـعَـتِ ٱݪـسّـَمـٰاءُ وَ اَنْـتَ ٱلْـمُـسْـتَـعـٰانُ و زمین(با همه‌ی پهناوری اش)بر ما تنگ آمد؛ (علم امامت و وحی نبوت) رحمتش از ما منع گردید _ _ _ _ _ _ 🌸وَ اِلَـيْـکَ ٱلْـمُـشْـتَـكـیٰ وَ عَـلَــيْـکَ ٱلْـمُـعَـوَّلُ فـِۍٱݪـشّـِدَّةِ وَٱݪـرَّخـٰاءِ و تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما! در هر سختی و آسانی بر لطف تو است _ _ _ _ _ _ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ صَـلِ‏ّ عَـلـیٰ مُـحَـمَّـدِِ وَ آلِ مُـحَـمَّـدِِ خدایا پس درودفرست بر محمّد و آل محمّد _ _ _ _ _ _ 🌸 اُۅلـِۍٱلْـاَمْـرِ ٱݪّـَذیٖـنَ فَـرَضْـتَ عَـلَـيْـنـٰا طـٰاعَـتَـهُـمْ وَ عَـرَّفْـتَـنـٰا که صاحب‌امر الهی(و مقام خلافت)هستند و بر ما اطاعتشان را واجب کردی و به واسطه‌ی این متاع بودن مقامشان را به ما شناساندی _ _ _ _ _ _ 🌸 بِـذٰلِـکَ مَـنْـزِلَـتَـهُـمْ فَـفَـرِّجْ عَـنّـٰا بِـحَـقّـِهِـمْ فَـرَجـََٱ عـٰاجِـلََٱ قَـریٖـبـََٱ كَـلَـمْـحِ ٱلْـبَـصَـرِ اَوْ هُـوَ اَقْـرَبُ پس به حقّ منزلت و قدر آنها که به ما فرج و گشایش زود و نزدیک چون چشم بهم‌زدن یا زودتر عطافرما _ _ _ _ _ _ 🌸یـٰامُـحَـمَّـدُ یـٰاعَـلـیُّٖ 🌸یـٰاعَـلـیُّٖ یـٰامُـحَـمَّـدُ ☘اِكْـفـیٖـٰانـیٖ ❍فَـاِنّـَكُـمـٰا کـٰافـیٖـٰانِ ☘وَٱنْـصُـرٰانـیٖ ❍فَـاِنّـَكُـمـٰا نـٰاصِـرٰانِ 🔺ای محمّد و ای علی 🔻ای علی و ای محمّد شما مرا کفایت کنید که شما کافی هستید و مرا یاری کنید که شما یاران من هستید _ _ _ _ _ _ 🦚 « یـٰامَـوْلٰانـٰا یـٰاصـٰاحِـبَ ٱݪـزَّمـٰانِ » 🌸اَلْـغَـوْثَ اَلْـغَـوْثَ اَلْـغَـوْثَ 🌸اَدْرِكْـنـیٖ اَدْرِكْـنـیٖ اَدْرِكْـنـیٖ 🌸اَݪـسّـٰاعَـةَ اَݪـسّـٰاعَـةَ اَݪــسّـٰاعَـةَ 🌸اَلْـعَـجَـلَ اَلْـعَـجَـلَ اَلْـعَـجَـلَ ای مولای من ای صاحب الزّمان فریادرس فریادرس فریادرس مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب همین ساعت همین ساعت همین ساعت زود زود زود _ _ _ _ _ _ 🌸 یـٰا اَرْحَـمَ ٱݪـرّٰاحِـمـیٖـنَ ای خدای مهربان‌ترین مهربانان! _ _ _ _ _ _ 🌸 بِـحَـقِ‏ّ مُـحَـمَّـدِِ وَ آلِـهِ ٱݪـطّـٰاهِـریٖـنَ. به حقّ محمّد و خاندان پاکش ◌◍◌◍◌◍◌◍◌ و بـرایِ 💢سـلامـتـیِ مـحـبـوب 🤲🏼 دعایِ سـلامتـی 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ کُـنْ لِـوَلـیّٖـِکَ ٱلْـحُـجّـَةِ ٱبْـنِ ٱلْـحَـسَـنِ صَـلَـوٰاتُـکَ عَـلَـيْـهِ وَ عَـلـیٰ آبـٰائِـهِ فـیٖ هٰـذِهِ ٱݪـسّـٰاعَـةِ وَ فـیٖ کُـلِ‏ّ سـٰاعَـةِِ وَلـیّٖـََٱ وَ حـٰافِـظـََٱ وَ قـٰائِـدََٱ وَ نـٰاصِـرََٱ وَ دَلـیٖـلََٱ وَ عَـيْـنـََٱ حَـتّـیٰ تُــسْـکِـنَــهُۥ اَرْضَـکَ طَـوْعـََٱ وَ تُـمَـتِـعَــهُۥ فـیٖـهـٰا طَـویٖـلََٱ ◌◍◌◍◌◍◌◍◌ 🤲🏼دعـایِ غَـریـقدعایِ تثبیتِ ایمان در آخـرالزّمان ⟧ ♥️ یـٰااَللّٰـهُ یـٰارَحْـمٰـنُ یـٰارَحـیٖـمُ یـٰامُـقَـلّـِبَ ٱلْـقُـلُـوبِ ثَـبّـِتْ قَـلْـبـیٖ عَـلـیٰ دیٖـنِـکَ ◌◍◌◍◌◍◌◍◌ 🙏🏼 دعای منتظران درعصـر غیبت ✅ دعـایِ مـعرفـت 💠 اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ ┊ نَـفْـسَـکَ ┊ ❚فَـاِنّـَکَ اِنْ ❚ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـیٖ ┊ نَـفْـسَـکَ ┊ لَـمْ اَعْـرِف ﹝ نَـبــیّٖـِکَ ﹞ 💠 اَلْݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ 《 رَسُـولَـکَ 》 ❚ فَـاِنّـَکَ اِنْ ❚ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـیٖ 《 رَسُـولَـکَ 》 لَـمْ اَعْـرِفْ ❴ حُـجّـَتـَکَ ❵ 💠 اَلْݪّٰـهُـمَّ عَـرِّفْـنـیٖ ❴ حُـجّـَتـَکَ ❵ ❚ فَـاِنّـَکَ اِنْ ❚ لَـمْ تُـعَـرِّفْـنـیٖ ❴ حُـجّـَتـَکَ ❵ 〖 ↜ضَـلَـلْـتُ عَـنْ دیٖـنـیٖ 〗 ◌◍◌◍◌◍◌◍◌ و روزانه برای ایجاد محبت و عشق به مولا 🧮 ۴۶ مـرتبه ┊〘یـٰا وَلـیٖ〙┊ ◌◍◌◍◌◍◌◍◌
پندار‌ما‌این‌است‌که‌ما‌مانده‌ایم‌و شھدا‌رفته‌انداماحقیقت‌آن‌است‌ که‌زمان ماراباخودبرده‌است‌ وشھدا‌مانده‌اند ... 🙂🕊 🥀 . . ! 🌱•
✨بِسم‌ࢪَب‌ِّالشُـھـَداوالصِدیقین🕊•
ای‌شھدا ‌دستمان‌‌را‌بگیر‌ید... شاید‌‌از‌معجزه‌‌نگاهتان‌ما‌‌هم پرواز‌ رادر‌آسمان‌‌عشق‌‌و‌شھادت‌ تجربه‌کنیم:)...!' 🕊• 🌻•
پاسداری‌لباس‌نیست رسم‌است . . پاسداری‌شغل‌نیست عشق‌است . . پاسدار‌یعنی‌در‌هر‌لباسی هستیم. . درخط‌مقدم‌باشیم؛ وانقلاب‌خط‌قرمز‌ما‌باشد . . . -روز‌پاسدار‌مبارک💚
« وقت‌دل کندن‌به‌فکرِبازپیوستن‌مباش دل‌بریدن‌وعده‌ی‌دیدارمیخواهدمگر!🌱»
قشنگترین‌ترافیکی‌که‌شدیداً‌دلم‌میخواد،توش‌گیر کنم :) 🕊• 💔•