eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
107 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
♥♡بســـــم‌الرب‌العشق♥♡ { ♧ طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از 🌿به جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله ﷽ ❀ 🌿🌾الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد ٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌾🌿 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 روزتون شهدایی🌿 🌿🌿🌿
💠 1400💠 💎 برنامه خداوند برای بندگان مؤمن ❇️ أمیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: 🔸...ما حَرَسَ اللّهُ عِبادَهُ المؤمنينَ بالصَّلَواتِ و الزَكَواتِ و مُجاهَدَةِ الصِّيامِ في الأيَّامِ المَفروضاتِ؛ تَسكينا لأطرافِهِم، و تَخشِيعا لأبصارِهِم و تَذلِيلاً لِنُفوسِهِم و تَخفِيضا (تَخضِيعا) لِقُلوبِهِم. 🔹 خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكات‌ها و جدّيت در روزه‌دارى روزهاى واجب [رمضان]، براى آرام كردن اعضا و جوارح آنان و خشوع ديدگانشان و فروتنى جانهايشان و خضوع دلهايشان حفظ می‌كند. 📚 نهج‌البلاغه: الخطبة ۱۹۲ ‌________________________________
911_30773775355374.mp3
3.25M
♦️چگونه امام حسین(ع) جواب سلام زائرش را می دهد. 🍃اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ🍃 🍃اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَ اللهم عجل لولیک فرج 🌺🕊 ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌┏━🍃🌻🍂━┓ 🌺🌼🌸🌺🌼🌸 ┗━🍂🌻🍃━┛ کانال تنهاترین سردار منجی موعود علیه السلام 🌺
هدایت شده از 🌟 مطالب گوناگون 🌟
2_144211946678536594.mp3
4.09M
این صوت رو هر شب گوش بدید بهتون حال مناجات با خدا رو میده 🌸درجمع یاران تنهاترین سردار منجی موعود منتظر حضور شما مهدیار عزیز هستیم.👇 نشرصدقه جاریه باذکر5صلوات 🌼أللَّھُمَ‌؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج🌼 🔘__💛__🔘 🇮🇷↶☫تنهاترین سردارمنجی موعود علیه السلام☫↷ 🇮🇷🌺❤️🌺✨ @t_sardar ✨❇️✨ اللهم عجل لولیک الفرج
قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تکفری ها نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😂😐 شهیدمصطفےصدرزاده ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
‌‌درهرجنگی‌یک‌‌سنگرمقدم وجود‌دارد‌ڪه‌اگردشمن‌آن‌رابگیرد، عملا‌موفق‌و‌پیروز‌شده‌است. سنگراول‌اسلام‌و‌بانوی‌اسلامۍ، حجاب‌ِ‌اوست..(: 🌱 ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
📗السلام علیک یا غریب الغربا📗        🕗هر روز به رسم عاشقے🕗      🎱ختم           🎱صلوات خاصه امام رضا (ع) ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ اَلسَّلامُ عَلَيْك يا شَمْسَ الشَّموس يا اَنِيسَ النُّفوس اَلسَّلامُ عَلَيْك يا غَريبَ الْغُرَبا اَلسَّلامُ عَلَيْك يا مُعينَ الضُّعَفا وَ الْفُقَراِ السُّلْطانِ اَبَالْحَسَنْ عَلي اِبْنِ مُوسَي الرِّضا الْمُرتَضي ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟   ✨اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی عَليِّ بنِ موسَي الرِّضا المُرتَضی اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيّ وَ حُجَّتَكَ عَلی مَنْ فَوقَ الاَرضِ و مَن تَحتَ الثَّری الصِّدِّيقِ الشَّهید صلاةً كثيرَةً تامَّةً زاكيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً كَاَفْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْليائِكَ.✨ ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
🔹وَاعْلَمُوا أَنَّ هذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لاَ يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لاَ يُضِلّ وَالْمُحَدِّثُ الَّذِي لاَ يَکْذِبُ 🔹بدانيد اين قرآن، پند دهنده اى است که هرگز کسى را نمى فريبدو هدايتگرى است که هيچ گاه گمراه نمى سازد و سخنگويى است که هرگز دروغ نمى گويد. 📚 🍃 ذڪر نٻڪ❤️
🌷 🌷 ...!! 🌷توی عملیات فاو، یکی از بچه‌های غواص زخمی شده بود. مدام تماس می‌گرفت: شفیعی حالش خوبه؟ گفتیم: باید هم خوب باشه. حالا حالا ها کارش داریم. اصلاً گوشی رو بده به خودش. به بچه‌های امداد بی‌سیم می‌زد بروند بیاورندش عقب. می‌گفت: حتماً يكى از پیغام هاش را نشنیدم. از بی‌سیمچیش پرسیدم: چی می‌گفت؟ گفت: بابا! حسین آقا هم ما رو کشت با این غواصاش. 🌷با غیظ نگاهش می‌کنم. می‌گویم: اخوی! به کارت برس. می‌گوید: مگه غیر اینه؟ ما این‌جا داریم عرق می‌ریزیم تو این گرما؛ آقا فرمانده لشکر نشستن تو سنگر فرماندهی، هی دستور می‌دن. تحمّلم تمام می‌شود. داد می‌زنم: من خودم بلدم قایق برانم ها. گفته باشم، یه کم دیگه حرف بزنی، همین جا پرتت می‌کنم توی آب، با همین یه دست تا اون‌ور اروند شنا کنی!! اصلاً ببینم تو تا حالا حسین خرازی رو دیده ای که پشت سرش لغز می‌خونی؟ می‌خندد. می‌خندد و می‌گوید: مگه تو دیده ای؟ 🌷باید اول خودش خط را می‌دید. می‌گفت: باید بدونم بچه‌های مردم رو کجا می‌آرم. گفت: حالا شما برید من این‌جا نشسته‌ام، هواتونو دارم بدوین ها. پریدم بیرون. دویدیم سمت خط. جای پایمان را می‌کوبیدند. برمی‌گشتیم. یکی افتاده بود روی زمین. برش گرداند، صورتش را بوسید. گفت: بچه تهرونه ها، اومده بوده شناسایی. دست انداخت زیرش، کولش کند. نمی‌توانست، به ما هم نمی‌گفت.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد حاج حسین خرازی : رزمنده دلاور امیرحسین فرشادنیا ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
‍ 🌷تربیت🌷 مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می‌گفت: تربیت کردن ابراهیم به صورتی غیر مستقیم بود. مثلا هربار که با هم بودیم و یک فقیر می دید، پول را به من میداد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی‌شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد. 🌭ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت. اما هرجایی نمی رفت. یک ساندویچ فروشی در ۱۷شهریور بود که به فروشنده اش آقاشیخ می گفتند. یعنی آدم مقدس و مسجدی بود. ✳️ابراهیم همیشه پیش او می‌رفت. می دانست توی الویه؛ کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می‌کند. ابراهیم سوسیس و همبرگر و... هرگز استفاده نکرد. ✅اینگونه به ما درس تربیتی میداد که هرچیزی نخوریم و هرجایی برای غذا نرویم. می‌دانست که این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. چرا که قرآن دستور می‌دهد که انسان به غذایی که می‌خورد توجه داشته باشد. 💐برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم۲ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌عنایت حضرت زهرا(س) در دفاع مقدس.... استاد عالی... روایتی از شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ جوادالائمه...یادش گرامی و راهش پر رهرو باد💗 ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🍓 مادرم که حال من را می‌دید پشت سرم همه جا می آمد می گفت کبرا من رو سوزوندی کبرا آروم بگیر. آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد از پشت پنجره به آسمان خیره شده بودم همه زندگیم از بچگی تا ازدواج تا به دنیا آمدن بچه ها و جنگ مثل یک فیلم از جلوی چشم هایم می گذشت. آن شب فهمیدم که همیشه در زندگی‌ام رازی وجود داشته. رازی نگفتنی انگار همه چیز به هم مربوط می‌شد زندگی و سرنوشت من طوری رقم خورده و پیشرفته بود که باید آخرش به اینجا می‌رسید. آن شب حوصله حرف زدن با هیچکس را نداشتم دلم میخواست تنهای تنها باشم خودم باشم و خدا. در دومین شب گم شدن زینب بعد از ساعت ها فکر کردن در تاریکی و سکوت وقتی همه گذشته خودم و زینب را کنار هم گذاشتم به حقیقت جدیدی رسیدم. من، کبری نذر کرده حسین(ع) به دنیا آمدم تا بتوانم زینب را به دنیا بیاورم او را شیر بدهم و بزرگ کنم من یک واسطه بودم واسطه ای برای آمدن زینب به این دنیا. زینب حقیقت من بود همه عشق و ایمانی که به واسطه کربلا در من به امانت گذاشته شده بود در زینب به اوج رسید و به بالاترین جایی رسید که من نرسیده بودم. وقت نماز صبح شده بود بلند شدم و چادر نماز زینب را سرم کردم و روی سجاده اش ایستادم و نماز صبح را خواندم. نماز عجیبی بود در نماز حال غریبی داشتم همه جا را می‌دیدم خانه آبادانم، خانه محله دستگرد، خانه شاهین شهر، گلزار شهدا. ترسی که در دو روز گذشته به جانم نیشتر می‌زد رفته بود می دانستم که زینب گم شده اما وحشت نداشتم انگار که او در جای امنی باشد. با این وجود خودم را آدم دردمندی می‌دیدم درد مند ترین آدمی که با روشنایی روز باید تکیه گاه همه خانواده می شد. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹