📜#حکایت
🔹️گویند:
ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.
🔸️به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.
یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.
🔹️ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟
🔸️گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.
🔹️دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه میرویم.
🌹🌺🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#علی_صیاد_شیرازی🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
وقتی از عملیات خبری نبود، میخواستی پیدایش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی.
پیدایش که می کردی، میدیدی #کتاب به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست.
ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت #کتاب هایش.
گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز می ماند تا برگردد.
#شهید_مهدی_زین_الدین
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجوای شهید مدافع حرم، حاج #محسن_قوطاسلو
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
سه شب قبل از شهادت، سردار شهید محسن صداقت خواب سردار شهید سلیمانی را در محل کارش می بیند.
شهید گلایه می کند که دوستانم رفتند و من تنها موندم.سردار سلیمانی هم در پاسخ فرموند: نگران نباش تو هم بزودی به ما ملحق می شوی و شهید چقدر زود به آرزوی قلبی اش رسید.
خاطره از همسر شهید
#شهید_محسن_صداقت
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
‹بِسْــــمِاللَّھِالرَّحمَٰنِالرَّحِیمِ›
◗بِںــــمِرَبمُنجـۍِدِلھـٰا🌸!'◖
ـ ـ ـ ـــــ♡ـــــ ـ ـ ـ
راویمیگفت ؛
شهدایزیادیراایـنرودخانهباخـودبُـرد
پساینجااروندنیسـت ..
دستانترابهآببزنوفاتحهبخوان
اینجاتنهاگلزارشهدایآبیدنیاست💔✨
#شهیدانہ🕊🥀
#اروند_رود💔✨
بَچِـہهـٰا؎پـٰاسـدٰار
دَرلیسـتِآرزوهـٰاشـون
دَرسَـرلیسـت؛
یڪآرزورواَولنـوشتـند!
وَهـرگـزدَرتمـٰامعُمـرشـونپـٰاڪنمیشـہ..!
شهـادت:))‹
#شھیدآنھ
#اللّٰھُمَعَجِلْلِّوَلیِڪَالفَࢪَج 🌸
بـَسیجعـَطریسـتآسـِمـٰانۍ!
کہازجوآنـِہهـٰا؎ایمـٰانتـَراوشمیشـَود
وپـٰایگآهۍاستبـَرـآ؎ِمُشتهـٰا؎ِ
گرهشده🌿🖐🏼'!
‹بِسْــــمِاللَّھِالرَّحمَٰنِالرَّحِیمِ›
◗بِںــــمِرَبمُنجـۍِدِلھـٰا🌸!'◖
ـ ـ ـ ـــــ♡ـــــ ـ ـ ـ
مگر نه این است که می میریم؟
پس بگذار مرگی را انتخاب کنیم
که زندگی هایی را بارور کند . . 🍃!
_استادعلیصفاییحائری
#اللّٰھُمَعَجِلْلِّوَلیِڪَالفَࢪَج🌸✨
𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐
🕊️⃢🌸 تعویذ روز پنجشنبه:
♦️چون کسـی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گرهها و گرفتاریها از او رفع گردد
در هـر روز تعویذ آنروز را بخواند
ان شـاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید.
بِسْمِٱللّٰهِٱلرَّحْمٰنِٱلرَّحیٖمِ
🌀اُعـیٖـذُ نَـفْـسـیٖ بِـرَبِّ ٱلْـمَـشـٰارِقِ وَ ٱلْـمَـغـٰارِبِ مِـنْ کُـلِّ شَـیْـطـٰانٍ مـٰارِدٍ وَ قـٰائِـمٍ وَ قـٰاعِـدِِ وَ عَـدُوٍّ وَ حـٰاسِـدِِ وَ مُـعـٰانِـدِِ وَ یُـنَـزِّلُ عَـلَـیْـکُـمْ مِـنَ ٱݪـسّـَمـٰاءِ مـٰاءََ لِـیُـطَـهّـِرَکُـمْ بِـــٖهۦٓ وَ یُـذْهِـبَ عَـنْـکُـمْ رِجْـزَ ٱݪـشّـَیْـطـٰانِ وَ لِـیَـرْبِـطَ عَـلـیٰ قُـلُـوبِـکُـمْ وَ یُـثَـبّـِتَ بِـهِ ٱلْـاَقْـدٰامَ ٱرْکُـضْ بِـرِجْـلِـکَ هٰـذٰا مُـغْـتَـسَـلٌ بـٰارِدٌ وَ شَـرٰابٌ وَ اَنْـزَلْـنـٰا مِـنَ ٱݪـسّـَمـٰاءِ مـٰاءً طَـهُـورََٱ لِـنُـحْـیٖـیَ بِــٖهۦٓ بَـلْـدَةََ مَـیْـتـََٱ وَ نُـسْـقـیَٖــهُۥ مِـمّـٰا خَـلَـقْـنـٰا اَنْـعـٰامـََٱ وَ اَنـٰاسـیَّٖ کَـثـیٖـرََٱ ٱلْـآنَ خَـفّـَفَ ٱللّٰـهُ عَـنْـکُـمْ ذٰلِـکَ تَـخْـفـیٖـفٌ مِـنْ رَبّـِکُـمْ وَ رَحْـمَـةٌ یُـریٖـدُ ٱللّٰـهُ اَنْ یُـخَـفّـَفَ عَـنْـکُـمْ
🌀فَـسَـیَـکْـفـیٖـکَـهُـمُ ٱللّٰـهُ وَ هُـوَ ٱݪـسّـَمـیٖـعُ ٱلْـعَـلـیٖـمُ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ وَ لٰا غـٰالِـبَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ
✨لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ مُـحَـمَّـدٌ رَسُـولُ ٱللّٰـهِ صَـلّـَۍٱللّٰـهُ عَـلَـیْـهِ وَ آلِــٖهۦٓ وَ سَـلّـَمَ تَـسْـلـیٖـمـََٱ
◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗
💠
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
دعای ابوحمزه ثمالی فرهمند .mp3
7.92M
دعای ابوحمزه ثمالی با صدای "محسن فرهمند
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
دعای ابو حمزه ثمالی.pdf
2.85M
💠✨متن ( پی دی اف) #دعای_ابوحمزه_ثمالی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از ٪سردارشهیدحسین_بادپا
🔹فصل: دوم
🔸صفحه: ۵۶-۵۵
🔻 ادامه #قسمت_بیست_ششم
از آن روز به بعد، حرفهایی از حسین می شنیدم که برام آشنا نبود.
دل نداشتم حتی یک لحظه ازش دور بشوم ؛
اما او از جدایی همیشگی حرف می زد. فرصتی نصیبش شده بود. حاضر بود از همه چیز، از تعلقات دنیوی، از زن و فرزند دل بکند.
هر جور شده بود، می خواست بعد از سال ها خودش را به قافله ی دوستان شهیدش برساند.
از طرفی هم می دانست که امکان ندارد حاج قاسم با رفتنش موافقت کند.
متوسل شده بود به دوستان شهیدش.
یک روز صبح با هواپیما رفت تهران و از تهران به زابل. متوسل شده بود به شهید «میر حسینی».
چند ساعتی مانده بود.
حالش که بهتر شده بود، همین مسیر را برگشته بود.
ساعت ها می رفت گلزار شهدا، با شهید یوسف الهی خلوت می کرد. می گفت :حسین، دستم رو بگیر.
تنهام نذار. کمکم کن تا حاج قاسم با رفتنم به سوریه موافقت کنه.
سردار سلیمانی، از طریق دوستان وآشنایان، از حال بی قرار حسین آگاه شده بود؛ ولی همچنان می گفت «نه!حسین، دین خودش رو به این مردم ادا کرده. حالا در قبال همسر و فرزندانش مسؤل است.»
حسین اما حاضر نبود این موقعیت را به هیچ وجه از دست بدهد.
نومید و خسته نمی شد.
دنبال کوچکترین روزنه ای می گشت تا رضایت حاج قاسم را بگیرد.
شنیده بود که مهم ترین شرط سردار سلیمانی، این است که همسر و فرزندان باید رضایت داشته باشند.
یک روز آمد، کنارم نشست و گفت «طاهره، همراهم، زندگی من، نفسم، تا حالا کاری نبوده که ازت بخوام و دریغ کرده باشی. تورو خدا، بیا آخرین دین ات رو به همسرت از ته قلب ادا کن».
می دانستم چه می خواهد! او رضایت مرا می خواست برای رفتنش؛ تنها چیزی که نمی خواستم و نمی توانستم بهش بدهم.
آن روزها، حال من بهتر از حسین نبود. او از دل کندن حرف می زد و رفتن؛ من از ماندن و نرفتن و دل نبریدن. به خودم می گفتم: چی می شه؟
بزار این دین به گردنم بمونه! اخه اگه حسین شهید بشه، چه کار می کنی؟!
می تونی رو پای خودت بایستی؟!خیلی حسین رو دوست داشتم؛ ولی مهم تر از آن، برام عاقبت بخیری اش بود.
نبودنش، برام خیلی سخت بود؛ ولی من هم مثل خانم هایی که همسرشان شهید شده بود، می گفتم: حیف حسینه که با مرگ طبیعی بمیره!حسین اصرار داره بره سوریه و دین اش رو ادا کنه؛ چرا من نتونم؟! اگه نمی تونم برای دفاع از حریم حضرت زینب (س) کاری بکنم؛ اگه نمی تونم خودم بجنگم، دست کم می شم هم پیمان شوهرم.
ادامه دارد...
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
اگر ما ماه رمضانى را گذرانديم، شبهاى إحيايى را گذرانديم، روزههاى متوالى را گذرانديم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس كرديم كه بر شهوات خودمان بيش از پيش از ماه رمضان مسلّط هستيم.
🔷 بر عصبانيت خودمان از سابق بيشتر مسلّط هستيم، بر چشم خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر زبان خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر اعضا و جوارح خودمان بيشتر مسلّط هستيم.
🔷 و بالاخره بر نفس خودمان بيشتر مسلّط هستيم و مىتوانيم جلو نفس امّاره را بگيريم، اين علامت قبولى روزه ماست.
#شهید_مرتضی_مطهری
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
1_211688273616044136.mp3
507K
🎶 بشنوید
عقل معاش میگوید
که شب هنگام خفتن است امّا ...
#شهید_مرتضی_آوینی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
سه شب قبل از شهادت، سردار شهید محسن صداقت خواب سردار شهید سلیمانی را در محل کارش می بیند.
شهید گلایه می کند که دوستانم رفتند و من تنها موندم.سردار سلیمانی هم در پاسخ فرموند: نگران نباش تو هم بزودی به ما ملحق می شوی و شهید چقدر زود به آرزوی قلبی اش رسید.
خاطره از همسر شهید
#شهید_محسن_صداقت
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل : دوم
🔸صفحه: ۵۶_۵۸
🔻قسمت:۲۸
به خودم که می آمدم، می دیدم حسین دارد از حسرت هاش می گوید؛ از جا ماندنش؛ از غبطه خوردن به حال دوستان شهیدش که رفتند و تنهاش گذاشتند.
حال حسین عذابم می داد. چه کار میتوانستم بکنم؟!
حالش بد که نه؛ مثل همیشه نبود. خودش به سختی خودش را میشناخت.
با خودش هم غریبه بود. نمازش، جور عجیبی شده بود؛ قنوت هاش، گریه هاش، سجده هاش.
می دانستم گمشده ای دارد، و تا آن را پیدا نکند، آرام نمیگیرد. جلوی تقدیر را هم نمی توانستم بگیرم. مثل آب و شیر باهم قاتی شده بودند.
گفتم: خدا داره من رو امتحان می کنه. این، امتحان حسین نیست. حسین، از چهارده سالگی در این امتحان پیروز شده. این، امتحان منه! نباید سست بشم. ممکنه این فرصت رو از دست بدم. مثل خود حسین، به خدا توکل کردم. گفتم حسین، راضیم به رضای حق.
لبخندی از سر رضایت نشست روی لب هاش. سرم را آورد پایین، و بوسید.
گفت طاهره، سربلندم کردی. فردا شب، روضه حاج قاسم دعوت هستیم. دلم می خواد خودت بهش بگی راضی هستی. گفتم باشه! باز گفتم حسین، من هم یه چیزی ازت می خوام. گفت بگو عمرم! هرچی که باشه! گفتم شفاعتم رو. دست هاش را روی چشم هاش گذاشت و گفت اگه لایق باشم.
فردا شب شد. همه با هم رفتیم منزل حاج قاسم. بعد از روضه، با حسین رفتیم کنار حاج قاسم.
حسین دلهره داشت، پشت سر من ایستاد. سلام کردم. بعد از احوال پرسی گفتم حاج آقا، اومده ام یه خواهشی از شما بکنم؛ به حرمت این شب های عزیز، نه نگین! به حرمت چادرم، قسم تون می دم نه نگین! حاج قاسم، نگاهی به حسین که پشت سر من ایستاده بود، کرد و گفت بفرمایید. از خدا خواستم که بهم توان بدهد و طوری حرف بزنم که سردار سلیمانی، متوجه لرزش صدام نشود. گفتم حاج آقا، رضایت بدین حسین بره سوریه.
می دونستم حاج قاسم اصلا موافق نیست؛ ولی زمانی که وساطت و قسم دادن مرا دید، دوباره به حسین نگاه کرد و با اکراه گفت باشه! اگر شما راضی هستین، من حرفی ندارم. حسین با شنیدن این حرف، دیگر روی پای خودش بند نبود...
زمانی که برگشتیم خانه، تا صبح نخوابید. فقط نماز و قرآن خواند.
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
نماز صبح را با #حاج_قاسم خواندم
گفت برو ببین #حسین_پورجعفری آمده یا نه؟
پشت در ایستاده بود به نماز،
گفتم چرا اینجا؟
چرا نیامدی داخل؟
گفت: من سالهاست نماز صبحم را اینجا میخوانم.
#سردار_شهید_حسین_پورجعفری
هدایت شده از دعاهای هر روز هفته
اولین پنجشنبہ ماه شوال 🌙
و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🙏التماس دعا 🙏
▪️✨▪️✨▪️
🥀به اولین پنجشنبه ماه شوال رسیدیم؛
🖤خدایا به برکتِ ماهِ رحمتت
🥀پدران و مادران خفته در خاک را
🖤مشمول عفو و رحمت خود گردان
🥀آمین یا رب العالمین
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت بی نظیره استاد عبدالباسط
تلاوت قرآن کریم.
استاد عبدالباسط..
هدیه شود محضر مبارک حضرت بقیه الله فی الارض سلامتی وفرج مولا صاحب الزمان علیه السلام
محضر نورانی 14معصوم پنج تن آل عبا علیهم السلام
124000پیامبر صلوات الله و سلامه علیهم، علماء گرانقدر ، شهداء عزیز ، جمیع اموات ورفتگان (مومنین و مومنات، المسلمین والمسلمات 🌹)
🔻تنهامنجی موعود🔻
@t_sardar
✨❇️✨
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
همسر شهید:
خواهرزاده شهید مدافع حرم حاج حسین بادپا خاطرهای برایم تعریف کرد.
میگفت وقتی سید ابراهیم در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ بعد از شهادت دایی به منزل ما آمد،
من آن موقع کلاس ششم بودم و بهخاطر شلوغی خانه چادرم را گم کرده بودم، هر چقدر هم میگشتم پیدایش نمیکردم. وقتی دیدم تمام خانواده دارند به سید ابراهیم میگویند بعد از شهادتش برایشان دعا و شفاعتشان کند، من هم در عالم بچگی بدون اینکه چادرم را پیدا کنم، رفتم جلو و به او گفتم سید ابراهیم میشود من را هم شفاعت کنید؟ آقا مصطفی یک لبخند خیلی قشنگی زد و گفت آره، تا هر وقت چادرت سرت باشد من مطمئناً شفاعتت میکنم
#شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده
"🕊🌹"