eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
8.2هزار ویدیو
246 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 کتاب بی آرام به روایت زهرا امینی نوشته: فاطمه بهبودی ناشر:انتشارات سوره مهر قسمت چهارم: من از اتاق درآمدم. گل از گل اسماعیل شکفت. حاج خانم گفت: "بیا ... این هم زن و بچه ت، ول کردی رفتی!" چشم های اسماعیل درشت شد و گفت: «بچه چیه؟» حاج خانم گفت: «زهرا بارداره.» داشتم از خجالت آب می‌شدم. اسماعیل گفت: "مامان، شما می دونستید دختر دایی بارداره و آوردیدش اهواز؟ پاشید برید! شرایط اینجا خیلی بد شده." حاج خانم گفت: "من نمی‌دونم. تو زنت رو راضی کن، همین حالا بر می گردیم." اسماعیل وقتی دید بی قرارم، شاید هم به خاطر بارداری‌ام، کوتاه آمد و قبول کرد که چند روزی بمانیم. بعد از یک هفته حاج خانم گفت: "زهرا، دیگه پاشو جمع کن بریم. من کلی کار دارم." گفتم:" من نمی آم! " اخم هایش در هم رفت، - یعنی چی که نمی‌آم. من الان برگردم داداشم نمی پرسه دختر من‌رو زیر تیر و ترکش گذاشتی و اومدی. گفتم: «من یا با اسماعیل بر می‌گردم یا برنمی گردم!» گفت: «پس باشه شوهرت بیاد تکلیفت رو روشن کنه.» اسماعیل شب آمد. نه گذاشت و نه برداشت، گفت: «اینجا خطرناکه. تو هم بارداری، اگه طوریت بشه حتی یکی از همسایه ها نیست یه لیوان آب دستت بده. با مامان برگرد اصفهان» گفتم: «طوری‌م نمی‌شه بذار پیشت بمونم.» صدایش را زیر برد: - دختردایی من که نمی‌تونم پیشت بمونم. باید برم. میخوای اینجا تنها بمونی؟ گفتم: « بالاخره هفته ای یه بار که می آی به خونه سربزنی.» نمی دانم دلش سوخت یا خودش هم بدش نمی آمد من در اهواز بمانم که مقاومت نکرد. حاج خانم به اصفهان برگشت و من ماندم. تنهایی و دوری از خانواده اذیتم می‌کرد، اما همین که اسماعیل آخر شب ها به خانه می‌آمد انگار دنیا را به من می دادند. با اینکه آفتاب نزده از خانه می رفت به همان آخر شب آمدنش دلگرم بودم. می‌گفت ببین من رو به چه کاری واداشتی. توی جبهه م؛ اما دلم پیش توئه که اتفاقی برات نیفته. دل من برایش غنج می رفت و او پی کارهایش بود. گفتم پسردایی میشه به من هم یاد بدی مث تو خوب باشم؟» می گفت: «تو خوبی. از این بهتر چی می‌خوام!» می‌گفتم: «نه. یه آدم خوبی مثل خودت؛ خوش اخلاق و با ایمان." می خندید - داری سربه سرم می‌ذاری؟ - نه به خدا از ته دل می‌گم. رفته رفته بارداری، خودش را نشان می‌داد. گاهی دل درد و کمر درد شدید می‌گرفتم و مدام به خودم غر می‌زدم:"این چه وقت حامله شدن بود!" از صبح تا شب تنها بودم. گاهی یاد نسرین خانم می افتادم که شش ماه در بیمارستان مصطفی خمینی بود و جز اسماعیل هیچ کس نمی دانست. بنده خدا تعریف می‌کرد یک وقت هایی دلم می‌گرفت. خدا خیر بدهد به مردمی که به بیمارستانها سر می زدند و با آمدنشان غم دلمان سبک می شد. بنده های خدا انگار به دیدار قوم و خویششان آمده بودند. برایمان آبمیوه و کمپوت و گل می آوردند و می‌گفتند اگر مادرت اینجا نیست، من جای مادرت! اگر دلت هوای خواهرت را کرده، من جای خواهرت، هر چه می‌خواهی به من بگو اما من طاقت نسرین خانم را در خودم نمی‌دیدم و به اسماعیل غر می زدم: «تو رو خدا کمتر برو منطقه. من روزا تنهام.» او هم ابروها را بالا می انداخت: - یادته بهت چی گفتم؟ گفتم وضع جبهه خرابه قراره پشت سر هم عمليات بشه. من پاشم بیام پیش تو بچه های دیگه زن ندارن؟ چند تا از بچه ها مثل ما تازه ازدواج کرده ان. نمی‌گن تو داری می‌ری؛ پس ما چی؟ انصافه این کار رو بکنم؟ حرفی نداشتم و بغضم را می خوردم. او هم نگاهم می‌کرد و سر تکان می‌داد اما آخرش به دلداری دادنم ختم می‌شد. اواخر شهریورماه یک روز اسماعیل آمد و گفت: «دختردایی! مرخصی گرفتم، می‌خوام ببرمت مشهد" کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. بلیت قطار گرفت و مسافر شدیم. @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از مهدی جان💚عزیز زهرا ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیت 💠 زیارت امام حسین (علیه السلام) شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دفع می‌کند و زیارت کردن امام حسین علیه السلام بر هر مومنی که اقرار به امامت او از جانب خدا داشته باشد، واجب است. 🔹امام محمد باقر علیه‌السلام 📚تهذیب‌الاحکام،ج۶،ص۴۲ | | جانم علی✨❤️🕊 🔻تنهامنجی موعود🔻 @t_sardar ✨❇️✨ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از مهدی جان💚عزیز زهرا ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امنیت 💠 زیارت امام حسین (علیه السلام) شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دفع می‌کند و زیارت کردن امام حسین علیه السلام بر هر مومنی که اقرار به امامت او از جانب خدا داشته باشد، واجب است. 🔹امام محمد باقر علیه‌السلام 📚تهذیب‌الاحکام،ج۶،ص۴۲ | | جانم علی✨❤️🕊 🔻تنهامنجی موعود🔻 @t_sardar ✨❇️✨ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از شهید
🌷 روز یکم فروردین ۱۳۴۰ روستای «چمندان» شهرستان «لاهیجان» متولد شد. از کودکی همیشه روحیۀ پر شور و عشق وافری نسبت به داشت. تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولدش و تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان لاهیجان با موفقیت چشمگیری سپری کرد و توانست با کسب ، موفق به اخذ دیپلم شود. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در آزمون ورودی دانشگاه سراسری شرکت کرد و موفق به تحصیل در دانشگاه گیلان شد. وی از سال ۱۳۵۵ وارد عرصۀ مبارزات سیاسی شد. در میان دوستانش به تبلیغ و ترویج فرهنگ غنی اسلام پرداخت با توزیع رساله امام خمینی (ره) و کتاب‌های شهید مطهری و شرکت در تجمعات و راهپیمایی‌ها، ضدیت خود را با آشکار کرد. سعه صدر جانعلی قابل توجه بود و با مشکلات برخورد می‌کرد. کتاب‌هایی که از درآمد شخصی خود تهیه می‌کرد به‌طور رایگان در اختیار جوانان قرار می‌داد. جعفری یکی از استوانه‌های مبارزه بود و هیچگاه سختی او را از پای در نمی‌آورد؛ وابستگان رژیم منحط پهلوی در شهرستان «لاهیجان» جانعلی را خوب شناخته بودند، به طوری که در یکی از راهپیمایی‌ها او را دستگیر کردند و در یکی از زندان‌های رشت محبوس کردند و بعد از یک هفته شکنجه به دلیل نداشتن شرایط از زندان آزادکردند؛ رژیم پهلوی تصور می‌کرد با این حرکت غیر انسانی می‌تواند او را از حرکت اصلی خود باز دارد. بعد از آزادی با ارادۀ قوی‌تر این حرکت را دنبال کرد تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با ورود در دانشگاه‌ها با احساس مسئولیت بیشتری به مبارزه با آنها پرداخت. در سال ۱۳۵۹ با تعطیلی موقت دانشگاه‌ها به دلیل انقلاب فرهنگی برای خدمت به میهن اسلامی در واحد فرهنگی جهاد سازندگی لاهیجان مشغول به فعالیت شد. پس از مدتی احساس کرد گروهک‌های منحرف در بعضی مدارس نفوذ کرده‌اند و سعی در تخریب افکار دانش آموزان دارند، بر حسب وظیفه و به‌منظور روشن نمودن چهره‌های ناپاک و افکار نادرست گروهک‌های منحرف، همکاری خود را با آموزش و پرورش شهرستان‌های «لاهیجان» و «آستانه اشرفیه» آغاز کرد. با آغاز جنگ تحمیلی شهید جعفری بار‌ها عازم جبهه شد. تعداد زیادی از جوانان خصوصاً دانش آموزان هنرستان فنی لاهیجان نیز هم صف او شدند. وی در سال ۱۳۶۲ پس از بازگشت از جبهه، به دلیل نیاز جامعه به عنوان پاسداران وارد سپاه لاهیجان شد و مدتی بعد به عنوان فرمانده سپاه سیاهکل مشغول خدمت شد. در اوایل سال ۱۳۶۳ تدریس در کلاس‌های عقیدتی واحد آموزش سپاه ناحیه منطقه ۳ گیلان و مازندران در چالوس را قبول کرد؛ اما از آنجایی‌که علاقۀ زیادی به ادامه تحصیل در و داشت، به حوزۀ علمیه قم رفت. سرانجام  در ۶ بهمن ۱۳۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در خط مقدم حاضر شد و پس از پیشروی زیاد و آزاد کردن اکثر هدف‌های مورد نظر و به هلاکت رساندن تعداد بی شماری از نیرو‌های دشمن بعثی، بر اثر به شهادت رسید.🌷 ❤️ ❤️
هدایت شده از شهید
🌷من هیچ گونه وصیتی ندارم زیرا نه مال دنیا علاقه ای دارم و نه چیزی دارم که آن را به کسی ببخشم فقط از پدر و مادر عزیزم می خواهم که مرا ببخشند که کمتر شود از خداوند متعال طلب عفو بخش می کنم و از او می خواهم که تا زمانی که زنده ام گناهان مرا ببخشد دلم می خواست بیشتر بنویسم ولی چه کنم که یک شور دیگری در دلم هست که زبانم از گفتن آن است.🌷 ❤️ ❤️ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌@hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🌷امشبم را با نام تو متبرک میکنم 🌷 میهمان امشب 👇👇 شهيد والا مقام 🌷نادر مهدوی🌷 🌷حمد و توحید و ۱۴ صلوات 🌷 @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
رفاقت با شهدا.mp3
926.7K
🌹هر کدومتون یک رفیق شهید داشته باشید 👌سخنان زیبای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🔻کتاب بی آرام به روایت زهرا امینی نوشته: فاطمه بهبودی ناشر:انتشارات سوره مهر قسمت پنجم: توی کوپه با حاج آقا و حاج خانم میان سالی هم سفر شدیم حاج آقا پیش نماز مسجدی در مشهد بود. از اسماعیل خوشش آمده بود و می‌گفت: «مث اولادم خاطرت رو می خوام. پسر نداشته‌ ام. الان هم باید بیایید خونه ما.» هر چه اسماعیل می‌گفت: «نه» حاج آقا و حاج خانم می‌گفتند: «چرا نه! پسر ما بیاد مشهد و بره مسافرخونه جا بگیره» تنها زندگی می‌کردند. دخترهایشان را عروس کرده و سر خانه و زندگی خودشان بودند. یکی از اتاق هایشان را به ما دادند. حاج خانم وقت ناهار برایمان وعده ظهر می چید و وقت شام غذای دیگری می آورد. آن قدر شرمنده مان کردند که مانده بودیم چرا قصد ده روزه کرده ایم. وقت خداحافظی هم ما را مدیون کردند که هر بار به مشهد سفر کردیم حتماً به خانه آنها برویم. آن ده روز انگار هیچ نگرانی نداشتم. وقتی از توی بازار عبور می‌کردیم تا به حرم برویم، و هیچ اثری از جنگ نمی دیدم، دلم قرص می شد که جنگ به زودی از جنوب کشور می رود و ما هم می توانیم بدون دغدغه زندگی کنیم. وقتی با اسماعیل به زیارت می رفتم، انگار دنیا مالِ من بود. سفر مشهد که اولین سفر مشترک ما بود به شیرینی عسل گذشت؛ دقیقاً همان که می‌گویند ماه عسل. مدتی بعد، خانواده حاج خانم به اهواز آمدند و ماندگار شدند. دیگر فشارهای "از اهواز برو" از روی من برداشته شد. بعد از عملیات طریق القدس، رزمنده ها برگشتند اما خبری از امیر نبود. حاج خانم مدام می‌رفت به خانه خانواده پاژنگی و می پرسید که آیا از امیر خبر دارند و آن ها هم می‌گفتند هیچ خبری نداریم. زنگ خانه که به صدا در می آمد، دلمان می ریخت. می‌گفتیم حتماً خبر شهادت برایمان آورده اند! همان روزها نسرین خانم به آلمان رفت. بعد از یک دوره طولانی درمان، در بیمارستان مصطفی خمینی و سوانح سوختگی تهران، مدام می‌گفت: "صورتم می‌خاره" می‌گفتند استخوانهای زیر گونه اش عفونت کرده است. نسرین خانم خبر داد که در آلمان می خواهند برایش فک و دندان مصنوعی بگذارند. پنج ماه از بارداری ام می‌گذشت و چهل روز بود از امیر بی خبر بودیم که پیکر بدون سر و دست او را آوردند. شهادت پسر هفده ساله همه ما را داغ دار کرد. آمدن پیکر بدون سر پسر شوخ و شنگ خانواده کم دردی نبود. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردیم به این زودی از دستمان برود. طفلک امیر او را به خاطر قد و بالایش برای شلیک آرپی جی انتخاب کرده بودند. حاج خانم هر دو پایش را توی یک کفش کرد که خودش پیکر امیر را دفن کند. پارچه روی پیکر شهید را کنار زد، شریانهای دلمه بسته اش را بوسید و بعد او را به خاک سپرد. همه مانده بودند که این زن چه قدرتی دارد! ( پیکر شهید سر نداشت. دوروبری ها تلاش می‌کردند مادر شهید پیکر را نبیند. اما ایشان اصرار داشت که فرزندش را ببیند. صحنه دلخراشی بود اما واکنش ایشان که برگردن بدون سر پسر شهیدش بوسه زد و او را به خاک سپرد چنان تأثیرگذار بود که بعد از آن نام فرجوانی را در اهواز بر سر زبانها انداخت. صادق آهنگران در این باره در خاطراتش گفته است "این صحنه را برای حبیب الله معلمی شاعر تعریف کردم و او نوحه ای سرود که من خواندم، "بیا ای مهربان مادر"، یا "ای قهرمان پرور که در صحرای خوزستان" ) وقتی پیکر امیر را تشییع می‌کردیم، حاج خانم تا بهشت آباد سخنرانی کرد و غم به دلش راه نداد که دشمن شاد نشود. شهادت پسر کوچک خانواده انگار وظیفه اسماعیل را سنگین کرده بود. موتور خدابیامرز امیر را سوار شد و دنبال کارهای مراسم کفن و دفن و برنامه های دیگر بود. مراسم ختم در حسینیه اعظم برگزار شد. مردم از دور و نزدیک آمده بودند و شلوغ بود. بعد از ختم، اسماعیل گفت: «تو با مامان اینا برو خونه می‌بینمت.» گفتم: «نه، من با تو می آم.» گفت: "تو با این وضعیتت چطور میخوای با موتور بیایی» گفتم: «نمی دونم ولی این رو می‌دونم که فقط با خودت می‌آم" حاج خانم ناراحت شد و گفت: «هوا سرده به فکر خودت نیستی به فکر بچه باش!» جفت پایم را توی یک کفش کردم که من با اسماعیل بر می گردم. دل مهربان پسر عمه باز هم با من همراه شد. خیلی از حسینیه دور نشده بودیم که موتور قارقاری کرد بعد انگار یک نفر من را گرفت و پیچاند و پرت کرد روی زمین. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از حُبُّ الحُـــــ♡ــــسینِ علیه السلام 💚💚
وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ پیامبر! حرف‌های بی‌جای دشمنان غصه‌دارت نکند؛ چون عزت و آبرو یکسره دست خداست؛ او شنوای داناست.. سورهٔ یونس / آیهٔ۶۴ ‌ ━━━✥⃝
هدایت شده از حُبُّ الحُـــــ♡ــــسینِ علیه السلام 💚💚
”انّ‌الله‌یحب‌المطهّرین” خدا‌پاکدامنان‌را‌دوست دارد🌱 توبه|۱۰۸ - چشم‌و‌دل‌را ز غیرببند ، خدا‌را‌خواهی‌دید! ━━━✥⃝@
هدایت شده از حُبُّ الحُـــــ♡ــــسینِ علیه السلام 💚💚
18.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خلاصه ی قرآن کریم... -إِلَهی کَیفَ أَخِیبُ وَ أَنتَ أَمَلی چگونه از تو ناامید باشم در حالی که تو مقصد و آرزویِ منی🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب ها در خــانہ خـدارا بکــوب و دلـــت را بہ او بسپارتنها جایے است کہ ساعــت کارے نداردو ورود براے عمـــوم آزاد است. شبتون گرم از نگاہ خـــدا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸🌱 ┅❅⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱⊰𑁍⊱⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱❅┅ اَلٰا بِـذِكْـرِٱللّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💢 ‍ 🤲🏻 ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍 ✿ฺ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ ✿ฺوَ انْکَشَفَ الْغِطآء وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ✿ฺوَ ضاقَتِ الاَْرْض وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ ✿ฺوَ اَنْتَ الْمُسْتَعان وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی ✿ฺوَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ ♡ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ♡ ✿ฺالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✿ฺاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✿ฺالسّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✿ฺالْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✿یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ✿ฺبِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین ❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍༄❁༄𑁍 🤲🏻 اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا ┅❅⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱⊰𑁍⊱⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱❅┅ اَلٰا بِـذِكْـرِٱللّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
AUD-20220329-WA0042.
2.07M
دعای عهد🌱 استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این وعده میمانم بیا با تجلی های پر هیبت بیا از میان پرده غیبت بیا 💔 ⚘ ‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ⚘ ┄┅┅┅🍃🌺🍃┅┅┅┄ 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهید
🌷 امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) : ✍ الْكَلَامُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِي وَثَاقِهِ فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً 🖋 سخن در بند توست ، تا آن را نگفته باشی ، و چون گفتی ، تو در بند آنی. پس زبانت را نگهدار چنانكه درهم و دینار را نگه می داری ، زیرا چه بسا سخنی كه نعمتی را طرد یا نقمتی را جلب نماید. 👌👌 📚 ، ۳۸۱ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهید
👈قرآن را با هم ختم کنیم هدیه محضر امام مهدی عجل الله 👉 🎀🌱۳ بــــار قــــرائت ســــوره 🎀🌱 اخــــلاص  بــــا اجــــر خــــتم 🎀🌱 کامــــل قــــرآن کــــریم  و ۱۰ 🎀🌱 بــــار قــــرائت ســــوره 🎀🌱 اخــــلاص، خــــانه ای در بهشــــت 📜🌸"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"🌸📜 📜🌸قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ۱۝🌸📜 📜🌸اللَّهُ الصَّمَدُ ۲۝🌸📜 📜🌸لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ۳۝🌸📜 📜🌸وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ ۴۝🌸📜 التماس دعای فرج 🌟 @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهید
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من ✦اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، ✦وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ گویند 🌻‌⃟🍂๛فرج مولا صلواتـــــــ «» خدا🥀‌‌ ‌
هدایت شده از شهید
‍ ‍ ‍ ‍ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🎧گوش دادن به آیت الکرسی در اول صبح را به شما پیشنهاد میکنم... قلب وآروم میکنه💙 💙التماس دعای فرج وشهادت💙 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 💫الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالِدُون💫 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 🌹 ﴿.قُل.هُوَ.اللَّهُ.أَحَدٌ.۞.اللَّهُ.الصَّمَدُ.۞.لَمْ.يَلِدْ.وَلَمْ.يُولَدْ.۞.وَلَمْ.يَكُن.لَّهُ.كُفُوًا.أَحَد.🌹 کانال قرآن کریم @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید صنیع خانی: شهادتم رازیست بین من و خدا و امام رضا(ع) 🔹️ محسن رضایی: شهید صنیع خانی می‌گفت، در مشهد شهادتم را از حضرت رضا(ع) گرفتم. ‎‎@hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫