هدایت شده از قرآن اللهم عجل لولیک الفرج🤲🏻🤍🌱🤍
#تنها_میان_داعش
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
🌹🌹این داستان برگرفته از حوادث حقیقی خرداد تا شهریور
سال ۱۳۹۱ در شهر آمِرلی عراق بود که با خوشه چینی از
خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه
فرمانده ی بینظیر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در قالب
داستانی عاشقانه روایت شد.
پیشکش به روح مطهر همه شهدای مدافع حرم، شهدای
شهر آمرلی و شهید عزیزمان حاج قاسم سلیمانی
آمرلی در زبان ترکمن یعنی
امیری علی؛ امیر من علی است!
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
قسمت سوم
«تنها میان داعش»
عاشقم شدی!« و همین حال و هوای عاشقیمان در
گرمای عراق، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! خبر داد
سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه میآید که با
دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا
شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست بردار
نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا در آمد. در لحظات
نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمیتابید و در همان
تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره
غریبه است. دیگر فریب شیطنتش را نمیخوردم که با
خندهای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و
دیدم نوشته است :»من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم
بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت
تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می برمت! عَدنان
« برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال
خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمیدانستم
عدنان از جانم چه میخواهد؟ در تاریکی و تنهایی اتاق،
خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم
مانده بود، روی سرم خراب شد.
حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه
برای نخستین بار بود که او را میدیدم. وقتی از همین
اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم
که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که
نگاهم از خجالت پشت پلکهایم پنهان شد. کنار عمو
ایستاده و پول پیش خرید بار توت را حساب میکرد. عمو
همیشه از روستاهای اطراف آمِرلی مشتری داشت و مرتب
در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز
نویسنده فاطمه ولی نژاد
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
قسمت چهارم
«تنها میان داعش»
ندیده بودم. مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به شدت سبزه
که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره تر به نظر میرسید.
چشمان گودرفته اش مثل دو تیله کوچک سیاه برق
میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرش برایم
چشمک میزند. از شرمی که همه وجودم را پوشانده بود،
چند قدمی عقب تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از
دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی
حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم
نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. از چهارسالگی که پدر
و مادرم به جرم تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه
صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ
شده و عمو و زن عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی
همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :»
چیه نور چشمم؟ چرا
رنگت پریده؟« رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه
چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود،
خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو
همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی
جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض
کردم :»این کیه امروز اومده؟« زن عمو همانطورکه به
پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره های قدی
اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :»پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه
حساب کتاب.
« و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ
پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :»نهار رو خودم
براشون میبرم عزیزم!« خجالت میکشیدم اعتراف کنم
نویسنده فاطمه ولی نژاد
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🔸 می گفت در هر قضیه ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛
🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت.
📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6.
🌷#شهید_دکتر_شهریاری
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
📖 یا ذَالْفَخْرِ وَ الْبَهاءِ "
🔢تعداد ذکر:" 1657 "
🔅معنای ذکر:" صاحب افتخار و خرّمی "
🔹خواص ذکر:" افتخار یابی به ترفیع مقامات، فتح و گشایش امور "
ذکرشماره:886" "
🌼🌼
📖 یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومینَ "
🔢تعداد ذکر:" 1660 "
🔅معنای ذکر:" زداینده اندوه از غمزدگان "
🔹خواص ذکر:" انبساط غمدیدگان، رفع غم و اندوه "
ذکرشماره:887" "
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
هدایت شده از بسم الله بنیامین
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀
شهید حاج قاسم سلیمانی:
من قدرت او را
، محبت مادری او را در هور دیدم.
در قلب کانال ماهی دیدم.
در وسط میدان مین دیدم.😭
#فاطمیہ🖤
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاویدالااثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🍂 گلستان یازدهم
نام کتابیست برای شهید چیت سازیان
از زبان همسر شهید به نویسندگی بهناز ضرابی زاده
┄═❁❁═┄
👈 بلطف الهی این کتاب جذاب از امروز تقدیم نگاه شما خواهد شد.
در وصف این کتاب کافیست بخشی از یادداشت مقام معظم رهبری را بر این کتاب بخوانیم:
"این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاص مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزت رسید. هنیالک"
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاویدالااثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله بنیامین
بروجردی همواره از مصاحبههای مطبوعاتی و دوربین تلویزیونی گریزان بود. میخواست از هیاهوها و جنجالها دور بماند و گمنام باشد. همیشه اصرار میکرد که از من فیلمبرداری نکنید؛ بروید از این بچههایی که میجنگند، فیلم بگیرید.
یک بار هنگام پاکسازی محور بانه_سردشت و حضور ایشان در شهرستان سردشت، یک فیلمبردار، دوربین خود را به طرف او گرفت و فیلم تهیه کرد. محمد با نهایت ادب نزد وی رفت و آن قطعه فیلمی را که مربوط به خودش بود، پس گرفت و پاره کرد. چنان نفس امارهی خویش را سرکوب میکرد که حاضر بود برای اسلام به هر خدمت و مسئولیتی تن بدهد. برای او علیالسویه بود که بگویند تو فرماندهای یا مسئولیت پایینتری بر عهدهات گذاشته شده است.
#شهید_محمد_بروجردی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاویدالااثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
شحات _ نمل ۱۵-۴۴ (Trimmed).mp3
22.31M
#تلاوت_درخواستی
🎙شـاهکـاری دیگـر از استاد شـحـات بزرگ
📖سوره مبارکه نـمـل، آیات ۱۵ الیٰ ۴۴
🏘اجرا شده در مصر _ اواسط دهه ۷۰ میلادی
⏰مدتزمان تقریبی تلاوت : ۳۱ دقیقه
🎧بشنوید و لـذّت ببرید ...
┄┅═✧❁🍃🌹🍃نغـمـههـای بـهـشـتـی
🔻تنهامنجی موعود🔻
@t_sardar
✨❇️✨
اللهم عجل لولیک الفرج