هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮
┄═﷽═┄
.☀️ تنفسصبح
📖 چهارصد و پنجاه و هشتمین (۴۵۸) صفحه نورانی قرآن کریم .️
🔷🔹
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة صٓ و الزُمَر
✨✨
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
سلام در کربلای معلی نایب الزیاره همه محبین اهلبیت ع هستم
سلام
برای فرزند بیمار ما هم دعا کنید شفا بگیرند
بتوانند به راحتی به پابوس آقا مشرف شوند
اجرتون با مادر سادات انشاءالله
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَابْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى...
🌱سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین .
سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🌹#سلام_بر_حسین_ع 🌹
🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋
#یاصاحبالزمان
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
#حجابوصیتشهدا
🔸 شهید پناهیمیگفت:
#حجاب شما سنگری است آغشته
به خون من که اگر حفظ نکنید؛
به خون من خیانت کرده اید...
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌷سرهنگ پاسدار شهید داود مرادخانی🌷
نام: داوود مرادخانی
نام پدر: اطلاعاتی در دسترس نیست
ولادت: 1348/1/1 (تهران)
شهادت: 1394/12/21(سوریه)
وضعیت تاهل: متاهل صاحب دو دختر
نام جهادی: نداشتند
اخرین مقام: سرباز بی بی زینب(سلاماللهعلیها)
نحوه شهادت: در۲۱ اسفند۱۳۹۴ به آرزوی دیرینه اش دست یافت و در سوریه به وصال معبود رسید وحسین وار در راه دفاع از حریم زینبی به همرزمان شهیدش پیوست.
سن شهادت: 46 ساله
علاقه: نماز،امام خمینی ره ، حضرت اقا خامنه ای
قسمتی از وصیتنامه شهید:
وصیت نامه ای از ایشان یافت نشد اما
شهیدمرادخانی اهمیت خاصی به حجاب و عفاف قائل بود و همواره دو دخترش را به برترین حجاب توصیه میکرد.
#یادش_به دلخواه صلوات
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌷خلبان سرلشکر شهیداحمدکشوری🌷
نام: احمدکشوری(برادر شهیدمحمدکشوری)
نام پدر: غلامحسین
ولادت: تیرماه 1332 (فیروزکوه)
شهادت: 1359/9/15 (منطقه میمک/دره بینا)
وضعیت تاهل: متاهل و صاحب یک فرزند دختر به نام مریم و یک فرزند پسر بنام علی
نام جهادی: ندارند اما معروف به عقاب تیز جبهه ها هستند
اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)
نحوه شهادت:
سرانجام شهيد سرلشگر خلبان احمد کشوري 15 آذر سال 1359، در حالي که از يک ماموريت بسيار مشکل، اما پيروز بازميگشت، در ايلام (منطقه ميمک - دره بينا) مورد حمله مزدوران بعثي قرار گرفت و در حالي که هليکوپترش در اثر اصابت راکت هاي دو فروند ميگ عراقي به شدت مي سوخت، آن را تا مواضع خودي هدايت کرد و آن گاه در خاک وطن سقوط کرد و به آرزوي ديرينه اش رسيد و شربت شهادت را مردانه سرکشيد.
سن شهادت: 27ساله
علاقه: شهادت
قسمتی از وصیتنامه شهید:
فراموش نكنید كه شهیدان نظاره گر كارهای شمایند.
ما زنده به آنیم كه آرام نگیریم.
موجیم كه آسودگی ما عدم ماست
والسلام
#یادش_به دلخواه صلوات
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
ازشھیدانبطلبآنچهتمناداری..
بخداکارگشایهردلسوختهاند:)..!'
#شهیدانہ🍃•
#اللّٰھُمَعَجِلْلِّوَلیِڪَالفَࢪَج💚•
گامبرداشتندرجادهیعشق
هزینهمیخواهد؛هزینههایۍکه
انسانراعاشقوبعدشھیدمیکند...!
سردارشھیدحاجمھدیباکری
#شهیدانہ🕊•
#اللّٰھُمَعَجِلْلِّوَلیِڪَالفَࢪَج💚•
شخصي دعا میکرد
پروردگارا در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟
ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است
اما من برکت را در رزق طلب میکنم (چیزیست که خدا به هرکس بخواهد میدهد نه به همگان)
اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند .
اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند .
و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند.
روزي تون پربركت✨️
خُدایا!
شَهادٺرا نَصیبمڪُن
دِلمبَراےحُسینخرازےپَرمیڪِشد
دِلمبراےشُهـَـداپَرمیڪِشد
دُنیارارَهاڪُنید
دُنیارو وِلڪنید
هَمهچیزرادَرآخِرَٺپیداڪُنید
ورِضاےخُدارا
بررِضاےمَخلوقارجَحیٺدَهید...
#شهید_احمد_کاظمی🍂🕊
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
❤️🍃❤️
#خانواده_موفق
💖💞💖
🌷 مهمترین وظیفهای که زن و شوهرها و فرزندانشون نسبت به همدیگه دارن اینه که بهم آرامش بدن.
✅ توی خونه تمرین کنید هر طور شده آرامش همدیگه رو از بین نبرید.
💖 کاری کن که هر کی تو رو میبینه احساس آرامش کنه.
همهی ما دوست داریم که مؤمن باشیم. درسته؟
🔶 خب مؤمن به کی میگن؟
💗 مؤمن کسی هست که همه کنارش احساس امنیت کنن.😌
⛔️ چقدر زشته که یه نفر اهل هیئت و بسیج و مسجد باشه
بعد تا میاد خونه، زن و بچش ازش بترسن!😳
💢 این دیگه چجورشه؟!😒
مثلا تو اسم خودت رو گذاشتی مؤمن؟!
عجیبه!
🔶 مؤمن باید به دیگران و خصوصا اهل خونه آرامش بده...
🔹اگه خواستی ببینی چقدر مؤمن هستی، نگاه کن ببین که دیگران چقدر از بودن کنارت احساس آرامش میکنن...
💖🌼🌹💐
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
﷽
🌹دستور العمل شیخ حسنعلی نخودکی🌹
آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود:
می خواهید یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد.
بعد از هر نماز این پنج کار را انجام بدهید :
1⃣👈🏻 آیة الکرسی تا هو العلی العظیم
2⃣👈🏻 تسبیحات حضرت زهرا(سلامالله علیها)
3⃣👈🏻 سه تا قل هو الله.
4⃣👈🏻 سه تا صلوات.
5⃣👈🏻 آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .👇
🌺 وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. 🌺
🧮 ۳ مرتبه
🌹شیخ حسنعلی نخودکی.ره فرمود:
من هرچه دارم از عمل کردن به این ۵ مورد بعد از هر نماز دارم.
_______________
➬
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
سعی کنیم بعداز هرنماز به این سفارش عمل کنیم
یا
حداقل بعداز یک نماز در شبانه روزانجام بدیم ، کم کم اثراتش رو که در زندگی دیدیم ، عادت به خوندنش میکنیم .
خیلی پرفضیلت هست .
بعضی چیزها ارزش یادگرفتن را دارند.
ساده از کنارشون نگذریم.
💠
🔹شهیدی که مانند حضرت علی(علیهالسلام) به شهادت رسید
🔹سردار شهید محرمعلی مرادخانی با اصابت ترکش به پشت گردن به حالت سجده درآمدند و به شهادت رسیدند
#شهیدمحرمعلےمرادخانی
#یادشهدا به دلخواه صلوات
◇ شهداء دعا داشتند؛ ادعا نداشتند..
نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند..
حیا داشتند؛ ریا نداشتند..
رسم داشتند؛ اسم نداشتند..
#یادشهدا به دلخواه صلوات
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال على عليه السلام:
اِرضَ مِنَ الرِّزقِ بِمَا قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّاً .
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین علی(ع):
به رزق و روزى اى كه قسمتت گشته راضى باش تا توانگرانه زندگى کنی.
غررالحکم، ج۱، ص۱۳۵
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال علی عليه السلام:
سُوءُ التَّدبِيرِ مِفتَاحُ الفَقرِ.
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین على (ع):
تدبیر بد ، کلید فقر و تنگدستی است.
غرر الحكم :ج۱، ص۳۹۹
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:
مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاَةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً وَ كُلُّ لَحْمٍ يُنْبِتُهُ اَلْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ ..
¤¤¤¤¤¤¤
پیامبراکرم(ص):
کسی که لقمه حرامی بخورد تاچهل شب نمازش قبول نمی شود و دعایش نیز تا چهل روز مستجاب نمی گردد و هرگوشتی که از لقمه حرام برتنش بروید به آتش(دوزخ) سزاوارتر است..
بحار الانوار، ج۶۳، ص۳۱۴
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
قال علی عليه السلام :
إذَا ظَهَرَت عَلَيكَ نِعمَةٌ فَاحمَدِ اللهَ وَ إذَا أبطَأ عَنكَ الرِّزقُ فَاستَغفِرِ اللَه ، وَ إذَا أصَابَتكَ شِدَّةٌ فَأكثِر مِن قَولِ : لَاحَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلاَّ بِاللهِ.
¤¤¤¤¤¤¤
امیرالمومنین علی(ع):
- هرگاه نعمتى به تو رسيد خدا را شکر وستایش کن ؛
-هروقت رزق و روزی ات
دير شد اِستغفارکن؛
- و هرگاه به سختى ومشکلی دچارشدی ذكر «لاحول و لا قوة الاّ بالله » را زياد بگو .
تحف العقول،ج۲،ص۲۰۷
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
*✾࿐༅••••☆🕋 ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ🤍☆••••༅࿐✾*
*🔸 ◎﷽◎ 🔸*
*✥☜داستـ📖ـانهای بحارالانوار☟✥*
*✴️✴️ معجزه ای از امام باقر علیه السلام*
*🔰↓ابوبصیر یکی از ارادتمندان خاص امام باقر علیه السلام که از هر دو چشم نابینا بود میگوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: شما فرزندان پیامبر خدا هستید امام فرمودند:«آری.» آیا پیامبر خدا وارث همه انبیا بود.آیا هر چه آنها میدانستند پیغمبر هم میدانست؟*
*🔸 امام فرمودند:«آری.»*
*آیا شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را شفا دهید و از آنچه مردم میخورند و در خانه هایشان ذخیره میکنند خبر دهید؟امام فرمودند:«آری،با اجازه خداوند.» در این موقع حضرت به من فرمودند:«نزدیک بیا!» نزدیک رفتم،به محض این که دست مبارکشان را بر صورت و چشمم کشیدند، بیابان،کوه،آسمان و زمین را به خوبی دیدم.*
*🔸 سپس فرمودند:آیا دوست داری همین گونه بینا باشی تا نظیرسایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یامانند اول کور باشی و به طور آسان وارد بهشت گردی؟*
*✳️ عرض کردم: مایلم به حال اول برگردم. آنگاه امام علیه السلام دست مبارکشان را بر چشمم کشیدند، دوباره نابینا شدم.*
*📚↲ بحار،ج ۴۶،ص۲۳۷ وص۲۴۹*
*#امام_زمان*
*┄┅┅٭❅✨🕋✨❅٭┅┅┄*
*أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج*
*انـدکی صبـر فـرج نزدیک است
هدایت شده از 💫در محضر قرآن کریم 💫
4_5825749474869265814.mp3
3.17M
🍃🌺🍃
═━━⊰❀﷽❀⊱━━
تفسیر آیه به آیه قرآن کریم
#توسط_حجت_الاسلام_قرائتی
🌼⃟⃟⃟⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤
تفسیر آیه 9 از سوره #نساء
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
💢 #تنها_میان_داعش
🌹 #قسمت_پنجم
💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت میکشید و دستان مردانهاش به نرمی میلرزید.
موهای مشکی و کوتاهش هنوز از خیسی شربت میدرخشید و پیراهن خیس و سپیدش به شانهاش چسبیده بود که بیاختیار خندهام گرفت.
💠 خندهام را هرچند زیرلب بود، اما شنید که سرش را بلند کرد و با #مهربانی به رویم لبخند زد. دیگر از #راز دلش خبر داشتم که تا نگاهم کرد از خجالت سر به زیر انداختم.
تا لحظاتی پیش او برایم همان برادر بزرگتر بود و حالا میدیدم در برابر خواهر کوچکترش دست و پایش را گم کرده و #عاشق شده است. اصلاً نمیدانستم این تحول #عاشقانه را چگونه تعبیر کنم که با لحن گرم و گیرایش صدایم زد :«دخترعمو!»
💠 سرم را بالا آوردم و در برابر چشمان گرم و نگاه گیراترش، زبانم بند آمد و او بی هیچ مقدمهای آغاز کرد :«چند روز بود بابا سراغ اون نامرد رو میگرفت و من نمیخواستم چیزی بگم. میدونستم اگه حرفی بزنم تو خجالت میکشی.»
از اینکه احساسم را میفهمید، لبخندی بر لبم نشست و او به آرامی ادامه داد :«قبلاً از یکی از دوستام شنیده بودم عدنان خیلی به #تکریت رفت و آمد داره. این چند روز بیشتر حساس شدم و آمارش رو گرفتم تا امروز فهمیدم چند ماهه با یه گروه #بعثی تو تکریت ارتباط داره. بهانه خوبی شد تا پیش بابا عذرش رو بخوام.»
💠 مستقیم نگاهش میکردم که بعثی بودن عدنان برایم باورکردنی نبود و او #صادقانه گواهی داد :«من دروغ نمیگم دخترعمو! حتی اگه اونروز اون بیغیرتی رو ازش ندیده بودم، بازم همین بعثی بودنش برام حجت بود که دیگه باهاش کار نکنیم!»
پس آن پستفطرتی که چند روز پیش راهم را بست و بیشرمانه به حیایم تعرض کرد، از قماش قاتلان پدر و مادرم بود! غبار غم بر قلبم نشست و نگاهم غمگین به زیر افتاد که صدای آرامشبخش حیدر دوباره در گوشم نشست :«دخترعمو! من اونروز حرفت رو باور کردم، من به تو شک نکردم. فقط #غیرتم قبول نمیکرد حتی یه لحظه جلو چشم اون نامرد باشی، واسه همین سرت داد زدم.»
💠 کلمات آخرش بهقدری خوشآهنگ بود که دلم نیامد نگاهش را از دست بدهم؛ سرم را بالا آوردم و دیدم با عمق نگاهش از چشمانم عذر تقصیر میخواهد.
سپس نگاه مردانهاش پیش چشمانم شکست و با لحنی نرم و مهربان نجوا کرد :«منو ببخش دخترعمو! از اینکه دیر رسیده بودم و تو اونقدر ترسیده بودی، انقدر عصبانی شدم که نفهمیدم دارم چیکار میکنم! وقتی گریهات گرفت، تازه فهمیدم چه غلطی کردم! دیگه از اونروز روم نمیشد تو چشمات نگاه کنم، خیلی سخته دل کسی رو بشکنی که از همه دنیا برات عزیزتره!»
💠 احساس کردم جمله آخر از دهان دلش پرید که بلافاصله ساکت شد و شاید از فوران ناگهانی احساسش #خجالت کشید!
میان دریایی از احساس شفاف و شیرینش شناور شده و همچنان نگاهم به ساحل محبت #برادرانهاش بود؛ به این سادگی نمیشد نگاه #خواهرانهام را در همه این سالها تغییر دهم که خودش فهمید و دست دلم را گرفت :«ببین دخترعمو! ما از بچگی با هم بزرگ شدیم، همیشه مثل خواهر و برادر بودیم. من همیشه دلم میخواست از تو و عباس حمایت کنم، حتی بیشتر از خواهرای خودم، چون شما #امانت عمو بودید! اما تازگیها هر وقت میدیدمت دلم میخواست با همه وجودم ازت حمایت کنم، میخواستم تا آخر عمرم مراقبت باشم! نمیفهمیدم چِم شده تا اونروز که دیدم اون نانجیب اونجوری گیرت انداخته، تازه فهمیدم چقدر برام عزیزی و نمیتونم تحمل کنم کس دیگهای...»
💠 و حرارت احساسش بهقدری بالا رفته بود که دیگر نتوانست ادامه دهد و حرف را به جایی جز هوای #عاشقی برد :«همون شب حرف دلم رو به بابا زدم، اونقدر استقبال کرد که میخواست بهت بگه. اما من میدونستم چیکار کردم و تو چقدر ازم ناراحتی که گفتم فعلاً حرفی نزنن تا یجوری از دلت در بیارم!»
سپس از یادآوری لحظه ریختن شربت روی سرش خندهاش گرفت و زیر لب ادامه داد :«اما امشب که شربت ریخت، بابا شروع کرد!» و چشمانش طوری درخشید که خودش فهمید و سرش را پایین انداخت.
💠 دوباره دستی به موهایش کشید، سرانگشتش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد :«چقدر این شربت امشب خوشمزه شده!»
سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خندهای که لبهایش را ربوده بود، پرسید :«دخترعمو! تو درست کردی که انقدر خوشمزهاس؟»
💠 من هم خندهام گرفته بود و او منتظر جوابم نشد که خودش با شیطنت پاسخ داد :«فکر کنم چون از دست تو ریخته، این مزهای شده!»
با دست مقابل دهانم را گرفتم تا خندهام را پنهان کنم و او میخواست دلواپسیاش را پشت این شیطنتها پنهان کند و آخر نتوانست که دوباره نگاهش را به زمین انداخت و با صدایی که از طپشهای قلبش میلرزید، پرسید :«دخترعمو! قبولم میکنی؟»...
ادامه دارد ...
✍نویسنده فاطمه ولی نژاد
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
📜فرازی از وصیتنامه #شهیدمدافعحرم_محمد_کامران
" پدر و مادرم؛ همسر عزیزم؛ برادران و خواهرم؛ هرچه از خداوند میخواهید فقط از باب #نماز_اول_وقت وارد شوید. همیشه برای همدیگر طلب دعای خیر کنید، زیرا دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به اجابت میرسد."
✨❤️✨@hafzi_1✨❤️
,لینک کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹