eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 🏷 دو دستی پر از ثواب! 🔅 (ﷺ) : ✓ «هيچ بنده‌اى نيست كه در وادى‌اى برود و دو دستش را بگشايد و ذكر خدا بگويد و دعا كند، مگر اين كه خداوند، آن وادى را پُر از ثواب مى‌كند، خواه آن وادى بزرگ باشد يا كوچك». ⁙ «ما مِن عَبدٍ سَلَكَ وادِيا فَيَبسُطُ كَفَّيهِ فَيَذكُرُ اللّهَ ويَدعو، إلاّ مَلَأَ اللّهُ ذلِكَ الوادِيَ حَسَناتٍ، فَليَعظُم ذلِكَ الوادي أو لِيَصغُر». 📚 ثواب الأعمال: ص١٨٣ ح١ 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
27.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حضور یکی از پدران شهدا مدافع حرم و همسر شهید در مقتل شهید در حلب سوریه ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 🔹فصل : چهارم 🔸صفحه: ۱۶۹_۱۷۱ 🔻قسمت ۸۸ و ۸۹ هم رزم شهید: رضا سلیمانی من و حسین، برای ماموریتی رفته بودیم جیرفت. می‌بایست کاری را می کردیم و زود برمی گشتیم کرمان. در برگشت، به منطقه دلفارد رسیدیم. هنوز چهل و پنج دقیقه تا اذان ظهر وقت داشتیم. حسین، جلوی مسجدی که کنار جاده بود، نگه داشت. نگاه به ساعتم کردم گفتم: حسین، هنوز چهل و پنج دقیقه به اذان مانده! عجله داریم. حرکت کنیم بریم راین، اونجا نماز می خونیم. قبول نکرد. گفت از کجا معلوم که برسیم؟ حرف زدن با حسین فایده نداشت‌ حسین را از زمان جنگ می شناختم. می دانستم به نماز اول وقت خیلی اهمیت می دهد‌. تا از اذان منتظر شدیم و نماز خواندیم. سوار ماشین که شدیم، گفت رضا، می دونی ثواب نماز در مسجد چقدر زیاده؟! حالا اگه مسجد جامع باشه، ثوابش اینه... اگه نماز جماعت باشه، اینه... خیلی به این مسائل و جزئیات اهمیت می داد. هم رزم شهید: محمد مطهری در جنگ تحمیلی، دورادور شنیده بودم که حسین بادپا بسیار شجاع و نترس است. آن زمان، من در گردان بودم، و حسین در معاونت اطلاعات. ارتباط زیادی با هم نداشتیم. یک بار شنیدم که حسین، قبل از عملیات والفجر ۸ شب های زیادی بیدار بوده تا اندازه ی آب رودخانه را بگیرد و زمان جزر و مد آن را مشخص کند. حسین، جزء بچه‌های اطلاعات بود که می بایست از اروند وحشی عبور می کردند و شناسایی های لازم قبل از عملیات را می کردند. کوچک ترین اشتباه آن ها، جان همه ی بچه ها را به خطر می‌انداخت. شاید اصلی‌ترین کار را حسین و دوستانش می کردند. مسئولیت شان، خیلی سنگین بود. حالا بیشتر راغب شده بودم ببینمش. بعد از جنگ، از او بی‌خبر نبودم. همچنان به همکاری‌اش با سپاه ادامه می داد. کم کم با اخلاق حسین آشنا تر می شدم. سال ۱۳۸۱ بود. قرار بود مقام معظم رهبری به استان سیستان و بلوچستان بیایند. ما به اتفاق جمعی از بچه های پاسدار و مسئولان اطلاعات رفتیم چابهار. حسین هم بین ما بود. هر وقت ماموریت می رفتیم، مسئول تدارکات سپاه، خیلی سخت گیری می کرد و می گفت ما نباید اسراف کنیم. این سخت گیری در مجموعه ی بچه‌های سپاه، بیشتر دیده می شد. ظهر بود. خیلی گرسنه شده بودیم. بچه ها می دانستند که قرار نیست زیاد هزینه بشود. پیشنهاد کردند که بروند کنسرو ماهی بخرند. حسین، تنها کسی بود که اعتراض کرد و گفت بابا، ناسلامتی اومده ایم چابهار، لب ساحل. خدا این همه ماهی متنوع برای بشر خلق کرده. حالا اگه لب ساحل نبودیم، کنسرو ماهی می خوردیم. الان که اینجاییم، خود ماهی رو می خوریم این هم اصلاً اسراف نیست. دیگه هزینه ی کنسرت شدن ماهی رو هم نمی دیم. ادامه دارد...... ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
حسین در انجام کارهای شخصی اش اجازه نمی داد کسی کمکش کند و با همان یک دست تمام کارهای شخصی اش را انجام می داد. در بحبوحه عملیات کربلای ۵، میرزا حسین بنی صادقیان که پدر دو شهید هم بود، آب گرم کرده بود تا سر حسین را بشوید. حسین زیر بار نمی رفت. به زور آوردش. بچه ها می خواستند ژاکتش را از تنش دربیاورند، اجازه نداد. نگذاشت هم سرش را بشویند. می گفت: شما فقط آب بریزید و من با همین یک دست سر خودم را می شویم. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
انسانها شبیه هم عمر نمیکنند یکی زندگی میکند یکی تحمّل انسانها شبیه هم تحمّل نمیکنند یکی تاب می آورد یکی می شِــــکند ... انسانها شبیه هم نمیشکنند یکی از وسط دو نیم میشود دیگری تکه تکه ... تکه ها شبیه هم نیستند تکه ای یک قرن عمر میکند تکه ای یک روز... . مراقب یکدیگر باشیم.
🌺الهی در این ظهر زیبا 🍃سایه خدابرسرتون 🌺سلامتی بروجودتون 🍃سرسبزی درخانه هاتون 🌺 سخاوت خدا درمالتون 🍃سرنوشت نیکو در عمرتون 🌺سبد سنبل در دستتون 🍃سیب خنده رو لباتون عزیزان ظهرتون بخیر ‌‌‎🍃💐🍃
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - حدیث کساء . (علی ‌فانی).mp3
7.52M
صوتی 🌹 متن حدیث کساء 💠💠💠💠💠💠💠 ✅ لطفا کلیک کنید👇👇 👈متن حدیث کساء 👉 💠💠💠💠💠💠💠 ⏰Time=15:33 این صوت حدیث کساء را در خانه با صدای بلند پخش کنید تا ملائک در خانه هایتان مهمان شوند..... 🔰آیت الله : بهترین راه برای رهایـی از مشکلات و رسیدن به حاجات چهار چیز است: ✨نذرکردن گوسفند ♦️برای فقراء ✨خواندن حدیث کساء ♦️بطور پی در پی ✨پرداخت صدقه ✨ختم صلوات 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 حدیث شریف کساء یکی از فضائل اهل بیت علیهم السّلام و افتخار تشیّع است. 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
@zekrroozane ذڪـرروزانـہ - حرزاحتجاب‌امیرالمومنینۖ(باسم‌کربلایی).mp3
2.49M
🤲 حرز احتجاب امیرالمومنین علی (عليه‌السلام) 🎙 با صدای باسم کربلایی 👇👇 📖متن وترجمه حرز امیرالمومنان(عليه‌السلام)✅ 64BitR📀3MB⏰Time=5:11 👈🏻این دعا برای آرامش فوق‌العاده‌ است. ┅═✾🍃 ⃟ ⃟🌹 ⃟ ⃟🍃✾═┅  ‎‌اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ با نشاط ترین زن جهان.... ♥️شوخی های عاشقانه 📋دهه کرامت میلاد حضرت معصومه س آغازتا ولادت حضرت امام رضا علیه السلام مبارک باد.🌺⚘️🌺
*شاهقلی میخواست خودکشی کنه ، حکیمی دیدش بهش گفت : *چرا میخوای خودتو بکشی؟* *گفت : مشکل خانوادگی دارم *حکیم گفت : *مشکلی نیست که حل نشه، بگو مشکلت چیه؟ *شاهقلی گفت : *با یک زن بیوه ازدواج کردم که یه دختر داشت . پدرم تا دخترش را دید با اون ازدواج کرد !* *پدرم شوهر دخترم شد و من پدر زنش !* *بعد از مدتی زنم بچه دار شد که پدرم پدربزرگش شد و همانطور که فرزندم برادر زن پدرم است او خاله ام شد و فرزندم داییم !!* *و زمانیکه زن پدرم بچه دار شد فرزندش برادرم شد و در آن واحد نوه ام ، چون نوه زنم میشد و زنم چون مادربزرگ برادرم میشد مادربزرگ منم هست . با این حساب من همسر مادربزرگم هستم و پدربزرگ برادرم از پدرم و پدربزرگ خودم و نوه خودم . * *حکیم گفت : *توکل به خدا کن و خودکشی کن . خدا خودت و پدرت رو نابود کنه و لعنت بر پدر و مادر کسی که دوباره ازت سؤال کنه این داستان چقدر شبیه همسان سازی بازنشستگان هستش الان کل بازنشستگان ایران هنوز گیج هستند ونتونستند بفهمند که آخر معما چی شد?!!