eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
در خون شهیدان حرم نیز شریکند آنان که بگویند کار خودشان است شهدای جاویدالااثر
📌 امام کاظم علیه‌السلام می‌فرمایند: هر بلایی که بر بنده مومن نازل شود و خدا دعا کردن را بر او الهام کند، دفع آن بلا نزدیک خواهد بود. و هر بلایی که نازل شود و مومن از دعا دریغ کند، آن بلا طولانی خواهد شد. پس هر وقت بلائی نازل شد، بر شما باد دعا و تضرع به درگاه خداوند.  📚 کافی، ج۲، ص۴۷۱.
◼️◾️ خداحافظ 🕌🏴مُحَرَّم ماه حسين♥️ 😔خداحافظ تاسوعای عباس ... 😔خداحافظ عاشورای حسین 😔خداحافظ مشک پاره شده 😔خداحافظ خیمهای سوخته 😔خداحافظ سر ها ی برنیزه 😔خداحافظ نخلهای شکسته 😔خداحافظ لبهای خشکیده 😔خداحافظ شش ماهه اصغر 😔خدا حافظ نهر علقمه 😔خدا حافظ گودال قتلگاه 😔خداحافظ دل تب دار 😔امام سجادعلیه السلام 😔خداحافظ چادر خاکی زینب 😔خداحافظ صورت سیلی خورده رقیه و سکینه 😔خداحافظ سنگهای نامردمان کوفه ⬅️گرچه درتقویم ماه محرمت تمام میشوداماتمام سال به یادت هستم خدانگهدارت!...😔😭 😔نمی‌دانم دوباره تو را خواهم دید یا نه؟😔 ⬅️ امااگر وزیدی وازسَرِ کویش گذشتی سلام مرا به اربابم حسین ع برسان! ⬅️ و اگر این آخرین محرمم باشد، بگو همیشہ برایَت مشکی به تَن می‌ڪرد و دوست‌ داشت تا نامَش بانام تو عجین شود 🏴اگر چہ جوانی می‌ڪرد، اما از اعماق وجودش، تو را از تَہ‌دل دوست داشت 🏴با چای روضہ، صفا می‌ڪرد و سَرَش درد می‌ڪرد برای نوڪری 🏴اربابم من از تو‌مزد نوکریم را نخواستم تنها مرا بخاطر کم کاری ام ببخش .😔😔 🏴مُحَرَّم! تو را به خدا می‌سپارم و دلم شور میزند‌، برای صفری که از "سَفَر" ‌رسیده!
گر براتِ شهادت خواهی... یاعلی گوی و به نماز بایست... و بخواه در قنوتت شهادت را .
هدایت شده از راه بهشت دو
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋﷽🦋 سوره الجمعه _ 📿📿 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ •┈••✾💠🌸🦋🌸💠✾••┈• 🍃🌸اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از راه بهشت دو
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃 🍃 🕋🌴إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ •┈••✾💠🌸🦋🌸💠✾••┈• 🍃🌸اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از راه بهشت دو
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🚩🚩 🚩شب زیارتی ارباب بی کفن دلتنگ حرم هستم حسین ولی دل به علم بستم حسین 🌸أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
AUD-20220601-WA0031.mp3
1.16M
. تلاوت قرآن مجید.🕊 هدیه.شود محضرنورانی 14معصوم علیه السلام🌺🕊 5تن آل عبا علیه السلام🌺🕊 حضرت باب الحوائج اباالفضل العباس علیه السلام🌺🕊 124000پیامبر🌺🕊 علمای گرانقدر..وشهدای عزیزمون🌺🕊 جمیع اموات ورفتگان مومنین و مومنات مسلمین و مسلمات ان شائ الله ثوابش🌺🕊 برسد دعاگوی ماباشند🌺🕊 🌺🕊 ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
*شهیدی که بعداز۱۷سال زنده شد* 💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به وهمراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه... 🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم. 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد. 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم، 🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری.. وسط بازار ازحال رفتم. 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم🌺🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊