از ۶ سالگي فرايض ديني را به خوبي انجام مي داد. پيش از دبستان مدتي به مدرسه ملي رفت و سپس در ۷ سالگي درس و مدرسه را به طور جدي آغاز کرد. با علاقه درس مي خواند و از قدرت درک خوبي برخوردار بود. روحيه فعال و اجتماعي داشت و علاوه بر اين که کمک موثري در کارهاي منزل به حساب مي آمد، در اوقات فراغت حرفه نجاري را فرا گرفت. در کنار اين فعاليت ها به ورزش فوتبال (که بسيار مورد علاقه اش بود) مي پرداخت و در نوجواني مدتي در باشگاه ورزشي بود. علي غيور اصلي پس از اتمام دوره راهنمايي به تهران عزيمت کرد و در واحد تيپ نيروهاي ويژه هوابرد ارتش استخدام شد.
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
او بسيار زيرک و سخت کوش بود و پس از اين که دوره هاي متعددي را در داخل کشور گذراند، براي تکميل تجربيات نظامي به چند سفر خارج از کشور از قبيل آلمان، ايتاليا، مصر و اردن فرستاده شد و علاوه بر آشنايي هر چه بيشتر با مسائل و تاکتيک هاي نظامي اين فرصت را يافت تا فرهنگ هاي مختلف را از نزديک مشاهده کند. با تواضع و متانت در رفع مشکلات ديگران از تجربيات خود سود مي جست و از هيچ تلاشي فروگذار نبود.
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
در سال ۱۳۵۲ به سبب شناختي که به واسطه رابطه فاميلي از خانم طاهره دانشمندي داشت، ايشان را براي ازدواج انتخاب کرد و زندگي مشترک را در منزلي استيجاري در تهران آغاز کردند. حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام هاي شادي (متولد سال ۱۳۵۴) و محمد علي( متولد سال ۱۳۵۹) بود.
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
غيور اصلي در تمام دوران زندگي اش بسيار به مذهب و اعتقادات ديني اش اهميت مي داد و اطرافيانش را به نماز اول وقت توصيه مي کرد. فرزند شهيد در خاطره اي به اين ويژگي او اشاره مي کند: «پدرم هر وقت در منزل بودند، نماز را با هم برگزار مي کرديم. ايشان جلو مي ايستاد و من و مادرم پشت سرش نماز را اقامه مي کرديم.» مادر علي، از او به عنوان انساني وارسته ياد مي کند و برادر وي در مورد عقايد و روش زندگي اش مي گويد: «خدمت در ارتش، موقعيت هايي که به دست مي آورد و جو حاکم بر ارتش آن زمان هرگز در عقايد و روش زندگي او تغيير ايجاد نکرد.
ساده زندگي مي کرد. به بزرگ ترها خيلي احترام مي گذاشت هميشه از لحاظ رفتاري جلوتر از همه بود. از قدرت جذب بالايي برخوردار بود.»
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
صراحت بيان داشت. توصيه او هميشه اين بود: «مواظب باشيد، خطرات همه جا هست. فقط با انسان مومن و واقعي دوستي کنيد و از افراد بي اعتقاد دوري نماييد.» بسيار صحيح و با قرائت نماز مي خواند و به همين دليل در ارتش به او نظر مساعدي نداشتند. ارتش به مرور، همزمان با آشنا کردن هر چه بيشتر او با مسائل نظامي، فرصت انديشيدن به ظلم ها و نابساماني ها ( که ناشي از يک رژيم ديکتاتوري بود) را هم به وي داد.
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
غيور اصلي که علاقه زيادي به مطالعه کتاب هاي تاريخي و تاريخ اسلام داشت، به آثار استاد شهيد مطهري جذب شد و مصرانه سخنراني هاي ايشان را دنبال مي کرد. همزمان با انقلاب به سبب تحولاتي که در غيور اصلي ايجاد شده بود، ارتش از جانب او احساس خطر مي کرد و او را با تمام تجربياتش به لشکر ۹۲ زرهي اهواز انتقال داد. او روحيه بسيار بالايي داشت و به گفته فرزندش: « اهل عمل بود و هرگز در مقابل مشکلات عقب نشيني نمي کرد.»
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
مدتي در برخي کشورهاي عربي عليه رژيم دست به فعاليت هايي زد. سرانجام در جريان جشن هاي ۲۵۰۰ ساله رژيم شاهنشاهي، به همراه يک تشکيلات مذهبي- اسلامي قصد ترور شاه را داشتند، که موضوع فاش شد و علي موفق به فرار گرديد. پس از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از وي بي خبر بودند. تا اين که در اوايل سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد. طي مدتي که محاکمه مي شد، در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر نظاميان و تشويق آنان به فرار از ارتش براي پيوستن به نيروهاي انقلابي به بند انفرادي انتقال يافت. وي در طي آن دوران دفتري از اشعار خود تهيه کرد.
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
🌹شهادت🌹
منافقين که غيور اصلي را، تهديدي عظيم براي پيشبرد اهداف خود در خاک ايران يافته بودند صبح روز بعد از عمليات، که ۴۰ تن از نيروها را براي عمليات بعدي سازماندهي کرد و عازم سوسنگرد شد تا تدارکات نيروها را آماده کند، با منفجر کردن بمبي در ماشين حامل وي، باعث شدند از ناحيه سر، شکم و پا به شدت آسيب ببيند که در تاريخ 1359.7.9 در بيمارستان سوسنگرد به فيض عظيم شهادت نايل شد.
🌸 روحش شاد و راهش پررهرو 🌸
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
▫️
امروزتون سرشار از شادی و آرامش
زندگیتون پر از حس خوب زندگی
حس خوب یک نگاه
حس خوب دیدن باغ گل
روزتون زیبا و در پناه خدا
❣سلام
صبح بخیر
⚪️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید:
سلام علیکم صباح الخیر روز پنجشنبه شما با شروع ذکر لااله الاالله الملک الحق المبین بخیرو شادی باشدوخداوند عاقبت ماو خانواده مان راختم بخیر گرداند قلبت را منور کن بنور قرآن با صلوات بر محمد وال محمد