حق با شماست!
_
نمیدونم چرا اینو ک دیدم یاد کربلا افتادم ...
وقتی ک نمازمو کنار ضریح خوندم وقتی ک چطور واقعه ی کربلا رو تصور میکردم و اشک میریختم ؛ اون حس ارامشی ک از لمس ضریحشون بهم دس میداد وقتی ک برام تعریف میکردن ک وقتی سر امام حسین رو نیزه بود و داشتن حضرت رقیه و... همراه سر امام حسین میبردن اون سربازی ک نیزه ای ک روش سر امام حسین بود دستش بود خسته شده بود و میخاس استراحت کنن اون نیزه رو ب درخت تکیه داد و حضرت رقیه سرشو رو زمین گذاش تا با پدرش حرف بزنه ک نیزه لیز خورد و سر امام حسین کنار سر حضرت رقیه افتاد و اشکای حضرت رقیه و حرفاش با پدرش اینقدر پر درد بود برام ک هیچوقت یادم نمیره و بارها با یاد این داستان و کربلا اشک ریختم.
الن این فیلم بازم منو برد ب کربلا بازم اون حس ارامش ک ب ضریحش وقتی دس میکشیدم بم دس داد.
هدایت شده از پیام های ِ ذخیره شده !
رنج ِ تو بر جان ِ ما بادا ؛
مبادا بر تنت !..