اطلاع رسانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
هدایت شده از نشر شهید هادی
👈ازدواج شهید مدافع حرم #عبدالمهدی_کاظمی و همسرش به واسطه
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی #علمدار داشتم، کتاب علمدار، زندگی نامه ایشان مطالعه کردم.
این مطالعات به شکل کلی من را با #شهدا، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد.
🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر #حاجتی دارید، در خانه شهدا را زیاد بزنید.
وقتی این مطلب را شنیدم به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان #امام_زمان (عج) و از اولیا باشد.
🔹حاجتی که با عنایت #شهید_علمدار ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا قرار گرفت، آشنا شدم.
🔸یک شب خواب شهید سیدمجتبی علمدار را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود.
شهید لبخندی زد و به من گفت #امام_حسین (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به خواستگاری تان می آید. نذرتان را ادا کنید.
🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم. با خودم گفتم من خواهر بزرگ تر دارم و غیرممکن است که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر #ازدواج کنم. غافل از اینکه اگر شهدا بخواهند شدنی خواهد بود.
🔸فردا شب سید مجتبی به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود: جوانی هفته دیگر به خواستگاری دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند.
شهید علمدار گفته بود که ما این کارها را آسان می کنیم.
🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم #پدرم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد، پدرم دیگر حرفی نزد و موافقت کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت.
🔸پدر بدون هیچ #تحقیقی رضایت داد و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به #عقد یکدیگر درآمدیم.
همان شب خواستگاری قرار شد با عبدالمهدی صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم! طوری که یادم رفت سلام بدهم.
🔸یاد خوابم افتادم. او همان #جوانی بود که شهید علمدار در خواب به من نشان داده بود.
وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است.
گفتم شما را در خواب همراه #شهید_علمدار دیده ام.
🔹خواب را که تعریف کردم #عبدالمهدی شروع کرد به گریه کردن. گفتم چرا گریه می کنید؟
در کمال تعجب او هم از #توسل خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن #همسر متدین برایم گفت...
راوی:همسر شهید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی💗
📙برگرفته از کتاب شهادت آیه ها. اثر جدید گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بعضىغمهانفسروتنگميكنه
قلبروبهدردمياره،آهروكشيدهترميكنه
بغضروعميقترميكنه وبهتدريجذرهذرهآدمروتمومميكنه
وآهازغمازدستدادن برادر....؟
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید و اگر دلتون شکست برای بنده حقیر هم دعا کنید 😭😭😭😭
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
هدایت شده از ابومهدی مدیا
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانو زینب سلیمانی:
حضرت آقا، حکم رگ گردن
حاج قاسم رو داشت
+دنیا بداند
ما رویِ رگ گردن حاج قاسم
خیلی حساسیم
❤️✌🏻
هدایت شده از 🦋طلبه مجاهد🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کاربر آمریکایی نوشته: حتی طبیعت هم به محور مقاومت پیوسته!
🔹 اینو دیگه خودشون میگن!
🇮🇷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از روایتگری شهدا
داستان پرواز .mp3
3.04M
صدای شهید
حاج عبدالله #ضابط را میشنوید...
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
☀️#نَسْأَلُ_اللَّهَ_مَنَازِلَ_الشُّهَدَاء
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
هدایت شده از 🦋طلبه مجاهد🦋
# دستنوشته اعظم عربی
تصویر سازی بسیار زیبا و عجیب خانم عربی از نحوه عروج ملکوتی اش چقدر عاشقانه و زیبا است ..
بسم الله النور
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبو،د یه دختری بود که وقتی تنها میشد میرفت پیش شهدا، انگار گلزار خونش شده بود. زمین مزار شهدا براش میشد آسمون خدا، جدا میشد از دنیایی که جدا بود از شهدا.
یه روز "از" غصه دوری از شهدا، دخترک رو مریض کرد، شهدا چند روز منتظر اومدن مهمونشون بودن ،وقتی فهمیدن مریض شده همگی پوتین عیادت پاهاشون کردن و چفیه سلامتی به گردن انداختن، رفتن توی شهر تا برسند به خونه دخترک، از غصه چشماشون پر از اشک شد! مردم رو دیدن که مشغول گناه و معصیتن، بوی گناه آزارشون میداد، هیچ خبری از خدا نبود. دلشون از غربت و گمنامی خودشون گرفت، وقتی به کوچه مهمونشون رسیدن دیدن کوچه آب و جارو شده و بوی گلاب همه جا رو پر کرده و دخترک با چادر سفید منتظر دم در ایستاده، با دیدن شهدا، دختر پیش اومد و دعوتشون کرد که مهمونش بشن، شهدا رفتن رفتن کنار حوض حیاط نشستن و قبل از اینکه احوال مهمونشون رو بپرسند از اوضاع شهر گفتن و گریه کردن دخترک همراه شهدا گریه میکرد و اشک چادرش رو خیس می کرد شهداء که کمی آروم شدن دیدن مهمون همیشگی مزارشون دلش تا خدا پرواز کرده و بوی غریبی گرفته، مثل خودشون شده، وقتی داشتن به گلزار برمیگشتند، مهمونشون رو هم با خودشون بردن تا دیگه هیچ وقت تنها نمونه حالا دیگه دخترک تنهای قصه ما کنار شهدا خونه داشت و دیگه تنها نبود..😭😭
# طلبه مجاهد
#فوق زیبا 👌👌
#پیشنهاد مطالعه ☝️☝️☝️
https://eitaa.com/Arabi_khadem_shohda
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
# دستنوشته اعظم عربی تصویر سازی بسیار زیبا و عجیب خانم عربی از نحوه عروج ملکوتی اش چقدر عاشقانه و زی
# دیباچه ...
خانم اعظم عربی طلبه ی مجاهد جبهه انقلاب ؛ عارف و عاشق دلسوخته در سال 1364 درشهرصالح آباد همدان به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی خود را در همین شهر گذراند. در سال 1386 در رشتۀ مدیریت دانشگاه بهار پذیرفته شد. در فعالیتهای دانشجویی از جمله اردوهای جهادی حضور موثّر و فعال داشت خواب عجیبی از شهدا می بیند تصمیم میگیرد جهت ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه شود دوران خودسازی و رشد معنوی او در حوزه به اوج می رسد. بارها در رویای صادقانه محضر شهدا را درک کرده بودند و دشواری های کار جهادی و .. رو با توسل به شهدا بر طرف میکردند در اردوی جهادی کار هر روز را با نیت یک شهید آغاز میکردند.. عشق به شهدا او را بارها به مناطق عملیاتی می کشاند سالها برای معرفی مسیر شهدا تلاش کردند مدام کتابهای شهدا را تهیه می کرد وبه عنوان نذر فرهنگی توزیع می کرد بسیاری از نوجوانان و جوانها را از همین طریق متحول و مجذوب شهدا کرد. توصیه می کرد که حتما حداقل هر ماه یک کتاب شهید رو مطالعه کنیم که اثر خاطرات شهدا همیشه تو زندگی هامون باشه.
به شدت با تجملات مخالف بود بچه ها اگر از تجملات و زرق و برق زندگی صحبت می کردند اصلا روی خوش نشان نمی داد میگفت آخر زندگیمون با یه تیکه کفن همراه خواهیم شد. خیلی اهل گذشت بود بارها وسایل شخصی اش رو به ما هدیه می داد کفش ، روسری و.. میگفت هیچوقت وابسته به دنیا نباشید هر چیزی رو که خیلی دوست دارید سریع ازش بگذرید اینها تعلق میاره و مانع رشد تون میشود. نماز شب ها و تهجدهایش حتی در شرایط سخت ترک نمی شد همیشه نیم ساعت قبل از نماز صبح بیدار بود. چله های ترک گناه را برای خودسازی خود و دوستانش برنامه ریزی کرده بود هر چله را بنام یک شهید نام میگذاشت. نذر کرده بودند ۱۴ مرتبه خادم الشهدا بشوند عید سال ۹۴ آخرین خادمی ایشان بود تا مرز شهادت پیش رفت مین خنثی نشده کنار پایش بود لحظه ای به یاد مادر افتاد و از شهادت در آن لحظه باز ماند همان شب خواب عجیبی می بیند شهید همت و باکری همراه پدر شهیدش به او میگویند اگر حب دنیا در دلت نبود الان پیش شهدا بودی سپس مژده وصل او را می دهند و چند ماه بعد روز ۱۹ آبان طبق وعده ی شهدایی که سالها برای رسیدن به وصال آنها تلاش کرده بود عروج میکند انشالله در آینده از او بیشتر خواهیم گفت. مزار او در جوار آیه حق شیخ محمد بهاری و 200 شهید گلگون کفن زیارتگاه عاشقان شهداست .در زمینۀ ادبیات ذوقی وافر داشت و دستنوشته های بسیار زیبائی از او به جای مانده است.
#طلبه مجاهد
#خادم الشهدا
https://eitaa.com/Arabi_khadem_shohda
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
# دیباچه ... خانم اعظم عربی طلبه ی مجاهد جبهه انقلاب ؛ عارف و عاشق دلسوخته در سال 1364 درشهرصالح آب
با سلام برخی از دوستان در خصوص این بزگوار سوالاتی داشتند .. جهت آشنایی اجمالی مطالب فوق مطالعه شود..
آدرس کانال ایشان 👇
https://eitaa.com/Arabi_khadem_shohda
هدایت شده از یار مهربان
📣 #پویش_کتاب
📌با قراردادن ۳ کتاب در کنارِ هم، یک هایکو خلق کنید.
سپس، از هایکوکتابی که ساختهاید یک عکس خلاقانه بگیرید و به این بهانه، با #معرفی_کتاب ، دوستانتان را به مطالعۀ این کتابها ترغیب کنید و بعد، عکس هایکوکتاب خودتان را برای ما ارسال کنید.
💎 به سه محتوای ارسالی خوب به قید قرعه جوایزی داده میشود.
📌پ.ن: هایکو ، کوتاهترین شعر جهان است که از سه بند تشکیل شده و مبدع آن ژاپنی ها هستند.
🇮🇷همراه با کانال #یار_مهربان
@book_hmd