حاج عمار
#قصه_دلبری #شهید_محمدحسین_محمدخانی به روایت همسر به قلم : محمدعلی جعفری انتشارات " روایت فتح " @sh
بعضی کتابها داستان عجیبی دارند. هرکدامشان به فراخور سوژه و محتوایشان تو را درگیر خود میکنند. با برخیشان میخندی و گریه میکنی؛ برخی حسابی تو را سر ذوق میآورند و یا اینکه تو را به ژرفای تامل و دقت میبرند. بعضی کتابها تو را حسابی به هم میریزند و حالت را میگیرند و بعضی هم البته حوصلهات را سر میبرند و به آخر نرسیده، کتاب را رها میکنی. بعضی کتابها را حیفت میآید که بخوانی و تمامشان کنی؛ دوست داری مزه مزه کنی کلمات و عبارات کتاب را و با کتاب شب و روزت را سر کنی و زندگی کنی.
«قصه دلبری» کتاب جالبی است؛ خیلی غنیمت است این کتاب؛ یعنی یک کتاب کوچک و کم حجم اما با دنیایی حرف؛ هم تو را حسابی درگیر خودش میکند و هم تورا به صحن و سرای گریه و حسرت میبرد و هم خنده را مهمان لبهایت میکند. با کتاب «محمد حسین محمد خانی» دوست داشتنی، آدم به هم میریزد. از خوبی و لطافت و مردانگی این شهید به حیرت میافتد و شرمسار بی هنری و درجازدگی خودش میشود.
او چقدر خوب بلد بوده زندگی کردن را و چقدر هنر داشته برای رفتن و نماندن. همین نوشتههای متبرک و ترسیم اوضاع و احوال زندگی شخصی زندگی این شهید، سنجه و عیاری است برای فهم فاصله عمیق و عجیب زندگی ما با شهداء. حیات طیبه آنها کجا و زندگی دل آزار و کسالت بار ما کجا؟ شوق شهادت و تمنای رفتن در آنها کجا و رخوت و بی حاصلی و غنودن ما در دخمه متعفن دنیا کجا! راستی که خواندن این کتابها با همه خوبیها و محسناتشان، آدم را حسابی سرافکنده و شرمسار میکند. واقعا حق امثال او شهادت بود و نتیجه سلوک ما، ماندن و نرسیدن.
خلاصه کتاب «قصه دلبری» را باید جدی گرفت، باید خواند و درس گرفت. باید مزه مزه کرد و لذت برد. گاهی برخی دوستان به بنده میگویند که تو چرا از این تیپ کتابها به صورت مطلق تعریف میکنی و برایشان یادداشت مینویسی؟! مگر این کتابها خالی از ایراد نیستند؟ مگر نقدی به این کارها نیست؟
در جواب این دوستان و آن دسته از عزیزانی که چنین مطالبی را مطرح میکنند باید عرض کنم که اولا شما به تمجیدها و تقریظهای رهبر معظم انقلاب در مورد کتابهای حوزه مقاومت و پایداری توجه و مراجعه داشته باشید؛ ببینید که ستایش رهبر فرزانه ما از این کتابها در چه سطحی است؟ چرا ایشان که حکیم و صاحب نظر و کتاب شناس است، با همه وجود و با نهایت علاقه، این کتابها را ترویج و نویسندگان و راویان و دست اندرکاران این آثار تکریم میکنند؟
ثانیا اینکه گاهی شما نگاه ادبی و حرفهای به محتوا و نگارش این کتابها دارید که البته آن بحث دیگری است؛ آنچه در داستانها و روایات و خاطرات شفاهی مربوط به شهدا در اولویت و مورد نظر است، متن خاطرات و سلوک شهدا و پیام شهادت آنهاست نه صرفا قالب روایت و فرم نگارش.
ما در این کتابها با اصل محتوا کار داریم و جنبههای ادبی و حرفهای کار را باید در اولویت دوم قرار داد. البته اگر انصاف داشته باشیم بسیاری از کارهای شاخص حوزه ادبیات پایداری از حیث فرم و سبک نگارش در سطح بسیار خوبی قرار دارند. بسیاری از متون این دست کتابها، خود یک کارگاه آموزشی مفید برای کسانی است که بخواهند قلم خود را تقویت کنند.
خلاصه این که تعریف و تمجید و ترویج این کتابها امری مبارک و لازم است. «قصه دلبری» از شاخصترین کتابهایی است که در مورد شهدای عزیز مدافع حرم نوشته شده است. «محمد علی جعفری»، نویسنده پر توان و جوان نازنین یزدی، بعد از کتاب خواندنی «عمار حلب»، خاطرات شهید «محمد حسین محمد خانی» را با «قصه دلبری» تکمیل کرده است. شهید «محمدخانی»، فردی خواستنی، دوست داشتنی و غیر قابل پیش بینی و با نمک و با عرضه بوده. اینها را از همین زندگی کوتاه او با همسرش میتوان فهمید. این بشر خلاصه میشده در 2 مطلب: یکی روضه امام حسین (علیه السلام) و عشق دیوانه وار به اهل بیت و دیگری هم شهادت طلبی و شوق عجیب به شهدا.
زیارت رفتنهای او، گریهها و روضه خوانیهای او، زندگی خانوادگی و همسر داری او، رفیق داری و دستگیریهای او، همت والای او ، جهاد و جنگ و شهادت او ، همه و همه برای نسل جوان امروز، به ویژه برو بچههای فعال در عرصه فرهنگ و تربیت، الگو، سرمشق، نمونه و چراغ راه است. این شهید برای همین دوره و زمانه است. همین دو سه سال پیش شهید شده. هنوز آثار او، نوشتههای او و رفقای او هستند؛ این شهید به شدت به درد بخور است! جوانی از همین مرز و بوم و با تیپ و رفتاری کاملا آشنا.
«محمد حسین محمد خانی» به دنیا آمده بود برای نماندن، برای رفتن، برای شهادت. او ابر رونده پر باری بود که مدتی سایه مهر انداخت بر سرما و باران عشق و محبت ریخت بر جان و دل ما. درود خدا بر او که الحق شایسته شهادت بود. من به دلیل اندک رفاقت و مصاحبتی که با او داشتم، جسارت کردم و اینها را نوشتم و الا خدا میداند که امثال او در قلم و بیان ما نمیگنجد.
" حسن مجیدیان "
@shahidmohammadkhani
گمان مبر که حسن بیضریح و بیحرم است،
کریم آلعبا هرچه هست میبخشد ...
۱۵رمضان ولادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی 'علیهالسلام' تبریک و تهنیت باد .
#دریای_کرم
@shahidmohammadkhani
هدایت شده از حاج عمار
ضیافت افطار ماه رمضان در جوار مزار پاک #شهید_محمدحسین_محمدخانی
پنج شنبه های ماه رمضان
بهشت زهرا (س) - قطعه 53
@shahidmohammadkhani
حاج عمار
باز از قافله جا ماندم و نومید شدم وصلت جمله رفیقان ز خدا می خواهم #شهید_محمدحسین_محمدخانی @shahi
﷽
از سروده های #شهید_محمدحسین_محمدخانی :
بارها گفتم و گویم که تورا می خواهم
از کرم خانه تو لطف و عطا می خواهم
آبم ازسر بگذشت است و به سرحد جنون
دگر از خوف نگویید رجا می خواهم
استخوانی در گلو دارم و خاری در چشم
به فراقت ز خدا اشک و نوا می خواهم
باز از قافله جا ماندم و نومید شدم
وصلت جمله رفیقان ز خدا می خواهم
مستکینم به جز ازعشق توام نیست کسی
بر سر خوان تو ارباب سخا می خواهم
استخوانی بده تا کلب درت رام شود
منم آن کلب که از شاه فنا می خواهم
به خدا چشم به دستان تو دارم آقا
دیدن صحن تورا کرب و بلا می خواهم
غافل از قافله گشتم همه از دستم رفت
من غفلت زده دستان رها میخواهم
#شاعرانه
#به_امید_وصال
@shahidmohammadkhani
" دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان "
به یاد #شهید_محمدحسین_محمدخانی
@shahidmohammadkhani
از دست نوشته های #شهید_محمدحسین_محمدخانی :
" مولای یا مولای، انت العزیز و انا الذلیل و هل یرحم الذلیل الا العزیز "
و من گمشده در این ذلالت ضلیل و در جرگه ضالین این ذلالتم و تو نور هدایتی هستی، عالم تاب!
عاجزانه می گویم و می خواهم : " کریمانه بر من بتاب " که محتاج این تابش کریمانه هستم.
و ' يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ ' و پر کن کیل بی چیزی را از نور هدایت کریمانه ات و مرا از سجن و زندان این هوای نفس برهان که عمری را در این زندان ، به نادانی و جهالت محبوس گشته ام، ای کسی که برآورنده دعا هستی قبل از دعا .
#عارفانه
@shahidmohammadkhani
هدایت شده از KHAMENEI.IR
👐طرح| رهبر انقلاب: شبهای قدر اگر میخواهیم دعای مستجاب داشته باشیم، #شهدا را شفیع قرار دهیم.
🌙 @khamenei_ir
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
♨️ #رحلت_امام ، #داغ_بی_تسلی
بى جمال تو دل آينه و آب گرفت
آتشين شد نفس باد پريشان بى تو
پاره شد رشته منظومه نورانى شوق
گشت آفاق همه كلبه احزان بى تو
☑️ @EMAM_COM
هدایت شده از حاج عمار
ضیافت افطار ماه رمضان در جوار مزار پاک #شهید_محمدحسین_محمدخانی
پنج شنبه های ماه رمضان
بهشت زهرا (س) - قطعه 53
@shahidmohammadkhani
بچه اولش که به دنیا آمد از همان بدو تولد مشکل تنفسی داشت.
هرچی زنگ میزدم جواب نمیداد.
بعد از چند روز پیام داد:《دارم پسرم را دفن میکنم》
از یزد که آمد نمیخواستم راجع به آن قضیه صحبت کنم. معلوم بود در دلش غصه دارد. با خانمش میآمد مسجد ارگ. یکدفعه گفت:《اگر این مناجات حاج منصور نبود نمیدانم میتوانستم این درد را تحمل کنم یا نه... اینجا که میام آرام میشوم.》
#حاج_عمار
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@shahidmohammadkhani
"امیرحسین" فرزند شهید محمدخانی در آغوش پدر
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عشق_قیمت_نداره
@shahidmohammadkhani