eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم: کلید قفل شهادت شکسته است! یا اندر این زمانه، در باغ بسته است؟ خندید و گفت: ساده نباش این قفس پر است! در بسته نیست؛ بال و پر ما شکسته است.... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 #شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_دهقان_امیری #ای_برادر_بریمان_دعا_کن.... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰ساعت به وقت رمان☺️🙃
✍ مـریـم سـرخـه اے 🌹قسـمـت ودوم راوے: روشنڪ💕 نگاهم را به رفتنش دوختم... از تعجب دهانم بسته شده بود،هرچه میخواستم اسمش را صدا بزنم انگار لال شده بودم. بدنم چسبیده به صندلی بود. نفیسه در دید من کوچک و کوچک تر می شد تا جایی دور شد که دیگر ندیدمش... هنوز هم به در رستوران خیره بودم همانند کسی که یڪ لیوان آب یخ را روی بدنش ریخته باشند و از سرما نتواند تکان بخورد.آرام نفسم را از بین لب هایم خارج کردم.آب دهانم را قورت دادم و آرام آرام برگشتم دو دستم را روی میز گذاشتم. صدایی آمد: -خانم...سفارشتون. نگاهی انداختم و بعد از چند لحظه مکث گفتم: -آهان! ببخشید اگر ممکنه من غذا هارو می برم. -بله چشم. -ممنون. دستانم را در هم گره زدم و منتظر ماندم. به اتفاقی که افتاده فکر می کنم. منظور نفیسه چی بود! چشم هایم را می بندم، نفس عمیقی می کشم.گارسن غذا ها را در جای مناسب و داخل نایلون سمت من آورد.تشکر کردم و بعد از حساب کردن پول از رستوران خارج شدم. جلوی در ایستادم به چپ و راست نگاهی انداختم. و بعد قدم هایم را به سمت ماشین حرکت دادم. در را باز کردم غذا هارا سمت کمک راننده قرار دادم و پشت فرمون نشستم. کمی مکث کردم.به صندلی کمک را ننده نگاهی انداختم و بعد ماشین را روشن کردم از قسمت پارک ماشین خارج شدم و به سمت خانه حرکت کردم. -دارد.... @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرار عاشقی... 🌸 #صلوات_خاصه_امام_رضا(ع) اَللّهُمَ صَلِّ عَلی عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضَا المُرتَضی اَلاِمامِ التَّقیِّ النَّقی وَ حُجَّتِکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ وَ مَن تَحتَ الثّری الصِّدّیقِ الشَّهید صَلوةً کَثیرَةً تامَّةً زاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اَوْلیائِک #یا‌امام‌رضا‌جان... @shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|🍃🌸 ✍ #دستنوشتـــــہ_شهیـــــد °•{مدافــــع حــــرم نویسنده داستانهای مذهبی #شهید_سیدطاهـــــا_ایمـــــانی🕊🌹 🍂 و قسم به آن زمان، که موعد دیدار ما فرا برسد ... و چه کسی شرمسارتر از من در برابر توست؟ ... تو رحمان و رحیمی و من بنده گنهکاری که چشم به رحمت و غفرانت دارم ... که بر من ببخشای ای کریم‌ترین کریمان ... و ای بخشنده‌ترین بخشندگان ...  🍂 و قسم به آن زمان ... که من در حسرت دیدار تو هستم ... روزی که مرا از زندان نفسم برهانی ... و به حرمت بزرگی خودت، مرا بپذیری ... که این نفس خسران زده، جز امید رحمت تو چیزی ندارد ...  🍂 و می‌ترسم از روزی که وجود حقیرم گره بخورد به نام مقدست ... که وای از آن زمان ... که نام مرا با این همه شرم و تقصیر در کنار خوبان و برگزیده‌گانت ببرند ... و می‌ترسم از روزی که قطره شرمی باشم بر پیشانی روزگار ... که نبودم مگر اشک اندوه پسر فاطمه ...  🍂 مرا چنان ببر که نه نامی بماند نه نشانی ... شاید به حرمت بی‌نشانه‌ها در برابرت نشانی بیابم ... و این روح ناآرام با این کوله بار خالی، سکنی گیرد و آرامش پذیرد ... که خسته‌ام از این نفس سرکش و ناآرام .. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا