.
🛑 شش ماه بعد از شروع اغتشاشات در ایران
ــــــــــــــــــــ🌷🍃ــــــــــــــــــــــ
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ •🇮🇷••
✅کانال حاج قاسم
╔═🍃🌷🍃═══╗
@haj_ghasem1_20
╚═══🍃🌷🍃═╝
سلام
طاعاتتون مقبول حق؛
✅روزه گرفتن از نظر علم پزشکی
✍در شش روز نخست ماه مبارک رمضان: حرارت بدن 5/1 درجه پایین می آید که افرادی که دارای عفونت هستند، عفونت بدن کاهش پیدا می کند. از روز ۶ ماه مبارک رمضان تا ۱۰: عفونت های بدن دفع پیدا می کنند و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج می شود، معده شروع به پاکسازی می کند و مواد زائد را خارج می کند. از روز ۱۰ تا ۱۴ ماه مبارک رمضان: پاکسازی سیستم عصبی و تقویت سیستم عصبی انجام می گیرد.
از روز ۱۴ تا ۲۱ ماه مبارک رمضان: پاکسازی عروق و قلب انجام می گیرد. غلظت خون در این روز ها پاکسازی و تخلیه می شود. از روز ۲۱ تا ۳۰ ماه مبارک رمضان: تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن بیرون می رود. در پایان ماه مبارک رمضان: با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد روبرو هستیم، به شرط تغذیه ای صحیح در ماه رمضان
♡اَللهُمّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج♡
🌺 شادی روح همه شهدا وپدران ومادران آسمانی صلوات 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم
عصرتون بخیر
الهی سال شاد و بانشاط و عمر باعزت و سربلندی داشته باشید....
اولینپنجشنبه سال جدید و یاد عزیزان سفرکرده...
شادی روحشان فاتحه مع الصلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسم به روزای روزهداری
قسم به تشنگی تو آقا
قسم به لحظههای اذون و
به خشکی لب روزهدارا...
پیشنهاد دانلود🌱
#ماه_رمضان
#شب_جمعه
ــــــــــــــــــــ🌷🍃ــــــــــــــــــــــ
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ •🇮🇷••
✅کانال حاج قاسم
╔═🍃🌷🍃═══╗
@haj_ghasem1_20
╚═══🍃🌷🍃═╝
#حق_الناس
🔻 نقل میکنند که در نجف قصابی بود که فوت کرد. رفیقی از علمای نجف داشت. بعد از مدتی آن عالم، رفیق قصاب خود را در خواب دید.
🔸 عالم از قصاب پرسید: آنطرف جای شما خوب است؟ گفت: نه، بد و سخت است. گفت: چرا؟ گفت: از دست فلان همسایه. گفت: چه شده است؟ گفت: خواستگاری دختر او آمدند، من قصاب محل بودم، با من مشورت کردند، من یک کلمه گفتم، خود را گیر انداختم.
🔹 قصاب به آن عالم اصرار کرد که من را نجات بده. عالم از خواب بیدار شد و به دنبال آن همسایه رفت. دید که پدر این خانواده فوت کرده است. یک دختری دارد که سنی از او گذشته است و در خانه است. به دختر گفت شما حقی به گردن فلان قصاب دارید؟ دختر شروع به نفرین کردن کرد. عالم گفت: چرا نفرین میکنی؟ اگر حقی بوده است، بگو که من برای حل این معضل آمدم.
🔸 دختر گفت: شما دیگر نمیتوانید، زندگی من تباه شده است. عالِم پرسید که چطور زندگی شما تباه شده است؟ گفت: من دختری بودم، خواستگاری داشتم. پدر خانواده خواستگار، نزد قصاب رفتند، از آنها پرسیده بودند که اینها چطور آدمی هستند؟ همزمان بین قصاب و پدر من اختلافی پیدا شده بود، قصاب گفته بود «چه عرض کنم؟».
🔹 این کلمه ما را خانهنشین کرد. یک «چه عرض کنم» ما را خانهنشین کرد. اینها پس زدند و این کلمۀ قصاب هم راجع به من زبان به زبان گشت و دیگر الآن سنی از من گذشته است و زمان ازدواج من تمام شده است.
🔸 آن عالِم میایستد و خلاصه زندگی اینها را سامان میدهد و دختر را شوهر میدهد که آن دوست قصاب خود را هم نجات بدهد.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
#تلنگرانه
🔻بازدید فرمانده نیروی زمینی سپاه از مرزهای مشترک ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان
🔹فرمانده نیروی زمینی سپاه از مرزهای مشترک ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان در شمالغرب کشور بازدید کرد.
فرمانده نیروی زمینی سپاه طی این بازدید خطاب به رزمندگان، گفت:
🔹مسئله دفاع از امنیت، سرما، گرما، ایام تعطیل و غیر تعطیل نمیشناسد و باید در همه حال برای حفظ آن در اوج هوشیاری و آمادگی باشیم، امری که شما عزیزان به خوبی و با هوشیاری و درایت به آن توجه دارید.
🍃🌺🌸داستان شب🌸🌺🍃
سلام علیکم
شبتون آرام و وجودتون منور و مزین به خلق نیک....؛
الهی دور همیتون به خوشی باشه و تلخی ها و سختی های روزگار از خودتون و عزیزانتون بدور باشه...؛
ان شاءالله
.....................................
داستان امشب را تقدیم میکنم
۱۴۰۲/۱/۳
"دلجویی و دستگیری از مستمند و معسر"
اون شب ؛ شب سردی بود......
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه...
رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت :
« دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
*« اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى .
اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
او منتظر جواب این زن نماند ،و ميوهها را داد و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن او را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت :
*« پير بشى الهی !... خير ببينى الهی ...»*
...................................
عزیزانم؛
هيچ ورزشى براى قلب انسان ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست...
رسیدن بهار قرآن و ماه رمضان را که نماد عبادت و اخلاص و دوستی و عشق ورزیدن ماست را شادباش و تبریک میگویم.
سهم تنگدستان آبرومند را از محبت و مهربانی و دلجویی تان فراموش نکنید .
لزومی نداره بگید ؛ ما خودمون بدتریم...؛ در حد یک کیلو میوه اونهم بیست هزارتومان...
سهم نیازمندان رو جدا کنید.....
دست خدا همراهتان
🌺🌺🌺🌺🌸🌺🌺🌺🌺
همیشه میگفت :
زیباترین شهادت را میخواهم!
یک بار پرسیدم:
شهادت خودش زیباسـت؛
زیباترین شهادت چگونه است؟!🧐
در جواب گفت :
زیباترین شهادت این است ڪه
جنازهای هم از انسان باقی نماند...🙂
#شهید_ابراهیم_هادی