" سلام علیکم و رحمه الله...؛"
💐 چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۹
💐 "یاحی و یاقیوم"
روزتان بخیر و شادی و وجودتان مسرور از عطر دل انگیز بهاران...؛
الهی که از هر رنج و تعب و نگرانی بدور بوده و حرز اعتصام به آل الله ؛همواره سایه سار زندگیتان باشد...؛
🌸🍀 الهی آمین 🍀🌸
#روز_بخیر/ع
🍃🌸🌺🌻🌺🌸🍃
سپاس مجدد...؛
کلام نیکان...؛
چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۹
مولی الموحدین؛ امیرالمومنین امام علی ابن ابی طالب علیه السلام :
مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ ؛ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ
مولا علی "ع" که درود خدا بر اوباد فرمودند: آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند ، صحیح را از خطا خوب شناسد...!
منبع : 👇
کتاب شریف نهج البلاغه ؛ حکمت ۱۷۳
🍀💐🌻🌸🌻💐🍀
#حدیث_صبحگاهی/ع
🍃🌻💐🌸💐🌻🍃
سپاس...؛
درس اخلاق...؛
چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۹
امام صادق علیه السلام:
هر کس به شایستگی در حقّ خانوادهاش نیکی کند ،
خداوند بر عمرش میافزاید...!
منبع : 👇
کتاب شریف الکافی، ج 8، ص 219، ح 269
🍀🌺🌻💐🌻🌺🍀
#اخلاق/ع
🍃🌺🌸🌻🌸🌺🍃
💐کلام نور ؛
💐چهارشنبه۱۴۰۳/۰۲/۱۹
" السلام علی کتاب الله النور"
"برای صیقل دادن و نورانی شدن قلب"
خدایا بخاطر همه چیز شکر🤲
🍀💐🌻🌸🌻💐🍀
#آیه_های_نور/ع
#امام_زمان(عج )
پشت دیوار بلند زندگی
مانده ایم چشم انتظار یک خبر
یک انا المهدی بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصه ها
اَلّلهُمَّـعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💚
#حجاب
#طرح_نور
❣داستانی زیبا ازحضرت موسی❣
🌹روزی حضرت موسی ( ع ) در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! حضرت موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟
خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، حضرت موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد !
🌿فردای آن روز حضرت موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم.
🌿 حضرت موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و...کنارگذاشت
🍀 ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با حضرت موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به حضرت موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! حضرت موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد.
شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر حضرت موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت :
مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی.
🍃 سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش حضرت موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که " انشاء الله در بهشت با حضرت موسی همنشین شوی ! "
چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با حضرت موسی !
حضرت موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد.
🍁🍂
🌹خوشا آنکه در دنیا به هیچ سنگی نمی چسبد
🌺 مرحوم دولابی میفرمایند:
ﺩﯾﺪی ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؟
🌸 ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ! ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ.
🌸 ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ. ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ و ...
🌸 آﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽچسبد!
✋ جهادگر تبیین باشیم
🌺 ﷽ 🌺
🌺اللّهُمّ اجعَلني في دِرعِكَ الحَصِينَةِ التي تَجعَلُ فيها مَن تُرِيدُ🌺
در حصار قرار گرفتن
بسیار عالیست
سه بار صبح
سه بار شب
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆وقتی این فیلم رو منتشر کرد خیلیا بهش خندیدن الان مشخص شده بوی چفیه تا کجا رفته...
✌ سیدعلی انقلابت تا همین قلب آمریکا رسیده!
🍁🍂