eitaa logo
🚩🏴حاج قاسم🚩🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.1هزار ویدیو
28 فایل
ایدی مدیر مالک: @MuhammadF313 کشکول جامعی از مطالب متنوع سیاسی ؛ اجتماعی؛ فرهنگی؛ طنز؛ خانواده؛ .... به ما بپیوندید🙏🪴🌺💖
مشاهده در ایتا
دانلود
22.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️🎥پشت پرده چیست؟ 📍آیا علیزاده، کسی که با حضور در شبکه‌های معاند فارسی‌زبان و دفاع از جمهوری اسلامی بر روی زبان‌ها افتاد و البته سابقه حضور در جمع منافقین و ضدانقلاب را دارد، متحول شده است و یا در سناریوی نفوذو ایجاد اختلال محاسباتی در بدنه‌ی انقلابی گام برمی‌دارد؟ 📍آیا هضم این موضوع سخت است که بدانیم علیزاده همان علینژاده و آبشخور هردویشان یکی است که در دو تِم جداگانه برای دو قشر متفاوت، دستکاری شناختی انجام می‌دهند؟ نگران حافظه‌ی تاریخی برخی از زودباوران باشیم یا نباشیم؟ ✍محمد جوانی M
روحانی شهید محمود رضا ساعتیان🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۱۰/۲۳ محل ولادت: یزد تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۳/۶ محل شهادت: شلمچه مزار: گلزار شهدای خلدبرین یزد
🔰زندگینامه روحانی شهید محمود رضا ساعتیان ✨از ولادت تا شهادت✨ [🕊🌤🌺] 🌷محمودرضا ساعتیان» سومین فرزند «محمد حسین» و «بی‌بی‌شمایل گلشن تفتی»، در بیست و سوم دی سال 1340 در شهرستان یزد متولد شد. او در آغوش گرم خانواده كه ملهم از اسلام ناب محمدی بود پرورش یافت. پدرش معلم بود و همواره بر روند تربیت صحیح و درسی محمود نظارت داشت. وی مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و سپس به مدرسه راهنمایی صالحی‌زاده (معراج) رفت. محمودرضا اولین سال دبیرستان را در دبیرستان رسولیان (یزد) به تحصیل پرداخت. سپس به تهران نزد برادرش رفت و از سال دوم دبیرستان در دبیرستان موسوی تهران به تحصیل ادامه داد. در همین دوران بود كه انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و مردم به كوچه و خیابان‌ها می‌آمدند و شعار می‌دادند. محمودرضا هم در كنار مردم انقلابی به راهپیمایی و تظاهرات می‌پرداخت. او هم در جریان انقلاب قرار گرفته بود. گاهی اوقات بالای پشت بام می‌رفت و با مردم و همسایه‌ها هم صدا می‌شد و الله اكبر می‌گفت. به روحانیت علاقه فراوانی داشت. كلاس سوم دبیرستان بود كه به اتفاق خانواده به روستا رفت. دوران انقلاب مصادف با محرم بود و مادرش از اینكه نمی‌توانست در مراسم عزاداری محل شركت كند، ناراحت بود. محمودرضا به مادرش می‌گفت: «من برایت روضه می‌خوانم، مادر.» او گاهی اوقات برای مادرش روضه می‌خواند و از استعداد خاصی برخوردار بود. محمودرضا در تحصیل موفق و شاگرد ممتاز بود. در برخورد صریح و رو در رو با منافقین و ضد انقلابیون پیش قدم بود. برای سركوبی ضد انقلاب در یكی از تعطیلات تابستانی به شمال كشور رفت و به خاطر عشق به انقلاب داوطلبانه به منطقه اعزام گردید. پس از اتمام دوران دبیرستان موفق شد در رشته ریاضی فیزیک مدرک دیپلم را بگیرد. سپس به عنوان پاسدار، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد انتخاب شد و مشغول به خدمت گردید. وی در طی این مدت به عنوان پاسدار و مسئول روابط عمومی سپاه فعالیت داشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وظیفه شرعی خود می‌دانست كه از میهن و انقلاب دفاع كند. به دلیل علاقه فراوانی كه به روحانیت داشت، در صدد برآمد كه بنیه علمی خود را تقویت كند و به دروس حوزوی بپردازد. پس به شهر قم رفت و در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل گردید. وی در طول مدتی كه به دروس حوزوی می‌پرداخت، هر وقت كه در جبهه احساس نیرو می‌كردند، با شتاب به جبهه می‌رفت و با اینكه به سربازی نرفته بود ولی به قدری در سپاه آموزش دیده بود كه فرماندهی گردان را به او محول كردند. وی به عنوان یک روحانی مبلغ علاوه بر تبلیغ، همدوش رزمندگان در عملیات‌ها حضور داشت. محمودرضا معتقد بود كه اگر یک روحانی به عنوان رزمنده در خط مقدم حضور یابد، در این صورت است كه می‌تواند به تبلیغ بهتری دست پیدا كند و بدین منظور سلاح بر دست در كنار رزمندگان بود. یكی از ویژگی‌های محمودرضا ساعتیان عشق وافری بود كه نسبت به امام خمینی داشت. وی بر اساس فرامین حضرت امام خمینی، مداومت حضور در جبهه را یک عمل واجب تلقی می‌كرد. در 24 سالگی با خانم زهرا سالاری ازدواج كرد. مدت زندگی مشترک آنها سه سال بود. حاصل زندگی مشتركشان دو فرزند پسر به نام‌های ابوذر و سلمان است. در موقع حیات فرزندانش یكی دو ساله و دیگری یک ماهه بود. خانم زهرا سالاری، همسرش، چنین بیان می‌كند: «خود را در قبال جامعه مسئول می‌دانست و دوست داشت به هر نحوی مردم را ارشاد كند و می‌گفت: این تكلیف الهی بر گردن من است. به مسئله حجاب خیلی حساس بود. حتی در نامه‌هایش كه از جبهه می‌فرستاد ما را به حجاب سفارش می‌كرد و با افرادی كه بدحجاب بودند و رعایت شئونات اسلامی را نمی‌كردند. رفت و آمد نمی‌كرد نسبت به پدر و مادرش احترام خاصی قایل بود. با افراد فامیل و دوستان خوب بود و رفت و آمد می‌كرد. عقیده داشت باید صله رحم صورت گیرد، حتی با فامیل دور هم همین طور. بزرگترین آرزویش شهادت و پیروزی اسلام و گسترش آن بود. وقتی كسی از دوستان و همرزمانش شهید می‌شد، می‌گفت: من چند سال است كه در جبهه هستم و شهید نشدم. آنها هنوز دو، سه باری نیست كه به جبهه رفته‌اند ولی سعادت نصیبشان گردید و شهید شدند.» ✨ادامه👇
وقتی كه در حوزه علمیه قم درس می‌خواند، آنجا به درس خیلی اهمیت می‌دادند. به طلبه‌ها سخت می‌گرفتند محمودرضا به جبهه می‌رفت و موقع امتحان خودش را می‌رسانید و بعد از یک شب مطالعه در امتحانات شركت می‌كرد. او نمرات خوبی داشت و در كارهایش موفق بود. یک بار در جزیره مجنون به شدت مجروح شد، ولی پس از بهبودی دوباره به منطقه برگشت. محمودرضا ساعتیان در عملیات‌های بی‌شماری شركت داشت، از جمله: عملیات مجنون، عملیات فاو، عملیات والفجر مقدماتی، والفجر دو، والفجر هشت، عملیات حاج عمران و بیت‌المقدس دو كه شجاعانه می‌جنگید و دشمن بعثی را به خاک می‌انداخت. در جبهه كلاس‌های عقیدتی دایر می‌كرد و بچه‌های رزمنده را دعوت می‌نمود. به آنها قرآن، نماز و مسئله‌های شرعی درس می‌داد. در كنار مسئولیتش (فرمانده گردان) به شناخت اسلام، انقلاب و شخصیت امام خمینی می‌پرداخت. آخرین دفعه‌ای كه مرخصی گرفت و به منزل رفت، فرزند دومش (سلمان) 25 روزه بود. او در طی این 25 روز موفق نشده بود كه فرزندش را كامل ببیند. پس از سركشی از خانواده، رادیو اعلام كرد كه دشمن در شلمچه پاتک زده‌ محمودرضا با شنیدن این خبر فوری خودش را با هواپیما به منطقه رساند و یک هفته بعد خبر شهادتش را به خانواده‌اش ابلاغ ‌كردند. قبل از شهادتش برای ابوذر و سلمان (فرزندانش) نامه‌هایی نوشت و از همسرش خواست كه بعد از شهادت یكی را در 7 سالگی و دیگری را در 17 سالگی بخوانند. محمودرضا ساعتیان در ششم خرداد ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت تركش در تک عراق به شهادت رسید. 🔹روحانی شهید محمودرضا ساعتیان در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «از مادر عزیز و دلسوزم تقاضا دارم مرا حلال كند و در فراق من ناله نكند و همچون زینب (س) صبور باشد. پیرو ولایت فقیه باشید. خواهران و برادران عزیز در كسب علوم و معارف اسلامی كوشش كنید و از فرزندانم می‌خواهم كه راه مرا ادامه دهند.» او اولین شهید خانواده است که پیكر پاک و مطهر شهید را در خلدبرین یزد به خاک سپردند.
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥🔥🔥سامانه ۳۴۱۲ برای گزارش بدحجابی فروشندگان.... 🔴🎥 توضیحات آقای خرمی رییس اطاق اصناف در هفتمین ویژه برنامه تلنگر...
مراسم گلباران دیدار و تشیع شهدای گمنام🖤 در ورزشگاه ازادی M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥به کوری چشم دشمنان، جمهوری اسلامی ایران پابرجاست M
🔻شهادت افسر اطلاعاتی ارتش در جنوب شرق کشور فرمانده تیپ شهید دلجویان ارتش در خراسان شمالی: 🔹شهید امیرحسین میرزایی از اهالی استان خراسان شمالی در منطقه جنوب شرق ایران به درجه رفیع شهادت نایل شد. 🔹این شهید والامقام که متولد ۱۳۷۶/۰۲/۲۰ و عضو گروه اطلاعات رزمی جنوب شرق آجا بود در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۱۹ در منطقه عمومی سیستان و بلوچستان به فیض شهادت نائل شد. M
🔴👆همون زنی هست که میگفت بی حجاب بشید روسری در بیارید شهوت بیشتر بشه بنیان خانواده سست بشه از ماهواره ها ،همونی که آشوب بپاکرد چهره شیطانی خودش رو ، رو کرد لعنت بر دشمن خدای بزرگ😡 🔴🔵نیروهای امنیتی خطاب به مردم عزیز جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 چهارشنبه سوری امسال در خانه بمانید و بچه های خود را هم مراقب باشید از خانه خارج نشوند خطر حضور عناصر اجیر ویا فریب خورده دشمن خارجی و انداختن مواد مسموم در آتش برای آسیب رساندن به مردم را جدی بگیرید! . منتظر بیداری ماست مددی کن دستهای پشت پرده رسوابشن🤲
🔴پیامک وزارت اطلاعات‌
👈 😂 اینا رفتن مسافرت ، امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم ! فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود : نخورید ؛ مایع ظرفشویی نخورید ؛ سمِ گلدون نخورید ؛ جرمگیر توالت زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟ گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ، اونیکه نوشته مرگ موش توش گز ، اونیکه نوشته صابون توش شکلات!😐😐 👌 یعنی دیگه هرکامیونی ببینم پشتش بنویسه رفیق بى کلک مادر؟؟ منفجرش میکنم 😂😂😂😂 M ┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈‌┄