🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #هشتاد_چهارم
#فصل_دهم
یک جوری حرف می زد که آدم آرام می شد. کمی تعریف کرد، از کارش گفت، سربه سر خدیجه گذاشت.
بعد هم آن قدر برای بچه دوم شادی کرد که پاک یادم رفت چند دقیقه پیش ناراحت بودم.
صمد باز پیش ما نبود.
تنها دل خوشی ام این بود که از همدان تا قایش نزدیک تر از همدان تا تهران است.
روز به روز سنگین تر می شدم. خدیجه داشت یک ساله می شد.
چهار دست و پا راه می رفت و هر چیزی را که می دید برمی داشت و به دهان می گذاشت. خیلی برایم سخت بود با آن شکم و حال و روز دنبالش بروم و مواظبش باشم. از طرفی، از وقتی به خانه خودمان آمده بودیم، از مادرم دور شده بودم.
بهانه پدرم را می گرفتم. شانس آورده بودم خانه حوری، خواهرم، نزدیک بود. دو سه خانه بیشتر با ما فاصله نداشت.
خیلی به من سر می زد. مخصوصاً اواخر حاملگی ام هر روز قبل از اینکه کارهای روزانه اش را شروع کند، اول می آمد سری به من می زد.
حال و احوالی می پرسید. وقتی خیالش از طرف من آسوده می شد، می رفت سر کار و زندگی خودش.
بعضی وقت ها هم خودم خدیجه را برمی داشتم می رفتم خانه حاج آقایم. سه چهار روزی می ماندم.
اما هر جا که بودم، پنج شنبه صبح برمی گشتم. دستی به سر و روی خانه می کشیدم. صمد عاشق آبگوشت بود.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱
من حجاب را دوست دارم، تو اما نه!
من به چادر بر سرم افتخار میکنم، تو اما گویا سنگینی نواری بر سرت آزاردهنده است!
اینجاست فرق من و تو؛
من زیبایی را برای خود و خانوادهام میخواهم و تو برای غیر.
من آزادی روحام را میخواهم و تو آزادی نفسات را.
من آسایش دو دنیا را میخواهم و تو آسایش دنیای دنی را(هرچند که از همان هم محرومی!).
من رضای الله را میخواهم و تو رضای الاه را.یادت بیاورم؛
حجاب را من نخواستهام؛معبود و معشوقات......
#من _چادرم را _دوست دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱یاد بگیر به امام حی وحاضر لبیڪ بگی...
#استوری🌸
#امام_زمان♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
.• جمھوریِاسلامی
تـلآویـو و حیفـا را
با خاڪ،😎✌️🏿
یکسان خواهد کرد.⛓💣
- حضرتآقا -
#شہیدانہ😍
✔️شهدا همیشه آنلاین هستند
ڪافیه دلت رو بروزرسانے ڪنے😊
اون موقع مےبینے ڪه در تڪ تڪ⤵️
لحظات در ڪنارت بودند...««
هستند...→↓•••
وخواهند بود...😇🍃»»
اومد بهم گفت:
میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی
تا داروهامو بخورم..
ساعت ۴صبح بیدارش کردم
تشکر کرد:)
بلند شد از سنگر رفت بیرون..
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت
اما نیومد..
نگرانش شدم
رفتم دنبالش
دیدم یه قبر کنده
توش نماز شب میخونه
و زار زار گریه میڪنه..
بهش گفتم:
مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی..
میخواستی نماز شب بخونی
چرا به دروغ گفتی مریضم
و میخام داروهام رو بخورم..!!
برگشت و گفت:
خدا شاهده من مریضم
چشمای من مریضه
دلم مریضه
من ۱۶سالمه..
چشام مریضه..
چون توی این ۱۶سال امامزمان رو ندیده..
دلم مریضه..
بعد از ۱۶سال هنوز نتونستم
با خدا خوب ارتباط برقرار کنم..
گوشام مریضه..
هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم..
#تلنگر!
#امام_زمان
#تلنـگرانه💭
عزیزی میگفت:
ھروقت احساسڪردید
از↫امامزمان دورشدید
ودلتونواسہ آقاتنگنیست
ایندعاۍڪوچیڪ روبخونید
بہ خصوصتوےقنوتهاتون
"لَیِّنقَلبیلِوَلِیِّاَمرِك"🌿💔:)
#تلنگرانه
حواستباشہچشماتمثلگوگلنیست🧐
ڪہبعدازجستوجوودیدن،😳
بتونۍسریعسابقہاشروپاكڪنۍ..!😕
چشماتبہاینراحتۍپاکنمیشن،🙁
پسمواظبباشچۍباهاشمیبینۍ👀
وجستوجومۍڪنی...🚶🏻♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم حتما باز شود!
حیا سر منشاء جان و حیات است
ادب بر آدمی تاج صفات است...!
بشر وقتی مودب با حیا شد
یقین ممتاز و فخر کائنات است...!
#بدونتعارف🚶🏻♂
میگما!
بهمولاخدایمجازی؛هموناللهِ
دنیایِواقعیه!
پسیکمخجالتبکشید😐
درستهگفتن(اناللهیحبالتوابین)
در دیزیبازه؛حیایگربهکجارفته🚶🏻♀