سخنان امیر دلاور ارتش
به خود ببالید
✴️ امیر دریادار شهرام ایرانی: در حال برنامهریزی برای حضور در تنگه پاناما هستیم
✔️فرمانده نیروی دریایی ارتش در حاشیه برگزاری نخستین همایش ملی تمدن دریایی - مسیر پیشرفت:
🔸امروز فرصت بزرگی در حوزه دریا برای پیشرفت کشور در اختیار ما است و میتوان با استفاده صحیح از ظرفیت دریایی این موهبت را از یک ظرفیت اقتصادی به یک ظرفیت تمدنی تبدیل کرد. امروز بهرهمندی از دریا برای ما یک مزیت ژئوپلیتیک است و آنها که از این ظرفیت برخوردار نیستند دچار یک خفگی ژئوپلیتیکی هستند.
🔸ما تا امروز در تمامی تنگههای راهبردی دنیا حضور داشتهایم و تنها در دو تنگه حضور نداشتهایم که در یکی از آنها امسال حضور پیدا میکنیم و در حال برنامهریزی برای حضور در تنگه پاناما هستیم. / آجامدیا
┈••✾•🌿❣️🌿•✾••
@khezreznde
2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دانشمندی که شرط ازدواجش شهادت بود
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
922.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸آرزو میکنم
🍃کلبۂ دلتان
🌸همیشہ آرام باشہ
🍃و شادی و برکت
🌸مثلِ باراڹ رحمت
🍃از آسمان براتون بباره
🌸سلام صبح بخیر
السلام علیکِ یا سیده النساءالعالمین یا فاطمه الزهراس
به خاطر دعای مادر
به حضرت موسی (ع) ابلاغ شد، موسی! همسایه بهشتی شما، یک جوان قصّاب است در فلان محله بنیاسرائیل. الله اکبر. یک جوانِ قصّاب، میشود همسایه موسیبنعمران اولوالعزم. آیا این توفیقات همینطور بیخودی است؟ پارتیبازی است؟ بیحساب و کتاب است؟ چه کار کرده این جوان قصّاب که به این مقام رسیده؟
حضرت موسی (ع) درصدد پیدا کردن این جوان برآمد. فردای آن شب رفت در آن محلهی بنیاسرائیل، دید جوانی یکی دو تا لاشهی گوسفند آویزان به دیوار کرده و دارد میفروشد. ایستاد. این جوان گوشتهایش را که فروخت، حضرت موسی به او گفت من با شما کار دارم. جوان گفت برویم منزل. با هم آمدند منزل. حضرت موسی دید این جوان وقتی وارد شد گفت: آقا اول یک فرصتی به من بده، من مادر پیری دارم باید امر این را اول انجام بدهم. امر مادرم بر امور دیگر مقدّم است. حضرت موسی دید یک زنبیلی در سقف آویزان است. زنبیل را پایین آورد؛ یک پیرزنی که فقط اسکلتی از او باقی مانده، دست و صورت این پیرزن را بوسید، سلام کرد، شستشو داد این پیرزن را، غذایی را آماده کرده، با حوصله کامل غذا دهانِ این پیرزنی که در جا افتاده کرد. رسیدگی کرد، مادر غذایش را خورد، تمام که شد، زنبیل را آویزان کرد دوباره مانند نَنیهای امروز. آمد خدمت حضرت موسی و گفت: من در خدمتم.
حضرت موسی، متوجه شد صدای ضعیفی از این زنبیل بلندشد. آهای کسانی که مادرهایتان زنده است؛ کسانی که پدرهایتان زنده است! احترام به پدر و مادر، احترام به بزرگترها! داد میزنی؟ به بابایت میگویی نفهم؟! باش تا صبح دولتت بدمد....
روز مادر برهمه مبارکباد🌺🌺🌺