حاج بیخیال!
💫🌈🌨🖇
#خاطرات_طنز_جبههツ
مگر می شد با آن تکه ها که می آمدند آدم حواسش جمع نماز باشد...!!
مثلا یکی می گفت:«واقعا این که می گویند نماز معراج مومن است، این نماز ها را می گویند نه نماز من و تو را!!!!!»
دیگری پی حرفش را می گرفت که:«من حاضرم هرچی عملیات رفتم بدهم دو رکعت نماز او را بگیرم.»
و سومی:«مگر می دهد پسر!!؟؟»
و از این قماش حرفا. و اگر تبسمی گوشه لبمان می نشست بنا می کردند به تفسیر کردن:«ببین!ببین! الان ملائک دارند قلقلکش می دهند.»
و اینجا بود که دیگر نمی توانستم جلوی خودم را بگیرم و لبخند تبدیل به خنده می شد...
خصوصا آنجا که می گفتند:«مگر ملائکه نامحرم نیستند؟»
و خودشان جواب می دادند:«خوب لابد با دستکش قلقلک می دهند!!!!»
حاج بیخیال!
اونا رفتن..
شهید شدن..
شب جمعه ها دور اقا جَمعن..
ما هنوز درگیر اینیم که چجوری کمتر گناه کنیم..
+کجای کاریم؟!
حاج بیخیال!
که زهرا گمنام میخࢪد:)...!
میگفت چقدر خوب حق شهدا رو ادا میکنیم
فقط ادا در میاریم...!
حاجے..
صدامونو دارے!؟
ما گیر افتادیم...
تو میدان مین گناه گیر افتادیم..
حاجی به دادمون نرسے
از دسٺ رفتیماا
مگه نگفتی همه ۍ ما بچه هاتیم؟!
پس حاجے خودت کمکمون ڪن...