eitaa logo
HAJFATHI
604 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
910 ویدیو
48 فایل
#حاج_فتحی #رسانه_حاج_فتحی ▪️استاد حوزه و دانشگاه #اینجا: تبیین، ترسیم، تحلیل و تبلیغ https://zil.ink/hajfathi_ir 📮دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه 👌ارتباط مستقیم: @hajfathi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠به خاطر ظلم ستیزی دکترا را نپذیرفت نقل است عده ای نزد علامه طباطبایی آمدند و به ایشان گفتند: شاه قصد دارد به شما دکترای فلسفه بدهد. علامه از شنیدن این سخن برآشفت و فرمود: به هیچ عنوان از دستگاه ستم، چنین چیزی را نخواهم پذیرفت. افراد بسیاری به ایشان اصرار کردند تا این عنوان را بپذیرد و گفتند: به سودتان است این درجه را بپذیرید؛ زیرا اگر از پذیرفتن آن خودداری کنید، شاه عصبانی می‌شود و برایتان گرفتاری درست می‌شود، ولی علامه با شجاعت فرمود: «از شاه هیچ گونه واهمه ای ندارم و حاضر به قبول دکترا نیستم». ---------- 📚 یادها و یادگارها، ص ۵۳؛ احمد لقمانی، دیدار با ابرار (علامه طباطبایی، میزان معرفت)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰، چ ۱، ص ۱۰۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام محمد باقر علیه السلام ▫️اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِك َاللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِك َوَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِك َوَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ 🌹 حضرت (ع) تسلیت باد.
ای حامی روضه های ارباب وی مظهر علم رب الارباب اسلام نفس گرفت از تو ای نفس نفیس ام ارباب
1_90141287.mp3
13.49M
🎙بگو که برام گریه کنن توی منا #زمینه_شهادت_امام_باقر (ع) 🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
امام باقر علیه السلام: مطمئناً بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم میدارم. 📚 غیبت نعمانى، ص۲۷۳
یک گذشت و از شما محرومم السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
✅برای تبلیغ غدیر کاری کن کانال بزن، گروه درست کن، عکس و استیکر بساز، پیامک بزن، سخنرانی کن، ایستگاه صلواتی بزن، شیرینی پخش کن و....
💠 فرار از و شهید صدر یکی از کتاب‌های آیت الله سیدمحمدباقر صدر، نام دارد که برای نخستین بار در بیروت چاپ شد. شهرت کم سابقه این کتاب و نویسنده آن موجب شد ناشر، عکس کوچکی را همراه با زندگی نامه مختصری از آیت الله صدر، پشت جلد کتاب چاپ کند تا خوانندگان کتاب با محقق و نویسنده فرزانه آن آشنایی اندکی پیدا کنند. وقتی یک جلد از این کتاب به دست آیت الله رسید و چشمش به عکس و زندگی نامه اش افتاد، با ناراحتی و نارضایتی کتاب را به زمین گذاشت و رنگ چهره اش تغییر کرد. طلبه‌هایی که در حضور آیت الله صدر بودند، پنداشتند چاپ کتاب رضایت استاد را جلب کرده است، ولی یکی از آنان با دیدن تغییر چهره ایشان گفت: استاد! مثل اینکه ناراحت شدید. چه چیزی موجب آزردگی حضرت عالی شد؟ آیت الله صدر با ناراحتی فرمود: «به قاسم رجب (کتاب فروش) بگویید کتاب را بدون جلد بفروشد! برای چه این عکس و حرف‌ها را در پشت جلد کتاب چاپ کرده است؟ مگر من برای کسب شهرت کتاب می‌نویسم که در پشت جلد آن، خودم را به مردم بشناسانم. » آن گاه پس از لحظه ای سکوت افزود: «من هرچه می‌نویسم، برای ، ضرورت و متعلق به و است، نه کار شخصی. اگر مسئولیت مطالب کتاب نبود، از چاپ اسم خودم در روی کتاب نیز صرف نظر می‌کردم. از اول هم می‌خواستم آثارم به اسم «جماعة العلماء» [۱] چاپ شود، ولی نشد.... با این حال، چاپ عکس و بیوگرافی من در پشت جلد کتاب، کاملاً بی جا و عبث است». [۲] ---------- 📚 منابع: [۱]جماعة العلماء فی النجف، نام تشکلی از عالمان نجف اشرف بود که در برابر حوادث حکومت وقت عراق در سال ۱۹۵۸م. تشکیل شد. هدف این جماعت، عرضه برنامه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فکری مکتب اسلام و هماهنگ با نیازهای حیات انسان معاصر بود. [۲]: مصطفی قلی زاده، دیدار با ابرار (شهید صدر)، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲، چ ۱، صص ۴۹ ۵۱.
‍ 👌آقای حاج شیخ اسماعیل جاپلقی گفت: جوانی به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود. 👈در ابتدای ورود، شبی در خواب دید در وادی السلام نجف است و کاغذهایی از آسمان می‌ریزد و مردگان جمع می‌کنند؛ ولی یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایی به آن‌ها نمی‌کند!! 👈جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟ جواب داد: دعای مسلمانان دنیا که می‌گویند: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، به این صورت برای مردگان می‌آید 👌این کاغذها، برات آزادی از آتش جهنم است. 👈پرسیدم: چرا شما استفاده نمی‌کنید؟ 👈 گفت: من پسری دارم که‌ شب‌های جمعه یک کاسه آب برای من می‌فرستد، این کاغذها را برای کسانی که کسی را ندارند، می‌گذارم. 👈 پرسیدم: اسم پسرت چیست؟ گفت: حسین و در نزدیکی صحن، بساط خرازی پهن می‌کند. 👈صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانی ای که گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم گفتم: شما پدر دارید؟ جواب داد: نه، مدتی است که از دنیا رفته است. 👈پرسیدم: برایش خیرات می‌فرستید؟گفت: من چیزی ندارم، فقط شب‌های جمعه یک کاسه آب به نیت او می‌دهم. 👈پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولی این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمی‌داشت، برمی‌داشت. 👈 پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را برای افرادی می‌گذارم که کسی برایشان خیرات نمی‌کند، پس چرا حالا برمی‌داری؟ 👌گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده 👈صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم گفتند: دو هفته قبل از دنیارفته است 📚به نقل از پایگاه اطلاع رسانی درس‌هایی از قرآن استاد قرائتی
پاسخ به یک سوال مهم چرا باید کار فرهنگی کنیم؟ (قسمت اول) اگر در میانه راه هستید و گاهی برای ادامه مسیر دچار تردید می شوید و اگر دوست دارید این جبهه را تقویت کنید و دوستانتان را برای انجام کار فرهنگی "مربی محور و مسجد مدار" ترغیب نمایید ، پاسخ به این سوال مهم و اساسی را حتما به خاطر بسپارید و بارها در ذهنتان مرور کنید. 1⃣اول: برخلاف بسیاری از درد های بشر "درد دین" داشتن از معدود درد هاییست که به انسان آرامش روانی و لذت معنوی می بخشد. درد دین داشتن از جمله دردهای مسری و واگیر دار است پس اگر طبق روال و در مسیر درست دنبال شود اول از همه ، اعضای خانواده را گرفتار می کند. وقتی کسی کار فرهنگی کند ، فضای خانه و خانواده او از معنویت آن نور می گیرد، هدف ها متعالی می شود ، همسر همسنگر می شود و فرزند رزمنده جبهه فرهنگی و ادامه دهنده راه پدر و مادر. هر کس بیشتر در این جبهه ثابت قدم بماند در تربیت فرزندان صالح موفق تر خواهد بود و چه بسیارند کسانی که از کم کاری در این عرصه خسارت های جبران ناپذیری دیده اند. 2⃣دوم: یک بار امام راحل رحمت الله علیه در دیدار با دبیران پرورشی توصیه ای بدین مضمون فرمودند که فکر نکنید این دانش آموز ده ، یازده ساله پسر فلان کشاورز یا مغازه دار و آسیابان روستاست بلکه تصور کنید این نوجوان وکیل آینده ، وزیر آینده و یا فلان مسئول خواهد بود. حالا ما از وزیر و وکیل شدن افراد هم که بگذریم و در سطوح پایین تر به موضوع نگاه کنیم کمک به تربیت دینی جوان و نوجوانان این مرز و بوم ، کمک به تربیت شهروندان آینده جامعه و همسایگان دیوار به دیوار خود ماست. آیا تا بحال از صدای بلند نوار ترانه خانه همسایه و یا فساد و بی بند و باری اطرافتان ناراحت نشده اید؟ یادتان باشد که ناراحتی در این باره به تنهایی مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه باید تصمیم بگیرید از همین امروز برای فردای خود و فرزندانتان هماسایگان خوبی تربیت کنید. 3⃣سوم: حتما شنیده اید خیلی از بزرگترها که امروز از نمازگزاران جدی و پروپا قرص مساجد هستند ، مسجدی شدن خود را مدیون پدربزرگ یا مادربزرگ پیرشان می دانند که در کودکی دست آنها را می گرفت و با خود به نماز جماعت می برد. کار فرهنگی یعنی همین ؛ به همین سادگی فراموش نکنید تربیت دینی در فضای غیر رسمی مفید تر و اثر گذارتر است پس تا فرصت هست درست مثل مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها به تجارت پر سودی دست بزنید که تا قیام قیامت خوشه چین ثمرات بی مثالش باشید. 4⃣چهارم: در آموزه های دینی خطاب به ائمه اطهار علیهم السلام می گوییم: "اشهدانک جاهدت فی الله حق جهاده" آیا تا به حال فکر کرده اید معنای این جمله چیست؟ یعنی :شهادت می دهم به درستیکه شما حق جهاد در راه خدا را به جا آورده اید. و حتما یادتان هست که بارها در زیارت نامه ها ، به امامان معصوم علیهم السلام خطاب کرده اید که ای بزرگواران: "داعی الی الله" ، "داعی الی سبیلک" و "داعی الی دینک" هستند، یعنی آنها دعوت کننده به خدا، راه خدا و دین خدا هستند. دوستی می گفت: گسترده شدن سفره روزی بی کران هدایت عاشورا و بساط کربلا که کار امام حسینعلیه السلام و یارانش بوده، ما برای کمک به این جبهه چه کار کرده ایم؟ اصولا قرار نیست داعی الی الله بودن امامان معصوم علیهم السلام را آن دنیا پای ما بنویسند بلکه ما نیز موظفیم کاری کنیم که نکند در حق "جهاد در راه خدا" کوتاهی کرده باشیم. 5⃣پنجم: قبل از انقلاب برای تربیت دینی فرزندان به حاکمیت و دستگاه های آموزشی و حتی مدارس امیدی نبود و هر کس دلش می سوخت خودش کاری می کرد. مسجد،هیات و تکیه محل ; کانون اصلی تربیت جوانان و نوجوانان محسوب می شدند و نتیجه آن شد که نسل انقلاب و دفاع مقدس رشد کردند و تربیت شدند. اما کم کم دچار روزمرگی و تکرار شدیم ، از عمق به سطح آمدیم و رسالت های تربیت دینی فرزندانمان را به عهده مسولان دستگاه ها و ارگان های حاکمیتی گذاشتیم و از قضا کمی دچار خسران شدیم. به تدریج فرهنگسراها رقیب مساجد شدند و معلم و عموها و خاله های تلویزیون و کاپیتان تیم ورزشی جای مربی را گرفت . کار فرهنگی یعنی تربیت نسلی مشابه نسل اول انقلاب و رزمندگان دوران دفاع مقدس.