eitaa logo
|حُرّ|
2.3هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
[﷽] و داد زد اسلحه ها همانطور دستتان بگیرید که انگار دست معشوقه تان است:)🚶💣! کُپـۍ‌ آزاده ستون🙂 لف دادی313صلوات بهت میوفته رفیق:) مدیر: @fatemeh_siavashii ادمین تبادلات: @fatemeh_siavashii #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی #والسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
Hossein Taheri - Shabe Arezooha (studio).mp3
1.46M
شب آرزو ها ، همین آرزومھ ؛ ببینم ظریحِ حسین روبرومِ :)
●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): رفیق‌ِ خوب،مانند خویشاوند و است. | نهجُ‌البلاغه
قسمت6️⃣2️⃣ 📿 ابتداي جواني و از زماني كه خودم را شناختم، به حقالناس و بيتالمال بسيار اهميت ميدادم. پدرم خيلي به من توصيه ميكرد كه مراقب بيتالمال باش. مبادا خودت را گرفتار كني. از طرفي من پاي منبرها و مسجد بزرگ شدم و مرتب اين مطالب را ميشنيدم. لذا وقتي در سپاه مشغول به كار شدم، سعي ميكردم در ساعاتي كه در محل كار حضور دارم، به كار شخصي مشغول نشوم. اگر در طي روز كار شخصي داشتم و يا تماس تلفني شخصي داشتم، به همان ميزان و كمي بيشتر، اضافهكاري بدون حقوق انجام ميدادم كه مشكلي ايجاد نشود. با خودم ميگفتم: حقوق كمتر ببرم و حالل باشد خيلي بهتر است. از طرفي در محل كار نيز تالش ميكردم كه كارهاي مراجعين را به دقت و با رضايت انجام دهم. اين موارد را در نامه عملم ميديدم. جوان پشت ميز به من گفت: خدا را شكر كن كه بيتالمال برگردن نداري وگرنه بايد رضايت تمام مردم ايران را كسب ميكردي! اتفاقاً در همانجا كساني را ميديدم كه شديداً گرفتار هستند. گرفتار رضايت تمام مردم، گرفتار بيتالمال. اين را هم بار ديگر اشاره کنم که ُزمان و مكان در آنجا وجود نداشت.
🤍
وسط معرکه نبرد با داعش، از عراق زنگ زد و گفت شنیدم تهران برف اومده.. گفت برو فلان پادگان سپاه، آهوها از کوه میان پایین بخاطر غذا.. براشون علوفه و آب تهیه کن، حیوونا بی‌آب و غذا نمونن.. به شوخی گفتم حاجی! وسط جنگ با داعش به آهوها چیکار داری!؟ گفت من به دعای آهوها نیاز دارم..✨
https___vesal.co_FTP_files_tracks_11_track_9EhZinPLEK7yI783SFPptRJiOmDVOc_320 (1).mp3
11.49M
با سر اومدی مشکلِ منو حل کنی بابا ؛ دست نداری کھ دخترتُ بغل کنی بابا !
خدایا به ما عنایتی کن که قیمه هارو نریزیم تو ماستا💔🚶🏻‍♂...!
زیارت عاشورا ۱ - علی فانی.mp3
11.27M
بسے آرام ‌بخش و زیبا ! - پیشنهادِ‌ دانلود
Mehdi Rasouli - In Pa Va On Pa Nakon Baba.mp3
5.95M
امشب نیای دیگه فردا دیرھ ! امشب نیای دخترت میمیرھ . . قبل از خواب خود را شارژ کنید🙂📿
••• اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود از مادرم تلفنی پرسیدم! شد سوپ..🍲😢😅 آبش زیاد شده بود ... منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️ روز دوم گوشت قلقلی درست کردم! شده بود عین قلوه سنگ...😅 تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂😂🤔 ❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻‍🍳😌
شبتونـ.بخیر🤥
🌱 مرا اندوهگین نمی‌دارد که پس از آن مهلت دو ركعت گـــزاردن داشتـه باشم و از خدا عافیت طلبم. 🌿
میخواهم در همین لحظه تورا اگاه کنم که: من عمیقا به تو فکر میکنم انتظار دیدنت را میکشم وازهمه‌چیزمهم‌تراینکه‌ واقعاتورادوست دارم:)♥️!
خــدا خـودش حواسـش بهمون هسـت.." :)
|حُرّ|
میخواهم در همین لحظه تورا اگاه کنم که: من عمیقا به تو فکر میکنم انتظار دیدنت را میکشم وازهمه‌چیزمهم
گفته بودی: من "همینم" یا بمان، یا دل بِکَن! من به این جمله که می گویی: "همینی" قانعمــ...
قسمت7️⃣2️⃣ 📿 به راحتي ميتوانستم كساني را كه قبل از من فوت كرده اند ببينم، يا كساني را كه بعد از من قرار بود بيايند! يا اگر كسي را ميديدم، الزم به صحبت نبود، به راحتي ميفهميدم كه چه مشكلي دارد. يكباره و در يك لحظه ميشد تمام اين موارد را فهميد. من چقدر افرادي را ديدم كه با اختلاس و دزدي از بيت المال به آن طرف آمده بودند و حاال بايد از تمام مردم اين كشور، حتي آنها كه بعدها به دنيا ميآيند، حلالیت ميطلبيدند!اما در يكي از صفحات اين كتاب قطور، يك مطلبي براي من نوشته بود كه خيلي وحشت كردم! يادم افتاد كه يكي از سربازان، در زمان پايان خدمت، چند جلد كتاب خاطرات شهدا به واحد ما آورد و گذاشت روي طاقچه و گفت: اينها اينجا بماندتا سربازهايي كه بعداًميآيند، در ساعات بيكاري استفاده كنند.كتابهاي خوبي بود. يك سال روي طاقچه بود و سربازهايي كه شيفت شب بودند، يا ساعات بيكاري داشتند استفاده ميكردند. بعد از مدتي، من از آن واحد به مكان ديگري منتقل شدم. همراه با وسايل شخصي كه ميبردم، كتابها را هم بردم.يك ماه از حضور من در آن واحد گذشت، احساس كردم كه اين كتابها استفاده نميشود. شرايط مكان جديد با واحد قبلي فرق داشت و سربازها و پرسنل، كمتر اوقات بيكاري داشتند. لذا كتابها را به همان مكان قبلي منتقل كردم و گفتم: اينجا بماند بهتر استفاده ميشود.جوان پشت ميز اشاره اي به اين ماجراي كتابها كرد و گفت: اين كتابها جزو بيت المال و براي آن مكان بود، شما بدون اجازه، آنها را به مكان ديگري بردي، اگر آنها را نگه ميداشتي و به مكان اول نميآوردي، بايد از تمام پرسنل و سربازاني كه در آينده هم به واحد شما ميآمدند، حلالیت ميطلبيدي.
Mohammad Hossein Poyanfar - Babaei (128).mp3
2.25M
بابایی ؛ خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی . نمیگی چرا رفتیُ ما رو تنها گذاشتی؟ :)
●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): فقط از بترس و فقط بنده او باش. | نهجُ‌البلاغه
- گویند علی به دست خیبر شکنش ؛ انگشتری یا فاطمه الزهرا داشت .
1633264318609776566392.mp3
4.12M
آرامشی که توش موج میزنه > 💛 چقدر چادر خود را گرفتہ بر دندان ، برای لمس ِضریحت بلند کردھ مرا ؛
|حُرّ|
#صابر_خراسانی #ضامن_آهو آرامشی که توش موج میزنه > 💛 چقدر چادر خود را گرفتہ بر دندان ، برای لمس ِضری
بر فرشِ حرم ؛ گرد و غباریم و نشستیم...! ما را نَتِڪانے... نَتِڪانے... نَتِڪانے...💔 (((:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ام‌البنین‌به‌پیش‌همه روضـه‌خواندوگفت شــــــرمنده‌ام‌رباب پســـــرم‌راحلال‌کن
پزشکان اعلام کردن اگر در مورد کسی قضاوت نکنید لال نمیشید..!😏
enc_16316988762765204906311.mp3
3.99M
گریھ نکن عزیزم ؛ دیگھ پیشت میمونم
+بابا!چےشدڪہ‌اسرائیݪ‌ࢪوفتح‌ڪࢪدیم؟! -پسࢪم!همه‌چیزازشهادٺ‌حاج‌قاسم شࢪوع‌شد☝️🏻‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌:)! 🌿
هنوز اسٺ ڪھ هنوز اسٺ منم و یاد تو ـو آن ݪب ِ سُرخت ...🤫💋♥️
می گفت : بچه ها یجوری رفتار کنید که سال دیگه این موقع به مادرتون بگن مادر شهید...