حاجی‌صدامونوداری؟! میخوام دوکلوم باهات حرف بزنم :)

خدایا...🚶🏾‍♀

اونی که میخره منه بدو ب والله♥️:)

_

چـشمِ‌من‌خیره‌بہ‌عکسِ حرمٺ‌بنـدشده…! بـٰاچہ‌حالےبـنویسـم‌کہ دلـم‌تـنگ‌شدھ(:💔

_

من تو را آنگونه دوست داشتم که: شاملو آیدایَش را شهریار ثریایَش را و شیرزاد خاتونَش را

بدترین نوع قتل کشتن یه نفر توی جمع با زبونه … مراقب زبون هامون باشیم …

نذار دلِ امام زمانت با گناه های تو شکسته بشه! که به اندازه ی کافی تنها هست

میون دوتا دلبر اینور بریم یا اونور؟ 🚶‍♂😂

_ #حاج_حسین_یڪتا اگہ میخواۍ یہ روزی دورِ تـابوتِـت بگـردن ؛ امروز بایـد دورِ امـام زمانـت بگردے...♥️ #اللهـم_عجـل_لـولیـک_الـفـرج

مرا اگر بر در بهشت بیارند اول درنگرم که او در آن‌جا هست،اگر نباشد گویم او کو، نی مرا می‌باید که معین ببینمش. مقالات شمس

حلال‌زاده‌رهش‌از‌حرام‌زاده‌جداست.. #کربلایی‌روح‌الله‌‌رحیمیان

تنها به یک دلیل خودم را نمیکشم... روزی همان دلیل خودش می کشد مرا.. #اباعبدالله

ازعناوین‌ِ‌جهان‌نوکری‌ات‌مارابس‌،یاحسین(ع)

وقت‌عاشقی‌با‌خداست.. درحق‌هم‌دعا‌کنیم‌چه‌بهتر که‌برای‌هم‌دعای‌شهادت‌کنیم..❤️ سر‌حاجات‌مون‌ دعای‌فرج‌اقامون‌یادمون‌نره..🤲🏻❤️ دراخر‌هم یه‌دعا‌از‌طرف‌بروبچه‌های‌‌ادمین‌حر.. خدایا‌هممون‌و‌به‌حسین‌(ع)ببخش..🤲🏻❤️

چقد حرف اخه....

●حکایتِ حرام بودنِ شراب روزی مردی از امیرالمومنین(ع) پرسید: اگر آب بنوشم حرام است؟ حضرت فرمودند: خیر. سپس پرسید: اگرخرما بخورم حرام است؟ حضرت دوباره فرمودند: خیر. مرد گفت: پس چرا اگر این دو را باهم مخلوط کنم و در آفتاب بگذارم تا شراب شود،حرام میشود؟ حضرت فرمودند: اگر آب را روی سر تو بریزم درد احساس میکنی؟ مرد گفت: خیر. حضرت فرمود:اگرمشتی خاک روی‌سرت‌ بریزم‌ چطور؟ مرد گفت: معلوم است خیر. گفت: اگر این دو را باهم مخلوط کنم تا گِل شود و اندکی درآفتاب بگذارم و بر سرت بزنم چه اتفاقی میوفتد؟ او گفت: سرم خواهد شکست. حضرت فرمود:حکایت آن نیز همین است. | قضاوت‌های‌امیرالمؤمنین

من دور از کربلا . . زندگیم میگیرھ نور از کربلا !

گناه،ازاون‌جھت‌خطرناکھ کہ‌قلب‌روتاریک‌میکنھ وقلب‌تاریک؛هرگزرنگ‌آرامش‌رونمی‌بینه! - اَللهُمَّ‌قَلبی‌بِحُبِّکَ‌مُتَیَّماً خداوندادلم‌رااسیرعـشق‌ومُحبتت‌گردان💛

اربآب‌جآن♥️ بهشتِ‌بۍ‌روضه ‌قطعا‌جهنم‌است🔥 اصلا‌حسینیه‌اۍ ‌‌درمَحشر‌به‌مآ‌بده🏴

"💚🌿"

میدانی🙃 : کی عاشقت شدم😮 ؟ اونوقت ها که همسایه بودیم😍 یک روز که مادرم ناخوش بود 🤕 لباس های مرا برای شستو شو مادرت به خانه برد😑 پیراهن سفید من کنار پیراهن گل گلی تو روی طناب خانه شما🤤 اتفاق جالبی بود 😬 باد آستین پیراهنم را به گردن پیراهن تو انداخت🙄 همین کافی بود‌دیگر😐✊️

برایم کمی حرف بزنــ مهم نیستــ... هر چه می‌خواهی بگو... ذره ذره‌ی من تو را گوش می‌دهد! شعر بخوان، تا زندگی، رقصیدن را از یاد نبرد... کاش بدانی صدایت چه بر سر کلمات می‌آورد. خودت نمی‌دانی وقتی دیوانه‌وار نگاهم می‌کنی و برایم از طرح گل‌های پیراهن‍‍ت می‌گویی، چقدر زیبا می‌شوی... دلم می‌خواهد تمام عمرم با حرف زدن کنار تو بگذرد... بگذار ساده‌تر بگویم. اجرایت حرف ندارد. حِست را دوست دارم. صدایت را بیشتر... +خیلی‌بیشتر...