پُرسیـدَملبـآسپاسـدآریچهرنگۍاسـت ؟!
سَـبزیــآخاڪۍ ؟!
+خَندیـدوگُـفت:ایـنلِبـآسهاعآدت
ڪَردهاندیـآخونیباشَندیـاگِلۍ ..!
|حُـــــرّ|
خرماگرفته بود دستش
به تک تک بچه ها تعارف میکرد.
+گفتم:مرسی
+گفت:چی گفتی؟
+گفتم:مرسی
ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛
بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه.
#حاج_احمد_متوسلیان
#شُـهَدٰایی
#حاجاحَمَدْ