eitaa logo
|حُرّ|
2.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
26 فایل
[﷽] و داد زد اسلحه ها همانطور دستتان بگیرید که انگار دست معشوقه تان است:)🚶💣! کُپـۍ‌ آزاده ستون🙂 لف دادی313صلوات بهت میوفته رفیق:) مدیر: @fatemeh_siavashii ادمین تبادلات: @fatemeh_siavashii #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی #والسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارسته ای كه دامن به كمر زده و خود را آماده كرده، و در فرصتها كوشيده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش كرده، و در دنيای زودگذر، و پايان زندگي و عاقبت كار، بدرستی انديشيده است.
‹💕😍› ‍ قهربودیم😞 درحال نمازخوندن بود📿 نمازش که تموم شد؛ هنوز پشت به اون نشسته بودم کتاب شعرش رو برداشت📖 و با یه لحن دلنشین☺️ شروع کرد به خوندن😍 ولے من باز باهاش قهربودم!!😒☹️ کتابو گذاشت کنار🙄 بهم نگاه کرد و گفت: "غزل تمام؛ نمازش تمام؛ دنیـا مـات؛ سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!🙄 بازهم بهش نگاه نکردم☹️ اینبارپرسید : عاشقمے؟؟؟🙄 سکوت کردم؛ گفت : عاشقم گر نیستے😓 لطفی بکن نفرت بورز😬 بےتفاوت بودنت😕 هرلحظه آبم مےکند😞 دوباره با لبخند پرسید:😊 عاشقمــــے مگه نه؟؟!!!🤔 🙄 گفتم:نـــــه!!!😑 گفت: لبت نه گوید و پیداست مے گوید دلت آری که این سان دشمنے یعنے که خیـلے دوستـم دارے زدم زیرخنده و روبروش نشستم؛ دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشہ... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم خداروشکرکه هستے💗😌 پ ن:همسر‌شهید‌بابایے
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این رجبیون . . ؟!🎊 _استادشجاعی🌱
تصور کن امام زمان با تمامِ عظمتش بهت فکر میکنه(:
|حُرّ|
❤️ رمان جدید #قصه_دلبری در رابطه با زندگی نامه شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی به روایت همسر ➖➖➖➖➖
قسمت_اول حسابی کلافه شده بودم. نمی‌فهمیدم که جذب چه چیز این آدم شدن. از طرف خانم‌ها چند تا خواستگار داشت، مستقیم بهش گفته بودن. اون هم وسط دانشگاه وقتی شنیدم گفتم چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه باهام ازدواج کن. اونم با چه کسی! اصلاً باورم نمی‌شد. عجیب‌تر این‌که بعضی از آن‌ها حتی مذهبی هم نبودند.. به نظرم که هیچ جذابیتی در وجودش پیدا نمی‌شد..! براش حرف و حدیث درست کرده بودند! مسئول بسیج خواهران ، تأکید کرد وقتی زنگ زد کسی حق نداره جواب تلفن رو بده برام اتفاق افتاده بود که زنگ بزنه و جواب بدم باورم نمی‌شد این صدا صدای اون باشه بر خلاف ظاهر خشک و خشنش با آرامش حرف می‌زد تن صداش موج خاصی داشت از تیپش خوشم نمیومد دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته‌ بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می‌پوشید و پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ، که مینداخت روی شلوار توی فصل سرما با اورکت سپاهیش تابلو بود یه کیف برزنتی کوله مانند یه وری مینداخت روی شونش ، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ میشد راه که می‌رفت کفشش رو روی زمین می‌کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد شادی روح شهید محمدخانی صلوات❤️
میگن‌بایدبخوری‌زمین‌تاپاشی! راست‌میگن:) براحسین‌باید بخوری‌زمین ولی‌فرقش‌اینه‌دیگه‌جسمت‌پانمیشه حسین‌روحت‌روبلندمیکنه
غمگینم مثل مادر شوهری که خودش دختر دم بخت داره ولی توی مهمونی برای عروسش خواستگار پیدا شده🗿😂
ضربه‌ای‌ڪہ‌سپاه‌به‌من‌زد‌رو‌به‌اسرائیل‌نزد😑🤣♥️