eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.2هزار دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بنویسیم اول و آخر کیست کهف الوری بجز حیدر کهفِ امن و امان کجا کعبه است که قدمهای مرتضا کعبه است کعبه کوی ولادت علی است قبله ی ما حقیقت علی است به پناه علی، امان حتمی است یاریِ صاحب الزمان حتمی است حاجی اطرافِ کیست میگردد حج بدورِ علیست میگردد آنکه آدم به او شده مسجود خود علی بود سجده را مقصود میبرد هر فرشته ای فرمان وَاجتَنِب عَن تکبُّرِ الشَّیطان اهل دین بنگرد پیمبر را تا شناسد صراطِ حیدر را اولین کس که میرِ ما را دید مصطفی بود مرتضی را دید تا که قنداقه را گرفت آغوش کوهِ سنگینی اَش نشست بدوش چون علی دَم ز حیِّ سرمد زد بر لبش بوسه ها محمد زد آنکه قبل از نزول، قاری بود لب به آیات مومنون بگشود داشت آیات خویش را میخواند جبرئیل از تلاوتش میماند از مصلّین و خاشعین میگفت وز محبین و متقین میگفت چون علیهِ منافقین فرمود پس کلامی به مومنین فرمود ای محبِّ علی، علی با توست سخن ذاتِ منجلی با توست از علی هر دلی جدا بشود بی گمان دشمن خدا بشود یک نفَس با علی، بیا بنشین چارصد سال عبادتت تضمین □ □ □ ذکر مولا علی عبادت ماست نام او در اذان شهادت ماست پنج نوبت که نه، هزاران بار روز و شب نام او کنم تکرار در سلامم همیشه نامش هست در خداحافظی سلامش هست صبحمان با علی شود آغاز شبمان با علیست خوابِ ناز در نشستن، کلام ما علی است نیروی پا شدن ز جا علی است ز علی قلبِ منجلی داریم هر چه داریم از علی داریم بر یتیمان نوازش از مولاست در دل شب نیایش از مولاست کار خیری اگر کنیم از اوست دفعِ شری اگر کنیم از اوست با دل تنگ یاعلی گوییم در صف جنگ یاعلی گوییم در صف جنگ با علی مَردیم پشت بر دشمنان نمیکردیم دوست با دوستان مولاییم دشمنِ دشمنان مولاییم وقت نابودیِ ستمکاران لب ما میشود علی باران وقت همدردیِ گرفتاران دلِ ما چون علیست با یاران در عدالت علیست رهبرمان در شجاعت علیست سَرورمان در معیشت کنار محرومان در تظلم معینِ مظلومان زُهد اگر هست، درسی از مولاست زانکه مولا معلم تقواست طبعِ ما را مناعت از علی است سیره ی ما اطاعت از علی است همه ی افتخارمان حیدر صاحب اختیارمان حیدر □ □ □ اقتدارِ ممالکِ شیعه دستِ مولاست، مالکِ شیعه شیعه یعنی حواریون علی شیعه یعنی پُر از جنون علی شیعه یعنی چو فاطمه یکرنگ در مسیر علی به کوچه ی تنگ شیعه یعنی تنوریِ مولا دستِ بسته، صبوری مولا شیعه یعنی چو مجتبی خالص صلح و جنگش علی به او شاخص شیعه یعنی حسین در هر حال سر به نیزه، بدن تهِ گودال شیعه یعنی دلیریِ زینب بعدِ مقتل، اسیریِ زینب شیعه یعنی غریبیِ سجاد در حرم بی حبیبیِ سجاد شیعه یعنی عبادت عباس اوجِ غربت، شهادت عباس شیعه یعنی چو اکبرِ رعنا ارباً اربا به او شود معنا شیعه یعنی تلظیِ اصغر کودکی با عطش زند پرپر شیعه یعنی سه ساله دختر هم جان دهد از غم پدر کم کم شیعه یعنی شبیهِ ثارالله قاسم بن الحسن و عبدالله شیعه یعنی چو عابسِ عاشق بَرده بود و به بندگی لایق شیعه یعنی وهب، حبیب، زهیر عون، جعفر، هِلال، جوون، بریر شیعه خود کِی بهشت میخواهد از علی سرنوشت میخواهد شیعه ی حیدری، علی گویان چون شهیدان شود بخون غلتان هر که با مرتضا بپیوندد عاقبت با خدا بپيوندد @hajmahmoodzholideh
داغ زینب به سینه ها مانده خصم او رفت و کینه ها مانده داغ زینب یکی دوتا هم نیست داغ هفتادو دو بلا ، کم نیست نیست روزی که از سرِ نِفرت نفرستی به دشمنش لعنت دشمنی که بر او هجوم نمود تا به دندان همه مسلّح بود در کدامین دیار باشد رسم یک زن و اینهمه سپاهِ خصم همه جا روبروی قاتل بود دور تا دورِ او اَراذل بود چشم ها چشم های شیطانی چهره ها چهره های ظلمانی دست ها دست های پُر سیلی یاس ها زیر دست و پا نیلی نه به کودک تبسمی کردند نه به معجر ترحمی کردند چادری بینِ شعله ها میسوخت حجت حق به خیمه ها میسوخت همه جا بود چون سپر زینب همه را دید خون جگر زینب نعش ها دید بر زمین بی سر راس ها دید روی نِی مضطر جسم های مُرَمِلُن بِدِماء کشته های مُقطعُ الاعضاء از حرم تا به قتلگاه ، جدا کربلا، کوفه، شام، واویلا ضربه ی تازیانه ها ای وای بد دهن های بی حیا ای وای دور از چشم حضرت عباس وای از نانجیبیِ خنّاس از جسارت که هیچ کم نگذاشت این اسارت بجز ستم نگذاشت ناقه ها بی جهاز ، غم جانکاه دختران و زنان و طفلان، آه دست ها بسته، ریسمان ها سخت قلب ها خسته، ساربان ها سخت چه گذشته به زینب این ایام از غم و درد و غصه ی ایتام هیچ دانی که در چه احوال است این چهل منزلش چهل سال است حال مانده از آن غریبِ وطن زینب و داغ کهنه پیراهن سختیِ احتضار و آثارش مانده در انتظارِ سالارش سوی دلبر چه با شتاب رود تشنه لب زیر آفتاب رود یادِ لب تشنه ی تهِ گودال جان دهد در رهِ علی و آل
درد دلی از زبان امام زمان (ارواحنافداه) گلچینِ روزگار بنای بلا گذاشت غم را میان مردم عالم بنا گذاشت با یک بلای ساده و بیماریِ عجیب هر مبتلا ز واهمه دستِ دعا گذاشت این حرف با خودیست، به بیگانه خُرده نیست آنکه دلش سیه شده باید جدا گذاشت با مومنین امامِ شما درد دل کند شاید کلامِ ما اثری در شما گذاشت □ □ □ ما را که در زمانه فراموش کردیده اید حالا زمانه هم سرِ لج با شما گذاشت وقتی مدافعانِ حرم یارِ ما شدند تنهایشان، جفای شما در خفا گذاشت حتی محل به خیلِ یتیمانشان نشد بیتِ شهید را همگان در عزا گذاشت نفسِ زکیّه را که ز دستِ شما گرفت... خونش اگر چه در رگِتان شورها گذاشت اما دگر برای شما دیر بود دیر داغی جدید بر دلتان در هوا گذاشت □ □ □ حالا حرم بروی شما بسته میشود محرومتان ز آمدنِ کربلا گذاشت حتی خدا حریمِ خودش را حصار کرد حقِ مدافعانِ حرم را بجا گذاشت □ □ □ پرسیده اید از خودتان، یک بلای جزء تاثیر در صفوف جماعت چرا گذاشت وقتی ز عیشِ خود نزدید آن زمانِ سخت حالا حضورتان به دلِ خانه ها گذاشت □ □ □ انکس که ضربه زد به تبِ گریه بر حسین حالا تمامِ بار بدوشش خدا گذاشت باید ز فعلِ زشتِ خودش توبه ها کند یک حرفِ زشت اینهمه خسران بجا گذاشت چون گریه بر حسین نکردی بلا رسید کِی گریه بر حسین به دلها بلا گذاشت □ □ □ ای وای از آن زمان که روی سینه اَش نشست خنجر به حنجر پسرِ مصطفی گذاشت حسرت هنوز بر دل از این درد مانده است دشمن بنای حمله سوی خیمه ها گذاشت عصمت بدونِ چادر و معجر نمانده بود این داغ را به سینه ی ما کربلا گذاشت اسفند ۹۸ / ماه رجب المرجب @hajmahmoodzholideh
🔰فرمان فرمانده معظم کل قوا به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در زمینه مقابله با کرونا؛ قرارگاه بهداشتی و درمانی برای سازماندهی خدمات به مردم تشکیل شود 🔴حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا با صدور فرمانی به سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تقدیر از خدمات نیروهای مسلّح به مردم در زمینه مقابله با ویروس کرونا، بر لزوم سازماندهی این خدمات در قالب یک «قرارگاه بهداشتی و درمانی» برای پیشگیری از شیوع بیشتر این بیماری تأکید و خاطرنشان کردند: این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله‌ی بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده می‌تواند جنبه‌ی رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید. متن فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است: بسمه‌تعالی سردار سرلشکر باقری با تقدیر از خدماتی که نیروهای مسلّح تاکنون در زمینه‌ی کرونا به مردم عزیز تقدیم کرده‌اند و با تاکید بر ادامه و گسترش هرچه بیشتر آن، لازم است سازماندهی این خدمات به شکل یک قرارگاه بهداشتی و درمانی بوده و علاوه بر درمان و ایجاد مراکز درمانی مانند بیمارستان صحرایی و نقاهتگاه و غیره، به پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری با شیوه‌های لازم نیز بپردازد. تقسیم وظائف و مأموریتهای سازمانها و بخشهای نیروهای مسلّح از وظائف این قرارگاه است. این قرارگاه باید در هماهنگی کامل با دولت و وزارت بهداشت و درمان عمل کند. این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله‌ی بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده می‌تواند جنبه‌ی رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید. امید است با هدایت الهی و پشتیبانی ویژه‌ی حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ملت ایران همواره پیروز و برخوردار از امنیت و سلامت باشند. سیّدعلی خامنه‌ای ۲۲ اسفند ۱۳۹۸
آنسان که خیرها همه آثار کوثرند درد و بلا ، مصائب آل پیمبرند گلواژه های گریه که یک جا شوند جمع جوشن نوشته: روضه ی موسی بن جعفرند زنجیر، زجر، زهر، سیه چال، ناسزا گویا همه روایتِ گودالِ دیگرند شیبُ الخضیب را به تهِ چاه دیده ای؟ خدُّالتَّریب ها چه بجا سجده میبرند مقتل نوشته: ساق برایش نمانده بود رَزّازها هَماره یهودِ ستمگرند ریشه دوانده همچو درختی به قعرِ خاک این عضوهاست، وارثِ زهرای اطهرند آهن کجا و گردنِ مجروح و پای زخم این دستهای خسته همان دستِ حیدرند با اینکه زیر سُمِّ ستوران نرفته اند این دنده ها شکسته تر از نعش اکبرند سیلی به استخوانِ شکسته نمیزنند اما چه باک؟ وارث غمهای مادرند سبط حسین بود که پیشانی اَش شکست این سربلندها پسرِ شاه بی سرند با اینکه او نمود بلا را خود اختیار خلّصنی یارب از چه به لعلش مُکررند؟ آن بد دهن نمود اهانت به مادرش! این خاندان ز اهل جهان مادری ترند عجّل وفاتی اَش به عطش مستجاب شد بر روزه دار، زهر به افطار میبرند؟ گر تخته پاره ای شده تابوت این امام آری همه تلافی آن فتح خیبرند زنجیرها به پیکر او حلقه حلقه ماند تا روز حشر نیز نشانش به پیکرند @hajmahmoodzholideh
"صلی الله علیک یا رسول الله" مدح مولا امیرالمومنین(ع) روضه سیده نساءالعالمین(س) گریز سیاسی و عدالت قضایی بی مهر علی این ، دل در دام نمی آید جز وِردِ علی ما را ، در کام نمی آید شد حُبّ علی ما را از روز ازل روزی ساقی بسوی مستان بی جام نمی آید آدم که شده مسجود حق را به علی بشناخت وَر نَه ز هبوطش این اکرام نمی آید نوح از کرَم مولا شد ناجیِ قوم خویش وَرنَه نظرِ لطفی مادام نمی آید آتش که گلستان شد بر حضرت ابراهیم دانست که بی مولا فرجام نمی آید عیسی دمِ گرم خود از ذکر علی دارد وَر نَه به دعای او الزام نمی آید موسی دل دریا را بشکافت بنام او ورنه مددی در آن هنگام نمی آید همراهِ پیمبرها مخفی است علی، اما همراه نبی جز با اندام نمی آید در فلسفه ی بعثت سِرّیست نهان حق را بی حبِّ علی دینِ اسلام نمی آید اسلامِ پیمبر جز ابلاغِ ولایت نیست جز امر علی امری اعلام نمی آید رمزیست در این نکته رازیست در این جمله جز سِرّ علی در گوش پیغام نمی آید در قلب محمد حق تمثالِ علی بنهاد زین رو به لبش غیر از این نام نمی آید فرمود: سخن با تو با صوت علی گویم چون جانِ تو جز با او آرام نمی آید آیاتِ خداوندی با لحنِ علی زیباست بی صوت علی این کار انجام نمی آید هر سوره امینِ وحی با ذکر علی آورد جبریل که بی اِذنش اعزام نمی آید چون ختم رسل هر بار تا غار حرا میرفت میدید که جز مولا همگام نمی آید هر جا که رود احمد آنجاست علی قبله از هیچ مصلّایی ناکام نمی آید بی یادِ علی هرگز قرآن نشده نازل در ذهنِ نبی هرگز اوهام نمی آید در منطقِ پیغمبر شک نیست علی مولاست در گفتنِ این مطلب ابهام نمی آید این هست نبی الله او هست ولی الله بی همرهیِ مولا یک گام نمی آید از یک شجرند این دو یک ریشه و یک ساقه دین بی شجرِ طوبی تا بام نمی آید این دین نبوی، اما ذاتی علوی دارد بی ذات کسی در هیچ اِفهام نمی آید او کاشفِ کرب است و از یار زُداید غم تا هست علی او را آلام نمی آید این قصرِ مَشید است و آن بِئرِ مُعَطَّل شد بی عدل که اجرای احکام نمی آید او تیغ دو دم دارد در پنجه علَم دارد دین جز به علی تا این ایام نمی آید شد جانِ نبی حیدر جانانِ نبی حیدر جز او شبِ جانبازی در دام نمی آید □ □ □ بس دور و برِ احمد او شد سپرِ احمد فرمود ترا غیر از زهرام نمی آید زهرا سپرِ او شد دفعِ خطرِ او شد فرمود که یاری بر مولام نمی آید بانو چه تلافی کرد در کوچه طوافی کرد میگفت دگر وقتِ اقدام نمی آید بهتر که بمیرم در مظلومیَت ای حیدر جز این به تلافی از بابام نمی آيد از سینه و از پهلو خون ریخت و میفرمود: هرگز به برِ ظالم آرام نمی آید □ □ □ با خویش مگو از چه آقام نمی آید تا کس نکند سعیی اَنعام نمی آید هر قافله در هر راه گردید اگر آگاه در گوشِ دل از دشمن پیغام نمی آید ما امتِ زهراییم ما شیعه ی مولاییم دشمن نکند تهدید کس رام نمی آید ایران ز دوصد تحریم هیهات شود تسلیم آنروز نخواهد دید آن شام نمی آید دستِ طمعِ دشمن کن قطع از این کشور خیر و برکت از این برجام نمی آید دستِ طمعِ مفسد کن قطع ز بیت المال ای شیخ ترا خیر از اقوام نمی آید مسئول قضا باید بر دار کِشد فاسد فریادِ عدالت بی اعدام نمی آید یاریِ علی باید تا منتقمَش آید تا شیعه مهیا نیست صَمصام نمی آید ما یار علی هستیم غمخوار علی هستیم کس در دو جهان چون ما خوشنام نمی آید @hajmahmoodzholideh
از زبان حضرت زینب(سلام الله علیها) من از این وعده ی دیدار بدم می آید اصلاً از دعوت کفار بدم می آید وعده ی باغِ گل و میوه ی کوفیست دروغ زین همه نامه ی بسیار بدم می آید کوفه یکبار سرِ شیرِخدا را بشکافت من از این امت قدّار بدم می آید عهد خود را به ریالی همه پس میگیرند از صفِ دِرهم و دینار بدم می آید حسنم را چقدر غصه به غربت دادند از چنین لشگر جرّار بدم می آید سینه ات جای بهشت است، نه جای چکمه که من از شمر ستمکار بدم می آید زین وداعت به شب تار دلم شور زند وای، از لحظه ی پیکار بدم می آید از مدینه بسوی کوفه ام اینک نبرید که من از کوچه و بازار بدم می آید مردم کوفی و شامی ز حیا بی خبرند من ز چشمانِ خطاکار بدم می آید همه ی عمر اسیرِ غمِ عشقم، اما از اسیری کفِ اغیار بدم می آید همرهَت با همه ی اهل حرم می آیم لیک از غارت کفار بدم می آید شعله و خنجر و شمشیر و سنان میبینم یعنی از آتش و مسمار بدم می آید نکند راسِ تو بر نیزه شود همسفرم که من از سنگِ جفاکار بدم نی آید نکند سایه ی عباس نباشد بسرم که من از داغ علمدار بدم می آید @hajmahmoodzholideh
ای بر تو سلامِ اهل عالم وی بر تو درود آل خاتم ای روح نماز اهل بینش مقصود خدا ز آفرینش ای رحمت حق، حَفَتَهُ مِنک احیای قلوب، تَحتَ ظِلِّك ای شاخصه ی خدا پرستی محیا و مماتِ کلِ هستی ای کهف حَصین، غیاثِ مضطر کشتیِ نجاتِ خلق، یکسر منجیِ بشر ولادتِ توست الگوی بشر شهادت توست تو حجت روزگارهایی امّید گناهکارهایی ای در طلب هدایت حق راضی شده بر رضایت حق تو قله ی قاف هَل اَتایی تو آینه دار اِنَّمایی ای مظهر ذاتِ اسم اعظم سر تا قدمت رسول اکرم ای جلوه گهِ علیِ اعلا وی هیبتِ تو شبیه مولا ای خیر کثیرِ نورِ کوثر مستوره ی سوره های مادر تو جوششِ خونِ مجتبایی تو خامسِ آل مصطفایی بر تو حسن احترام کرده بر مقدم تو قیام کرده زان روز که آمدی به دنیا شد عشقِ شهادت از تو پیدا حق را سببِ عبادتی تو فریادگر شهادتی تو ای خونِ تو از رگ محمد وی گوشت و پوستت ز احمد هر روز بدامنِ مودّت سیراب شدی به کام جدّت این پرورشِ تو از رموز است این امر، چهل شبانه روز است گر تشنه شدی به بطنِ مادر سیراب شدی تو از پیمبر محروم ز شیرِ مادر، اما مشعوف ز لعلِ سرخ طاها پیداست اگر، حسینُ مِنّی پس چیست، اَنا مِن حسینی؟ از این سخن این پیام آید کز صُلبِ تو نُه امام آید آن نور که حنجرِ تو نوشید انوارِ امامت از تو جوشید اعضای ترا که پیشِ یاران میکرد رسول بوسه باران دانست عدو که تو که هستی دانست تویی تو روحِ هستی بودند میان دوستانت انگار کمی ز دشمنانت دیدند که از فرازِ منبر میکرد ترا بغل پیمبر دیدند میان جمع گاهی او محوِ تو بود هر نگاهی دیدند به چِشم، هر شهودی هر روز تو غرق بوسه بودی هر بوسه که بر گلوی تو زد شد تیرِ بلا به جان احمد آنانکه دلش خراش دادند اعضای تُرا تَراش دادند رَزّازگَرانِ قعرِ گودال کردند تنَت به کینه پامال با نیّتِ قُربتاً اِلَی الله کشتند ترا ز بُغض وَالله بُغضی ز نبی به سینه ها بود بُغضی ز علی به کینه ها بود هم بغضِ برادرِ تو دارند همه کینه ی مادرِ تو دارند دیدیم نهایتِ جفا را مَسلوب ذبیحِ بِاالقفا را روزیکه تنِ تو گشت عریان شد حکمتِ بوسه ها نمایان شد پیکرِ تو ز تيغِ خونبار افزون ز هزار و نُهصد آثار آنگونه که جای بوسه دیگر یکذرّه نماند بهر خواهر چشمش که بر آن گلوت افتاد لب را به رگِ بریده بنهاد میگفت به سوز دل خدایا قربانیِ ما قبول فرما @hajmahmoodzholideh
ای عبدِ مطیعِ حق این است ترا یاری در امرِ امام خود تسلیم و وفاداری تصدیق کنی حق را فرمانده ی مطلق را خیرِ تو رسد بر دین در حدِّ کمال، آری بر سبط نبی عاشق در راه علی لاحِق هستی چقدَر لایق در صحنه ی دینداری درس تو همان طاعت هر لحظه و هر ساعت در پای رکاب یار از تو برسد یاری تبلیغِ تولّا را ترویجِ تبرّا را سرلوحه ی خود کردی در قول و عمل، باری هم علم و فقاهت بود هم روح شجاعت بود جنگاورییَت در رزم از بسکه ادب داری با اهل جفا در جنگ با اهل وفا در صلح تو یاور مظلومی تو خصم ستمکاری □ □ □ امروز هم ای سالار با یک مدد از قهار وقتِ غضَبت شد بر هر لشگر کفاری بر یاریِ مظلومان کن یک نفَس ای سلطان آقا نفَسَت حق است تا دستِ دعا داری یک گوشه ی اَبرویت یک نیروی بازویت در هم شکند فوجی از اُردوی بسیاری از قاطبه ی دشمن یک هِیمنه ای بشکن بر بت شکنِ ایران یاری برسان، یاری! □ □ □ در معرکه ی خناس ثانیِ علی، عباس ای قبله خلقُ الناس الحق که سپهداری عشقِ نبیِ مختار اِبنِ علیِ کرّار در واقعه ی صفّین دیدند تو کرّاری پُر بخشش و پُر بذلی حقا که اباالفضلی این است فضایل در قاموسِ علمداری در مِدحَتِ مولایت شد خطبه ی قرّایت هم اُسوه ی گفتاری هم الگوی رفتاری در اوجِ مصیباتت برپاست مناجاتت مانند امام خویش پُر اشک و سبکباری تو کوه کراماتی مُستغرقِ فِی الذّاتی هم زاهد و هم عابد هم عاشق و عیّاری تا بابِ حوائج شد نام تو، چه رایج شد رو بر حرم آوردن در اوجِ گنهکاری جایی که امامِ تو فرمود: بِنَفسی اَنت از مرحله ی عصمت آقا! تو چه کم داری؟ دستانِ شفیعِ تو پروازِ رفیعِ تو گوياي مقاماتیست کز زُمره ی اَبراری □ □ □ حقا که جوانمردی درمانِ همه دردی اما شب عاشورا شد کار به دشواری دشمن که اَمان آورد صبرِ تو بجان آورد میداد در آن هنگام زینب بتو دلداری صبرِ تو سِلاحت بود حلمِ تو بصیرت بود این صبر و بصیرت ساخت خون از بصرت جاری حقِّ تو ندانستند پس راهِ ترا بستند حُرمت ز تو بشکستند در لحظه ی خونباری دست تو جدا کردند فرق تو دوتا کردند در حصر چها کردند با شیوه ی خونخواری غرقابه ی خون گشتی از اسب نگون گشتی بی دست فرود آمد آن کوه به اجباری در مقتلِ نخلستان ارباب پیِ دستان در علقمه زهرا بود میکرد عزاداری ای اُمِّ بنین مامت این است سرانجامت زهرا بتو فرزندم میگفت، چه دیداری تا قحطیِ آب آمد آوای رباب آمد میگفت عطش سخت است بر کودکِ گهواری فرمود ترا مولا شرمنده مباش از ما عباس! جَزاکَ الله تو آخرِ کِرداری □ □ □ بهتر که ندیدی در بی حُرمتیِ معجر نانوسِ خدا میشد راهی، سرِ بازاری در مجلسِ بیگانه با آتشِ خصمانه میسوخت دلِ زهرا از تهمتِ بدکاری ما منتظریم آید آن منتقمِ احمد تو همرهِ او باشی در روز وفاداری @hajmahmoodzholideh
باور کنیم قصه ی روز معاد را احیا کنیم در دل خود اعتماد را تمکین کنیم آیه ی ناب جهاد را از بَر کنیم مُصحفِ زین العباد را تا خو کنیم با روشِ زین العابدین دستی خوش است تا به سِلاحِ دعا بریم دستی دگر به قبضه ی شمشیرها بریم هم نیمه شب به عرصه محراب پا بریم هم در زمان حرب قدم باوفا بریم این است سبکِ زندگی نابِ ساجدین پندارِ ما ز حضرتش اصلاً صحیح نیست او را اگر حریم و رواق و ضریح نیست کس همچو او مقابل دشمن صریح نیست مانند وِی خطیبِ بلیغ و فصیح نیست زان خطبه تخت و تاجِ ستم ریخت بر زمین ما غافلیم از جریانِ امامها دارند هر کدام به دوران قیامها سجاد را جهاد یکی از تمامها بسیار تحتِ تربیتِ او غلامها از بردگان سپاهِ قوی ساخت اینچنین شبها فقط نه تا به سحر در عبادت است در کار خیر، وقفِ بشر از ولادت است احسانِ او به خلقِ خدا نیز عادت است سِرّی از او ز قصه ی بعد از شهادت است با زخمِ گُرده، خاک شد آن یارِ مومنین هر صفحه از صحیفه ی او نقشه ای ز راه دوری ز مصحفش بخدا برترین گناه شد هر قدم، بدونِ دعاهای او تباه خواهیم اگر بجان و دل ما کند نگاه راهش، قدم بجای قدمهای عابدین اِبنُ الحسین گرچه عزادار کربلاست مامورِ کربلا و نگهدار کربلاست بر دوشِ او سوار همه بار کربلاست بعد از حسین، اوست که سالار کربلاست پیغمبرِ شهید و اسیر است آن امین وقتی حسین، جان به کنار فرات داد بینِ دو نهر آب بعالَم حیات داد بیمارِ اوست جان به همه کائنات داد دانی که بود جان امامت نجات داد؟ زینب شد از عنایت حق، ناخدای دین وقتی سپاهِ فاطمه تحریم میشود تازه ز سوی علقمه تکریم میشود روزیکه جانِ ما همه تقدیم میشود بدبخت آنکه جا زده، تسلیم میشود هستیم پای کارِ امام زمان یقین آنانکه بوی کرب و بلا را گرفته اند درس از قیام زینب کبرا گرفته اند اینگونه راهِ حضرت زهرا گرفته اند لطفِ خداست، هدیه ز مولا گرفته اند ما را شهادت است تمنای راستین @hajmahmoodzholideh
به برکت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ایران تقدیم به روح ملكوتي حضرت امام خميني(ره) و ارواح طیبه ی شهدای انقلاب اسلامي ، دفاع مقدس، مدافع حرم و شهدای جبهه های مقاومت، خدمت، امنیت و سلامت ایرانِ سربلند، سعادت از آنِ توست زیرا که اقتدا به ولایت از آنِ توست وقتی خدا اراده کند سرفرازی اَت دیگر یقین بدان که عنایت از آن توست دیری نمیشود که سرافراز تر شوی یعنی که در جهان، همه عزت از آن توست علم و عمل میان جوانان، رسد به اوج تا فتحِ قله های هدایت از آن توست اصلِ جهاد، دانش و فناوریِ ماست حالا سلاحِ برترِ خدمت از آن توست فائق شوی تو بر همه ی دشمنانِ خویش زیرا امید و وحدت و همت از آن توست داری به کف، موازنه ی سخت و نرم را با این سپر، توازنِ قدرت از آن توست □ □ □ در ابتلا به درد و بلا و عزا و غم بهروزی و نشاط و سلامت از آن توست با خود بخوان تو "اِن معَ العُسرِ یُسر" را مومن بمان که صبر و بصیرت از آن توست تحریم ها بهانه ی خوبی برای ماست تهدیدها نمانَد و فرصت از آن توست دارم یقین، شوی پس از این، سربلند تر تا واژه ی امامت و امت از آن توست روحِ بلندِ حضرتِ روح خداست شاد بنیانگذارِ مکتب و نهضت از آن توست با رهبرم بگو ، بِرهَت ایستاده ایم فرمان بده، اطاعتِ ملت از آن توست مستضعفین بنام تو دلبسته اَند و بس چون دیده اَند، روح عدالت از آن توست نظم نوین، تمدن اسلامیِ شماست بر قلب های پاک، حکومت از آن توست □ □ □ اینک براهِ فاطمه نزدیک میشویم ایرانِ من، رضایتِ عصمت از آن توست زهرای اطهر است دعا گوی رهبرت دستِ دعای آل نبوت از آن توست این سرزمین، وَلایتِ موسی بنِ جعفر است چندین حرم، ز عصمت و عترت از آن توست این مملکت، هماره ولی نعمتش رضاست بر شاهِ طوس، عرضِ ارادت از آن توست اینجا حسینِ فاطمه فصل الخطابِ ماست احیای راه سرخِ شهادت از آن توست قرآن و عترتند، دو بالِ پریدنَت اشک و دعا و روضه و هیئت از آن توست ما را مدافعانِ حرم نام داده اَند حفظِ حریمِ کوی وِلایت از آن توست □ □ □ گفتیم اگر چه آنهمه مِکنت از آن توست با اینهمه، هزار حکایت از آن توست از شاهراهِ کرب و بلا، قدس میرویم فتحُ الفتوحِ جنگ، نهایت از آن توست مستکبرین، عجیب به وحشت فتاده اَند فهمیده اَند، پرچم نصرت از آن توست بیهوده پایگاهِ فراوان بنا کنند انبارهای قدرت و ثروت از آن توست آل سعود، قابلِ این حرفها که نیست حیَّ علَیَ الجهاد، غنیمت از آن توست لبنان، یمن، عراق، فلسطین و سوریه فرماندهیِ اینهمه دولت از آن توست چرخِ مقاومت، چو بچرخد به منطقه از نیل تا فرات، ز نصرت از آن توست پا در رکابِ یاریِ مهدی نهاده ایم پس صبر کن که فیضِ زیارت از آن توست ای نایبِ امام زمان، تا فرج بمان چون دادنِ علَم به امامت از آن توست فروردین ۹۹ / ماه شعبان المعظم @hajmahmoodzholideh
اطلاعیه شماره ۲ گروه جهاد درمانی کریم اهلبیت، حسینیه موج الحسن(علیهم السلام) باسمه تعالی السلام علیکم یا اهل بیت النبوه بحمدالله تعالی و به برکت لطف امام عصر (ارواحنافداه) و به همت شما عزیزان، ظرف دو روز گذشته مبلغی حدود ۱۵ میلیون تومان اعتبار مالی جهت خرید اقلام، برای بسته بهداشتی جذب شده که پس از کامل شدن هزینه های کافی، خرید و بسته بندی در حسینیه صورت خواهد پذیرفت اعلام همکاریها و همیاریهایی که تا قبل از بسته بندی انجام خواهد شد: • تهیه ارزانترِ ماسک استریل، محلول ضد عفونی کننده، سلفون بسته بندی، با همیاریِ هیئت گردان عمار سپاه محمد (صلی الله علیه و آله) • بسته بندی بسته های بهداشتی، با همکاریِ معلمین و دانش آموزان مدرسه پسرانه آزادگان محله ی فلسطین • ضد عفونی محیط داخلی و خارجی حسینیه و عفونت زدایی از محله، با حضور تیم بهداشتی بسیج ناحیه شهید مطهری لازم بذکر است طبق هماهنگی با خادمین فرهنگی نماز جمعه تهران، بسته های بهداشتی بلافاصله پس از آماده شدن، به خانه بهداشت روستای فرامرز کلای شهر سواد کوه ارسال خواهد شد عزیزانی که تمایل به پیوستن به این پویش جهادی -درماني را دارند، هر چه سریعتر کمک های نقدی خود را به شماره حساب مندرج در اطلاعیه شماره ۱ به آدرس @mojolhasan واريز نمایند گزارش های بعدی به اطلاع شما عزیزان خواهد رسید اِرْحَموا تُرْحَموا ، و اغفِروا يغْفِرِ اللهُ لكم پنجشنبه ۱۴ فروردین ۹۹ @hajmahmoodzholideh
با سلامی به شبه پیغمبر بنویسیم از علی اکبر گرچه ارباب برتر از توصیف نوکر اما اَدا کند تکلیف نه قلم میتواندَش وصفی نه زبان میتواندَش مدحی نه بیان میتوان کراماتش نه نشان دادنی است آیاتش آنکه آورد خَلقِ او به وجود بر صفات حمیده اش افزود آنکه ممسوسِ ذاتِ حق آمد خِلقتش قبل ِ ما خلَق آمد ظاهر و باطنش همه سرمد صورت و سیرتش همه احمد بی نظیر است خِلقتش، اما خود نظیری به حضرتِ طاها روح و روحیه ی علی اکبر حاکی از روحیات پیغمبر گفت در وصف او حسینِ نبی خَلقاً و خُلقاً است عین نبی و بجان خودش قسم، وَالله منطقاً نیز چون رسول الله □ □ □ مصطفایی نواده ی حیدر مرتضایی سلاله ی کوثر عالِمِ عاملِ اُولوالباب حضرت شیرزاده ی ارباب دُرِّ دریای حلم و علم و عمل صدفِ بحرِ بیکران به مثَل علم او در طرازِ علم لَدُن صاحب اقتدارِ کُن فَیَکُن در امامت بُنِ سرائر اوست(١) در اطاعت مدار دائر اوست دارد اصلاً مقام عصمت را قد و بالایی از امامت را عبد صالح به بارگاهِ جلیل بت شکن در مصاف، همچو خلیل گوهرِ شاهوارِ رشته ی طور تاجِ بیتُ السیادتِ وَالنّور او که از باغ نور چیده شده بهترین خَلق، آفریده شده برترینها بپای او نرسند انبیا بر ولای او نرسند □ □ □ حقِ ارباب ما همین هم بود پسری که نَه از نبی کم بود چون خدا طالب پیمبر شد ثبتِ او با سند برابر شد اوست آئینه ی اباالقاسم حجتِ عترتِ بنی هاشم اوست مجموعه ی صفات رسول قدمش میدهد خبر ز بتول آن علیه السلام، نور دو عین پای تا فرق مبتلای حسین پایِ شش گوشه است ماوایش جای او زیر پای بابایش در حرم چون رسی بگو به حریم السلام ای کریم اِبنِ کریم جودِ خود را نکرده هرگز حبس او مُسَمّاست بر کریمُ النَّفس لطف خود از کسی نکرد اِعراض بسکه فیضش رسید، شد فیاض ریزد از دست او دوصد حاتم سردرِ خانه اش زده پرچم سرِ خوانش فقیرها مهمان در پناهش اسیرها مهمان چه بخوانیم پورِ لیلا را چه بدانیم نجلِ مولا را هر چه گوییم برتر از آنها صاحبِ بس مراتبی والا □ □ □ عابدین را برادرِ اَرشد زاهدین را بحقِ حق اَزهَد همه تحت لوای عباسند عاشق و مبتلای عباسند هست تحت لوای او عباس عاشق و مبتلای او عباس حیدرِ کربلا اگر سقاست لیک پیغمبرش همین آقاست بسکه محبوبِ زینب کبراست هر طرف میرود حرم آنجاست در فضایل صفاتِ او ازلی در مناقب نمونه ای ز علی در جلالت یگانه ی دوران در اصالت خلاصه ی مردان در وِجاهت، به چهره ی خورشید روی او اعتبار می بخشید در شجاعت مثالِ بابایش در مَهابت نبود همتایش □ □ □ رزمِ او بی امان و بی پروا وسط معرکه کند ماوا در دل کارزار چون طوفان سرِ سجاده خاشع و گریان تیغِ تیزش حریفِ صد لشگر دستِ او در مُقاتله، بَرتر ضرباتش به کفر، وحشتناک صدماتش به خصم دِهشتناک شیوه ی جنگی اش، علی گونه ست خصمش از یک هجوم، وارونه ست رجزش وصفِ نابی از مولا نقشِ سربندِ اوست یازهرا ذکر حیدر مدد به لبهایش می شکافد صفوفِ اعدایش □ □ □ تا نقاب از جمالِ خود برداشت پرده از شور و حال خود برداشت از دلِ کفر نعره ای برخاست همه گفتند او رسول خداست این حسین است سوی ما آید؟ یا به پیکار مجتبا آید؟ من چگویم جوانِ مولا را چِشم کردند جانِ آقا را تا صدا زد: اَنا علی، ناگاه قلبِ لشگر شکست و وا شد راه کوچه وا کرد دشمنِ نامرد بی هوا لشگری هجوم آورد ضربه ها بی امان به او میخورد نیزه ی کوفیان به او میخورد سرِ اِبنُ الحسین دعوا شد اِرباً اِربای او همینجا شد گفت بالینِ نعشِ او مولا یاعلی بَعدَکَ العفا بابا غم مخور، آب اگر شده نایاب لحظه ای بعد میشوی سیراب در جنانی تو با حبیبُ الله القَریبُ اِلی رسول الله ١)بُنِ سَرائر امامت=راز پوشیده ی امامت @hajmahmoodzholideh
ای خوش آن جانی که جانانش گُلِ خاتم شود وقت آن آمد که دل با دلبرش همدم شود نیمه ی شعبان، سُرورَش بهترین اعمالِ ماست زین تمسک دستِ ما بر حبلِ حق محکم شود کرده از جنت وَزیدن، یک دمِ گرمِ حسین آن دمِ گرمی که عالم از همین یک دم شود یوسف زهراست در آغوش گرم عسکری زاده ی نرگس که جانِ عالم و آدم شود نور افشانید، گل ریزید، جان اهدا کنید هستیِ پیغمبر آمد هستیِ عالم شود از حرا تا طورِ موسی، ذکر یا مهدی بپاست گو مهیای ظهورش عیسیِ مریم شود سِرّ مستودع که میگویند، آمد آشکار یار میخواهد که با سِرّ خدا مَحرم شود سامرا طاووسِ جنت را به چشم خویش دید آخرین شاه ولایت را به چشم خویش دید مژده وجهُ الله شد از این عنایت جلوه گر وز جمال حضرتش نور ولایت جلوه گر اوست جلوه گاهِ "یَهدِی اللهُ نورِ مَن یشاء" با ظهور او شده نور هدایت جلوه گر روی احمد، خوی احمد، بوی احمد آمده نام زیبای محمد، زین روایت جلوه گر انبیا را همنشین و اولیا را جانشین اوصیا را آرزو در این حکایت جلوه گر شیعیانِ مرتضی را حاجتِ دیرین رسید مومنانِ ناب را دستِ حمایت جلوه گر وارثِ تیغ امیرالمومنین، نجلِ حسین عصمتِ زهرای اطهر را به غایت جلوه گر یادگارِ دو حسن، آئینه دارِ اهلبیت ذاتِ قرآن را به هر عنوان و آیت جلوه گر جشنِ میلادش، زمانِ بیعت و هم عهدی است صاحب فتحِ بزرگِ آفرینش، مهدی است آمد آن خاتم که عالم را گلستان میکند نامِ ختم الاوصیا را ذکرِ یاران میکند عقل کُل آمد که با او عقلها کامل شود با ولایش عزم و همت را نمایان میکند او همه ادیان عالم را کند مجذوب خود او مسیحی های عالم را مسلمان میکند کاخهای ظالمان را دستِ مظلومان دهد هم فقیران را به یُمنِ خویش سلطان میکند لشکر حق را سرازیر از نجف تا کربلا تا مدینه، بعد از آن هم عزم ایران میکند کوریِ چشم تمام دشمنانِ مسلمین در جهان اجرا سراسر حکم قرآن ميكند در مصافِ لشکرِ کفر و نفاق و شرک و بخل با هجومِ ذوالفقارِ خویش طوفان ميكند دستِ شیطانِ بزرگ از پُشت بَندد بر درخت میزند با سیلیِ محکم بر آن دو تیره بخت وای بر آنکس که با حضرت، دلِ او صاف نیست موضعِ وِی در غبارِ فتنه ها شفاف نيست آنکه دارد انحراف از اعتقاداتِ ظهور شک مکن یک ذرّه با ایمان و با انصاف نیست هر که فرمانش برَد بی شک هدایت میشود در صراط مستقیمش، ذرّه ای اِتلاف نيست دولتی خواهد کریمه تا کند خدمت به خلق دولتِ مستضعفین، همدست با اَشراف نیست دشمنان را هست شمشیرش، عذابی دردناک دوستان را از سوی آن مقتدا اِجحاف نيست انتقامِ خون مظلومانِ عالم دستِ اوست پس سرِ سازش به ظالم با چنین اوصاف نیست در قصاصِ خونِ سالار شهیدان بی گمان گر همه اهل زمین کشته شوند اِسراف نیست بهر جدش دائم الاوقات می گِرید هنوز صبح و شب بر عمه ی سادات می گِرید هنوز @hajmahmoodzholideh
بازخواني من گل گلشن زهرا هستم زینت دامن بابا هستم عصمة اللهم وهم عالمه ام بخدا فاطمه قافله ام نوه سید بطحایم من سرتر از مریم کبرایم من چه کسی گفته تنم بی رمق است نیمه شب مائده ام در طبق است مثل زهراست خم قامت من که پس از عمه شده نوبت من خوب تعبیر شده رؤیایم که شده همنفسم بابایم من به ویرانه مقیمم بابا چه کسی کرده یتیمم بابا چه کسی پنجه کشیده به رویت چه کسی نيزه زده بر گلویت پس ببین ای همه آبرویم جای دستان عدو بر گلویم چون تو من چهره نیلی دارم به رخم پنجه ز سیلی دارم گوش پاره سند گویایی ست سندم زینبی و زهرایی ست گاه برگیسوی من چنگ زدند گاه با خنده به من سنگ زدند سحری نیست که آسودم من شبرو از روز ازل بودم من با همین قامت خم روی کبود میزنم بر صف کفار و یهود آنچنان داد ستانم ز یزید که به ذلت برسد قوم پلید تا که پیغمبر گودال شدم نوحه خوان علی وآل شدم دامنم رحل و تویی قرآنم سوره حنجر تو میخوانم میکنم طی به خروش و ناله یک شبه راه هزاران ساله بعد تو هول قیامت دیدم در خطر نسل امامت دیدم چون علمدار هدایت گشتم برهه ای یار ولایت گشتم در شب شام به آوای جلی بار برداشتم از دوش علی نهضتم زمزمه و آه و خروش علمم زخم ولایت بر دوش شاهد حرب من و بیگانه ليلة القدر من و ویرانه با تو پیروزی من معنا شد قد خم باز قد رعنا شد من شدم رهبر فرزانه عشق ساکن غربت شبهای دمشق @hajmahmoodzholideh
به "بسم الله الرحمن الرحیم" ایزد فرستاد این ندا بر حضرت احمد که از اِبن ابیطالب گلی سر زد "کریمِ بنِ کریمِ بنِ کریم" آمد حسن آمد، به ختم المرسلین جانان حسن آمد، امیرالمومنین را جان سلام ای مجتبای حضرت داور سلام ای سبط اکبر بهرِ پیغمبر سلام ای اولین سرمایه ی کوثر سلام ای زاده ی آزاده ی حیدر تو گر چه تا قیامت سِرّ مستوری ولی "نورُ علی نورُ علی نوری" علی مشکل گشای انبیا، اما تویی مشکل گشای مادرت زهرا بنازم پنجه ی مشکل گشایت را گِره افتاده در کار جهان آقا کریمی و کرامت کن، به یک یارب گِره وا کن ز کارِ عالمی امشب تو شاهِ سفره دارانِ جهان هستی امیرِ میزبانانِ جنان هستی تمامِ بی پناهان را امان هستی امامِ حضرتِ صاحب زمان هستی همه هستی بدستانِ تو میچرخد فَلک با نازِ چشمانِ تو میچرخد اگر خواهی، بباری ابرِ رحمت را ببخشایی گناه خیلِ امت را تو رونق میدهی بازارِ هیئت را مساجد را، حرمها را، زیارت را تویی که ابرِ رحمت را کنی نازل بِکُم یَختِم، بِکُم یَکشِف، بِکُم یَنزِل ترا گفتیم بی زائر بقیع است و... کنون خالی حرمهای رفیع است و... خدا با تو بر این امت شفیع است و... غفور است و بصیر است و سمیع است و... به عشقِ یک نگاهت، محشری بخشد به دلها با تو نورِ کوثری بخشد تو زهرا را به اول بار فرزندی تو مولا را بِروی ماه دلبندی تو آقای جوانانِ برومندی تو عبدِ صالحی، تو آبرومندی چو دستی بر دعا سوی خدا آری خدا را از گنهکاران رضا آری خدا را شکر، ماهِ انجمن داده به بیتِ وحی، عطر یاسمن داده نبی فرمود: حق، خود را بمن داده حسن داده، حسن داده، حسن داده حسن مولا، حسن آقا، حسن سَرور حسن احمد، حسن زهرا، حسن حیدر حسن یعنی تمامِ "هَل اَتا" آمد حسن یعنی بقای "اِنَّما" آمد حسن یعنی دوای دردها آمد شفا آمد، صفا آمد، وفا آمد به لبخندی که زد جبریل احمد را خدا خندان شده سبطِ محمد را حسن،، رویش حسن، مویش حسن باشد چو ختمی مرتبت، خویش حسن باشد گلِ باغِ جنان، بویش حسن باشد همه رفتارِ دلجویش حسن باشد اگر چه خود امامِ عالمِینم شد حسن، اما گرفتار حسینم شد گرفتارِ حسین است و غمِ زینب تمامِ عمر دارد ماتم زینب ندید اما دگر قدّ خم زینب نشد در شامِ ویران همدم زینب ولی از ابتدا تا انتها داند تمام روضه های کربلا داند برای کربلا از ابتدا گِریَد برای آن امامِ سرجدا گرید برای مادر خود در خفا گرید برای خواهر اما هر کجا گرید بمیرم، سِرّ زهرا را نگفت، اما غمِ پاره جگر، ناگفته شد پیدا @hajmahmoodzholideh
حیدر که باز، رو به دعای شب آورَد مثل همیشه زمزمه ی یارب آورَد وقتِ سحر نه، از دمِ افطار تا اذان پیوسته نام فاطمه را بر لب آورَد خوشحال بود که مهمان زینب است اما بهانه ای پیِ این مطلب آورَد نان و نمک چشید، ولی شیر را نخورد یادِ گرسنگان به نظر، هر شب آورَد هر دم به آسمان نگرَد، گریه میکند اشکِ بصَر، ز دیدنِ هر کوکب آورَد آهنگِ رفتن است به "لاحول" گفتنش بد جور جانِ دخترِ خود بر لب آورَد دستِ خودش که نیست، به زهرا رسد علی آری لقاءِ فاطمه تاب و تب آورَد از بیت دخترش، سوی مسجد، به اشک و آه حالی عجیب، بهر خدا امشب آورَد در آخرین نمازِ علی، فرقِ او شکافت "فُزتُ وَ رَبِّ کعبه" علی، بر لب آورَد سبحانَ رَبّی اَش، به لبش نیمه کاره ماند نگذاشت در قنوتِ دگر، یارب آورَد محراب کوفه، فرقِ علی را شکسته دید بازار کوفه چه، بسر زینب آورَد بابا سرش شکست، که دختر سرش شکست راسِ شکسته، آبروی مکتب آورَد @hajmahmoodzholideh
سری که خسته، شکسته، به بستر افتاده چقدر زخم بر این سر، مکرر افتاده به جنگهای فراوان، بر این سرِ پر شور چقدر زخمه به راه پیمبر افتاده چه شد که حال، ز یک ضربه، سر ز هم پاشید مگر چه تیغِ جفایی بر این سر افتاده ز تیغِ زاده ی ملجم، که بود زهر آلود چنان شدَست، که از کار پیکر افتاده به کوچه مردم کوفی، به خنده میگویند: که هیچ باورمان نیست حیدر افتاده ز خونِ فرقِ پدر، زینبِ پرستارش بیادِ بسترِ خونینِ مادر افتاده ز حرفِ زیرِ لبش با حسین، معلوم است نگاهِ بی رمقِ او به کوثر افتاده کمی ز کاسه ی شیرِ یتیمها نوشید ولی دگر نفسِ او به آخر افتاده چه شد که شیر بدستان، شدند نیزه بدست!؟ یتیمِ کوفه رهَش سوی لشکر افتاده! به زیر پای همین قوم، دست و پا میزد ندید جسمِ حسینش، که بی سر افتاده چه خوب شد که ندید آن ذبیحِ عطشان را ندید خنجرِ کوفی، به حنجر افتاده چه خوب شد که نبود اشکِ دخترش بیند که چشمِ هرزه ی کوفی، به معجر افتاده @hajmahmoodzholideh
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب □ □ □ از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب تاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب @hajmahmoodzholideh
"به بهانه شب بدر" خوش آن زبان که شب و روز یاعلی گوید به هر بهانه سخن گفت، با علی گوید ز مصطفی که علی دوست تر نمیابیم همیشه حضرت بدرالدجی علی گوید نه در زمانِ شهادت، که بعدِ جان دادن هنوز فاطمه، یا مرتضی علی گوید نه از غدیرِ خُم، آری، ز صبح روز ازل که تا قیامِ قیامت خدا علی گوید به روزِ بدر و اُحد، روزِ خندق و خیبر مَلَک مَلَک به فلَک، یک صدا علی گوید به ذوالفقار قسم، در صف یمین و یسار عجیب نیست که شیر خدا علی گوید حسن به غزوه ی صفین و نهروان و جمل حسین در همه ی کربلا علی گوید □ □ □ ز جبرئیل بپرسید، خوب میداند که فطرتِ بشر از ابتدا علی گوید قسم به مادرِ سادات، مادرم میگفت: که هفت پشتِ پدرهای ما علی گوید همینکه دست به زانو گرفتم از طفلی دل و زبانم از آن روزها علی گوید سرم به سنگِ لحَد هم که میخورَد، آنروز زبانم از سرِ خوف و رجا علی گوید سئوالِ آن دو ملَک، هر چه بود، میگویم: جواب های مرا، با شما علی گوید خَموشم و به جوابِ سئوالِ "مَن رَبُّک" نمیدهم نظری هیچ، تا علی گوید شنیده ام که میایند، چارده معصوم سلام میدهم و مصطفی علی گوید چقدر امام حسن، سفره اش کریمانه است به هر حسن حسنم، مجتبی علی گوید اگر چه نوکرِ ناقابلم، ولی ارباب همه حساب و کتابِ مرا علی گوید هزار مرتبه رفتم، زیارتِ سلطان هزار مرتبه جایش، رضا علی گوید مدافعِ پسرِ فاطمه، اگر باشم لبم به صحنه ی پیکار، یاعلی گوید @hajmahmoodzholideh
🔻بسم رب الشهداء والصدیقین🔻 غزلی در وصفِ سردار مدافع حرم فرمانده دلاور جبهه‌های مقاومت «تقدیم به خانواده معظم شهید» میهمانِ بی سرِ ما، میزبانش سر جداست جسمِ پاشاپور مهمان شهیدِ کربلاست هر که شد همرزمِ حاج قاسم، خریدش فاطمه اصغرِ ما اکبری دیگر برای جبهه هاست در دفاعِ از حرم، تا آخرین دم ایستاد آفرین بر روح سرداری که یارِ هَل اَتاست چشمِ لشکر بود، حتی در برِ فرمانده اَش دیده بانِ سنگرِ فرماندهی، چشمِ خداست با بصیرت تر از او هرگز ندیدم روزِ جنگ دست از دنیا کشید و گفت رهبر یار خواست این چه ایمانیست، کز بینِ تمام مردمان در شهیدانِ حرم، در قلبِ پاشاپورهاست سر ز پا نشناخت از "هَل مِن مُعینَت" یاحسین ای عجب لبیک گویت آن شهیدِ سرجداست اصغرا رَاسَت اگر از تن جدا شد، خود بگو هیچ آیا شد ببینی که سرت بر نیزه هاست هیچ آیا شد تنت زیر سم اسبان لگد یا ببینی پیکرت را ارباً اربا از جفاست هیچ آیا شد ببینی اهلِ بیتت را اسیر وای بر حال دل زینب که در شام بلاست □ □ □ راست قامتهای شامِ پایداری! مژده باد امتِ پیر جماران، پای کارِ مقتداست نَه حرم تنها شود، نَه رهبرم تنها شود پرچمِ این نهضتِ پیروز در خونِ شماست میرسد پرچم بدستِ صاحبش از لطف حق منتقِم در راه باشد، منتظِر آقای ماست روز فتحِ قدس میخوانیم با آقا نماز راهِ ما مثلِ همیشه از مسیر کربلاست اردیبهشت ۹۹ / ماه‌مبارک‌رمضان ۱۴۴۱ خادم خانواده شهدا ؛ محمود ژولیده ☑️ @hajhoseinsazvar