eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به برکت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ایران تقدیم به روح ملكوتي حضرت امام خميني(ره) و ارواح طیبه ی شهدای انقلاب اسلامي ، دفاع مقدس، مدافع حرم و شهدای جبهه های مقاومت، خدمت، امنیت و سلامت ایرانِ سربلند، سعادت از آنِ توست زیرا که اقتدا به ولایت از آنِ توست وقتی خدا اراده کند سرفرازی اَت دیگر یقین بدان که عنایت از آن توست دیری نمیشود که سرافراز تر شوی یعنی که در جهان، همه عزت از آن توست علم و عمل میان جوانان، رسد به اوج تا فتحِ قله های هدایت از آن توست اصلِ جهاد، دانش و فناوریِ ماست حالا سلاحِ برترِ خدمت از آن توست فائق شوی تو بر همه ی دشمنانِ خویش زیرا امید و وحدت و همت از آن توست داری به کف، موازنه ی سخت و نرم را با این سپر، توازنِ قدرت از آن توست □ □ □ در ابتلا به درد و بلا و عزا و غم بهروزی و نشاط و سلامت از آن توست با خود بخوان تو "اِن معَ العُسرِ یُسر" را مومن بمان که صبر و بصیرت از آن توست تحریم ها بهانه ی خوبی برای ماست تهدیدها نمانَد و فرصت از آن توست دارم یقین، شوی پس از این، سربلند تر تا واژه ی امامت و امت از آن توست روحِ بلندِ حضرتِ روح خداست شاد بنیانگذارِ مکتب و نهضت از آن توست با رهبرم بگو ، بِرهَت ایستاده ایم فرمان بده، اطاعتِ ملت از آن توست مستضعفین بنام تو دلبسته اَند و بس چون دیده اَند، روح عدالت از آن توست نظم نوین، تمدن اسلامیِ شماست بر قلب های پاک، حکومت از آن توست □ □ □ اینک براهِ فاطمه نزدیک میشویم ایرانِ من، رضایتِ عصمت از آن توست زهرای اطهر است دعا گوی رهبرت دستِ دعای آل نبوت از آن توست این سرزمین، وَلایتِ موسی بنِ جعفر است چندین حرم، ز عصمت و عترت از آن توست این مملکت، هماره ولی نعمتش رضاست بر شاهِ طوس، عرضِ ارادت از آن توست اینجا حسینِ فاطمه فصل الخطابِ ماست احیای راه سرخِ شهادت از آن توست قرآن و عترتند، دو بالِ پریدنَت اشک و دعا و روضه و هیئت از آن توست ما را مدافعانِ حرم نام داده اَند حفظِ حریمِ کوی وِلایت از آن توست □ □ □ گفتیم اگر چه آنهمه مِکنت از آن توست با اینهمه، هزار حکایت از آن توست از شاهراهِ کرب و بلا، قدس میرویم فتحُ الفتوحِ جنگ، نهایت از آن توست مستکبرین، عجیب به وحشت فتاده اَند فهمیده اَند، پرچم نصرت از آن توست بیهوده پایگاهِ فراوان بنا کنند انبارهای قدرت و ثروت از آن توست آل سعود، قابلِ این حرفها که نیست حیَّ علَیَ الجهاد، غنیمت از آن توست لبنان، یمن، عراق، فلسطین و سوریه فرماندهیِ اینهمه دولت از آن توست چرخِ مقاومت، چو بچرخد به منطقه از نیل تا فرات، ز نصرت از آن توست پا در رکابِ یاریِ مهدی نهاده ایم پس صبر کن که فیضِ زیارت از آن توست ای نایبِ امام زمان، تا فرج بمان چون دادنِ علَم به امامت از آن توست فروردین ۹۹ / ماه شعبان المعظم @hajmahmoodzholideh
اطلاعیه شماره ۲ گروه جهاد درمانی کریم اهلبیت، حسینیه موج الحسن(علیهم السلام) باسمه تعالی السلام علیکم یا اهل بیت النبوه بحمدالله تعالی و به برکت لطف امام عصر (ارواحنافداه) و به همت شما عزیزان، ظرف دو روز گذشته مبلغی حدود ۱۵ میلیون تومان اعتبار مالی جهت خرید اقلام، برای بسته بهداشتی جذب شده که پس از کامل شدن هزینه های کافی، خرید و بسته بندی در حسینیه صورت خواهد پذیرفت اعلام همکاریها و همیاریهایی که تا قبل از بسته بندی انجام خواهد شد: • تهیه ارزانترِ ماسک استریل، محلول ضد عفونی کننده، سلفون بسته بندی، با همیاریِ هیئت گردان عمار سپاه محمد (صلی الله علیه و آله) • بسته بندی بسته های بهداشتی، با همکاریِ معلمین و دانش آموزان مدرسه پسرانه آزادگان محله ی فلسطین • ضد عفونی محیط داخلی و خارجی حسینیه و عفونت زدایی از محله، با حضور تیم بهداشتی بسیج ناحیه شهید مطهری لازم بذکر است طبق هماهنگی با خادمین فرهنگی نماز جمعه تهران، بسته های بهداشتی بلافاصله پس از آماده شدن، به خانه بهداشت روستای فرامرز کلای شهر سواد کوه ارسال خواهد شد عزیزانی که تمایل به پیوستن به این پویش جهادی -درماني را دارند، هر چه سریعتر کمک های نقدی خود را به شماره حساب مندرج در اطلاعیه شماره ۱ به آدرس @mojolhasan واريز نمایند گزارش های بعدی به اطلاع شما عزیزان خواهد رسید اِرْحَموا تُرْحَموا ، و اغفِروا يغْفِرِ اللهُ لكم پنجشنبه ۱۴ فروردین ۹۹ @hajmahmoodzholideh
با سلامی به شبه پیغمبر بنویسیم از علی اکبر گرچه ارباب برتر از توصیف نوکر اما اَدا کند تکلیف نه قلم میتواندَش وصفی نه زبان میتواندَش مدحی نه بیان میتوان کراماتش نه نشان دادنی است آیاتش آنکه آورد خَلقِ او به وجود بر صفات حمیده اش افزود آنکه ممسوسِ ذاتِ حق آمد خِلقتش قبل ِ ما خلَق آمد ظاهر و باطنش همه سرمد صورت و سیرتش همه احمد بی نظیر است خِلقتش، اما خود نظیری به حضرتِ طاها روح و روحیه ی علی اکبر حاکی از روحیات پیغمبر گفت در وصف او حسینِ نبی خَلقاً و خُلقاً است عین نبی و بجان خودش قسم، وَالله منطقاً نیز چون رسول الله □ □ □ مصطفایی نواده ی حیدر مرتضایی سلاله ی کوثر عالِمِ عاملِ اُولوالباب حضرت شیرزاده ی ارباب دُرِّ دریای حلم و علم و عمل صدفِ بحرِ بیکران به مثَل علم او در طرازِ علم لَدُن صاحب اقتدارِ کُن فَیَکُن در امامت بُنِ سرائر اوست(١) در اطاعت مدار دائر اوست دارد اصلاً مقام عصمت را قد و بالایی از امامت را عبد صالح به بارگاهِ جلیل بت شکن در مصاف، همچو خلیل گوهرِ شاهوارِ رشته ی طور تاجِ بیتُ السیادتِ وَالنّور او که از باغ نور چیده شده بهترین خَلق، آفریده شده برترینها بپای او نرسند انبیا بر ولای او نرسند □ □ □ حقِ ارباب ما همین هم بود پسری که نَه از نبی کم بود چون خدا طالب پیمبر شد ثبتِ او با سند برابر شد اوست آئینه ی اباالقاسم حجتِ عترتِ بنی هاشم اوست مجموعه ی صفات رسول قدمش میدهد خبر ز بتول آن علیه السلام، نور دو عین پای تا فرق مبتلای حسین پایِ شش گوشه است ماوایش جای او زیر پای بابایش در حرم چون رسی بگو به حریم السلام ای کریم اِبنِ کریم جودِ خود را نکرده هرگز حبس او مُسَمّاست بر کریمُ النَّفس لطف خود از کسی نکرد اِعراض بسکه فیضش رسید، شد فیاض ریزد از دست او دوصد حاتم سردرِ خانه اش زده پرچم سرِ خوانش فقیرها مهمان در پناهش اسیرها مهمان چه بخوانیم پورِ لیلا را چه بدانیم نجلِ مولا را هر چه گوییم برتر از آنها صاحبِ بس مراتبی والا □ □ □ عابدین را برادرِ اَرشد زاهدین را بحقِ حق اَزهَد همه تحت لوای عباسند عاشق و مبتلای عباسند هست تحت لوای او عباس عاشق و مبتلای او عباس حیدرِ کربلا اگر سقاست لیک پیغمبرش همین آقاست بسکه محبوبِ زینب کبراست هر طرف میرود حرم آنجاست در فضایل صفاتِ او ازلی در مناقب نمونه ای ز علی در جلالت یگانه ی دوران در اصالت خلاصه ی مردان در وِجاهت، به چهره ی خورشید روی او اعتبار می بخشید در شجاعت مثالِ بابایش در مَهابت نبود همتایش □ □ □ رزمِ او بی امان و بی پروا وسط معرکه کند ماوا در دل کارزار چون طوفان سرِ سجاده خاشع و گریان تیغِ تیزش حریفِ صد لشگر دستِ او در مُقاتله، بَرتر ضرباتش به کفر، وحشتناک صدماتش به خصم دِهشتناک شیوه ی جنگی اش، علی گونه ست خصمش از یک هجوم، وارونه ست رجزش وصفِ نابی از مولا نقشِ سربندِ اوست یازهرا ذکر حیدر مدد به لبهایش می شکافد صفوفِ اعدایش □ □ □ تا نقاب از جمالِ خود برداشت پرده از شور و حال خود برداشت از دلِ کفر نعره ای برخاست همه گفتند او رسول خداست این حسین است سوی ما آید؟ یا به پیکار مجتبا آید؟ من چگویم جوانِ مولا را چِشم کردند جانِ آقا را تا صدا زد: اَنا علی، ناگاه قلبِ لشگر شکست و وا شد راه کوچه وا کرد دشمنِ نامرد بی هوا لشگری هجوم آورد ضربه ها بی امان به او میخورد نیزه ی کوفیان به او میخورد سرِ اِبنُ الحسین دعوا شد اِرباً اِربای او همینجا شد گفت بالینِ نعشِ او مولا یاعلی بَعدَکَ العفا بابا غم مخور، آب اگر شده نایاب لحظه ای بعد میشوی سیراب در جنانی تو با حبیبُ الله القَریبُ اِلی رسول الله ١)بُنِ سَرائر امامت=راز پوشیده ی امامت @hajmahmoodzholideh
ای خوش آن جانی که جانانش گُلِ خاتم شود وقت آن آمد که دل با دلبرش همدم شود نیمه ی شعبان، سُرورَش بهترین اعمالِ ماست زین تمسک دستِ ما بر حبلِ حق محکم شود کرده از جنت وَزیدن، یک دمِ گرمِ حسین آن دمِ گرمی که عالم از همین یک دم شود یوسف زهراست در آغوش گرم عسکری زاده ی نرگس که جانِ عالم و آدم شود نور افشانید، گل ریزید، جان اهدا کنید هستیِ پیغمبر آمد هستیِ عالم شود از حرا تا طورِ موسی، ذکر یا مهدی بپاست گو مهیای ظهورش عیسیِ مریم شود سِرّ مستودع که میگویند، آمد آشکار یار میخواهد که با سِرّ خدا مَحرم شود سامرا طاووسِ جنت را به چشم خویش دید آخرین شاه ولایت را به چشم خویش دید مژده وجهُ الله شد از این عنایت جلوه گر وز جمال حضرتش نور ولایت جلوه گر اوست جلوه گاهِ "یَهدِی اللهُ نورِ مَن یشاء" با ظهور او شده نور هدایت جلوه گر روی احمد، خوی احمد، بوی احمد آمده نام زیبای محمد، زین روایت جلوه گر انبیا را همنشین و اولیا را جانشین اوصیا را آرزو در این حکایت جلوه گر شیعیانِ مرتضی را حاجتِ دیرین رسید مومنانِ ناب را دستِ حمایت جلوه گر وارثِ تیغ امیرالمومنین، نجلِ حسین عصمتِ زهرای اطهر را به غایت جلوه گر یادگارِ دو حسن، آئینه دارِ اهلبیت ذاتِ قرآن را به هر عنوان و آیت جلوه گر جشنِ میلادش، زمانِ بیعت و هم عهدی است صاحب فتحِ بزرگِ آفرینش، مهدی است آمد آن خاتم که عالم را گلستان میکند نامِ ختم الاوصیا را ذکرِ یاران میکند عقل کُل آمد که با او عقلها کامل شود با ولایش عزم و همت را نمایان میکند او همه ادیان عالم را کند مجذوب خود او مسیحی های عالم را مسلمان میکند کاخهای ظالمان را دستِ مظلومان دهد هم فقیران را به یُمنِ خویش سلطان میکند لشکر حق را سرازیر از نجف تا کربلا تا مدینه، بعد از آن هم عزم ایران میکند کوریِ چشم تمام دشمنانِ مسلمین در جهان اجرا سراسر حکم قرآن ميكند در مصافِ لشکرِ کفر و نفاق و شرک و بخل با هجومِ ذوالفقارِ خویش طوفان ميكند دستِ شیطانِ بزرگ از پُشت بَندد بر درخت میزند با سیلیِ محکم بر آن دو تیره بخت وای بر آنکس که با حضرت، دلِ او صاف نیست موضعِ وِی در غبارِ فتنه ها شفاف نيست آنکه دارد انحراف از اعتقاداتِ ظهور شک مکن یک ذرّه با ایمان و با انصاف نیست هر که فرمانش برَد بی شک هدایت میشود در صراط مستقیمش، ذرّه ای اِتلاف نيست دولتی خواهد کریمه تا کند خدمت به خلق دولتِ مستضعفین، همدست با اَشراف نیست دشمنان را هست شمشیرش، عذابی دردناک دوستان را از سوی آن مقتدا اِجحاف نيست انتقامِ خون مظلومانِ عالم دستِ اوست پس سرِ سازش به ظالم با چنین اوصاف نیست در قصاصِ خونِ سالار شهیدان بی گمان گر همه اهل زمین کشته شوند اِسراف نیست بهر جدش دائم الاوقات می گِرید هنوز صبح و شب بر عمه ی سادات می گِرید هنوز @hajmahmoodzholideh
بازخواني من گل گلشن زهرا هستم زینت دامن بابا هستم عصمة اللهم وهم عالمه ام بخدا فاطمه قافله ام نوه سید بطحایم من سرتر از مریم کبرایم من چه کسی گفته تنم بی رمق است نیمه شب مائده ام در طبق است مثل زهراست خم قامت من که پس از عمه شده نوبت من خوب تعبیر شده رؤیایم که شده همنفسم بابایم من به ویرانه مقیمم بابا چه کسی کرده یتیمم بابا چه کسی پنجه کشیده به رویت چه کسی نيزه زده بر گلویت پس ببین ای همه آبرویم جای دستان عدو بر گلویم چون تو من چهره نیلی دارم به رخم پنجه ز سیلی دارم گوش پاره سند گویایی ست سندم زینبی و زهرایی ست گاه برگیسوی من چنگ زدند گاه با خنده به من سنگ زدند سحری نیست که آسودم من شبرو از روز ازل بودم من با همین قامت خم روی کبود میزنم بر صف کفار و یهود آنچنان داد ستانم ز یزید که به ذلت برسد قوم پلید تا که پیغمبر گودال شدم نوحه خوان علی وآل شدم دامنم رحل و تویی قرآنم سوره حنجر تو میخوانم میکنم طی به خروش و ناله یک شبه راه هزاران ساله بعد تو هول قیامت دیدم در خطر نسل امامت دیدم چون علمدار هدایت گشتم برهه ای یار ولایت گشتم در شب شام به آوای جلی بار برداشتم از دوش علی نهضتم زمزمه و آه و خروش علمم زخم ولایت بر دوش شاهد حرب من و بیگانه ليلة القدر من و ویرانه با تو پیروزی من معنا شد قد خم باز قد رعنا شد من شدم رهبر فرزانه عشق ساکن غربت شبهای دمشق @hajmahmoodzholideh
به "بسم الله الرحمن الرحیم" ایزد فرستاد این ندا بر حضرت احمد که از اِبن ابیطالب گلی سر زد "کریمِ بنِ کریمِ بنِ کریم" آمد حسن آمد، به ختم المرسلین جانان حسن آمد، امیرالمومنین را جان سلام ای مجتبای حضرت داور سلام ای سبط اکبر بهرِ پیغمبر سلام ای اولین سرمایه ی کوثر سلام ای زاده ی آزاده ی حیدر تو گر چه تا قیامت سِرّ مستوری ولی "نورُ علی نورُ علی نوری" علی مشکل گشای انبیا، اما تویی مشکل گشای مادرت زهرا بنازم پنجه ی مشکل گشایت را گِره افتاده در کار جهان آقا کریمی و کرامت کن، به یک یارب گِره وا کن ز کارِ عالمی امشب تو شاهِ سفره دارانِ جهان هستی امیرِ میزبانانِ جنان هستی تمامِ بی پناهان را امان هستی امامِ حضرتِ صاحب زمان هستی همه هستی بدستانِ تو میچرخد فَلک با نازِ چشمانِ تو میچرخد اگر خواهی، بباری ابرِ رحمت را ببخشایی گناه خیلِ امت را تو رونق میدهی بازارِ هیئت را مساجد را، حرمها را، زیارت را تویی که ابرِ رحمت را کنی نازل بِکُم یَختِم، بِکُم یَکشِف، بِکُم یَنزِل ترا گفتیم بی زائر بقیع است و... کنون خالی حرمهای رفیع است و... خدا با تو بر این امت شفیع است و... غفور است و بصیر است و سمیع است و... به عشقِ یک نگاهت، محشری بخشد به دلها با تو نورِ کوثری بخشد تو زهرا را به اول بار فرزندی تو مولا را بِروی ماه دلبندی تو آقای جوانانِ برومندی تو عبدِ صالحی، تو آبرومندی چو دستی بر دعا سوی خدا آری خدا را از گنهکاران رضا آری خدا را شکر، ماهِ انجمن داده به بیتِ وحی، عطر یاسمن داده نبی فرمود: حق، خود را بمن داده حسن داده، حسن داده، حسن داده حسن مولا، حسن آقا، حسن سَرور حسن احمد، حسن زهرا، حسن حیدر حسن یعنی تمامِ "هَل اَتا" آمد حسن یعنی بقای "اِنَّما" آمد حسن یعنی دوای دردها آمد شفا آمد، صفا آمد، وفا آمد به لبخندی که زد جبریل احمد را خدا خندان شده سبطِ محمد را حسن،، رویش حسن، مویش حسن باشد چو ختمی مرتبت، خویش حسن باشد گلِ باغِ جنان، بویش حسن باشد همه رفتارِ دلجویش حسن باشد اگر چه خود امامِ عالمِینم شد حسن، اما گرفتار حسینم شد گرفتارِ حسین است و غمِ زینب تمامِ عمر دارد ماتم زینب ندید اما دگر قدّ خم زینب نشد در شامِ ویران همدم زینب ولی از ابتدا تا انتها داند تمام روضه های کربلا داند برای کربلا از ابتدا گِریَد برای آن امامِ سرجدا گرید برای مادر خود در خفا گرید برای خواهر اما هر کجا گرید بمیرم، سِرّ زهرا را نگفت، اما غمِ پاره جگر، ناگفته شد پیدا @hajmahmoodzholideh
حیدر که باز، رو به دعای شب آورَد مثل همیشه زمزمه ی یارب آورَد وقتِ سحر نه، از دمِ افطار تا اذان پیوسته نام فاطمه را بر لب آورَد خوشحال بود که مهمان زینب است اما بهانه ای پیِ این مطلب آورَد نان و نمک چشید، ولی شیر را نخورد یادِ گرسنگان به نظر، هر شب آورَد هر دم به آسمان نگرَد، گریه میکند اشکِ بصَر، ز دیدنِ هر کوکب آورَد آهنگِ رفتن است به "لاحول" گفتنش بد جور جانِ دخترِ خود بر لب آورَد دستِ خودش که نیست، به زهرا رسد علی آری لقاءِ فاطمه تاب و تب آورَد از بیت دخترش، سوی مسجد، به اشک و آه حالی عجیب، بهر خدا امشب آورَد در آخرین نمازِ علی، فرقِ او شکافت "فُزتُ وَ رَبِّ کعبه" علی، بر لب آورَد سبحانَ رَبّی اَش، به لبش نیمه کاره ماند نگذاشت در قنوتِ دگر، یارب آورَد محراب کوفه، فرقِ علی را شکسته دید بازار کوفه چه، بسر زینب آورَد بابا سرش شکست، که دختر سرش شکست راسِ شکسته، آبروی مکتب آورَد @hajmahmoodzholideh
سری که خسته، شکسته، به بستر افتاده چقدر زخم بر این سر، مکرر افتاده به جنگهای فراوان، بر این سرِ پر شور چقدر زخمه به راه پیمبر افتاده چه شد که حال، ز یک ضربه، سر ز هم پاشید مگر چه تیغِ جفایی بر این سر افتاده ز تیغِ زاده ی ملجم، که بود زهر آلود چنان شدَست، که از کار پیکر افتاده به کوچه مردم کوفی، به خنده میگویند: که هیچ باورمان نیست حیدر افتاده ز خونِ فرقِ پدر، زینبِ پرستارش بیادِ بسترِ خونینِ مادر افتاده ز حرفِ زیرِ لبش با حسین، معلوم است نگاهِ بی رمقِ او به کوثر افتاده کمی ز کاسه ی شیرِ یتیمها نوشید ولی دگر نفسِ او به آخر افتاده چه شد که شیر بدستان، شدند نیزه بدست!؟ یتیمِ کوفه رهَش سوی لشکر افتاده! به زیر پای همین قوم، دست و پا میزد ندید جسمِ حسینش، که بی سر افتاده چه خوب شد که ندید آن ذبیحِ عطشان را ندید خنجرِ کوفی، به حنجر افتاده چه خوب شد که نبود اشکِ دخترش بیند که چشمِ هرزه ی کوفی، به معجر افتاده @hajmahmoodzholideh
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب □ □ □ از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب تاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب @hajmahmoodzholideh
"به بهانه شب بدر" خوش آن زبان که شب و روز یاعلی گوید به هر بهانه سخن گفت، با علی گوید ز مصطفی که علی دوست تر نمیابیم همیشه حضرت بدرالدجی علی گوید نه در زمانِ شهادت، که بعدِ جان دادن هنوز فاطمه، یا مرتضی علی گوید نه از غدیرِ خُم، آری، ز صبح روز ازل که تا قیامِ قیامت خدا علی گوید به روزِ بدر و اُحد، روزِ خندق و خیبر مَلَک مَلَک به فلَک، یک صدا علی گوید به ذوالفقار قسم، در صف یمین و یسار عجیب نیست که شیر خدا علی گوید حسن به غزوه ی صفین و نهروان و جمل حسین در همه ی کربلا علی گوید □ □ □ ز جبرئیل بپرسید، خوب میداند که فطرتِ بشر از ابتدا علی گوید قسم به مادرِ سادات، مادرم میگفت: که هفت پشتِ پدرهای ما علی گوید همینکه دست به زانو گرفتم از طفلی دل و زبانم از آن روزها علی گوید سرم به سنگِ لحَد هم که میخورَد، آنروز زبانم از سرِ خوف و رجا علی گوید سئوالِ آن دو ملَک، هر چه بود، میگویم: جواب های مرا، با شما علی گوید خَموشم و به جوابِ سئوالِ "مَن رَبُّک" نمیدهم نظری هیچ، تا علی گوید شنیده ام که میایند، چارده معصوم سلام میدهم و مصطفی علی گوید چقدر امام حسن، سفره اش کریمانه است به هر حسن حسنم، مجتبی علی گوید اگر چه نوکرِ ناقابلم، ولی ارباب همه حساب و کتابِ مرا علی گوید هزار مرتبه رفتم، زیارتِ سلطان هزار مرتبه جایش، رضا علی گوید مدافعِ پسرِ فاطمه، اگر باشم لبم به صحنه ی پیکار، یاعلی گوید @hajmahmoodzholideh
🔻بسم رب الشهداء والصدیقین🔻 غزلی در وصفِ سردار مدافع حرم فرمانده دلاور جبهه‌های مقاومت «تقدیم به خانواده معظم شهید» میهمانِ بی سرِ ما، میزبانش سر جداست جسمِ پاشاپور مهمان شهیدِ کربلاست هر که شد همرزمِ حاج قاسم، خریدش فاطمه اصغرِ ما اکبری دیگر برای جبهه هاست در دفاعِ از حرم، تا آخرین دم ایستاد آفرین بر روح سرداری که یارِ هَل اَتاست چشمِ لشکر بود، حتی در برِ فرمانده اَش دیده بانِ سنگرِ فرماندهی، چشمِ خداست با بصیرت تر از او هرگز ندیدم روزِ جنگ دست از دنیا کشید و گفت رهبر یار خواست این چه ایمانیست، کز بینِ تمام مردمان در شهیدانِ حرم، در قلبِ پاشاپورهاست سر ز پا نشناخت از "هَل مِن مُعینَت" یاحسین ای عجب لبیک گویت آن شهیدِ سرجداست اصغرا رَاسَت اگر از تن جدا شد، خود بگو هیچ آیا شد ببینی که سرت بر نیزه هاست هیچ آیا شد تنت زیر سم اسبان لگد یا ببینی پیکرت را ارباً اربا از جفاست هیچ آیا شد ببینی اهلِ بیتت را اسیر وای بر حال دل زینب که در شام بلاست □ □ □ راست قامتهای شامِ پایداری! مژده باد امتِ پیر جماران، پای کارِ مقتداست نَه حرم تنها شود، نَه رهبرم تنها شود پرچمِ این نهضتِ پیروز در خونِ شماست میرسد پرچم بدستِ صاحبش از لطف حق منتقِم در راه باشد، منتظِر آقای ماست روز فتحِ قدس میخوانیم با آقا نماز راهِ ما مثلِ همیشه از مسیر کربلاست اردیبهشت ۹۹ / ماه‌مبارک‌رمضان ۱۴۴۱ خادم خانواده شهدا ؛ محمود ژولیده ☑️ @hajhoseinsazvar
ای فلسطین، مقاومت تا قدس نهضتت را مداومت تا قدس روز قدسِ شریف، هر روز است راه و رسمِ امام، پیروز است در رهِ آرمان، بلا، غم نیست وعده ی نصرتِ خدا حتمی است آن ابر قدرتی که پوشالی است نعره اش، مثلِ طبل، توخالی است سایه ی شومِ صهیونیستِ سخیف محو باید شود، ز قدسِ شریف □ □ □ بارِ دیگر، در آخرین جمعه پاسخِ مُشتِ آهنین، جمعه بر سرِ دشمنانِ دین، فریاد هست فریادِ مومنین، پهباد میرود بُردِ موشکِ سِجّیل تا جهانی بدونِ اسرائیل گفت رهبر که فجر، نزدیکاست رو به پایان، یهود و آمریکاست با ستمگر، مذاکره، هرگز بر سرِ دین، معامله، هرگز سازشِ با ستمگران، ننگ است آخرین راهبردمان، جنگ است ظلم و کینه، درختِ بی برگ است آخرِ بی عدالتی، مرگ است □ □ □ آری ای مسلمین بپاخیزید خون بپای درختِ دین ریزید نگذارید، دست روی دست که پس از غزّه نوبتِ قدس است میرسد بر مجاهدان، نصرت در پناهِ مقاومت، عزّت میرسد روز گارِ صبحِ امید از پسِ ابر، میدمد خورشید میرسد صبحِ امتِ اسلام روز تشکیلِ دولتِ اسلام هان! ره آوردِ کربلا! ای قدس میزند منجی اَت صَلا، ای قدس غم مخور، انتفاضه ها بایست مهدویَت مقابلِ کفر است او میاید به قدس، میدانیم پشتِ آقا نماز میخوانیم از حرم تا حرم، رهَش پوئیم محضرِ او سلام میگوئیم السلام ای امامِ مظلومان ای امیدِ قیامِ مظلومان منتقم! اِنتقِم ز دشمنِ پَست مادرت در مدینه منتظر است بعدِ اتمامِ انتقامِ یهود سر بریز از سپاهِ آل سعود @hajmahmoodzholideh
چکامه ای در بزرگداشت روز جهانی قدس با عنوان: آزادی قدس خونبهای شهید قاسم سلیمانی سلام ای قبله دیرین، که قلباً با تو همخوانیم تو را مانند کعبه، از دل و از جان نگهبانیم تویی ای مسجد الاقصی، رهِ معراجِ پیغمبر تمام انبیا را با تو هم مقصود میدانیم کنون ای قبله ی اول، ترا مظلوم میبینیم اسیرِ ظلم و بیدادی، ترا آزاد گردانیم تو آن بالاترین امرِ به معروفی که در راهت در افتادیم با منکَرترین منکَر، که انسانیم مسلمان کِی توانَد بشنود یک آهِ مظلومی بزیرِ چکمه ی ظالم، خدایا ما مسلمانیم به محوِ دولتِ منحوسِ اسرائیل ماموریم بزودی نسل صهیون را ز قهرِ حق بسوزانیم همه مستکبران را از فلسطین محو میسازیم چنان قاسم سلیمانی، به راه قدس میمانیم الا ای "خونبهایت قدس" فرمانده! بشارت ده که در بیت المقدس ما نماز جمعه میخوانیم امامِ بت شکن فرمود: قدس از کربلا راهش که ما یارِ حسینیم و سپاهِ قدسِ ایرانیم نه یک ملت، که یک امت، بدونِ مرز، بی پروا هم آوا، هم نوا، هم عهد، گردان پشتِ گردانیم سپاهِ فاطمیون، حیدریون، زینبیونیم گریبان چاک، جان بر کف، سراسر مرد میدانیم فلسطین پاره ی تن، از برای دین و قرآن است و ما هم تابعِ احکامِ نابِ دین و قرآنیم فلسطین، دولتِ اوباشها را برنمیتابد دگر بیگانه را از سرزمین قدس میرانیم همانجایی که معراجِ پیمبر بود، با رهبر نماز جمعه را پشت سرِ یارِ خراسانیم سپس با رمز یامهدی، بسر سربندِ یازهرا برای انتقامِ سیلیِ زهرا، پریشانیم @hajmahmoodzholideh
تقدیم به محضر منور امام خامنه ای،روح مطهر امام خمینی(ره) سردار شهید محمد جهان آرا، جمیع شهدای فتح خرمشهر و برادر دلاورم بسیجی شهید احمد ژولیده(ره) نشسته ام بنویسم برای خرمشهر که صرف شد همه عمرم بپای خرمشهر برادرم نه، ز دستم برادران رفتند و هیچ گه نَسرودم، رَثای خرمشهر اگر چه مرثیه ها،ماجرای ما دارد ولی نگفته ام از کربلای خرمشهر نشسته ام بنویسم، ز جنگِ خونین شهر که کُنجِ گَنج نمانَد صدای خرمشهر چه گُلشنی که در آن، شش هزار آلاله شدند در ره قرآن، فدای خرمشهر روایت است که صدها شهیده، جان دادند برای حفظ حریم سَرای خرمشهر عراق بود و ایالاتِ متحد، با او عِیال شهر نشستند، پای خرمشهر رژیمِ بعث و چهل کشورِ حمایتگر بر آن شدند بمانند، جای خرمشهر ولی تمامیِ ایران بسیج شد، یکبار وپس گرفت زدشمن منای خرمشهر دعای روح خدا بود و همّتِ مردم که فتح کرد وطن را خدای خرمشهر هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا شدند فاتحِ این، نینوای خرمشهر سقوط شهر دلیل سقوط ایمان نیست چه مؤمنی که نخواهد بقای خرمشهر من از شهادت فهمیده هاست، می فهمم سقوطِ شهر نشد، انتهای خرمشهر رسان به قدس و فلسطین،به شام و سوریّه پیامِ مَرد ترین کشته های خرمشهر أذانِ مسجد جامع، هنوز گلواژه ست رسد ز مأذنه اَش رَبّنای خرمشهر بگو که مأذنه ها را هنوز میسازیم به هر کجا که شود، ماجرای خرمشهر بگو دفاعِ مقدس... مقاومت...اینجاست مدافع حرم است، جای جای خرمشهر فدای زینبیه، عسگریّه، قاضریه هر آنکه هست هماره، فدای خرمشهر میان چاه، نگَردیم در پِیِ یوسف که هست خیمۀ او مبتلای خرمشهر @hajmahmoodzholideh
و گریز روضه حضرت زهرا(س) و یمن و غزّه... بقیع گفتی و دل را دوباره خون کردی شرارِ غربت و غم را بجان فزون کردی بقیع گفتی و شد تازه داغ دلهامان مگو که قلب نبی را ز درد، خون کردی سخن ز غربت و تخریبِ جنتُ الزهراست دوباره زنده به دوران، غمِ درون کردی چهار قبر غریب و چهار امام غریب بقیع! چگونه تحمل تو تا کنون کردی؟ فرشتگانِ مقرب به عرشِ اعلا را مقیم مُضجعِ بی سقف و بی ستون کردی بهشت، گوشه ای از این قبورِ نورانیست مرا به جنتِ فردوس رهنمون کردی □ □ □ ز دیده خون رود و ناله ای حزین آید بیادِ یاسِ مدینه، که واژگون کردی مدینه گفتی و در شعله سوخت گیسویی دوباره خاطره ی کوچه را برون کردی تو دیده ای که در آتش، حریمِ زهرا سوخت به شعله عصمتِ حق را نظاره چون کردی؟ نبود باورمان، زیر پا رود مادر و تو سکوت بر آن دشمنِ زبون کردی! تو دیده ای که لعینی به یاس، سیلی زد چسان ملاحظۀ آتشِ جنون کردی؟ چه بَد معامله با یار کردی، ای امت امام را تو رها، خصم را مصون کردی بپای خیز مسلمان! سپاهِ مهدی باش! به کنجِ خیمه ی عزلت چرا سکون کردی؟ □ □ □ یمن به ناله در آمد، علیهِ آلِ سعود سراسرِ وطنم را تو لاله گون کردی و غزّه با دلِ پر آه، با یهودی گفت: که مرگ بر تو، جهان را تو غرق خون کردی! @hajmahmoodzholideh
ای روح ایمان، روح ایران، روح قرآن روح خدا، روح پیمبر، روح فرقان ای روح هستی بخش، تو آرام روحی دارای کشتی نجاتی، مثل نوحی ای بت شکن، مانند ابراهیم هستی الحق که تو فرزند ابراهیم هستی تو ریشه کَن سازِ همه نمرودیانی موسای دیگر، دشمن فرعونیانی احیاگرِ دین خداوندِ حمیدی آری مسیحِ تازه در قَرن جدیدی با صوت داودیِ خود جان آفریدی در نیمۀ خرداد طوفان آفریدی جانِ زمین را با زمان تزویج دادی اسلام را در عالمی ترویج دادی اسلامِ تو اسلام رحمانییست؟ هرگز اسلام آمریکای شیطانیست؟ هرگز اسلام روح الله، اسلام جهاد است اسلام حزب‌الله، صلحش در نهاد است دین، چارده قرن است که پیکار دارد یعنی أشِدّاءُ علَی الکفار دارد دینی که میگویند برخی، دینِ نمائیست دین نیست آن دین، بلکه نوعی دین زدائیست دین را جدا از کربلا دانند، بعضی! از شورِ عاشورا جدا دانند، بعضی! اسلام، تنها نیست فرهنگِ عبادت اسلام، با دشمن جهاد است و شهادت یک قوم یارِ صف به صف دارد خمینی آری که فرزند خلف دارد خمینی تا یکصدا صوتِ جلی هستیم، هستیم تا پیرو سید علی هستیم، هستیم سید علی، یعنی جوادیِ الحسینی سید علی یعنی همان راه خمینی کوریِ چشم دشمنش، جان پَروریدند ما را شهیدان حریمش آفریدند تا کربلا برپاست، قربانیِ ما هست سربند یا زهرا به پیشانیِ ما هست @hajmahmoodzholideh
شیعه باید نیمه ی شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا، باور کند از غنائم، لحظه ی بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند الگوی رزمنده ی اسلام، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوه ی حیدر کند دید مولا میزند تیغ از یمین و از یسار تا ز ختم الانبیا، دفعِ بلا یکسر کند "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیر میخواهد، زنَد شیرازه ی دشمن بهم حمزه یکجا میتواند، دفعِ صد لشکر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینه ی خود را سپر، در یاریِ رهبر کند بولهب ها را نشانَد جای خود، در هر زمان غیرتِ دینیِ خود را فاش در منظر کند دختِ نامشروعِ بوسفیان، جگرخوار از چه شد؟ زانکه لشکر را تهی از حیدرِ دیگر کند حیف که امرِ نبی را، پشتِ گوش انداختند فرصتی شد تا جگرخواره، لب از خون تر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند هیچکس باور نمیکرد از سوی یک آکله خنجری وحشی تواند حمزه را پرپر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند مُثله شد، اما سرش بر نیزه ی اعدا نرفت کِی تواند خواهر از محمل سخن با سر کند □ □ □ کاش حمزه بود و کس، جرات نمیکرد از نفاق نیّتِ سیلی زدن، بر سوره ی کوثر کند این سخن، حتی شنیدن هم برایش سخت بود بارها میدید احمد را سخن از در کند... @hajmahmoodzholideh
شُکرِ لِلَّه، شهرِ ما را آبرویی دیگر است قبلۀ تهران، نمادِ کربلای دلبر است حضرت عبدالعظیم از دودمان مجتباست طاهرِ زین العِباد از خاندان حیدر است وادیِ طور است اینجا، بوی موسی میدهد حمزةِ بنِ موسیِ جعفر، ز نسل جعفر است چارده معصوم را اینجا زیارت میکنیم گوشه گوشه مُلک ری، یک بضعه از پیغمبر است آری از قم تا خراسان هست یکسر مُلک ری از فدک دارد نشان، این خاک خاک کوثر است نهضت موسی بن جعفر این فدک را پس گرفت زین سبب ایران اسلامی، ولایت گستر است مُلک ری ایران اسلامیست، سلطانش رضاست بیمۀ سلطان علی موسی الرضا این کشور است طوس، قم، ری، شاچراغ، اینجاست سرتاسر حرم گلشنِ این خِطّه را صدها شهیدِ بی سر است در دفاعِ از حریمِ اهلبیت مصطفی هر زمان آمادۀ اعزام، چندین لشگر است ما برای فتح قدس از کربلا صف میکشیم جملگی آماده ایم و امر، امر رهبر است عالمی در آتش، اینجا در امان فاطمه ست این دیار اصلاً به یُمنِ روضه هایش برتر است با گناه ماست درهای بلا وا میشود ورنه در این مملکت، پرچم سرِ هر سردر است خیمۀ اربابِ بی سر، هر طرف باشد بپا روضۀ گودال در این خیمه ها سرتاسر است اشکها در این ولایت، کار باران میکنند اشک ما هر روز و شب، همراه اشک مادر است هر شب جمعه ندا آید حسین من چه شد جای مادر هر شب جمعه کنار پیکر است از پریشانیِ زینب، ذکرِ این یک جمله بس بر گلوی پاره پاره بوسه های خواهر است لحظۀ سختِ اسیری رفتنِ زینب رسید دست بر سر، بر لبش أمَّن یُجیبُ المُضطَر است @hajmahmoodzholideh
بخدا سخت ترین لحظه ی عمرم این بود که شبیه دل زینب جگرم خونین بود دستِ بسته، دلِ شب، در پیِ استر، گریان چون اسیریِ حرم، خاطره ای غمگین بود یاد غمهای رقیه، جگرم را سوزاند و همین روضه برای دل من تسکین بود وسط شعله ی آتش، نفسم بند آمد وای بر قاتل زهرا، به لبم نفرین بود ناصبی بود و به مادر، بد و بیرا میگفت بد دهن بود و فقط بر لب او توهین بود ریسمان بسته چو مولام، کشیدند مرا این جفا از خلفا، یک عمل ننگین بود تن خود را سپرِ اهل حرم میکردم در دفاعِ حرم فاطمه سهمم این بود با وجودیکه اهانت به نهایت دیدم باز هم تلخ ترینَش، به نظر شیرین بود هیچکس زیر سم اسب تنم را نفِشرد یاد گودال ولی سینه ی من سنگین بود نیزه و خنجر و شمشیر و سنانم نزدند کِی چو جدم، تنم از خون سرم رنگین بود اهل بیتم که گرفتار اراذل نشدند عمه افسوس، اسیر سپهی بی دین بود وای از دغدغه ی عمَّتِیَ المضروبه چشمِ شامی چقدَر سوی حرم بدبین بود @hajmahmoodzholideh
گوشه ی خاک بقیع کرب و بلایی دگر است فاطمه خونجگر است صادق آل عبا کشته ی زهر شرر است فاطمه خونجگر است @hajmahmoodzholideh
✍️گزارش خرداد ۹۹ گروه جهادی محبان المرتضی(ع) گروه جهادی کریم اهلبیت(ع) حسینیه موج الحسن(ع) ✋باسمه تعالی ☝️بحمدالله والمنه و به لطف امام عصر (ارواحنافداه) و نفَس گرم رهبر عزیز انقلاب، در راستای ادامه مواسات و همدلیِ مومنانه با نیازمندان محترم، اقدامات زیر در این ماه نیز برگی نورانی در نامه اعمال شما بانیان، خیران و همدلانِ عزیز بشرح زیر بجای گذاشت: 👈اهدای کمک هزینه های نقدیِ جهیزیه به تعدادی نوعروسانِ ایتام و بی سرپرست در نواحی فقیرنشینِ جنوب شرقی تهران. 👈ارسال حدود ۵۰ بسته ارزاق برای برخی خانوارهای محله های محروم، فقیرنشین و نیازمندِ حاشیه شهر رشت با اعزام افراد جهادیِ داوطلب در دو مرحله. 👈تهیه و ارسال تعداد زیادی ماسک برای مجموعه های فرهنگی و مذهبیِ فعال. 👈اهدای مبالغی نقدی به برخی نیازمندان واقعی و خانوارهای محروم که در دوران ویروس منحوس کرونا معیشت خود را از دست داده اند. 👈اعطای چندین فقره وام قرض الحسنه به برخی خانواده های آبرومند. 👈معرفی چندین نفر کارشناس و کارشناس ارشد به برخی مبادیِ ذیربط و زمینه سازی برای اشتغال بکار آن عزیزان. ✍️امور فرهنگی؛ 👈برگزاری نشست های مشورتی و هم اندیشی با چندین گروه جهادی و خیرین مجرب، جهت کسب تجربه ی خدمت رسانی بهتر و بیشتر به محرومان و نیازمندان واقعی. 👈تجلیل در هیئت هفتگی از برخی نوجوانان محصل که در ایام مختلفِ کمک های مومنانه با حضور فعال، پیوسته و با شور و شوقِ جهادی، گروه های جهادی را در بسته بندیهای بهداشتی و بسته بندیهای معیشتی، یاری رساندند. ✍️برنامه جهادی ماه آتی در اطلاعیه شماره (۷) به استحضار شما مخاطبین محترم خواهد رسید. ان شاءالله اَللهمَ وَفّقنا لِما تُحِبُ وَ تَرضی🤲 بحق علی بن موسی الرضَا المرتضی🤲 (علیهِ آلافُ التحیهِ و الثناء) #مواسات#مومنانه دارد# ✋لبیک یاخامنه ای✋ لبیک یاحسین است✋ @hajmahmoodzholideh