eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸﷽🔸 🔻هیئت غريب مدينه🔻 دوشنبه ٧ مهر از نماز مغرب و عشاء ايام شهادت حضرت امام حسن مجتبي (ع) با آموزش روانخواني قرآن ميدان فلسطين ، تقاطع بزرگمهر حسینیه موج الحسن(ع) @hajmahmoodzholideh
مرا دِیری است روشن تر ز کعبه اَمان اینجاست، ایمن تر ز کعبه من اینجا در میان معبدِ خود چه می بینم ز لطفِ سرمدِ خود چه خورشیدی، عجب مهمانِ خوبی طلوعش را نمی بیند غروبی چه آقایی، چه مولایی، چه شاهی تو ای سر! کیستی اینقدر ماهی؟ بتو می آید از ابرار باشی ز نسل عترتِ اطهار باشی تو شاید ای سر! عیسای مسیحی مُشبَّک از چه مانند ضریحی؟! چرا پیشانیِ تو سنگ خورده چرا این روی ماهت چنگ خورده چرا دندان و لبهایت شکسته مگر بر صورتت نیزه نشسته بیا ای سر، ترا چون گُل ببویم گلاب آرَم، ز خون رویت بشويم بگو ای سر، مگر مادر نداری بمیرم من، مگر خواهر نداری شنیدم با همین لعلِ پُر از خون تو می گفتی که هستم ماهِ گردون بگو یکبارِ دیگر یک کلامی جوابم را بده، گفتم سلامی □□□ سلام ای راهبِ دلخستۀ ما سلام ای از ازل دلبستۀ ما نه عیسایم، نه موسایم، نه نوحم نه خورشیدم، نه مهتابم، نه روحم حسینم من، شهید کربلایم گلِ پیغبر و خیرالنسایم هزاران عیسی و موسی غلامم مسلمانانِ عالم را امامم مسلمانان مرا دعوت نمودند به رویم نیزه و خنجر گشودند مرا از اسب، پائینم کشاندند بروی پیکرم، مرکب دواندند بسی بر حنجرم، خنجر کشیدند مرا لب تشنه آخر سر بریدند سرم بازیچه شد در دستِ اعدا تنور و نیزه و حالا در اینجا تو حالا میزبانِ هل اَتایی شَوی اینک براهِ مافدایی شهادت دِه به یکتایی، خدا را بخوان نامِ نبیِ و مرتضا را خدا خوانده ترا از اهل ایمان نوشته نام تو جزو شهیدان @hajmahmoodzholideh
سرِ مظلوم در طشت طلا بود به او یک قافله دل، مبتلا بود ز چوبِ خیزرانِ بی مروّت لب و دندان او در ابتلا بود برای خصم، بزم عیش و نوش و... برای فاطمه رنج و بلا بود شبیهِ خطبۀ غرّای زینب صدای قاری اَش پُر از صَلا بود اگر چه دورِ آن سر شد شرابی ولی سیمای آن سر پُر جَلا بود اگر چه خارجی خواندند او را بِوَاللهِ سرِ شاهِ ولا بود علی بن الحسین افشاگری کرد که او پیغمبرِ کرب و بلا بود اَنابنُ المصطفایش ترجمانِ حدیثِ قدسیِ قالوا بلی بود اَنابنُ المرتضایش کرد غوغا علی را منجلی، آن مُنجَلا بود طنینِ احتجاجش چونکه پیچید کلامش وَحیی از عرشِ عُلا بود: اگر ما را مصیباتی رسیده دلیلش، اَلبلاءُ لِلولا بود چنان گریه گرفت از چشم حضّار تو گویی بارشِ ابرِ ولا بود چنان تختِ ستم را واژگون کرد که هر مَکرِ یزیدی برمَلا بود سه ساله دختری فریاد میزد که بابایم شهید کربلا بود امامِ ما از اینرو کشته شد که؛ جوابش بر همه کفّار «لا» بود سرِ او را بریدید و شنیدید که زهرا شاهدِ یَومٌ علی(1) بود چو اینجا شد قیامِ شام آغاز رقیه کرد در ویرانه اعجاز (1)یومٌ علی وجه الثّری @hajmahmoodzholideh
اشک و خون با هم برای تو بریزم بهتر است در میان مجلسِ روضه بمیرم بهتر است تربتی که از پدر، شیری که از مادر رسید هر دو یک لبیک بر ارباب، با هم بهتر است قطره قطره، جمعِ ما مانندِ اقیانوس شد با هزاران قافله، هجرت نمایم بهتر است کم بگیرم لقمه از قوت و غذای کاروان تا کنی با کاروانت آشنایم بهتر است خانه زادِ موکبت هستیم ما، ای تشنه لب آب هم در کربلا کمتر بنوشم بهتر است از نجف تا کربلا باشد صراطُ المستقیم در صراطَ المستقیمِ تو بمانم بهتر است اربعینِ انقلاب و اربعینِ کربلاست پای این مکتب شود وصلت نصیبم بهتر است ما برای حفظ این پرچم همه هستی دهیم من ز پا افتم، که گردد حفظ پرچم بهتر است هاجر آمد کعبه و حُجّاج راهش طی کنند من به حَجِّ زینبِ مظلومه آیم بهتر است بوی کعبه آید از این قبلۀ شش گوشه اَت پس نمازم را بسوی تو بخوانم بهتر است سر جدا، پیکر جدا، لشگر جدا، خواهر جدا قتلگاهی مثل تو باشد فراهم بهتر است از غریبی و اسیری هر چه گفتم، جای خود از مصیباتِ یتیمی چون بگویم بهتر است □□□ یک سه ساله دختر و یک شهر دشمن، وایِ من گفت با رأست رقیه، من بمیرم بهتر است تا شبیه مادرم زهرا شوم، یاسِ کبود جای سیلیِ عدو مانَد به رویم بهتر است تا که بابایم شود در نزد مادر روسفید پیش زهرا چون روَم با قامت خم بهتر است @hajmahmoodzholideh
آسمان! خون گریه کن، دل بی قرار زینب است کاروان آمد، ولی در خاک یارِ زینب است گفت با قبرِ برادر، قافله سالارِ صبر مدفنِ خون خدا، جانا مزار زینب است عمرِ من کم شد، قدم خم شد، همه مویم سپید لیک اینها خود نشان اقتدار زینب است هر چه در کف بود، تقدیمِ خدا کردم حسین! شاهدم قلبِ صبور و داغدارِ زینب است این چهل روز،ازچهل سال است بر من سخت تر از چهل منزل گذشتن شاهکار زینب است هر که بود آورده ام، غیر از سه ساله دخترت از تو شرمنده نگاهِ شرمسار زینب است من نمی‌گویم چه شد در کوفه و شام بلا خود ببین زهرا چگونه سوگوار زینب است این بدنهای کبود و چهره‌های زخم زخم از اسارت، خود گواهِ آشکار زینب است چشمهای هرزه و هیزِ اَراذل کُشتِمان رازدارِ این مصیبت شامِ تار زینب است صبر هم از صبرِ ما، والله کم آورده بود حرفها…در گریۀ بی اختیار زینب است زیر پای اسبها دیدم سرت بازیچه شد حال حق دارم بگویم شام، عار زینب است نَه خرابه، نَه به زندان، تاقتم از کف نرفت تهمتِ بَد، قاتلِ صبر و قرار زینب است وای از لفظِ کنیزی، وای از بیگانگان دخترت مدیون آغوشِ وقار زینب است آنچنان بر خصم شوریدم که در بزم شراب سید سجاد مات از ابتکار زینب است خواستند آهی کِشَم، اما خدا امداد کرد تا ابد پیروزی از ایل و تبار زینب است @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ٢٠ مهر ٩٩ (ايام حرکت قافله اهلبیت(ع) به مدینه از ساعت ٢٠ یادبود والده مکرمه یادگار دفاع مقدس برادر رزمنده حاج مهدی زمام 🚩 حسینیه موج الحسین(ع) با رعایت کلیه دستورالعمل های بهداشتی 🚩 ويژه برادران ☑️ @hajhoseinsazvar
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ٢٠ مهر ۲۳ صفر (ايام حرکت قافله اهلبیت(ع) به مدینه منوره) شروع ساعت ٢٠ 🔹سخنران: حجت الاسلام شیخ حسین قربانلو 🔹مداح: حاج حسین سازور 🔹یادبود والده مکرمه یادگار دفاع مقدس برادر رزمنده حاج مهدی زمام 🔹یادبود اخوی شهید حسن قربانلو، خادم الحسین مرحوم مغفور محمود قربانلو 🚩 حسینیه موج الحسین(ع) ▪️با رعایت کلیه دستورالعمل های بهداشتی 🚩 ويژه برادران ☑️ @hajhoseinsazvar
🔸﷽🔸 🔻هیئت غريب مدينه🔻 دوشنبه ٢١ مهر از نماز مغرب و عشاء با آموزش روانخواني قرآن ميدان فلسطين ، تقاطع بزرگمهر حسینیه موج الحسن(ع) @hajmahmoodzholideh
یارسول الله برخیز ارمغان آورده‌ام از یتیمانِ حرم یک کاروان آورده‌ام دستباف مادرم شد، پاره پاره پیرهن زین سفر بنگر چه سوغاتی گران آورده‌ام رفتم از پیشَت اگر با لشگری از محرمان کاروان را همره نامحرمان آورده‌ام آستین ها شد بجای چادرِ زنها حجاب با چه وضعی دختران را نزدتان آورده‌ام از کنیزک خواندن ناموس، نشنیده بگیر من اماناتِ ترا با نیمه جان آورده‌ام این عبا امّامه، این شمشیر، این هم خاتمت من دلی پُر نزد تو از ساربان آورده‌ام داغ هفتادو دوتن، یک صبح دیدم تا غروب خود مپرس از من چرا قدّی کمان آورده‌ام از جوانان بنی هاشم فقط سجاد ماند جمع را همراهِ مولای جوان آورده ام یارسول الله، یاجدّا حسینت کشته شد خویش را از قتلگه بر سرزنان آورده‌ام کوفیان می‌خواستند از دین نماند، هیچ چیز پرچم اسلام، با نطق و بیان آورده‌ام خوب میدانی که در شام آبرویم ریختند با دلی خون، آبرویی جاودان آورده ام همچو صدها خطبه، فریاد رقیه کار کرد گر چه از آن نیمه شب دردی نهان آورده @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هیئت غريب مدينه🔻 دوشنبه ٢١ مهر از ساعت ١٨:٣٠ با آموزش روانخواني قرآن ميدان فلسطين ، تقاطع بزرگمهر حسینیه موج الحسن(ع) @hajmahmoodzholideh
یاعلی بنشین کنارم، یاریِ آلام کن سینۀ سنگین من را با حسین آرام کن غصه ها دارم به سینه، دردها دارم به دل با حسن تسکین دلم را زین همه آلام کن دخترم را بعدِ من داغِ فراوان میرسد یاریِ تنها طرفدارت در این ایام کن محسنت را می‌کشند و همسرت را می‌زنند صبر کن، با تیغِ صبرت نصرتِ اسلام کن ریسمان بستند بر دستت اگر نامردمان خویش را با غربت و مظلومیت همگام کن چونکه دیدی، دشمنان صحبت ز بیعت میکنند با قیامِ فاطمه اسلام را اکرام کن چون که دیدی، فاطمه صحبت ز نفرین میکند قلب او را با فَرازی از اَذان آرام کن چونکه دیدی، دینِ حق باقی بماند با سکوت زود بر خانه نشینیِ خودت اقدام کن آری از روز غدیر این نقشه ها مشهود بود لیک با تدبیر، اهل فتنه را ناکام کن غیرِ زهرا و یتیمانم نداری هیچ یار بعد از این، پرهیز حتی از همه اَقوام کن برخی از اصحاب، بر من تهمتِ هذیان زنند بعدها با خطبه اَت، تبیینِ این اِبهام کن ناریان را از کنار بسترِ من دور ساز نوریان را همنشینِ من در این فرجام کن روح و ریحان مرا بنشان کنارم یاعلی با شمیمِ او مرا سوی جنان اعزام کن عَن قَریب اهل نفاق، آتش به بیتت میکِشند لاجرَم یاسِ کبودت را برون از دام کن میرود این شعله ها تا خیمه های کربلا گریه از حالا برای غارتِ ایتام کن میزند بر نیزه ها، رأس حسینم را سنان تا ابد لعنت بر آن جلادِ خون آشام کن عصمتم را معجر از سر می‌برد کوفیِ پَست اشکِ خون بر زینبم جاری ز داغِ شام کن @hajmahmoodzholideh
بی حُبِّ حسن مشگلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نیست @hajmahmoodzholideh