🔷رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: 💠 هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛ 🔺رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم. (بحار الانوار، ج 93، ص 342) پیشاپیش حلول ماه بندگی و میهمانی خدا را به اعضای محترم کانال تبریک عرض مینماییم. 🏵️ حوزه مقاومت کوثر

ماه طلایی، ماه فرصتها.... التماس دعای فراوان حوزه مقاومت کوثر فامنین

غبار روبی مساجد باب الحوایج توسط گروه صالحین شهید خلج پایگاه یاس نبی روستای راستگویان به مناسبت ماه مبارک رمضان حوزه مقاومت کوثر فامنین

آرزوی دقیقه نودی یک شهید برای پدرش هنگامي که آتش نبرد ميان مدافعان حرم و تکفيري‌ها در جريان آزادسازي شهرهاي شيعه‌نشين نبل و الزهرا شدت گرفته بود. شهيد عبدالصالح در آخرين لحظات عمرش براي پدرش نامه‌اي نوشت. بعد از پيگيري‌هاي زياد توانست کارهاي اعزامش را براي دفاع از حرم عمه سادات فراهم کند. سر از پا نمي‌‌شناخت و در ديدار آخر با خوشحالي زياد از خوابي که ديده بود، براي پدر و مادرش تعريف کرد و گفت: خواب ديدم يک گلابي کندم و خوردم که تا حالا تو اين دنيا چنين بويي و طعمي با اين خوشمزگي احساس نکردم و نخوردم. الان تو فضاي وجودم اين بو هست. تا جمله‌اش تمام شد، به دل پدرش افتاد پسرش به زودي شهيد مي‌شود. همين هم شد. چند ماه بعد، عبدالصالح به شهادت رسيد. اين ارتباط معنوي پدر و پسري هم حتي در لحظات آخر عمر شهيد هم ادامه داشت. عبدالصالح در لحظات آخر شهادتش براي پدرش اين گونه نوشت:‌ بابا جون سلام حرف زياد دارم برات بنويسم، ولي وقت ندارم و اين تکفيري‌ها دارن ميان جلو، بايد کار رو شروع کنم. الان زير آتش سنگين هستم. فقط ميگم دوستتون دارم. حلالم کنيد. لقمه حلال شما نتيجه داد. سرتونو بلند کنيد. يوقت خواهشاً لباس مشکي نپوشيد. دوست داشتم دستتون الان روي سرم بود و احساس آرامش مي‌کردم. بابت همه زحمت‌ها و فداکاري‌ شما تشکر. بازم دوستتون دارم. خدا کنه شما هم شهيد بشي. دوستدار شما عبدالصالح حوزه مقاومت کوثر فامنین