eitaa logo
حلقۀ رندان
336 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
35 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
در میان شعرهای عاشورایی، نمونه‌هایی وجود دارند که فراتر از یک مرثیه صرف، در پی توجه به ابعاد دیگری از قضیه عاشورا هستند. این دسته از اشعار عاشورایی، معمولاً دارای تلنگر، تنبه و اعتراض است. «شعر اعتراض عاشورایی» عنوان تقریباً تازه‌ای برای گونه‌ای از شعر عاشورایی است که چنین ویژگی‌هایی دارد. در نسبت شعر اعتراض و شعر عاشورایی، دو گونه شعر وجود دارد که در ادامه به مرور این دو می‌پردازیم: «شعر عاشورایی اعتراض» و «شعر اعتراض عاشورایی». «شعر عاشورایی اعتراض»، آن‌گونه شعری است که ناظر به وقایع تاریخی عاشورا، بر محوریت تحلیلی تاریخی است. این‌ گونه از شعر عاشورایی، لزوماً تلاش نمی‌کند عاشورا را به اکنون پیوند بزند؛ بلکه سعی می‌کند خود عاشورا را به دقت ببیند و دنبال عبرتی تاریخی است. این دسته‌ از اشعار، از آنجایی که به خود واقعه اشاره دارند، معمولاً سوزناک‌تر و به مرثیه نزدیک‌ترند. اما گونه دیگر، «شعر اعتراض عاشورایی» است که نمونه‌های بیشتری از آن وجود دارد. این گونه از شعر عاشورایی، در پی اتصال عاشورا به اکنون و امروز ماست. در واقع، شعری است که با نگاهی عاشورایی، فریاد اعتراض را سر می‌نهد. از مشهورترین این دسته اشعار، کتاب «نامه‌های کوفی» سروده سعید بیابانکی است. یکی از نامه‌ها این است: «شب عاشوراست چراغ های شهر را خاموش کنید بگذارید آن ها که می خواهند کنار دریا بروند بروند». این شعر با نگاهی به اصل واقعه، آن را به امروز ما امتداد داده است. یکی دیگر از نمونه‌های اخیر این‌گونه شعر اعتراض عاشورایی، مجموعه «شبیه» اثر علی داوودی است. در این فرسته، نمونه‌هایی از این دو گونه شعر عاشورایی را برگزیده‌ایم که فصل مشترک آن‌ها، تلنگر و اعتراض است.
جرعۀ چهارم - محمّدحسین واضحی.mp3
6.34M
| آیا کسی هست که پاسخ بدهد...؟! 🔖 جرعۀ چهارم، تلخ است و نفس گیر. با حال مناسب گوش دهید.💔 🎙 گوینده: محمّدحسین واضحی ( پژوهشگر ادبیات فارسی و عربی ) 🏷 | 🔗 دسترسی به متن شعر 🆔@halghe_rendan
حلقۀ رندان
#جرعه_نوش | آیا کسی هست که پاسخ بدهد...؟! 🔖 جرعۀ چهارم، تلخ است و نفس گیر. با حال مناسب گوش دهید.💔
| آیا کسی هست که پاسخ بدهد...؟! گیرم حسین سبط رسول خدا نبود گیرم که نور دیده خیرالنسا نبود گیرم یکی ز زمره اسلام بود و بس از مسلم این ستم به مسلمان سزا نبود گیرم به زعم نسل زنا بود کافری بر هیچ کافر این همه عدوان روا نبود گیرم خلافتش نه به ارث از نبی رسید آخر کسی ز نسل زنا پیشوا نبود؟! گیرم نبود سینه او مخزن علوم آخر ز مهر بوسه گه مصطفی نبود؟! از ظالمان امت و بیگانگان دین یک تن از آن میان به خدا آشنا نبود گیرم که خون حلق شریفش مباح شد شرط بریدن سر کس، از قفا نبود ای پور سعد شوم که از بهر نان ری دین را فروختی و به چشمت حیا نبود آن یک دو قرص نان _ که نخوردی هزار شکر! _ ای بی بها ز خون حسینش بها نبود! گیرم نبود عترت او عترت رسول، گیرم حریم او حرم کبریا نبود، با دشمنان دین، به خدا بود اگر نبی، هرگز به این جفا که تو کردی رضا نبود! آتش به آشیانه مرغی نمی‌زنند! گیرم که خیمه، خیمه آل‌عبا نبود… ترسم ز طعن و سرزنش منکران دین گر گویم از جفای تو با سروران دین 🆔@halghe_rendan
هدایت شده از بینهایت
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو هر نقطه‌ی تلخِ تاریخ که مرور می‌کنیم، یه چی واسمون روشن میشه! فقط نگاهِ تو بود که دلِ آدمایِ مضطر، بخاطرش آروم گرفت... @binahayat_ir