🔴تنفیذ یعنی اعطای مشروعیت
🔷رییس جمهور با رأی مردم مشروعیت پیدا میکند یا با تنفیذ ولی فقیه؟
👈ریاست جمهوری در قانون اساسی، انتصاب است. انتخاب مردم، مقدمۀ آن است. مردم پیشنهاد میکنند و امام بر اساس پیشنهاد آنها منصوب میکند.
🔷 حجیّت این قانون اساسی، متکی به ولی فقیه است. ولی فقیه اگر امضاء خود را از قانون اساسی بردارد، قانون اساسی غیر مشروع میشود ولو این که همۀ مردم به آن رأی داده باشند.
👈رأی مردم زمینهای شد که امام آمد و گفت: «حالا که مردم رأی دادند و خبرگان قانون اساسی را نوشتند، عمل به این قانون اساسی مُجزی است». این بیان امام، به قانون اساسی حجیت داد.
🔷یک وقتی در مجلس خبرگان بودیم. قرار بود گروه تحقیقی تشکیل بشود که از بیت امام تحقیق کنیم و گروه تحقیق، بیت امام را زیر نظر داشته باشند. شرط کردند که اعضای گروه تحقیق، نباید منصوب امام باشند. رهبر فعلی، آن موقع رئیس جمهور بود و عضو خبرگان بود.
🔷 ایشان را هم به عنوان عضو گروه تحقیق پیشنهاد دادند. ایشان بلند شد و گفت: امام در مورد ریاست جمهوری من گفتهاند: من شما را به ریاست جمهوری منصوب میکنم. پس این شرایط گروه تحقیق در من نیست. من منصوب شدۀ ایشان هستم.
✍️آیت الله حائری شیرازی (ره)
#ولایت_فقیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
#زنده_باد_ایران
@halghemarefat313
متن شبهه:
فرق ولی فقیه با پادشاه در اداره حکومت چیست؟
پاسخ شبهه:
1_ قبل از اینکه فرق پادشاه و ولی فقیه را بدانیم ابتدا باید محدوه وظیفه پادشاه و ولی فقیه را بدانیم. وظیفه شاه نامحدود است و هر کاری دوست داشته باشد انجام میدهد و هر دستوری بخواهد میدهد و هر بلایی بخواهد سر هرکسی میآورد. به قول معروف دیکتاتوری عمل کردن.
2_ اما وظیفه ولی فقیه مشخص و محدود است و فراتر از آنها نمیتواند برود. وظایف رهبری را در شبهه شماره 60 گفتیم که وظایف رهبری طبق قانون اساسی (اصل یکصد و دهم) عبارتند از:
_ تعیین سیاستهاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران
_ نظارت بر حسن اجراى سیاستهاى کلّى نظام؛
_ فرمان همهپرسى؛
_ اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها؛
_ فرماندهى کل نیروهاى مسلّح
_ عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالى کشور به تخلّف وى از وظایف قانونى، یا رأى مجلس شوراى اسلامى به عدم کفایت وى، بر اساس اصل هشتاد و نهم؛ و... .
3_ پادشاه امر و حکم او بر اساس نظر شخصی است و خیلی پادشاه عادلی باشد بر اساس قانون انسانی ناقص حکم کند. اما ولی فقیه امر و حکمش بر اساس احکام الهی و دستورات خداوند است به این خاطر است باید ولی فقیه متخصص در امور دینی باشد.
4_ پادشاه بر اساس منافع شخصی خود و اطرافیانش دستور میدهد و کشور را اداره میکند. اما ولی فقیه بر اساس مصالح تمام مردم و مسلمانان جهان دستور میدهد و کشور را اداره میکند.
5_ پادشاه با زور و قدرت به حکومت میرسد. اما ولی فقیه را متخصصین به امور دینی و احکام الهی یعنی فقیهان عالم و عادل او را انتخاب میکنند.
6_ پادشاه مادام العمر پادشاه است و کسی نمیتواند او را برکنار کند مگر مرگ یا کودتا یا قدرتی دیگر بر او غالب شود و او را نابود کند. اما ولی فقیه تا زمانی ولی فقیه است که متخصصین و فقهای دین تشخیص دهند او شرایط اداره کشور را دارد و اگر تشخیص دهند او توانایی و شرایط اداره کشور را ندارد او را برکنار میکنند و یکی دیگر را که شرایط داشته باشد را به عنوان ولی فقیه انتخاب میکنند.
7_ پادشاهی موروثی است و اگر پادشاهی بمیرد پسرش یا وارث او به قدرت و پادشاهی میرسد. اما ولی فقیه انتخاب شایسته و متخصص امور دین توسط متخصصین امور دین است. یعنی اگر ولی فقیه از دنیا برود، فقهای متخصص کسی که شایستهتر و متخصصتر در امور دین و سیاست و رهبری باشد را به عنوان ولی فقیه انتخاب میکنند.
#شبهه
#جهاد_تبیین
#ولایت_فقیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
@halghemarefat313