eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
153 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
95 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می کند::پسرم همیشه از من خواهش میکرد دعا کنم توفیق شهادت نصیبش شود، اما برای من حتی فکر کردن به شهادت سید فاضل سخت بود.بعد از فتح بوکمال سیدفاضل بنا نداشت به سوریه برگردد،چرا که قسمت اعظم کارها تمام شده بود؛اما یک شب خوابی میبیند و تصمیمش تغییر میکند،درخواب میبیند حضرت زهرا (س)می‌ فرمایند:ملتهاے دیگر از افغانستانیها و پاکستانیها از ما دفاع میکنند تو که فرزند ما هستی دیگر نمی‌آیی؟ 🌷صبر بر داغ فرزند بسیار سخت است و یاد مصیبتها،رنجها و صبورے کردنهای حضرت زینب(س)است که این داغ را براے ما قابل تحمل میکند، من فقط به خاطر حضرت زینب(س) است که صبر میکنم.سیدفاضل چهار کار مهم در سوریه داشت،که از جمله آنها هدایت هواپیمای بدون سرنشین و توپخانه بود،می‌گفت:وقتی از من این کارها برمی‌آید چطور بمانم و نروم؛من نماز📿میخوانم و برای اهل‌بیت (ع)مجلس میگیرم،حالا که وقت عمل کردن به همه حرف‌هاست اگر بروم یعنی در کارهایم صادق بوده‌ام،نه اینکه بمانم و فقط حرف بزنم و ادعا کنم. 🌹 (مهدی)_موسوی_امین 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
4.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀⊱ بیست‌و‌یک‌ سالش‌ بود ... هنوز‌ فرزندش ‌بہ‌ دنیا‌ نیامده ‌بود نمیدانستند ‌دختر ‌است‌ یا‌ پسر اسم ‌جهادیش‌ شده ‌بود [ابو...] ابو‌ سہ‌نقطہ ‌صدایش ‌میزدند (: محمدرضا … بعد از‌ شهادت ‌پدر‌ بہ ‌دنیا آمد ... قسمت‌ نبود ‌ابومحمد ‌صدایش ‌بزنند پیکرش ‌برگشت ، اما‌ سرش ‌نہ ... ♥️" 🕊 🌦" ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🔶 "در محضــر شهـــید "... 💐مادر شهید نقل می کند:در روز تولد امام حسین(ع)به دنیا آمده بود اما خیلی ضعیف بود و امید زنده ماندنش کم. من هم دست به دامن امام حسین شدم تا خداوند به عظمت اسم حسین این فرزند را نگه دارد از این رو بود که نامش را "غلامحسین"گذاشتم غلامحسین افشردی." 🌷مادر شهید میگوید:این خاطره همیشه در یاد من مانده است.غلامحسین در حرم امام حسین(ع)گم شد.گم شدن او درحرم ابی عبدالله یک پیام برای من داشت. شلوغ بود.حرم خیلی شلوغ بود.هر چی من و پدرش گشتیم،پیدایش نکردیم.البته کاملا مراقب بودیم‌ ولی اصلا نفهیدیم کی و کجا گم شد.خلاصه آمدم ایستادم مقابل ضریح آقا.عرض کردم آقا!این فرزند من غلام شماست،بچه‌ام را از شما میخواهم.خدا میداند؛لحظه‌ای نگذشت دیدم،مقابل پای من ایستاده است. 🥀 فرمانده_نیروی زمینی سپاه 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🔶 "در محضــر شهــید "... 💐دوست شهید می گفت:در آخرين ماموريت شناسايی كه با مجید همراه بوديم،طبق معمول با قرآنی كه در ماشين هميشه به همراه خودداشت،سوره والفجر را حفظ ميكرد و از من ميخواست كه از او امتحان كنم كه آيا سوره را درست حفظ كرده است يا نه.آنگاه پيوسته زيرلب زمزمه مي كرد:"يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی." 🌷چند لحظه بعد در ديدگاهي كه از آن به مواضع دشمن نگاه می،كرد،با نثار دو پايش جاودانه شد.آخرين سخنش بعد از شهادتين فرياد يا حسين بود. 🥀از سجاياي اخلاقی مجيد يادآوري خاطرات همرزمان شهيد خود بود.او در دفترچه خود اسامی ۳۹ نفر از شهدايی را كه ميشناخت به ترتيب شهادت يادداشت كرده و هميشه بدانها می نگريست و می گفت:ما در قبال خون شهيدان مسئول هستيم.خداوند او را چهلمين نفر آن ليست مقدس قرار داد. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🍁در عملیات کربلاے پنج کہ بسیار سخت و دشوار بود روزی او را بہ سنگر فرا خواندند تا حکم قائم مقامے وزیر راه و رئیس راه آهن کشور را بہ وی ابلاغ کنند. 🍂ولے سردار نوری نگاهے بہ کوثری، فرستاده وزیرکرد و نگاهی به لباس خاکے خودش و عکس شهدا و سپس حڪم وزیر را پاره کرد و گفت: 🎋آقای کوثری! به وزیر بگویید من علیرضا نوری ساروی آنقدر در این بیابان‌ ها مےمانم تا شوم ... 💐ولادت:مهرماه۱۳۳۱ساری 🌷شهادت:۱۳۶۵/۱۱/۹شلمچه   عملیات ڪربلای پنج 🔻قائم مقام لشکر ۲۷ 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
‍ 💢 🌴همیشه می گفت: « من۳۰ ماه در زندان،۳۰ ماه در یاسوج، ۳۰ ماه در شیراز بودم و می دانم که ۳۰ ماه هم در جبهه هستم و باید بعد از آن، اجرم را از خدا بگیرم. » 💐همانطور هم شد و او که مسئولیت دفترنمایندگی امام در قرارگاه خاتم الانبیـاء را به عهده داشت،در سحرگاه ۹ بهمن ۱۳۶۵،در عملیات کربلای ۵ از ناحیه سر مورد اصابت ترڪش قرار گرفت و بعد از سه روز،در ۱۲ بهمن،همزمان با شهادت خانم فاطمه زهرا علیها السلام به آرزوی دیرینه خود،«شهادت»رسید. 📖ڪلام طلایی شهـید : 💐توان مـــا ؛ به اندازهٔ‌ امکاناتِ در دست ما نیسـت توان ما به اندازهٔ اتّصال ما ، با خداست . . .🍃 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌴مادرشهید نقل میکند:رضا در سوریه قناسه می‌زد،خمپاره میزد، نترس و غیرتی بود.همرزمانش می گفتند:رضا میرفت داخل چادرهای داعش و آنها را می شمرد و می‌آمد!!!وقتی میرفت،می گفتیم دیگر او را می‌کُشند.رجز می خواند و میجنگید و میگفت بیایید با من بجنگید.او عربی را هم خوب بلد بود. 💐برای بچه‌های یتیم سوری حلوا درست میکرد و به همراه شهید علی کاهکش، بچه‌های سوری را از خرابه‌ها پیدا میکرد و برای آنها غذا می‌بُرد.او خط‌شکن هم بود و در همین خط‌شکنی‌ها فهمید که ۴۰بچه‌یتیم در خرابه‌ها هستند؛داعش خانواده‌های آن بچه‌ها را کشته بود و خانمی سرپرست‌شان بود و نمیتوانست آنها را ساکت کند که لو نروند.رضا از غذای بچه‌های رزمنده،پنهانی برای آنها می‌بُرد.همرزمانش نمیدانستند که رضا غذا را کجا می‌برَد اما تعقیبش میکنند و میبینند که او با لباس نظامی خود، بینی بچه‌ها را پاک میکند،شربت در گلوی‌شان میریزد و بهشان غذا میدهد. 💐ولادت:١٣۶۸/١٢/١٠ 🌷شهادت:١٣٩٤/١١/١٢ منطقه باش كوی،سوریه عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐اینجانب از همان اول که از تهران به سمت سوریه پرواز کردیم شهید حسن رزاقی اولین امر به معروف ونهی از منکرش را داخل هواپیما به یک خانمی بود که حجاب کاملی نداشت آنهم با زبانی بسیار نرم. 🌷دومین خاطره ام اینکه شهید حسن رزاقی از روزےکه وارد شهر شیخ نجار حومه حلب شدیم در جمعی که بودیم از برادران فاطمیون هم حضور داشتند همیشه میگفت:جهت شادی روح شهدای آینده بعد اشاره به خودش میکرد و می گفت:صلوات از همان روزهاےاول فهمیدیم که ایشان لیاقت شهادت را دارند حتی وقتی با خانواده تماس میگرفتند به خانواده میگفت:من جاےخوبی هستم اینقدر خوبه که اضافه وزن پیدا کردم در صورتی که غذای کافی برای خوردن نداشتیم روز قبل از آزادے شهرهاے شیعه نشین نبل والزهرا در دومین روز عملیات در شهر تل جبین هنگام ماموریت دعوت حق را لبیک گفت روحش شاد ویادش گرامی. ✍به نقل از:همرزم شهید 🌹" شهادت " . . . شهد شیرین وصال است ڪہ جز واصلان حقیقی بدان دست نمی یابند و واصلان حقیقی مگر کسی غیراز شهدا هستند ...🕊 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐شهید فیروز حمیدی زاده در آخرین پیام تلگرامی خود که یک هفته قبل از شهادتش صورت گرفت،اینگونه بیان کرد: باسلام خدمت دوستان و عزیزان بزرگوارم اکنون که قرعه برای خدمت مقدس در سنگر دفاع ازحرم حضرت زینب (س) برای اینجانب فراهم گردیده است، فرصت را مغتنم شمرده و به پاس همکاری،لطف و همدلی کلیه همکاران قدیمی و دوستان عزیزی که از آشنایی با آنان به خود می بالم و همواره یاریگر اینجانب بوده اند سپاسگزاری می نمایم. 🌷بااذعان به این حقیقت که،آنچه محقق شده،لطف پروردگار وآنچه مانده،بضاعت ناچیز این بنده بوده است،کلیه دوستان و همکاران صمیمی ام را،به خدا می سپارم و صمیمانه درخواست دارم قصور و کاستی هایم را با دیده رحمت،بر من ببخشایند.در سایه عنایات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف)،برای همگی آرزوی توفیق وسربلندی از درگاه ایزد منان را دارم. به امید دیدارتان التماس دعا.حقیر فیروز حمیدی زاده 💐حــرم زینب (س) عجب حال و هوایے دارد ... 🌷سوریہ، فیض شهادتــ چہ صفایے دارد ... 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾همیشه باوجود حامد محیط، محیط شادی بود و دوستانش از همنشینی با حامدلذت میبردند.به نظرم یکی از دلایلی که خدا حامد را انتخاب کرد اخلاق و رفتار خوب او بود.اگر روزی،حامد یکم ناراحت بود همه دنبالش بودند تا بدانند که حامد چرا امروز ناراحت است و شاد نیست، هیچ کس دوست نداشت ناراحتیش را ببیند. 💐همه تلاشش این بود که در طول روز مفیدواقع شود.اگرروزی میگذشت و او هیچ خدمتی نمیکرد آن شب حتما این گله راوداشت که امروزرتمام شد و ما هیچکاری نکردیم. 🌷درزمان رفتن حامد بار اشکهایم او را بدرقه کردم.من میدانستم اگر حامد بماند و به سوریه نرود بیشترراذیت میشود و دلیل رضایتمم هم همین بود.شهیدمعتقد بود اینکه اینجا بمانی و کار فرهنگی انجام دهی خیلی اهمیتش بیشتر است و همیشه این موضوع را به دوستانش که نتوانسته بودند اعزام شوند می‌گفت. ✍به نقل از:همسر شهید 🥀اینجـا براے از تـــو نوشتن هــوا ڪم استـــ ...😔 💐ولادت:۶۱/۶/۲۸ 🌷شهادت:۹۴/۱۱/۱۲   آزادسازے نبُل و الزهرا،سوریہ 🌹 (حامد)_کوچک_زاده 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐خواهر شهید نقل می کند:يكی از معلمان زمان تحصيلش بعد از شهادتش تعريف میكرد:يک روز همينطور كه در كلاس مشغول درس دادن بودم،روی شانه محمد ابراهیم زدم و گفتم تو خيلی خوبی و هوای خودت را داشته باش و قدر خودت را بدان.زمانی كه اين بچه به سن مدرسه رسيد فهميديم چه ويژگی های اخلاقی مثبت و خاصی دارد كه او را از بقيه متمايز ميكند.خيلی به بقيه توجه می كرد و مهربان بود.خصلت كمک به ديگران در وجودش بسیار پررنگ بود. 🌷وقتي اسم شهيد و شهادت می آمد محمدابراهیم ناراحت میشد. ماشين خريده بود و عكس شهدای هويزه را جلوی ماشينش چسبانده بود و میگفت اين عكس را گذاشته‌ام تا فراموش نكنم جا پای چه كساني ميخواهم بگذارم.اسم شهدا كه می آمد خيلي منقلب میشد.می گفت:شهادت را به اين راحتی به كسی نمیدهند و شهيد شدن لياقت میخواهد. به شهيد همت و شهدای هويزه علاقه خاصی داشت و زندگينامه بيشتر شهدا را خيلی خوب میدانست. 💐ولادت:۶۲/۰۶/۳۱اسفراین 🌷شهادت:۹۴/۱۱/۱۲سوریه عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐پدر شهید نقل می کند:شهید کیهانی که یک سال بعد از علی به شهادت رسید، تعریف می‌کرد قبل از شهادت علی همه بچه‌ها با عجله در حال آماده شدن برای عملیات بودند،در آن لحظات علی مشغول نوشتن جمله‌ای روی یک کاشی دیواری بود،به علی گفتند که در این موقعیت چه وقت نوشتن است؟اما علی کار خودش را کرد و جمله‌اش را نوشت،بچه‌هایی که آماده رفتن به عملیات بودند با خواندن جمله علی بسیار متاثر و منقلب شدند، من از آن جمله عکس گرفتم،بعد از شهادت علی فرمانده او عکس این جمله را در کنار عکس علی چاپ کرد،بعدها این عکس خیلی معروف شد و همه جا از آن استفاده کردند. 🌷شهید علی حسینی کاهکش نوشته بود:اینکه تیر یا ترکش به من و تو اصابت کند و بمیریم که شهادت نیست!دشمن هم با تیر و ترکش می‌میرد شهادت آن زمان شهادت است و زیبااست که به تکلیف عمل کرده باشیم و مزد و اجر آن را خداوند تعیین کند و آن موقع است که شهادت، شهادت است«عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» است.»🕊 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯