نحوه پیدا شدن پیکر شهید جان محمد کریمی بعد از ۲۷
مادر شهید جان محمد کریمی؛ چند روزی از مرداد سال ۹۴ میگذشت داشتم تلویزیون نگاه میکردم که اعلام کردند پیکر مطهر ۷۰ شهید به کشور بازگشته که چند نفر از شهدا در جزیره مجنون تفحص شدند و بقیه از عملیات فاو و کربلای ۴ هستند بهم ریختم، جانمحمد پسرم هم در جزیره مجنون به شهادت رسیده بود گفتم یا ابوالفضل علامتی از فرزند شهیدم به من بده.
چند روز بعد یعنی ۱۱ مرداد بود که احساس کردم خواب امانم نمیدهد طوری که نمیتوانستم بلند شوم با خودم گفتم قدری بخوابم و بعد بلند شوم و نماز بخوانم.
خوابم برد. یک نفر که نه قد بلند و نه قد کوتاه بود به خوابم آمد و ابراهیم پسرم را صدا زد ابراهیم از خانهاش بیرون آمد و جوابش را داد. آن فرد گفت ۵ آمبولانس از طرف سوق میآیند آمبولانس اولی که دو خط سبز در دو پهلویش دارد متعلق به شهید کریمی است اگر تابوتش را باز کنید لباسهایش کنارش گذاشته شده است.بروید شهید را به خانه بیاورید و اجازه ندهید جای دیگری دفن شود.
از خواب پریدم و تا جان داشتم فریاد زدم نمیدانم بعد از هوش رفتم یا دوباره خوابم برد که دوباره بیدار شدم گوشیم را برداشتم و به ابراهیم زنگ زدم و گفتم سریع خودت را به من برسان.
ابراهیم که آمد خواب را برایش تعریف کردم و گفتم بیا با هم برویم تهران، تازه پیکر شهدا را آوردهاند و این خواب بیعلت نیست. او هم دستم را گرفت و گفت مادر برویم خانه خودم، آنجا به آقای نوروزی( از همرزمان شهید) زنگ بزنیم. در کتابی که مربوط به شهید کریمی است روایت شده که دشمن بعد از اینکه جانمحمد را به شهادت رساند پیکرش را قطعه قطعه و با بنزین میسوزانند. به آقای نوروزی که زنگ زدم گفت مادر عصبی شدی نمازت را بخوان و شکرت را بکن در جوابش گفتم نماز خواندن و شکر کردن جای خود دارد من خواب بچهام را دیدهام.
گفت الان زنگ میزنم به آقای نصیرزاده رئیس سابق کنگره شهدای کهگیلویه و بویراحمد و خبرت میکنم.نیم ساعتی گذشت که به من زنگ زدند و گفتند بیایید دهدشت آزمایش خون بدهید تا سریع برای تهران ارسال کنیم.
پزشک از ما آزمایش خون گرفت و به تهران ارسال کردند چند روز بعد یک روحانی و پاسداری آمدند خواب را برایشان تعریف کردم گفتند انشاءالله نتیجه میگیرید.
فردای آن روز حوالی عصر بود که به ابراهیم زنگ زدند و گفتند مادر و خواهرانت را جمع کنید که با شما کار داریم خانه یکی از بچههایم بهبهان و دیگری هندیجان بود اما دو دخترم در لنده بودند همه جمع شدیم آقای نصیرزاده به همراه حدود ۲۰ پاسدار به خانه آمدند آقای نصیرزاده گفت مادر خوابت را تعریف کن گفتم قبلا که برایت تعریف کردهام گفت من خوابت را میدانم اما این برادران پاسدار نمیدانند، برایشان تعریف کردم.حرفهایم که تمام شد گفتند مادر اول به تو تسلیت و بعد تبریک میگوییم از خوابی که دیدی پسرت پیدا شد.آن لحظه برایم غیرقابل وصف است دخترانم آرام و قرار نداشتند و ابراهیم از شدت خوشحالی اشک میریخت و به سرش میزد.
خدا را شکر کردم که چشم انتظاریم به پایان رسید.۲۷ سالی که نه شب داشتم و نه روز، کارم فقط گریه کردن و اشک ریختن بود. چند روز بعد پیکر شهید را به کنگره شهدا آوردند آنجا بعد از ۲۷ سال پیکرش را روی دست و در آغوش کشیدم.
او را که در آغوش کشیدم استخوانش در دستم شکست و صدای شکستن را حس کردم قلبم شکست. جانمحمد پسرم تکاور بود و از سال ۶۲ که وارد سپاه شد تا روزی که شهید شد فرمانده و خطشکن بود. در جنگ با کوملهها اسیر و زخمی شد و حالا از آن فرزند رشید و فرمانده دلاور چند استخوان برای یک مادر چشم انتظار مانده بود.
در یاسوج مراسم باشکوهی برای جانمحمد گرفتند و طی سخنانی خطاب به پدران و مادران شهدا گفتم غم و غصه نخورید که فرزندتان شهید شده آنها را در راه خدا و امام حسین دادیم. آیا شهادت در راه خدا بهتر از این نیست که بچههایمان در تصادف یا از بیماری فوت میکردند. خدا را شاکرم که فرزندم در راه خدا و ائمه اطهار به شهادت رسید.
مادر شهید این را هم میگوید که پسرش با اینکه تازه ازدواج کرده بود اما به جنگ رفت و بعد از دو سه ماه غروب از جنگ به خانه میآمد و صبح زود لباس میپوشید که دوباره راهی جنگ شود. به او میگفتم جانمحمد مادر دیشب آمدی استراحت کن، میگفت مادر من بیایم خانه بنشینم تا دوستان و رفیقانم در جنگ کشته شوند و من استراحت کنم.میگفتم مادر این دو سه ماهی که به خانه نمیآیی من چشم انتظارت هستم زنت چشم انتظارت است چند روزی پیش ما بمان بعد برو میگفت نمیتوانم بمانم.
یک روز به من گفت مادر یادت باشد این جنگ به پایان نمیرسد تا من به شهادت برسم بعد از اینکه من شهید شدم جنگ هم تمام میشود دقیق همانطور هم شد که گفت.پس از عملیات پد خندق و شهادت جانمحمد بود که امام قطعنامه را پذیرفتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده
🌸فاطمه بر دیدن موسی بن جعفر آمده
✨کاظمین امشب چراغان ازوجود کاظم است
🌸خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است
▫️میلاد اباالرضا، امام موسی کاظم علیه السلام مبارک😍💐
🔹 متن انصراف "قاضیزاده هاشمی" از انتخابات به نفع کاندیدای انقلاب
🔻قاضیزاده هاشمی در نامهای نوشت: اینجانب پس از ضایعه دردناک پرواز اردیبهشت، نیت کردم تا به منظور دفاع از سیره و کارنامه شهید رئیسی در انتخابات ثبتنام کرده و خود را با هدف تداوم راه آن مرد بزرگ در معرض رای ملت ایران قرار دادم و احساسم این بود که اگر نمایندهای از میان دولتمردان دولت سیزدهم در بین نامزدهای انتخابات نباشد، حق شهید جمهور ادا نخواهد شد.
🔻خداوند شاهد است که تمام توان خود را برای دفاع از خدمات سید محرومان به کار گرفتم و در این راه هیچ تلاشی فروگذار نکردم. همواره معتقد بوده و هستم که گفتمان و شیوه عمل شهید عزیزمان در قامت یک رئیس جمهور مردمی و ولایی گمشده سالیان درازی بود که محرومان و ولایتمداران در جستجویش بودند.
🔻در طول کارزار انتخابات با وظیفه دفاع از دستآوردهای غیرقابل کتمان انقلاب اسلامی و بهویژه دولت سیزدهم در صحنه حاضر بودم و در طول مناظرات آنجا که برخی سخن از لزوم پایان تفکر دولت سیزدهم کردند بیش از پیش مصمم شدم که باید از شهید مظلوممان دفاع کنیم و نگذاریم این مسیر نورانی در میان کج راهه های منتهی به ذلت و چپاول گم شود.
🔻حال و در پایان راه، ابتدا از درگاه خداوند متعال بخاطر قصورهای احتمالی در دفاع از انقلاب اسلامی و خدمات رئیس جمهور تراز انقلاب اسلامی طلب بخشش نموده، دوام توفیقات ملت بزرگ ایران و شما خانواده معزز را مسئلت مینمایم.
May 11
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
بسم الله الرحمن الرحیم
لالایی مادر مهربونم، لالایی مادر عزیزم. راست می گن فرشته ها نمی تونن، رو زمین بمونن. جای فرشته ها تو آسمونه،
🖤🖤🖤🖤
چند سال از آسمانی شدنت گذشت. خانه بی نور شد...
امروز سالگرد مادر استاد شیری بزرگوار... میباشد
کسی که به همه شما مهربانی را هدیه داد
عکسهای زیبایی ک استاد شیری برای شهدای شما درست کرد وهرگز مهربانی شو جار نزد...
امروز سالگرد مادر مهربانی هست ک چنین فرزند پاک وخوش قلبی رو به همه هدیه داد...
لطفا با قلب مهربونتون
برای التیام قلب (پسر مادر شهید)
وبرای مادر مهربان
حمد وسوره ای قرائت کنید
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
لطفا با قرائت سوره یاسین
گروه رو با آیات قرآنی مزین کنید
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سومین_سالگرد_مادر مهربان و دوستاشتنی ام هست اگر برای شادی روحش سوره حمد و صلواتی هدیه کنید، به این کمترین لطف کرده اید
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
.
🗒 ایسپا، یکی از دقیقترین آمارها را در انتخاباتهای گذشته ارائه کرده. اکنون میدان رقابت، مشخص و نهایی شده؛ دوگانهی «جلیلی/پزشکیان» شکل گرفته. پس رأیتان را نسوزانید و خارج از «زمین رقابت»، بازی نکنید که بیفایده است. جامعه به «جلیلی»، اقبال و گرایش نشان داده و او به «طرف اصلی رقابت» تبدیل شده.
،،،،،،،
🖇 تعلیقه:
در اینجا، من بر اساس منطق «جدل» موضعگیری کردهام. در نوشتههای قبلی نیز تصریح کردم که اگر معتقد به معیار «اصلحیت» نیستید، حداقل به معیار خودتان که «نظرسنجی» است وفادار بمانید و زیر میز نزنید. خوشبختانه اکنون، اصلح، «مقبول» نیز شده است و دیگر بهانهای در دست ندارند. اینک ما با «اصلح مقبول» مواجه هستیم.
✍ دکتر مهدی جمشیدی
این فایل رو حتما حتما گوش کنید تا بدونید در چه دوراهی خطرناکی قرار گرفتیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️#فوری| پيام مهم دکتر جلیلی خطاب به مردم ایران
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari
قدردانی قالیباف از زاکانی و قاضیزاده
🔹از برادران عزیز آقایان زاکانی و قاضیزاده هاشمی که مطالبات نیروهای انقلاب در راستای ایجاد ائتلاف و وحدت را لبیک گفتند، تشکر میکنم.
🔹روشنگری در خصوص پروژهٔ بازگشت به دههٔ نود و دفاع از میراث شهید رئیسی جز با مجاهدت آنها ممکن نمیشد. تا آخر ایستادهایم تا دولتی کارآمد و انقلابی تشکیل شود.
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ #خط_دیدار | اول مشارکت حدّاکثری، بعد انتخاب اصلح
✏️ رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: امیدوارم انشاءاللّه خدا ملّت ایران را سرافراز از این انتخابات خارج کند. سرافرازی به چیست؟ سرافرازی به دو مطلب است: در درجهی اوّل، «مشارکت حدّاکثری»، در درجهی بعد، «انتخاب اصلح»؛ هر دوی اینها مهم است.
💻 Farsi.khamenei.ir
به نظرم
همه باهم سوره فتح رو تلاوت کنیم
ان شالله هرکسی شد انقلابی باشه
به نیت سلامتی وظهور حصرت مهدی عج وب نیت تمام شهدا وب نیت تمام اهل بیت علیهم السلام
قرائت میکنیم سوره فتح
برای پیروزی انقلاب اسلامی
وکشور عزیزمان ایران
برای انتخاب رئیس جمهور اصلح
🌺🌺🌺🌺
لطفا دربین تمام دوستان وآشنایان پخش کنید
قرائت سوره فتح ب نیت پیروزی جبهه انقلاب
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید محمد کاظمزاده
شهید 18 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: 1 / 10 / 1345
تاریخ شهادت: 24 / 4 / 1363
محل شهادت: سردشت
شهید محمد کاظمزاده اول دی 1345 در شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد شد. پدرش نعمتاله روحانی بود و مادرش رقیه توکلی نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عضویت سپاه درامد و به جبهه رفت و به عنوان آرپیجی زن مشغول به فعالیت شد. محمد بیست و چهارم تیر 1363 در سردشت استان آذربایجان غربی هنگام درگیری با گروهک ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد
برادر کوچکترش شهید احمد کاظمزاده دی 65 طی عملیات کربلا 5 در شلمچه در 17 سالگی به شهادت رسید
قسمتی از وصیتنامه شهید محمد کاظمزاده:
از مردم غیور میخواهم که جبههها را پر کنید و امام را تنها نگذارید و در غیر اینصورت در برابر خدا مسئولید و از شما میخواهم که پیرو ولایتفقیه باشید و ولایتفقیه را قبول داشته باشید و به برادران کوچکم وصیت میکنم که سنگر شما مدرسه است و شما باید در سنگر مدرسه با کاغذ و قلم بجنگید
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
🔴بمباران شیمیایی سردشت
🔹بمباران شیمیایی سردشت یک جنایت جنگی بود که توسط نیروی هوایی عراق در چنین روزی (۷ تیر ۱۳۶۶) انجام شد و چهار نقطهٔ پر ازدحام شهر سردشت با استفاده از بمبهای شیمیایی؛ بمباران گردید. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر شهید و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز دچار عوارض شیمیایی شدند
🔹سردشت؛ نخستین شهر دنیاست که بعد از جنگ جهانی اول، مورد حمله شیمیایی قرار گرفت و به خاطر این جنایت صدام، این روز به عنوان روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی نامگذاری شد