🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾یکی از روزهای سختی که در حال انجام عملیات بودیم.یه فرصت مناسبی پیدا کردیم.من با یه نفر از دوستانم به دیدگاه شهید سید سجاد حسینی رفتیم که با چند تا از بچه های دیدبان آنجا بودند.اما سید آنجا نبود.داشتیم از دوربین دیدبانی منطقه را نگاه می کردیم که دیدم.سید مثل همیشه با لبخندی بر لب آمد.چند روزی بود او را ندیده بودم. همدیگر را در آغوش گرفتیم و احوال پرسی کردیم.و بعد از اون سید کل منطقه را برامون توضیح داد.
💐وقت نماز📿شد یکے از بچه ها جلو ایستاد و قرار بر این شد که نماز را به جماعت بخوانیم.شهیدسیدسجاد حسینی همیشه تاکیدزیادی روی نماز اول وقت و نمازجماعت داشت.سید از ما خواست که نماز جماعت رابا هم بخوانیم.اماما خیلی دیرمان شده بود.برای همین خداحافظی کردیم و رفتیم.این آخرین دیدارے بود که با شهید سیدسجاد حسینی داشتم.وقتی خبر شهادتش را شنیدم.حسرت نماز جماعت درکنار یک مرد آسمانی براے همیشہ به دلم ماند. مردے که جز خوبی چیزے از او به یاد ندارم.
✍به نقل از:همرزم شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_سیدسجاد_حسینی
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾بعضی از روزها که با سرویس به پادگان می رفتیم در کنار صندلی شهید محمد زهره وند می نشستم،می دیدم که او خم شده کتابی در دست گرفته و زمزمه می کند.زمزمه های محمد که به گوشم می رسید،می فهمیدم که زیارت عاشورا می خواند و من هم در کنارش آرام با او زمزمه می کردم.محمد میگفت: امروز توفیق نداشتم بعد از نماز صبح زیارت عاشورا بخونم.در ماموریت هایی که با هم بودیم هیچ وقت بعد از نماز صبح زیارت عاشورایش ترک نمی شد
خودش روضه می خواند و دل شکسته برای مظلومیت اهل بیت پیامبر آرام اشک می ریخت.😭
💐در ماموریت سوریه،اولین شبی که به الحویز رسیدیم تقریبا نیمه شب بود همه خسته در گوشه ای به خواب رفتند.پاسی از شب نگذشته بود که صدای زیارت عاشورای محمد بلند شد زمزمه می کرد و اشک می ریخت همین زیارت ها و روضه خوانی یک نفره محمد بود که او را از ما جدا کرد.
✍به نقل از:همرزم شهید
🥀🕊دلاوری
که شبـی
اقتدا بہ مولا کرد
قسم به عشـق ؛
که در زینبیه غوغا کرد ...
🌹#تڪاور_مدافـع_حـرم
#شهید_محمد_زهره وند
#سالـروز_شهــادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐چسبیده به دیوار خانه ما،درخت پرتقالی بود که شاخههایش ازخانه همسایه به داخل خانه ما آمده بود؛وقتی میوه میداد شاخههای داخل حیاط ما هم پر از پرتقال میشد.بعضی شاخهها آنقدر سنگین میشد که تا دسترس ما پایین میآمد و آماده چیدن میشد منظرهای بسیار دیدنی و چشمنواز!محمد خیلی کوچک بود و شاید ده سال هم نداشت؛میدیدم بعضی از وقتها محمد به سمت همان گوشه حیاط میرود اما من هرگز ندیدم حتی یک پرتقال از شاخه آندرخت چیده باشد!
🌷یکروز دقت کردم که ببینم آن گوشهی حیاط،کنار شاخههای درخت پرتقال چه میکند!دیدم پرتقالهایی که از شاخه جدا شده و داخل حیاط ما برزمین افتاده را جمع کرد و بُرد انداخت آن طرف دیوار سمت زمین صاحب درخت.محمد اتابه را صدا کردم و گفتم:چرا این کار رو کردی؟چرا از پرتقالها را نخوردی؟محمد با لحن کودکیاش جواب داد:از کجا معلوم که صاحبش راضی باشد!اگه راضی نباشه این پرتقالها حلال نیست داداشی!
✍راوی:برادر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهیـد_محمد_اتابه
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💐#لاله_های_زینبی
🍃سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود.در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت:سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی،پس چرا پول جمع نمیکنی؟
💠در جواب گفت:مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید. برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت.
🌴از ۱۸ سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود؛ورزش را برای اسلام انجام دهید. روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود.
✍ به روایت:خواهر شهید
💐ولادت:۱۹ فروردین ۱۳۷۰ اراک
🕊شهادت:۱۰ آبان ۱۳۹۴ شمال حلب سوریه
🌹#تڪاور_مدافع_حرم
#شهید_سعید_مسلمی
#سالروز_شهــادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐سردار سلیمانی پشت تریبون رفت و با صدای بغضآلود گفت: «شهید محمد جمالی،بسیجی هشت سال دفاع مقدس بود.بعد جنگ هم مثل یک بسیجی زندگی کرد.اگر از اتوبوس شهادت جنگ هشت ساله ماند،خودش را به اتوبوس شهادت سوریه رساند.»😭
🌷حاج قاسم،با دفتر رهبر انقلاب تماس گرفت و اجازه خواست تا انگشتری را که امام خامنهای به او هدیه داده بودند،در قبر حاج محمد بگذارد.کفشهایش را بیرون آورد و وارد قبر شد.حدود پانزده دقیقه در قبر بود.دهان حاج محمد را باز کرد و انگشتر را زیر زبانش گذاشت.بعد پای قبر حاج محمد آمد و گفت به نیابت از تمامی رزمندگان لشکر ۴۱ثارالله کف پای حاجی را میبوسم.وقتی هم که سنگ لحد را گذاشتند و خاک بر روی قبرش میریختند،حاج قاسم تربتی را که از کربلا آورده بود،به روی قبرش که در نزدیکی قبر شهیدان سیدمحمد رضی جاوید موسوی و«سیدرضا جاوید موسوی»بود و حاج محمد هر وقت به بهشت زهرا میرفت لحظاتی بالای آن قبرها مینشست و با شهیدان جاوید موسوی صحبت میکرد ریخت.
🌹#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_سردار_حاج_محمد_جمالی
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐دوست شهید نقل میکند:وقتی می رفتیم هیئت کسی که بیشتر از همه سینه می زد و گریه می کرد«روح الله»بود. وقتی هیئت تمام میشد تنها کسی که گریه هاش همچنان ادامه داشت «روح الله» بود.
🌷موقع توزیع غذا هم وقتی همه می نشستیم سر سفره تا غذا بگیریم کسی که میرفت پارچ رو آب میکرد تا به عزاداران امام حسین(علیه السلام) آب بده «روح الله» بود.اون کسی هم که به یاری مردم مظلوم سوریه شتافت و فدایی عقیله ی بنی هاشم زینب کبری(سلام الله علیها) شد «روح الله» بود.
🥀روح الله عاشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.وقتی میخواست از ته دل برای کسی دعا کنه میگفت:«ان شاالله به حق حضرت زهرا خدا هرچی میخوای بهت بده»روسفیدی در محضر«انسیّة حوراء»نوشش باد.
🥀با تمام معرفت . . .
می گویم اینڪ یا حسین"ع"
عاقـبت این جان ناقابـل
فدای زینب "س" است🕊
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_روح الله_قربانی
#سالـروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾پدرشهید روایت میکند:راه قدیر از راه ماجدا وآرزویش فقط شهادت بود. او کسی بودکه تحت هیچ عنوانی از بیت المال جهت مصارف شخصی استفاده نمیکرد؛حتی همسرش راسوار ماشین بیتالمال نمیکرد.
🌷قدیر خیلی برای کارهاےپادگان تلاش میکرد.گاهی من میگفتم: «مگرشما پادگان را کنترات گرفتهای که جای چندنفر کار میکنی؟» می گفت:«پدرجان!من چون دو روز درهفته دانشگاه هستم،باید چندین ساعت اضافهکار بمانم تاحقوقی که میگیرم،حلال باشد تاخدایی نکرده روز قیامت مدیون نشوم وپیش حضرت زهرا علیهاالسلام روسیاه نشوم.»
💐به نقل از دوست شهید:قدیر به حلال وحرام خیلی اهمّیّت میداد وهیچوقت به بیتالمال خیانت نمیکرد.حتی من یکبار پیاده بودم وشهید سرلک سوار بر موتور سپاه بود؛به اوگفتم:«مرابرسان!» گفت: «پیاده بیا!این موتور بیتالمال است ومن نمیتوانم درقیامت جواب بدهم.»اگر قدیر شهید نمیشد،باید تعجب میکردیم.
🌷در عشق نکردی لحظه ای شک
شد نام حسین(ع)به سینه ات حک
🥀نوشیدن این جام شهادت در محرم
تبریک به تو قدیر سرلک
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_قدیر_سرلک
#سالـروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌷خیلی به فکر خانواده های شهدا بودن و همش تو خوشیهامون یادآوری میکردن که الان همسر و فرزندان دوستاشون که شهید شدند چیکار میکنند.یادمه وقتی روح الله کافی زاده شهید شد اومدن خونه خیلی ناراحت بودند.سمج شدم که چه اتفاقی افتاده بغضشون ترکید و زدن زیرگریه و گفتن روح الله شهید شد قرار بود.ما باهم بریم سوریه ولی من توفیق نداشتم وقتی خبر شهادت علیرضا نوری رو دادن به ایشون مشهد بودیم نشست روی پله و مثل ابر بهار گریه میکرد.
💠گفت:الان خانمش و بچش چیکار میکنند.چطور تحمل میکنند میرفت حرم و ساعتها اونجا میموند انگار دیگه موندن تو این دنیا براش معنی نداشت خصوصیتی که همکارانشون هم روی اون تاکید میکنند بردبار و مظلوم بودند.
✍راوی:همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهید_موسی_جمشیدیان
#سالـروز_شهــادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐اوایل ازدواجمون بود با هم قرار گذاشته بودیم که همین اول زندگی مسائل مربوط به خمس رو مشخص کنیم،محمد آقا برگشتند به من گفتند،عزیز جان تاریخ پرداخت خمس،تاریخ تولد شما باشه یا تولد خودم؟
🌷من با تعجب نگاهش کردم
گفتم مگه فرق می کنه؟
🌾گفتند:بله فرق می کنه،زمانی که تاریخ تولد یکیمون باشه،ابتدا یادمون میاد که خمس رو پرداخت کنیم بعد به فکر جشن تولد هستیم و هیچ وقت این تاریخ از ذهنت پاک نمیشه
✍راوے:همسر شهید
🌹رخسـارِ تو . . .
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتے ، بہ رخِ تیـرہ و تار مــا🕊
🥀#پاسـدار_مدافع_حــرم
#شهـید_محمد_طحان
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐همسرشهید نقل میکنند:از خصوصیات و اعمال آقا وحید کاملا برایم روشن بود که همان کسی است که دنبالش بودم و هم من او را دوست داشتم هم خدا! آن اهمیت دادنشان به نماز و نماز اول وقت، آن تاکیدشان بر صداقت،آن همه جدیت و تلاش و کوششی که برای اسلام و هدایت افراد داشتند، همگی گویای این حقیقت بود.
🌷همیشه میگفتند:من اگربتوانم حتی یک نفر را به صف نماز جماعت بکشانم، برای دنیا و آخرتم کافی است.همیشه برایم گل رز قرمز میخریدند و میگفتند این گل فقط مخصوص شماست و در دسته گلهایشان برای دیگران این گل را نمیخریدند.
🌹🕊ای شهید؛
گـذر زمــان ،
همه چیز را با خود میبرد
جز ردّ نگاه تــو را . . .
🥀#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_وحید_فرهنگی_والا
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾«هادي از خيرينی بود كه هر ساله مبالغی را به مؤسسه گل نرگس كمك ميكرد.غير از آن، اجناسی را برای بچه های بی سرپرست تهيه ميكرد و در اختيار مؤسسه می گذاشت.
💐قبل از شهادتش آن قدر هديه مناسب دختر بچهها خريده بود كه مسئولان مؤسسه می گويند هر چه توزيع ميكنيم تمام نمی شود.»
🌷حالا چند وقتی می شود كه گلسرها، تلها،انگشترها و ساعت های دخترانهای كه هادی برای دختربچههای يتيم يا بی سرپرست تهيه كرده،بين آنها توزيع می شود. هديهای از یک شهيد كه تنها دغدغه خود و خانوادهاش را نداشت.شهيدی كه وصيت كرده است ثلث اموالش را مصروف محصلان و دانشآموزان مستمند كنند.
✍راوی:خواهر شهید
🥀دل ڪہ
هوایـی شد
پـرواز است کہ
آسمانیـت می ڪند
و اگر بال خونین داشتہ باشی
آسمــان هم طعم ڪربلا میگیرد ...🕊
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_هادی_زاهد
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐همسر شهید روایت میکند:میثم میگفت تمام دارایی و بچههایم را فدای آقا و انقلاب و اسلام میکنم.اوج روزهای فتنه ۸۸ همسر من خانه نبود.ما هم از او خبر نداشتیم.بعد از حدود ۱۰روز خانه آمد و ما متوجه شدیم که به دلیل موضوع فتنه در مأموریت بودند.
🌷خط قرمز تمام شهدا رهبری بوده است.به ما سفارش میکرد که گوش مان به صحبتهای آقا باشد.بسیار بر این موضوع تأکید داشت.خصوصاً در روزهای آخری که میخواست اعزام شود، میگفت گوش به فرمان حضرت آقا باش!هرچه گفتند،باید اطاعت کنید.حواستان به تنهایی آقا باشد!
🌷در عشقِ دوست
چون قدمم استوار شد
سَر در رهش بباد دهم
هر چه باد باد . . .❤️
🌹#شهید_بی_سر
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_میثم_مدواری
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯